eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
394 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
230 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر: @mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣ 📜یک ضرب المثل عربی که نام در آن آمده است: «حتی یَرجع مَصقلة من طبرستان» 🕰زمانی ، حاکم شهر [= خوره]، از سوی (علیه السلام) ـ پولی از نصارای اسیر شده گرفت و در قبال آن، زمینه آزادی آنان را از اسارت فراهم کرد. 📌 این گروه، شورشیانی بودند که علیه امام علی (علیه السلام) شوریده بودند و فرمانده ی امام ، آنان را اسیر کرده بود. 📌پادرمیانی مصقلة بن هبیره به انجام نوعی معامله بر اساس اصل «فِدیه» سبب آزادی آنان شد و امام نیز از کار او ستایش کرد. 💰سیصد هزار درهم پول از این طریق فراهم آمده بود و علی القاعده وی باید این پول را به حکومت تحویل می داد. 📌برخی گفته اند دویست هزار درهم آن را پرداخت کرد، و صد هزار درهمش را نداد و به قول امروزی ها اختلاس کرد. 📚برخی منابع نوشته اند هیچ پولی پرداخت نکرد. وقتی به او فشار آوردند که پرداخت کند، به سوی معاویه گریخت. 📌مصقله از همان ، یک مسیحی را فرستاد تا نامه ای برای برادرش ببرد و در این نامه او را تحریض کرده بود تا نزد معاویه بیاید.👈[برخی نوشته اند تا عیالش را به شام منتقل کند]. 📌این شخص مسیحی که متهم به جاسوسی شده بود، گرفتار حکومت شد و به این جرم دستانش قطع گردید. ⏳زمان گذشت و معاویه خلیفه شد و نیز زیر سلطه او در آمد. در این وقت، مصقله را به عنوان فرمانده سپاهی به فرستاد. 👇 🤺سپاه اعزامی در کوههای آن ناحیه گرفتار آمد، راهها بر او بسته شد، و 👈مصقله و تمام لشکریانش کشته شدند، به طوری کسی از آنان خبری نیاورد. 👇👇 📌در اینجا بود که این ضرب المثل عربی در کوفه شکل گرفت: «حتی یَرجع مَصقلة من طبرستان» و این اشاره به این بود که، هر چه مصقله از برگشت، فلانی هم مثلا برخواهد گشت، یا فلان کار هم صورت خواهد گرفت. 🔎تقریبا تمام منابع، «طبرستان» ضبط کرده اند و 👈 تاریخ هم گواه این امر است، اما جاحظ ـ لابد از حفظ ـ به جای طبرستان، نوشته است. (الحیوان: ۲/۴۱۹) 👆👆 📚همه منابع تأکید می کنند که این ضرب المثل در کوفه رواج یافت. 🔎ممکن است مردمان آنجا که از برای رفتنش نزد معاویه ناراحت بودند، این مثل را رواج داده باشند تا نوعی اظهار شادمانی از سفر بی برگشت او از داشته باشند. 👈 این حکایت را در المعارف، ۱/۴۰۳، در انساب: ۲/۴۲۰؛ در تاریخ: ۶/۵۳۵ با قید این که دقیقا در رویان این اتفاق افتاده است، در البلدان: ۵۷۰؛ در جمهرة الامثال: ۱/۳۶۲ آمده است. 📝سپاس از حجت الاسلام واعظی آملی 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2448 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─ ادامه👇👇