eitaa logo
عدالت‌خواهی
517 دنبال‌کننده
81 عکس
6 ویدیو
6 فایل
به یاد برادر عزیزم حبیب‌الله سلیمانی: https://iporse.ir/6159236 @habibollah1 @edallatkhahi @keivansoleimani
مشاهده در ایتا
دانلود
29.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معافیت مالیاتی یک شرکت؛ بیشتر از مالیات کل کارگران، کارمندان یا اصناف است. معافیت مالیاتی شرکت‌های حقوقی از کل درآمدهای مالیاتی کشور بیشتر است! یعنی اگر تنها معافیت مالیاتی ناعادلانه یکی از شرکت‌ها اعمال نشود، می‌توان همه کارگران یا همه کارمندان را از پرداخت مالیات معاف کرد! و اگر معافیت‌های مالیاتی همه شرکت‌های حقوقی حذف شود، اکثریت مردم دچار فقر خشن، مطلق و نسبی را می‌توان از پرداخت مالیات معاف کرد. حذف این معافیت‌ها در لایحه برنامه هفتم توسعه، هدف‌گذاری شده اما حتی اگر اجرا شود، تبعیض ظالمانه گذشته چگونه جبران می‌شود؟ @edallat
تحجر، کینه عمیقی از عدالت‌خواهی دارد وگرنه روشن است که آخوند عدالت‌خواه، خمینی بود که عاشورا را قیام عدالت‌خواهان می‌خواند و علیه آخوندهای درباری انقلاب کرد و خطر تداوم نسل این مارهای خوش خط و خال را در قالب امثال شما بارها گوشزد کرد. @edallat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آب از سرچشمه گل‌آلود است... به آینده دولتی که وزیر آموزش و پرورش آن سواد، فهم و شعور کمتری از یک مجری دارد، نباید امید واهی داشت. @edallat
جلسه دفاع کارشناسی ارشد: نابرابری و جنبش‌های اجتماعی با تاکید بر اعتراضات ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ استاد راهنما: دکتر بوذری‌نژاد استاد مشاور: دکتر جمشیدی‌ها اساتید داور: دکتر طاهری و آقای نامخواه دانشجو: الهه طالب‌زاده چهارشنبه ۲۹ شهریور ساعت ۱۶ دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران @edallat
برای برادرمان حبیب‌الله سلیمانی که قربانی نابرابری ظالمانه شد، و اگر نمیشد امروز تولد ۳۷ سالگی‌اش بود.. @edallat
درسنامه مکتب مبارزه مهم‌ترین عناصر و شاخص‌های استعمارستیزی از منظر امام خمینی(ره) عبارتند از: اسلام محمدی علیه اسلام سرمایه‌داری، جمهوریت مستضعفین علیه استبداد مستکبرین، انسان انقلابی علیه انسان ارتجاعی، مغز استقلالی علیه مغز استعماری، فرهنگ مستقل علیه فرهنگ استعماری، عدالت اجتماعی علیه استثمار اقتصادی، اقتدار نظامی علیه اشغال و وابستگی، معنویت علیه مادیت، وحدت علیه تفرقه و آزادی علیه اختناق. امام، استعمار را محدود به دولت‌های خارجی یا پیش از انقلاب ندانسته و از احتمال ابتلای حاکمیت و دولت و مسئولین انقلاب و جمهوری اسلامی به آن آگاه بوده و نسبت به آن هشدار جدی داده‌اند. کیوان سلیمانی @edallat
نامه جمهور سوم. ویژه‌نامه برنامه هفتم توسعه. @edallat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طوفان الاقصی.. به امید موفقیت مضاعف مقاومت، و مراقبت از الزامات انسانی مبارزه.. @edallat
اگر مسلمانی از فلسطین حمایت می‌کنی، وگرنه اگر موحدی از فلسطین حمایت می‌کنی، وگرنه اگر آزاده‌ای از فلسطین حمایت می‌کنی، وگرنه اگر انسانی از فلسطین حمایت می‌کنی.
سرمایه‌داری علیه عدالت. تدوین برنامه توسعه در تنبیه تهیدستان و تشویق نوکیسگان. در نامه جمهور سوم @edallat
مرفهان مبارز و ضرورت وجودی‌بودن عدالتخواهی. در شماره دهم «نشریه دانشجویی ژینا» که به عنوان «نشریه مستقل دانشگاه تهران» منتشر می‌شود، مقاله‌ای با عنوان «جنبش دانشجویی، فراتر از طبقه» نوشته شده که در آن به یک مسئله مهم در جامعه دانشجویی و البته جامعه عمومی ایران پرداخته شده است؛ نسبت طبقه مرفه و فرادست با اعتراض و جنبش دانشجویی و اجتماعی. مدعای متن مذکور این است که «دانشجویان طبقات بالا به دلیل دسترسی آسان به آموزش خصوصی و قرار داشتن در محیط‌های اجتماعی خاص، فرصت بیشتری برای پیشرفت‌های فردی پیدا می‌کنند و به دلیل اینکه امکان مهاجرت و ادامه تحصیل در خارج از کشور را به آسانی دارند، نگران تعلیق و اخراج از دانشگاه نیستند و می‌توانند با جسارت بیشتری به فعالیت دانشجویی بپردازند و بی‌پرواتر اعتراض کنند». در این باره چند نکته کوتاه قابل طرح است: ۱. ذی‌نفعان وضع موجود چرا باید، بخواهند یا بتوانند علیه شرایط سازنده خودشان اعتراض کنند؟ این طبقه و طیف اگر هم اعتراضی کنند غالبا یا از سر زیاده‌خواهی است یا ظاهرسازی ناشی از جو و جبر زمانه و رسانه و یا اعتراضاتی ناظر به مسائل فرعی غیراولویت‌دار برای فرودستان و یا نهایتا استثناءهای خارج از قاعده منطقی و تجربه تاریخی. برای نمونه اگر در شعر و ترانه اصلی یکی از معدود اعتراضاتی که همراهی بخشی از این طیف را داشته دغدغه‌هایی چون درختان ولی‌عصر و سگ‌های ممنوعه موضوعیت یافته به همین دلیل است. ۲. دارایی و دسترسی، مولود و مولد ملاحظه‌کاری و محافظه‌کاری است. جسارت نه ناشی از داشتن، که ثمره‌ی نداشتن است. آنان که چیزی برای از دست دادن ندارند، جسورانه‌تر از آنان که خیلی چیزها برای به دست آوردن و البته خیلی چیزها برای از دست دادن دارند، ریسک و اعتراض و عصیان می‌کنند. ۳. این طیف بیشتر مشتاق و دل‌مشغول به اصطلاح پیشرفت شخصی و توسعه فردی خودشان هستند و کمتر دغدغه اجتماعی و از جمله درد فرودستان را دارند. آن‌ها که امکانات و در نتیجه آرزوهای بیشتری دارند بالتبع تمایل و تقلای بیشتری برای استفاده حداکثری از زمان خود در قالب دوره‌ها و فعالیت‌های آموزشی و تفریحی و اقتصادی دارند و کمتر محتمل است زمان «ارزشمند» خود را صرف مبارزه با منافع خود کنند! ۴. این طیف حداقل تا پیش از مهاجرت همچنان و بیش از همه احتیاط پیشه کرده تا در فرآیند مهاجرتشان خللی ایجاد نشود و اعتراضات پس از مهاجرت آنان نیز اگر فراموش نشود، سفارشی می‌شود. در واقع نه تنها دانشجویان داخلی طبقه مرفه بلکه حتی مهاجرانشان نیز چندان تن به تبعات میدان مبارزه نمی‌دهند چرا که با جایگاه طبقاتی و روحیه غیرانقلابی آنان ناسازگار است. 5. از طرفی بخش قابل توجهی از این طیف جزء سیاهی لشکر یا سربازان مروج و مدافع سیاست‌های اقتصادی‌ای مانند نئولیبرالیسم‌اند، سیاست‌هایی که از علل اصلی پیدایش وضع موجود هستند. برای نمونه دانشجویان دانشگاهی که معمولا از طبقه بالا و مدارس پولی برخاسته‌اند و سهم بالایی در مهاجرت دارند، از یک طرف قطب اقتصاد آزاد نئولیبرالی را شکل داده و از طرف دیگر سابقه اعتراضی اندکی در سال‌های اخیر به ویژه در جنبش‌های طبقاتی دارند. استثناء خرده‌کنش‌های 1401 هم بیشتر ناشی از زیاده‌خواهی‌های فرهنگی طبقاتی بوده که گاه با هنجارشکنی غیراخلاقی غیرضرور، ضرر هم ایجاد کرده است. از طرفی نشانه‌هایی چون استقبال از تقبیح «اقتصاد دستوری» در ترانه مذکور نیز ناشی از همین مسئله است. 6. مرفهان مبارز، از جمله بخش چپ‌نمای دانشجویی آن نیز غالبا اعتراض را پله‌ای برای کسب اشتهار و گاه پناهندگی کرده یا آن را همچون کالا، برند و سرمایه فرهنگی اجتماعی احتمالا برای مصرف در محافل عمومی و خصوصی پرحاشیه خود استفاده می‌کنند و در هر صورت کمتر دغدغه واقعی فرودستان واقعی روستاها، شهرستان‌ها و حاشیه‌ها را دارند. بخشی از علت این مسئله در نکته بعد قابل فهم است. 7. اعتراض و عصیان علیه نابرابری، یک مسئله وجودی و مستلزم یک تجربه زیسته، و اگر با خودمان صادق باشیم تا حد زیادی طبقاتی است. تنها آن‌هایی برای برابری و عدالت به معنای واقعی کلمه مبارزه می‌کنند که به نحوی «طعم فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند» و مبارزه برای آنها نه وصله ناجور که یک ضرورت انسانی، و عدالتخواهی برای آنها نه یک بازی تشکیلاتی که یک سبک زندگی باشد. نکته پایانی این که جدی و وجودی نبودن عدالتخواهی و جنبش دانشجویی محدود به دانشجویان چپ و راست مرفه نبوده بلکه اصل این مسئله در مواجهه با طیف متکثری از دانشجویان و فعالان مذهبی طیف‌های مختلف از جنبش عدالتخواه تا بسیج دانشجویی مبتلا به آن، احساس و مشاهده شده و می‌شود. این مدعا، مسئله‌ای است که طی سال‌ها، بارها با آن مواجه، و ضرورت طرح تفصیلی آن احساس شده و در اینجا اشاره به آن اجتناب‌ناپذیر شد. امید که طرح و بسط آن در متنی مستقل، میسر شود.. ✍ کیوان سلیمانی @edalla
درباره اتفاق دانشکده. اصل واکنش دکتر جمشیدی‌ها درست اما روش آن اشتباه بود. نه هیچ ناهنجاری توجیه‌گر توهین است، و نه مدعیان، معتقد و ملتزم به آداب آکادمی. از طرفی انصاف حکم به روایت یک تجربه و مشاهده شخصی از جلسه‌ای در همین دانشکده می‌کند که در آن غلبه واکنش ایشان به توهین، تمسخر، تحقیر و پرخاشگری دانشجویان، از نوع خویشتن‌داری بود. کیوان سلیمانی @edallat
دیکتاتوری حماقت. این آمارها نشان می‌دهد که در صورت کسب به‌اصطلاح شایستگی آموزشی و اخذ مدرک تحصیلی هم، طبقه تعیین‌کننده است و نابرابری، جاری و رقابت، «حرف مفت». به بیان ساده و دقیق مردمی یعنی اگر فقیری و به سختی و در شرایط نابرابر درس بخوانی، باز هم همکلاسی بچه‌پولدارت به شغل می‌رسد نه تو. یعنی پولدار که باشی، بیشتر و راحت‌تر از فقرا مدرک می‌گیری و اگر بیچارگان انگشت‌شماری با هزار جان‌کندن مدرک مشابه و حتی معتبرتر از تو گرفتند باز هم جای نگرانی نیست؛ از صدتایشان دو تا به شغل احتمالا دون‌پایه می‌رسند و از شما نوکیسگان تحصیلکرده پنجاه تا. عدالت آموزشی که در شرایط نابرابری طبقاتی شوخی تلخی است اما اگر بر فرض محال این شوخی جدی هم بشود، ثمرات اقتصادی و تبعات طبقاتی ندارد. البته می‌دانیم که خود اشتغال نیز ذیل سیستم سرمایه‌داری، بی‌اعتبار و بسیار کم‌تاثیر بر تحرک اجتماعی و طبقاتی بوده و دعوا جای دیگری است؛ بر سر منابع طبیعی و مالی و مناسبات تولیدی و تجاری. همچنین می‌دانیم که سرمایه اغنیا، نه حاصل زحمت و نبوغ آنان بلکه نتیجه ساختار نابرابر، فاسد و تورمی اقتصاد سرمایه‌داری است. در این وضع، تکرار دعوت به «تحصیل، تهذیب، ورزش» توهین به شعور و شخصیت جامعه مظلوم ایرانی است. سندل در نقد نابرابری آموزشی جوامع طبقاتی، ایده «استبداد شایستگی» را مطرح کرده اما این اصطلاح در عین خلاقیت طعنه‌آمیز، خشونت واقعیت را بزک می‌کند. برای توصیف نابرابری آموزشی اقتصادی در ایران باید گفت: ما گرفتار دیکتاتوری حماقت احمقان هستیم. مضحک آن‌که گزارش را روزنامه دانشگاه آزاد منتشر کرده است! کیوان سلیمانی @edallat
🔰 خلاصه سرمایه‌داری علیه عدالت 1⃣ هفت ضدیت برنامه هفتم 🔹 ضد عقلانیت؛ واقع‌گریزی و قانون‌زدایی 🔹 ضد دولت؛ کوچک‌سازی و اختصاصی‌سازی 🔹 ضد انسانیت؛ تبعیض و تحقیر 🔹 ضد جامعه؛ شوک‌درمانی عمومی 🔹 ضد عدالت؛ دوباره نابرابری 🔹 ضد کارگران؛ انکار و استثمار 🔹 ضد زندگی؛ کالایی‌سازی حقوق حیاتی 2⃣ نه تأمین نه توازن 🔹 توازن اجتماعی 🔹 تأمین اجتماعی 3⃣ پنجره‌درمانی ✍ کیوان سلیمانی 🔰 تهیه نامه جمهور 🔰 @edallat
شارلاتان‌بازی وزارت کار دولت انقلابی با سرنوشت خانواده چهل میلیونی کارگران. مسئله ساده است. طبق قوانین جاری، دستمزد کارگران هر ساله باید با در نظر گرفتن تورم و سبد معیشت افزایش داده شود. در ابتدای سال جاری که تورم بالای ۵۰ درصد بود، دولت که همه کاره شورای عالی کار است، دستمزد کارگران را ۲۱ درصد و حداقل بگیران را ۲۷ درصد افزایش داد. درحالی که کارگران از این تصمیم بهت زده شدند، کسی که اصطلاحا عنوان نماینده کارگران در شورای عالی کار را یدک می کشد، گفته بود که وزیر کار قول داده است که دولت تورم را کنترل می کند و درصورت عدم موفقیت در کنترل تورم، در نیمه دوم سال مجددا حقوق کارگران افزایش داده خواهد شد. اکنون بعد از گذشت ۸ ماه از سال و عدم موفقیت دولت در کاهش تورم، وقتی به سراغ وزارت کار می روند که به قولش عمل کند و جلسه شورای عالی کار برای افزایش دستمزد کارگران را برگزار کند، جواب می دهند که ما قول دادیم در صورت افزایش حقوق کارمندان دولت در میانه سال، دستمزد کارگران را افزایش می دهیم و طبق قانون فقط سالی یکبار امکان افزایش دستمزدها وجود دارد! باید به وزارت کار گفت، اگر طبق قانون فقط سالی یکبار امکان افزایش دستمزدها وجود دارد، بر چه اساسی این قول را داده است، که در صورت عدم کنترل تورم، دستمزدها افزایش داده خواهد شد؟ واضح است، وزارت کار با پیش گرفتن سیاست شارلاتان بازی و سواستفاده از صدا نداشتن جامعه کارگری، در حال پایمال کردن حقوق اولیه ۴۰ میلیون خانوار کارگری است. ✍ سلیمان سلیمانی @edallat
کافه ابتذال و لمپن‌عدالتخواهی. ۱. در زمانه‌ای که طبقه مستضعف و حتی متوسط جامعه در شرایط معیشتی بسیار سختی به سر می‌برند، هرگونه کنش اشرافی یا حتی شبه‌اشرافی و فراتر از توان متوسط جامعه، خاصه از سوی مدعیان عدالتخواهی، نمک بر زخم مستضعفان است. راه‌اندازی کافه در منطقه یک تهران، دقیقا چنین اقدام افتضاحی است، و قطعا مایه و نشانه ننگ و انگ جریان عدالتخواهی. ۲. اشتهار مجازی حاصله از افشاگری رسانه‌ای به اسم عدالتخواهی و ثمرات غیرمستقیم آن، طبق انصاف و عدالت باید در مسیر عدالت مصرف شود وگرنه تبدیل سرمایه اجتماعی عمومی به سرمایه اقتصادی خصوصی با دکان کردن عدالت‌خواهی، حداقل یک سوءاستفاده خیانت‌بار است؛ حتی اگر منش و منبع اطلاعاتی این نوع کنشگری، از ابتدا و اساسا ضدعدالت بوده باشد. ۳. اصل تدارک شرایط برای تفریح و تفنن مضر و مبتذل و ادا اطوارهای لمپن‌های مذهبی و غیرمذهبی، هم یک اقدام مضر و مبتذل است، هم در راستای تکثیر ناسوژه‌های نوکیسه متحجر_نئولیبرال که عدالتخواهی را با جفنگ‌گویی دورهمی و شوخی رفاقتی و بازی تشکیلاتی اشتباه گرفته‌اند، و هم حیف و میل اموال عمومی یا ظاهراخصوصی. ۴. مسئله اصلی شفافیت نیست، شرافت است. منبع مالی این ابتذال اهمیت فرعی دارد و حتی اگر به حلالی ثروت قارون یا تامین‌شده از غیرِ خیّر و ... باشد، این نوع مصرف به واسطه اصل مسئله و البته اثر و معنای نمادین آن می‌تواند ضدعدالت و در نتیجه اشتباه و چه‌بسا حرام باشد. ۵. البته در شرایط فعلی، تامین شرافت‌مندانه و حتی تقبل عزت‌مندانه چنین سرمایه و شبه‌اشتغالی از هر عدالتخواه مستقل استضعاف‌چشیده‌ای بعید و متناقض و خلاف مروت و منطق و مدعا به نظر می‌رسد؛ خواه درآمد شخصی باشد که عملا طی سه سال محال است، یا تحفه فامیلی برای شراکت که گویا چنین است، یا سهم‌گذاری جمعی و یا هر نوع دیگری. ۶. روش تکفیر و توجیه توهین‌آمیز این ابتذال محض توسط همدلان و همسفرگان مدیر بسیجی کافه، مشابه و البته بدتر از توجیه رانت و فساد اصولگرایان کهنه و نو توسط نواصولگرایان بوده و گویا مسئله صرفا دعوای باندی و تضاد منافع است. تکلیف کاسبان فساد، کاسه‌لیسان نواصولگرا و ذی‌نفعان نابرابری که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند البته مشخص و مستغنی از توضیح است. ۷. سال گذشته دوازده نقد به عدالتخواهی فرقه‌ای و رفاقتی فهرست کرده‌ام که اگر فرصت و توان فراهم شود، تنظیم و انتشار آن بیش از پیش ضروری به نظر می‌رسد. فعلا یادداشت مرفهان مبارز و ضرورت وجودی بودن عدالتخواهی را مطالعه بفرمایید. ۸. این سنخ حرکات فیک که کپی دست‌چندم از روشنفکربازی‌ها یا لمپن‌مآبی‌های تاریخ‌گذشته است، اما به بهانه رواج ادا اطوارهای کمدی_تراژیک کافه‌بازان تهران‌زده عدالتخواه و نواصولگرا و چپ و راست، و درباره کلیت سوژه‌های شومن ایرانی، متن رادیکالیسم نمایشی ژیژک ایرانی را مطالعه بفرمایید. کیوان سلیمانی @edallat
افزایش بی‌مبنا و یک‌باره سن بازنشستگی، خاصه خلاف توافق و قرارداد اولیه کارگران و کارکنان کنونی، اگر درست به عمق فاجعه نگاه کنی، چیزی کم از جنایت جنگی علیه جامعه غارت‌زده ایران ندارد. هر کس باد بکارد، دیر یا زود طوفان درو خواهد کرد.. @edallat
مسائل مهم و مغفول بیمه و صندوق‌های بازنشستگی از متن سرمایه‌داری علیه عدالت @edallat