عدالت، آزادی، جمهوری اسلامی!
روزانه شش کارگر کشته و حداقل شش خانواده عزادار میشود؛ کدام یک از کاندیداها، این مترسکان رجلنما، نسبت به اکثریت ایرانیان یعنی جامعه کارگری و این نسلکشی خاموش و تدریجی و طبقاتی دغدغه واقعی دارد؟ این متحجران شیک تا شلخته بیریش و ریشدار، جز جادهصافکن نوکیسگان، آن کاسبان مرگ، هستند؟
اگر با عینک اجتماعی به صحنه انتخابات نگاه کنی، چیزی جز یک کمدی تاریک با بازیگری کوتولههای گلخانهای میبینی؟ طنز تلخی که در آن اثری از مهمترین مسائل اجتماعی ایران؛ از نابرابری طبقاتی و دولتفروشی و اختصاصیسازی مالکیتها تا طرد و تحقیر و مرگ و زندگی کارگران تا کولبران نیست.
علیرغم اینکه برای برابری و آزادی انقلاب شد اما نه در واقعیت خبر جدی از این دو هست و نه در انتخابات. برای تحجر آزادی یعنی زندان نبودن و امنیت یعنی زنده بودن.
دعواهای انتخاباتی چنان مبتذل است که گویی سالها درجا زدن و عقبگرد تمامی ندارد؛ در عصر سلطه سرمایهداری و نابرابری طبقاتی و نسلکشی کارگران و اختصاصیسازی دولت و انحصار آزادی، باندهای قدرتطلب رسانهباز سیاستزده درباره جدال جلیلی و لاریجانی جدل میکنند.
در این میان مدعای «مشکلات معیشتی» هم سرپوش «مسائل اقتصادی» و البته «اقتصاد سیاسی» است. مسئله اصلی و علّی سرمایهداری ساختاری و نابرابری در مالکیت و قدرت است نه معلولهای مهم آن مانند فقر و فلاکت.
سرایش شعر و شعار درباره مشکلات معیشتی و اشتغال، یک نمایش منافقانه با منش اربابرعیتی است؛ بالاخره ارباب هم که باشی برای حفظ قدرت خود باید به فکر بخورونمیر رعیت باشی. مادامی که مسئله از معیشت و اشتغال به مالکیت و استثمار ارتقاء نیابد؛ در عصر نامسئلهبازی سهمخواهان و نوکیسگان به سر میبریم.
مسئله سلطه سرمایه بر کار است نه بیکاری که راهحل آن ایجاد اشتغال باشد؛ در شرایطی که سهم کارگر از تولید، حداقلی و حدود ۶۰ درصد اشتغال، غیررسمی و بیش از ۹۰ درصد آن موقتی باشد؛ ایجاد اشتغال یعنی استمرار استثمار و تقویت بیگاری نه حل بیکاری.
در این شرایط، یک موج و جوّ نابهنگام و استحماری در حال ایجاد است که جایگاه اخلاق فردی و گفتاری را در حکمرانی، از مجلس تا دولت، بیش از حد برجسته میکند. درحالیکه اراده معطوف به نابرابری، تبعیض و فساد بزرگترین رذیلت اخلاقی و اتفاقا ریشه رذائل اخلاقی جزئی رفتاری و گفتاری است که نباید کمرنگ شود.
علاوه بر عدالت و ذیل آزادی، جمهوریت نیز قربانی این معرکه است. در مردمسالاری تحجرمآبان نهایتا از جلیلی تا لاریجانی جا باشد، دموکراسی تجددخواهان تا تاجزاده هم کش میآید؛ جمهوریت اما دغدغه اکثریت باقیمانده و بیرونرانده را دارد.
کیوان سلیمانی
@edallat
انتخابات و طبقه کارگر.
در ایران امروز به طور خاص دو دغدغه انسانی اولویت دارد؛ یک، طبقه کارگر در ایران که شامل مهاجران نیز میشود. دو، ملت فلسطین. سیاستهای نظام نسبت به دومی با تغییر دولتها چندان تغییری نمیکند، پس آنچه در انتخابات تعیینکننده است نسبت با طبقه کارگر است.
بدیهی است تنها نماینده برآمده از طبقه کارگر شایستگی و امکان نمایندگی واقعی این طبقه را دارد اما در واقعیت نه خبری از نماینده کارگری هست و نه البته طبقه تشکلیافته کارگری نمایندهساز. پس ضرورت اساسی تلاش برای تشکلیابی، خودآگاهی و قدرتیابی کارگران رسمی و غیرسمی، به عنوان اکثریت جامعه ایران است.
در شرایط فعلی اگر بر فرض محال کاندیدایی نسبت به طبقه کارگر و مسائل کارگران دغدغه و مسئلهسازی داشته باشد و رسالت عاریتی خود را تسهیل مالکیتیابی اقتصادی، تشکلیابی اجتماعی، قدرتیابی سیاسی و کرامتیابی فرهنگی این طبقه بداند، میشود از سر ضرورت و اضطرار به او فرصت مشروط داد.
آنها که مدعی حل مسائل کارگری هستند باید سطح بحث خود را به این حقوق چهارگانه ارتقاء دهند؛ مالکیت، تشکل، قدرت و کرامت. نه رویکرد تقلیلآمیز امنیت و دستمزد منهای مالکیت و تشکل مسائل کارگران را پایهای و پایدار حل میکند و نه البته رویکرد توهینآمیز توزیع صدقه انتخاباتی.
کیوان سلیمانی
@edallat
انتخابات ۱۴۰۳ و طبقه مستضعف معمولی.
پاییز ۹۶، دو ماه مانده به اعتراضات، از «خطا در تشخیص و تحلیل طبقه مستضعف» و «ایران در آستانه عصیان» نوشتم؛ آن روزها برخی سیاهنمایی میدانستند و این روزها همچنان بر همان تصور فانتزی از فرودستان اصرار دارند؛ تقلا برای انتخاب یک رئیسجمهور «اخلاقمدار، خوب و خادم» تداوم همان خطاست.
سرنوشت انتخابات ۱۴۰۳ را نه تخصص و طعنه و توییتر و نه طبقات مرفه و متوسط مذهبی یا عرفی و متصل یا مستقل بلکه طبقه مستضعف مذهبی معمولی رقم میزند؛ طبقهای که بخش بزرگی از جامعه را شامل شده، رای بالقوه بالایی داشته و توسط تمام فرقههای سیاسی و رسانههای وابسته سانسور و سرکوب میشود.
پزشکیان هرچند نماینده طبقه سرمایهدار است اما ممکن است با منش و مرام مردمی، ادبیات عدالتخواهانه علوی و پرستیژ انتقادی انفرادی نسبت به مسئولان مذهبی و رسمی وضع موجود در یک رقابت نابرابر یک به چند از نگاه مخاطب مناظرات، رای بالقوه طبقه کارگر را بالفعل و خود را رئیسجمهور کند.
جلیلی اگر میخواهد از سایه خارج شود ابتدا باید به جای انکار، از حلقه محدود حواریون خود خارج شده و با زبان مردم از مسائل مردم خطاب به مردم صحبت کند. البته که سخت بتواند، چون خاستگاه، اتمسفر و خلق و خوی خود او همین طیف و طایفه است.
کیوان سلیمانی
@edallat
ظریف و سربلندی دولت روحانی!
دکتر ظریف گفته «فرق میکند چه کسی رئیسجمهور باشد. دولت روحانی توانست کشور را سربلند کند». با هم چندتا از سربلندیهای دوره روحانی رو مرور کنیم تا متوجه بشیم که راست میگه، فرق میکنه، ولی برای فرادستان نه فرودستان و ما بین «کاسبان تحریم» و «کاسبان توافق» گرفتار شدیم:
1. در دولت روحانی و ظریف حدود ۱۰ میلیون نفر به زیر خط فقر تبعید شدند و درصد و جمعیت فقرا به ۳۰.۴ درصد و عدد وحشتناک ۲۵.۶ میلیون نفر رسید، یعنی حدود یک سوم جامعه رسما فقیرن.
2. در دولت روحانی و ظریف سرانه کالری دریافتی ایرانیان همواره کاهشی بوده و حتی به میزان کمتر از حداقل کالری لازم رسیده، یعنی سفره مردم «آنچنان» کوچیک و بیرونق شده که متأسفانه کار به «گرسنگی عمومی» کشیده.
۳. در دولت روحانی و ظریف شاخص فلاکت که جمع بیکاری و تورمه علیرغم روند کاهشی اولیه اما در مجموع افزایش داشته و به بالاترین میزان در سی سال پس از جنگ نزدیک شده.
۶. در دولت روحانی و ظریف نسبت درآمد اغنیا به فقرا از 10.7 برابر به ۱۳.۵ برابر رسیده و نهایتا در سال ۱۴۰۰ سهم سه دهک بالا ۵۷ درصد کل و ۱۴ درصد بیشتر از سهم هفت دهک دیگه شده.
۷. در دولت روحانی و ظریف حداقل دستمزد کارگران علیرغم افزایش اولیه در دوره دوم و در مجموع کاهش پیدا کرده و به کمترین میزان در سی سال پس از جنگ رسیده!
۸. در دولت روحانی و ظریف خرید خونه به رویای محال تبدیل شده. برای نمونه متوسط قیمت یک متر مربع آپارتمان در تهران حدود ۹ برابر حداقل دستمزد شده!
۹. در دولت روحانی و ظریف سهم هزینه آموزش از کل هزینه خانوار تقریبا نصف شده و این یعنی بازتولید فقر و جهل و نابرابری طبقاتی.
۱۰. در دولت روحانی و ظریف تعداد مرگومیرهای ناشی از حوادث کار کارگران نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه بیشتر شده و از ۱۶۹۳ نفر در سال ۱۳۹۶ به ۱۹۲۶ نفر در سال ۱۴۰۰ رسیده. خلاصه اینکه درسته، فرق میکنه کی رئیسجمهور بشه، ولی سهم ما فقر و مرگ بیشتره و سهم شما ثروت و زندگی بهتر.
کیوان سلیمانی
@edallat