✅جنگ نهروان، از دیگر جنگ های دوران خلافت امام علی(ع) که بعد از جنگ صفین و در پی ماجرای «حکمیت» در ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری اتفاق افتاد.
پس از آنکه در صفین، سپاه معاویه قرآنها را بر سر نیزه کردند و پیشنهاد رجوع به حکم قرآن دادند، علی رغم مخالفت امام علی(ع)، بیشتر سپاهیان خواستار حکمیت شدند.
آنان حکمیت را بر امام علی(ع) تحمیل کردند و حتی حضرت(ع) را در صورت عدم پذیرش حکمیت، به قتل تهدید نمودند.
ابن شهر آشوب می نویسد :
بیست هزار نفر از سپاهیان امام علی(ع) نزد حضرت(ع) آمدند و گفتند :
📋《يَا عَلِيُّ(ع)! أَجِبْ إِلَى كِتَابِ اَللَّهِ إِذَا دُعِيتَ إِلَيْهِ وَ إِلاَّ [قَتَلْنَاکَ] دَفَعْنَاكَ بِرُمَّتِكَ إِلَى اَلْقَوْمِ أَوْ نَفْعَلُ بِكَ مَا فَعَلْنَا بِعُثْمَانَ》
♦️اى على(ع)! وقتی که به قرآن خوانده می شوی، آن را اجابت کن[حکميّت را بپذير!] یا آنگونه که با عثمان رفتار کردیم، با تو نیز رفتار میکنیم.[تو را مى کشيم!(۱)
پس امام علی(ع) مجبور به پذیرش حکمیت شد.
بعد از جریان حکمیت و فریفتن عمرو عاص و گول خوردن ابوموسی اشعری ساده لوح، وقتی این دسته از سپاهیان امام علی(ع) دیدند، نتیجه حکمیت بر وفق مراد آنان نبود، دست به شورش زدند و خواهان ادامه جنگ با معاویه شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانسته و از آن توبه کردند.
آنان از امام علی(ع) نیز خواستند از این کفر توبه کند و شروطی که با معاویه نهاده است، نقض کند.
اما امام علی(ع) نقض «حکمیت» را نپذیرفت و فرمود :
📋《فَارَقَنَا الْقَوْمُ عَلَى شَيْءٍ فَلا يَجُوزُ نَقْضُهُ》
♦️ما چیزی را پذیرفتهایم که نمیتوانیم آن را نقض کنیم.(۲)
همچنین امام علی(ع) درباره حکمیت فرمود :
من از آغاز با این حکمیت مخالف بودم، بعد نیز که به اجبار مردم به آن تن دادم، شرط کردم که اگر آنها به کتاب خدا حکم کردند، به حکمشان پایبند باشم، زیرا در اصل، ما حکمیت قرآن را پذیرفتهایم نه حکمیت مردم را!(۳)
پس از توقف جنگ صفین و بازگشت امام(ع) به کوفه و معاویه به شام، مخالفان حکمیت از امام علی(ع) جدا شدند و به قریه «حروراء» نزدیک کوفه رفتند.
بدین ترتیب، گروهی به نام «خوارج» شکل گرفت که لقب «مارقین» یعنی «از دین برگشتگان» به خود گرفتند.
از برخی سران خوارج می توان به «حرقوص بن زهیر تمیمی»، «شریح بن أوفی عبسی»، «عبدالله بن وهب راسبی» اشاره کرد که همین «عبدالله بن وهب راسبی» به علت سجدههای زیادش، به «ذوالثَّفِنات» یعنی [پیشانی پینه بسته مانند زانوی شتر] ملقب شده بود.(۴)
بعد از اعلام کامل نتیجه حکمیت، امام علی(ع) بعد از جمع خراج سالیانه، برای مخالفت به این جریان، اصحاب را برای جنگ مجدد با معاویه به اردوگاه خواند و برای خوارج نیز پیام فراخوان فرستاد.
خوارج به این حضور، جواب منفی دادند و با رفتار غیر دینی اعتراض خود را ابراز کردند و دست به شورش می زدند.
خوارج در راه «نهروان» جنایات بسیار کرده و افراد زیادی را به قتل رساندند که از جمله آنها میتوان به «عبدالله بن خباب بن ارت» که پدرش از اصحاب رسول اکرم(ص) اسلام بود، اشاره کرد، خوارج او را به همراه همسرش و جنینی که باردار بود به روشی بیرحمانه کشتند.
ابن اثیر در این باره می نویسد :
📋《..فَذَبَحُوهُ فَسَالَ دَمُهُ فِي المَاءِ وَ قَتَلوا المَرأَةَ وَ هِي حَامِلُ فَبَقَرُوا بَطنَهَا》
♦️آنان عبدالله بن خباب را ذبح کردند و خونش را بر آب ریختند و همسرش را هم در حالی که حامله بود، کشتند و شکمش را شکافتند و جنینش را نیز کشتند.(۵)
ادامه مطالب :👇
اخبار این جنایات به امام(ع) رسید و ایشان لشکریان را از اردوی جنگ با معاویه به سمت «نهروان» هدایت کرد.
اعتراضات خوارج تا شش ماه پس از صفین ادامه داشت و به همین جهت امام علی(ع) «عبدالله بن عباس» و «صعصعة بن صوحان» را برای گفتگو نزد آنها فرستاد و فرمود :
📋《يَا اِبْنَ عَبَّاسٍ! اِمْضِ إِلَى هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمِ فَانْظُرْ مَا هُمْ عَلَيْهِ وَ لِمَا ذَا اِجْتَمَعُوا؟》
♦️ای ابن عباس! نزد این قوم برو و ببین آنان را چه شده است و دلیل اجتماع آنان چیست؟!(۶)
اما آنان تسلیم خواسته این دو نفر برای بازگشتن به جماعت نشدند.
پس از آن امام علی(ع) از آنها خواست تا دوازده نفر را معین کرده و خود نیز همین تعداد را جدا کرده و با آنها به گفتگو نشست.
در پی رفتار مسالمت آمیز امام علی(ع) قبل از آغاز جنگ و دادن امان به خوارج و دعوتشان به بازگشت، تعدادی از این سپاه جدا شدند به عنوان مثال؛ «فروه بن نوفل» و پانصد نفر دیگر از این افراد بودند.
بنابر روایات تاریخی از چهار هزار خارجی، تعداد افرادی که برای مبارزه در برابر لشکر امام علی(ع) باقی ماندند، تنها هزار و هشتصد نفر سواره و هزار و پانصد نفر پیاده بودند.(۷)
با آغاز جنگ به سرعت تمامی خوارج کشته و یا زخمی شدند، زخمی ها به تعداد چهارصد نفر، به خانواده هایشان تحویل داده شدند، در مقابل از سپاه علی(ع) تعدادی کمتر از ده نفر کشته داشت، از اجتماع خوارج در نهروان کمتر از ۱۰ نفر فرار کردند که یکی از آنان عبدالرحمن بن ملجم مرادی قاتل امام علی(ع) بود.(۸)
📚منابع:
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۳۶۴
۲)انساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۵۹
۳)انساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۴۹
۴)انساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۵۹
۵)أسد الغابة ابن أثير، ج۳، ص۱۵۰
۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۸۸
۷)وقعة صفین نصر بن مزاحم، ص۳۴۹
۸)انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۳۷۳
👤گفتار امیرالمؤمنین #امام_علی_علیه_السلام در برابر سخن خوارج:👇
#جنگ_نهروان
✅زمانی كه امام علی(علیه السلام) شنيد خوارج نهروان شعار «لا حكم إلّا لله» سر می دهند، فرمودند :
📋《كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ! نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلّه وَ لَكِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلّه وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ》
♦️گفتار حقّی است كه به آن باطلی اراده شده است.
آری حكمی نيست مگر برای خدا، ولی اينان می گويند : زمامداری مخصوص خداست، در حالی كه برای مردم حاكمی لازم است چه نيكوكار و چه بدكار كه مؤمن در عرصه حكومت او به راه حقّش ادامه دهد و كافر بهرهمند از زندگی گردد و خدا هم روزگار مؤمن و كافر را در آن حكومت به سر آرد و نيز بهوسيله آن حاكم، غنائم جمع گردد و توسط او جنگ با دشمن سامان گيرد و راهها به سبب او امن گردد و در امارت وی حق ناتوان از قوی گرفته شود تا مؤمنِ نيكوكار راحت شود و مردم از شرّ بدكار در امان گردند.
📚منبع:
نهجالبلاغه مرحوم سید رضی، خطبه۴۰
✅این روایت که در سحرگاه روزى كه ضربت به فرق مبارك امام علی(ع) رسيد، خطاب به امام حسن مجتبی(ع) فرمود :
📋《مَلَكَتْنِي عَيْنِي وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِي رَسُولُ الله(ص)!》
♦️نشسته بودم كه خواب مرا گرفت، و رسول خدا(ص) بر من آشكار شد، گفتم :
📋《يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا ذَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِكَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ!》
♦️اى پيامبر خدا(ص)! چه كجى ها و دشمنى ها از امت تو ديدم!
ایشان فرمود :
📋《ادْعُ عَلَيْهِمْ!》
♦️آنان را نفرين كن!
پس من گفتم :
📋《أَبْدَلَنِي اللهُ بِهِمْ خَيْرَاً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِي شَرَّاً لَهُمْ مِنِّي》
♦️خداوند بهتر از آنان را به من عنايت كند، و به جاى من شرّى را بر آنان بگمارد.(۱)
خوارج حتی قصد جسارت به قبر مطهر امام علی(علیه السلام) را داشتند.
در روایتی نقل شده است که؛
📋《أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَمَرَ ابْنَهُ الْحَسَنَ(ع) أَنْ يَحْفِرَ لَهُ أَرْبَعَةَ قُبُورٍ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاضِعَ فِي الْمَسْجِدِ وَ فِي الْغَرِيِّ وَ فِي دَارِ جَعْدَةَ بْنِ هُبَيْرَةَ وَ فِي الرَّحَبَةِ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا أَنْ لَا يَعْلَمَ أَحَدٌ مِنْ أَعْدَائِهِ مَوْضِعَ قَبْرِهِ》
♦️امير المؤمنين(ع) فرزند خود امام حسين(ع) را امر كرد كه چهار قبر در چهار موضع از براى حضرت(ع) بسازد، در مسجد كوفه و در رحبه و در نجف و در خانه جعدة بن هبيره، براى آنكه ملاعين خوارج و بنى امیه موضع قبر آن حضرت(ع) را ندانند، مبادا که اراده کنند جسد مطهر ایشان را بیرون آورند.(۲)
📚منابع:
۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۱۲
۲)فرحة الغُری عبدالکریم ابن طاووس، ص۳۲
📜پیشگویی #امام_علی_علیه_السلام درباره تسلط «معاویه» و «حجاج بن یوسف ثقفی» بر کوفیان :👇
#جنگ_نهروان
🔥🗿🔥🗿🔥🗿🔥🗿🔥🗿
👥منفورترین خانواده در تاریخ:👇
✅امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
📋«إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(ع) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(ع)»
♦️أشعث بن قیس کندی در خون امیر المؤمنین امام علی(ع) شریک بود.
و دخترش جعده امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین(ع) شرکت کرد.(۱)
#امام_علی_علیه_السلام
#امام_حسن_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
📚منبع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸
#مصائب_شام
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
◾️حکایتِ جانسوز یک زنِ شامی که نذر کرده بود برای اسیران و فقیران، غذایی ببرد تا به مُراد دلش برسد ...
شخصی به نام «سعد بن عبدالعلی» نقل میکند:
وقتی که آن لشکریان یزید، أسرای آل الله را بعد از غروب در خرابه شام جا دادند؛
فَلَم یَکُنْ لهم طَعامٌ ولاسِراجٌ ولاشَرابٌ فَلاجَرَمَ جَمَعَ کُلُّ واحِدٍ مِنهُم تُرابًا وَ وَضَعوا وُجوهَهُم علی التُّرابِ و بَکَوا بُکاءا شَدیدا
▪️ هیچ طعام و نوشیدنی نداشتند و حتی چراغی در آن تاریکی نزدشان نبود؛ پس از روی ناچاری هرکدام از ایشان مقداری خاک را جمع کردند و صورتهای مبارکشان را بر خاک نهادند و به شدت گریستند.
🩸دراین هنگام هفت زن شامی طعام و چراغی را برای اسیران آل الله آورده بوده و جنب ورودی خرابه، برای اجازه گرفتن ایستاده بودند.
حضرت فضه علیهاالسلام از کار آنها آگاه شده و به نزد آنها آمد و فرمود:
ماشَأنُکُنَّ یا نِساءَ أهلِ الشامِ؟
▪️ای زنان شامی شما برای چه کار به اینجا آمدهاید؟
🩸آن زنان گفتند:
طعامی به جهت این اسیران آوردهایم و برای اجازه گرفتن از شما ایستادهایم .
حضرت فضه این خبر را به زینب کبری سلاماللّهعلیها عرض نمود و بعد از اجازه گرفتن، آن زنها وارد خرابه شدند.
یکی از آن زنها به حضرت زینب سلاماللهعلیها عرض کرد:
أَیَّتُها المَظلومَةُ إنّی نَذَرتُ مُنذُ أرْبَعَةَ عَشَرَ سَنَةً أُنفِقُ الفُقَراءَ والأُسَراءَ طَعاما لِحاجَةٍ کانَت لی.
▪️ای بانوی مظلومه! همانا من چهارده سال است که نذر کردم فقرا و اسیران را طعام دهم تا به حاجتم برسم.
هنگامی که شنیدم شما را با این ذلت و خواری به این خرابه آوردند، برایتان طعام آوردم به امید اینکه خداوند متعال حاجت وآرزویم را برآورده کند و مرا به سرورانم برساند؛ چرا که من مشتاق دیدار سرورانم هستم.
🩸حضرت زینب علیهاالسلام فرمود:
ای کنیز خدا! سروَران تو کیستند؟
آن زن عرض کرد:
ایشان سرور تمام اهل زمین هستند؛ حسین بن علی علیهالسلام و خواهرانش زینب و امکلثوم و سایر بنی هاشم.
فَلَمّا سَمِعَتْ زینبُ بنتُ علیِّ بنِ ابیطالب علیهما السلام ذلک قالت لها : یا أَمَة قُضِیَتْ حاجَتُکِ وحَصَلَ مَرامُکِ
▪️پس هنگامی که حضرت زینب علیهاالسلام این کلام را از او شنید، فرمود: ای کنیز خدا! حاجتت بر آورده شده و به خواستهات رسیدی؛
واللهِ نَحنُ بناتُ فاطمةَ الزهراءِ فقد قَتَلَ العِداءُ رِجالَنا و نَهَبوا أموالَنا و أسَروا نسائَنا فَلَمْ یُراعُوا حُرمَةَ جَدِّنا فینا.
▪️به خدا قسم ما دختران فاطمه زهرا سلاماللهعلیها هستیم؛ دشمنانمان، مردهایمان را کشتند و اموالمان را غارت کردند و زنهایمان را به اسیری گرفتند و حرمت جدّ ما رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در مورد ما رعایت نکردند.
🩸وقتی که آن زن این را شنید به خود لرزید و چنان ناله «واحسیناه»و «وامحمداه» برآورد که اهل شام را به وحشت انداخت.
📚بحرالمصائب ج۸ ص۱۱۸
✍منزل به منزل، غصهام، اشک روانم
با دست بسته، پشت محمل، روضه خوانم
خورشید، بعد از سال ها روی مرا دید
او هم دگر فهمید که بی سایه بانم
با این لباس پاره و وضعی که دارم
همراه با یک لشگر از نامحرمانم
ماه دل آرایم، به شوقت سر شکستم
وقتی که کامل شد رخت در آسمانم
در محمل بی پرده رفتم بین انظار
شاگردها دادند با طعنه نشانم
همسایهی سابق مرا خیرات بخشید
آتش گرفته بند بند استخوانم
باور نمیکردم که در زندان بخوابم
باور نمیکردم شود این امتحانم...
#مصائب_شام
◼️خرابهٔ شام، به گونهای بود که صورت نازدانههای سیدالشهداء علیهالسلام، پوست انداخت و از آنها، خون جاری شد ...
نقل کردهاند:
یزید لعین، أسرای آل الله را در خرابهای نزد کاخ خودش جای داد.
لا تَقيهُنَّ مِنْ حَرٍّ و لا بَردٍ،
▪️آن خرابه به گونهای بود که آنها را از سرما و گرما حفظ نمیکرد...
حتّی تَقشَرّتِ الجُلودُ و سٰالَ الصّدیدُ بَعد کُنّ الخُدور
▪️پس از پرده نشینی و سایه پروری، رخسارشان پوست انداخت و خون از صورتهایشان جاری گشت،
و کاُنوا مُدّةَ مُقامِهم بالشّام یَنوحُون عَلَی الحسين عليهالسّلام
▪️و در مدت اقامتشان در شهر شام و در آن خرابه، پیوسته مشغول گریه و زاری بر سيدالشهدا عليه السلام بودند.
📚مثير الأحزان، ص۵۶
📚نفس المهموم، ص۴۵۶
🔹محمّد حلبی گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام شنیدم که میفرمود:
زمانی که حضرت علی بن الحسین علیهماالسّلام و آن افرادی را که با آن حضرت بودند، نزد یزید بن معاویه - لعنتهای خداوند بر آن دو باد - آوردند و آن حضرت را در یک خرابهای جای دادند که (سقف آن در شُرف خراب شدن بود).
🩸بعضی از اسیران گفتند:
إنّما جُعِلنٰا في هٰذا البَيت لِيَقعَ علَينا.
▪️ما را در این خرابه جای دادند که سقف آن بر سر ما خراب شود.
پاسبانان به زبان رومی با یکدیگر میگفتند:
این اسیران را بنگرید که میترسند این خانه بر سرشان خراب شود. در صورتی که فردا از این جا خارج شده و کشته خواهند شد!
🩸إمام سجاد علیهالسّلام کلام آنها را شنید و به زبان رومی به آن ها فرمود:
به اذن خدای متعال نه این دیوار بر سر ما خراب میشود و نه فردا ما را میکشند.
و همین طور هم شد.
📚الخرائج و الجرائح ج٢ص٧۵٣
📚لواعج الاشجان ص٣٣٢
✍ اشارتی به نزدیکی ظهور ...
🔹امام خامنهای مدظلهالعالی :
نزدیک قله ایم؛ خستگی ممنوع
امروز روز خسته شدن نیست،
روز ناامید شدن نیست. امروز روز شوق است،
روز امید است، روز حرکت است...
✨نکته :
قله برای ما ظهور است، آیا این سخن رهبر انقلاب اشارتی به نزدیکی ظهور است؟
---------------------------------------------------
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 💐
به سوی ظهور🌷