eitaa logo
" لشگر حضرت عشق"
298 دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
9هزار ویدیو
266 فایل
زنده نگهداشتن‌ یاد‌ شهداء کمتر‌ از‌ شهادت‌ نیست‌ #مقام_معظم‌_رهبری‌ 🌿 هر شهیدی به تنهایی قادر است تاریخی را زنده کند. #شهید_ابراهیم_همت کانال رسمی لشگر حضرت‌ عشق #ما_ملت_امام_حسینیم @eeshgh1 https://eitaa.com/eeshg1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیر آخوندهای درباری از شاه! - امام خمینی: در روایات هست اهل جهنم از بوی تعفن آخوند و ملای فاسد (در جهنم) در عذاب هستند. ما طرفداری از عمامه نمیکنیم، ما طرفداری از اسلام می‌کنیم! @eeshg1
‏از مادرت دعای خیر و از پدرت نصیحت بگیر و به سختی های دنیا پشت کن... وقتی دعای خیر مادر پشت سرت باشد و نصیحت پدرت را گوش کرده باشی بدان که زندگیت روبراه خواهد بود... @eeshg1 ❤️🌺❤️🌺
حضور امام زمان در زندگی.mp3
7.57M
به مقداری که حضرت ولی‌ عصر «عجل‌الله» در زندگی کسی حضور داشته باشند، او منتظر واقعی است...... 🎤حجت الاسلام مسعودعالی ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج @eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپ استاد شجاعی: ▪️چرا خدا این بلا رو سرم آورد؟ ▫️چرا خدا با من لج کرده؟ ▪️چرا اینهمه دعا می‌کنم منو نمی‌بینه؟ 🔹چرا فقــط مَــــن؟ @eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم ✋🌸 از بس که تلخی غم هجران چشیده ام جانی نمانده است برایم، بریده ام عیب وصال چیست نصیبم نمی شود خیری که ازفراق وجدایی ندیده ام @eeshg1
اگر آرامش میخواهی ، مراقب مردم نباش ... اگر ادب میخواهی ، در کار کسی دخالت نکن ؛ اگر پند زندگی می خواهی ، در برابر آدمهای احمق سکوت کن ... ! @eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5875299387281771159.mp3
1.88M
🌺داستان ولادت حضرت زینب کبری بسیارزیبا 🌹با این داستان دلت میره کربلا @eeshg1 ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"کرامت امام رضا در حق دزد" تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام. رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار. "ابراهیم جیب بر کی بود؟!" از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد! حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!" رئیس کاروان با خودش گفت: خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال! اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم." رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده. بالاخره پیداش کرد! گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟ (ولی جریان خوابو بهش نگفت) ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! " رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم." فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!" ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم. کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن! اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد! رئیس گفت: "ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!" ابراهیم خندید و گفت: وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد! همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت: "ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟" چون "حضرت به من فرمودن،" حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟ ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت: یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟ از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید." و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت... مشهد...😔 روبروی ایوان طلا...😢 خیره به گنبد طلا...😭 🔅 اللهم صل عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي.... 🍃@eeshg1 🦋🍃 ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ســلام 🌿صبح اول هفته تون عالی 🌸دوستان امروزتان 🌿پراز آرامش و سلامتی 🌸عشق و محبت 🌿نشان لبخند خدا 🌸در زندگی هاست 🌿امیدوارم زندگیتون 🌸پراز لبخند و نگاه خدا باشه 🌿روزتون پراز حس خوشبختی @eeshg1
⭕️ مشکلات گوارشی ✍ اگر شما هر روز صبح یک قاشق غذاخوری خاکشیر را بشویید و در یک لیوان آب ولرم حل کنید و آن را بنوشید خواهید دید که بسیاری از مشکلات گوارشی شما بر طرف شده است. @eeshg1
پوست انار را دور نریزید❗️ 📌 پوست یک انار متوسط را به صورت خشک یا تازه، قطعه قطعه کنید و با 3 لیوان آب روی شعله کم بجوشانید تا جایی که یک لیوان از آن بماند. 📌 سپس آن را صاف کنید و به صورت نیم گـــــرم (ولرم) در همان روز به عنوان یک دهانشویه طبیعی مصرف کنید 📌 این دهانشویه ؛ بوی بد دهان را رفع کرده، زخم های دهان و دندان را بهبود میبخشد و آفت دهـــــان و انواع عفونت های لثه را برطرف میکند 👌 @eeshg1
گذشته‌ی هر کسی . . .🌸 کتاب بسته‌ای است که خود فرد🍂🌸 تک تک صفحات آن را از بر است ، اما دیگران فقط عنوان آن را می‌توانند بخوانند . . .!🍂🌸      @eeshg1 🍂🍁🍂🍁
‍ ‌ روزی ملانصرالدین زنش را برداشت تا برای خرید به شهر بروند. ملا سوار خرش شد و زنش در کنار آنها به راه افتاد. وقتی به روستای اول رسیدند مردمی که نشسته بودند به همدیگر گفتند: ببینید آن مرد خجالت نمی کشد خودش سوار خر شده زنش پیاده می رود. ملا خجالت زده شده از خر پیاده شد و زنش را سوار خر کرد و به راه افتادند. پس از مدتی به روستای دوم رسیدند. مردم با دیدن آنها گفتند: پیرمردی با این سن و سال پیاده و زنش سوار خر است چه پیرمرد زن زلیلی ؟ زن خجالت هم نمی کشد. ملا وقتی حرف آنها را شنید فکری کرد و دید راست می گویند .برای حل مشکل تصمیم گرفت خودش هم سوار خر شود تا حرف مردم هر دو روستا را تایید کند! باز به راه افتادند و به روستای سوم رسیدند. مردم با دیدن آنها گفتند: وای بیچاره خر!! دو نفر سوار یک خر نحیف شده اند. چه آدمهای پستی. ملا خجالت کشید و از خر پیاده و شد و زنش را نیز پیاده کرد و به راه افتادند. به روستای چهارم که رسیدند همه به خنده افتادند!!! روستاییان گفتند آن دو احمق را ببین! خر دارند ولی هر دو پیاده اند. یکی گفت: خدایا به احمق ها عقل عطا بفرما!! و مردم نیز گفتند: آمین!!! هر کاری بکنیم مردم همیشه برایمان حرف در می آورند... @eeshg1 🍂🍁🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فيله مرغ خلالي شده به مقدار لازم پياز خلالي ١ عدد ليموتازه ١ عدد نمك و فلفل و زردچوبه به مقدار لازم تخم مرغ ٢ عدد ماست ١ ليوان ارد سفيد ١ ليوان زعفران غليظ كمي. @eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیک شیره انگور نکته📣حتما شیره انگور استفاده کنید جایگزین شیره خرما یا هر نوع شیره طرزتهیه: _تمام مواد به دمای محیط رسیده باشند.⁦ _فررابادمای ۱۶۰تا۱۷۰درجه به مدت ۲۰ دقیقه گرم کنید. ۳عدد تخم مرغ + ۱/۸قاشق چایخوری وانیل باهمزن میزنیم تا خوب پف کند وکرم رنگ شود و۱/۲لیوان روغن مایع که من کمتر ریختم اضافه ویک دور با همزن میزنیم ودرمرحله بعد۳/۴لیوان شیره انگور+۱/۴لیوان شیرولرم(میتونید آب استفاده کنید)راریخته ومخلوط میکنیم دراینجا ۱و۱/۲لیوان آرد سفید +یک قاشق مرباخوری بیکینگ پودر مخلوط وسه بار الک کرده شده ودر طی سه مرحله به مواد اضافه وبالیسک یا هم زن دستی بهتره قاطی میکنیم تا آرد کاملا درموادصاف ویکدست شود ودرقالب چرب شده وآرد پاشی که طبق معمول من از ارده استفاده کردم مواد کیک رادرون قالب ریخته ودرفر از قبل گرم شده بادمای ۱۶۰تا۱۷۰درجه بستگی به فرشماداردبه مدت ۴۰تا۵۰ دقیقه ،حتما بعد ۴۰ دقیقه باخلال چک کنید چون این کیک شیره دارد امکان سوختگی کف کیک زیاد هست @eeshg1
پوتین: امیدوارم رئیس‌جمهور ایران به روسیه سفر کند 🔹رئیس‌جمهور روسیه: امیدوارم که رئیس‌جمهور ایران دعوت من را بپذیرد و بتواند اوایل سال آینده میلادی به روسیه سفر کند. @eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼چگونگی امر به معروف و نهی از منکر در مورد کسانی که حاصر نیستند از گناهان علنی و عمومی دست بردارند ✍در نزدیکی منزل آیت الله محمد علی شاه آبادی، دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه‌ای که از صدای آنها، همسایه‌ها ناراحت بودند. ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود که من این کار را ترک نمی‌کنم و شما هر اقدامی که می‌خواهید بکنید. مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آنگاه در جلسه روز جمعه که در مسجد شاه سابق تشکیل شده بود، به مردم گفتند: «خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور می‌کند چون به مطب این دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آنگاه با خوشرویی از او بخواهد که آن عمل خلاف خود را ترک کند.» از آن پس، هر کس از جلو مطب عبور می‌کرد، برای انجام وظیفه شرعی خود، داخل مطب می‌شد و سلام کرده، تذکر خود را با زبان خوش بیان می‌کرد و خارج می‌شد. چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با صدها مراجعه‌کننده مواجه می‌شد که همگی یک مطلب را به او تذکر می‌دادند. وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد، نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند، بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند.از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته و جلسه آموزش دخترانش را تعطیل کرد. 📚عارف کامل ص۴۵ @eeshg1 🍂🍁🍂🍁