#فرهنگ_عامه
#فولکور
📌در این گروه از دانشمندان و صاحبنظران، همه سنتها و آداب و رسوم اقوام ابتدایی و روستایی یا بازمانده آنها را در جامعههای پیشرفته صنعتی كه شفاها منتقل میشود، فولکلور دانسته اند.
◻️«#گریستنسن» ایران شناس دانماركی، اصطلاح فارسی « علم انتقال عوام » را در برابر كلمه « فولکلور » انتخاب و در مقالهای زیر همین عنوان، آن را چنین تعریف كرده است :
«از علومیكه در این قرن اخیر در فرنگستان نشو و نما یافته، یكی هم علم اساطیر و به عبارت دیگر، علم انتقال افسانهها در میان عوام است. این علم عبارت است از تبع عادات آیین های قدیم، عقاید باطل، خرافات وسواس و رسوم روزهای عید و همچنین تحقیق كردن حكایات، افسانه و روایتهای افسانه آمیز قدیم ملتهای دنیا »
◻️بعد زمانی فولکور
فولکلور در زمینه بعد زمانی باید در زیر سنگ آسیای زمان، خرد و نرم شود. و با گذشت زمان، از طریق واسطههای انتقال شفاهی یعنی فرد و جمع، نسل به نسل بگذارد و ادامه یابد .
قدمت و كهنگی عناصر آن تنها عامل برای تشخیص ماهیت آن نیست؛ هستی كنونی فولكلور نیز ماهیت و چگونگی آن را نشان میدهد. مثلاً یك شعر مردم پسند یا یك شوخی یا یك طنز و لطیفه سیاسی و اجتماعی كه در زمانی مناسب با وضع و موقعیت خاص آن زمان و جامعه در میان گروهی اجتماعی با طرزی هنرمندانه ساخته و بكار برده میشود، فولكلور است. مهم نیست كه از چه تاریخ، این شعر یا شوخی بدین گونه بكارفته یا سابقه تاریخی و خصوصیت سنتی آن به چه زمانی میرسیده است.
◻️فولكلور و مردمشناسی
مرزبندی بین فولكلور و مردمشناسی نه مقدور است و نه لازم؛ اما بین این دو پیوند تنگاتنگی وجود دارد. قبل از جنگ بینالملل اول به دلیل تفكیك خاصی كه بین سنن اقوام و گروههای ساده و ابتدایی و رسوم عامیانه شهرها و جوامع متمدن خصوصاً در جوامع اروپایی صورت میگرفت؛ مردمشناسی را علمی میدانستند كه گروههای ساده و ابتدایی و فاقد خط را مورد مطالعه قرار دهد و فولكلوریست را كسی میدانستند كه مراسم و سنن و هنر عامیانه جوامع متمدن و صاحب خط را مطالعه كند؛ اما بعد از جنگ بینالملل دوم مردمشناسان، دامنه تحقیقات خود را به شهرها و جوامع متمدن هم كشاندند.
🔲نمونههایی از فولكلور ایرانی
ترانهها، مثلها، چیستانها، لالاییها، دوبیتیها، افسانهها و … بخش مهمی از فرهنگ عامه یا فولكلور ایرانیان بوده است.
ترانه در ایران كهن جای ویژهای داشته و هر زمان كه رویدادهای مهم تاریخی روی داده است، مردم به وسیله همین ترانهها، احساسات درونی خود را بازگو كردهاند و عشق و نفرت خود را نشان دادهاند.
ترانهها، همچون دیگر مقولههای ذهنی جامعه، نه تنها نمونهای هستند از زبان، طرز بیان مردم و ذوق و اندیشهی آنان كه وابسته به معیشت و شیوه تولید است؛ بلكه نشانگر واقعیتهای زندگی و نیازها و آروزهای مردمانی است كه در ایران پهناور با زبانها و گویشهای گوناگون رواج دارد.
لالایی که آواز مادران و دایگان برای خواباندن كودك شیرخواره است، به نوعی فولكلور قلمداد میشود؛ كلمات ساده و بیپیرایهای كه بیان كننده عادیترین موضوعهای خودمانی و ذوقی زندگی است و وقتی بر زبان مادری جاری میشود با جوهری از عشق و احساس همراه میگردد و نخستین ارتباط كلامی را با كودك ایجاد میكند. این لالاییها نسل به نسل بین افراد، سینه به سینه منتقل شدهاند.
آنچه از کتب مختلف در این زمینه استنباط میشود این است که مرز روشن و دقیقی میان فرهنگ عامه و فرهنگ تودهای وجود ندارد در بعضی از کتابها از اصطلاح فرهنگ عامه برای نشان دادن فرهنگ عموم افراد جامعه استفاده میشود و در بعضی دیگر از اصطلاح فرهنگ تودهای استفاده میشود و هر دو اصطلاح یعنی فرهنگ عامه یا Popular Culture و فرهنگ تودهای یا Mass Culture برای نشان دادن اموری که به عموم و توده مردم مربوط می شوند به کار میروند.
📌در برخی از تعاریف بر نقش نظام سرمایهداری و رسانههای گروهی در گسترش و شکلگیری فرهنگ عامه تاکید شده است و برخی نیز آن را در برابر نگاهها و رویکردهای نخبه گرایانه به فرهنگ قرار میهند یعنی آنچه که به عده کثیری از مردم و نه نخبگان مربوط میشود.
بحث درباره فرهنگ عامه ایده جدیدی نیست و ریشه در برخی از نوشتههای پاسکال و مونتنی در سدههای شانزدهم و هفدهم دارد.
📌#بری_ریچاردز در کتاب خود با عنوان روانکاوی فرهنگ عامه، فرهنگ عامه را برای اشاره به رفتارها و تجربیات عده کثیری از افراد در یک فرهنگ ملی در نظر میگیرد.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3927
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─