eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
هرشب با بیقرار اصفهانی (پند حکایت مدح شماره ۲۲۵) عشق   است  علی ################### عشق  است علی اگر صداقت باشد کردار   همه  حق و  حقیقت    باشد آئین  علی   محبت   است ای مردم خوب است  که بین ما رفاقت باشد با خلق بسازیم و  به هم یار  شویم این  راه  علی  راه   سعادت    باشد بیراهه   اگر   روی   زیانکار    شوی این   راه   برای   ما   مشقت   باشد عمریست که(بیقرار) حیدر شده ایم  حقا   که  علی   پیر طریقت  باشد                        بیقرار اصفهانی  یاعلی مدد
ذاکرین الحسبن.mp3
1.64M
🎤•| |• حرمت خیلی خوشگله آقا! بایدم باشه، این‌جا ایرونه این‌جا هر کی که از شما باشه بی‌ضریح و حرم نمی‌مونه من که این‌جا گدا نمی‌بینم همه دارا میان به‌ درگاهت شک ندارم گرفتن این مردم حاجتاشونو تو قدم‌گاهت از کنیزت یه نامه آوردم از خودم هم یه چن‌تایی کفتر مادرم خیلی دوستون داره ولی آقا‌! خودم یکم بیشتر مادرم آخرای دنیاشه دیگه از جاش نمی‌تونه پاشه اگه دارو می‌خوای بدی لطفاً واسه زانوی مادرم باشه! نمی‌تونه بیاد دیگه پیره دلش اما هنوز پیشت گیره دیدم آخه یه وقتایی میره دامن خواهرت رو می‌گیره من هنوزم شبیه دیروزم اینو اشکم بهم نشون می‌ده مرد که گریه نمی‌کنه لابد شعرتون بغضمو تکون می‌ده ⭕️ همین چند جمله برای حقانیت فلسطین کافیست! 🔻این بانوی فلسطینی ساکن مناطق اشغالی رو به خاطر این چندتا جمله دستگیر کردن: یک نفر را شهید کردن اما هزار نفر به جای او می‌آیند و آتش در دل ما بیشتر می‌شود هر فرزندی را که به دنیا بیاوریم شهید شدن را به او یاد خواهیم داد. ما می‌خواهیم زندگی کنیم تا شهید شویم، می خواهیم زندگی کنیم تا اینجا را آزاد کنیم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
‍ .👆 کم کم داره یادم میره حال و هوای حرم پس کوچه های خلوت و نیمه شبای حرم دیگه داره میره یادم بوی سیب شیش گوشه آقای غریب اصلا خبر داری که از دوری دارم دق می کنم هر شب با عکس کربلا یه گوشه هق هق می کنم آخه دوری دل ما رو می سوزونه داغ اربعین رو دلامونه خیلی دوست دارم خیلی دوست دارم حسین جانم ... وقتی تو باشی مطمئنم حالم آشوب نمیشه جایی به غیر از کربلا حال دلم خوب نمیشه آخه آغوش تو واسه همه بازه چشمات همه دنیامو میسازه خیلی دوست دارم خیلی دوست دارم حسین جانم . 🎤 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.      :زمینه سوزناک آقا جواد الائمه(ع) :میخونه قلبم، با این... :حاج 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 میخونه قلبم، با این هیاهو اجرکَ الله، ضامن آهو جوون امام رضا غریبه کنار حجره تنها، شدم اسیر غم‌ها دارم به لب نوای، یافاطمه یازهرا دیگه تمومِ کارم، حاجت جز این ندارم که وقت مرگ سرم رو، به‌روی پات بذارم بمیرم آقا، نداره یاور داره میخونه، کجایی مادر جوون امام رضا غریبه میخونه قلبم، با این هیاهو اجرکَ الله، ضامن آهو تنها و دل‌شکسته، بغضی گلومو بسته به انتظار مرگم، همسر من نشسته مادر برس به دادم، که من ز پا فتادم کنار حجره قاتل، کف میزند دمادم جوون امام رضا غریبه... ز سوز تشنگی من، دائم به شور و شینم دارم عطش ولیکن، یادِ لب حسینم سه روز رو بام خونه‌ام، روضه دارم میخونم بال کبوترا شد، خدایا سایه‌بونم جون اگه تو بدن نیست، به پیکرم کفن نیست اما تنم که عریان، بدون پیروهن نیست آه و واویلا، شبیه ارباب تن تو مونده، به زیر آفتاب میخونه قلبم، با این هیاهو اجرکَ الله، ضامن آهو
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ * 🚩🚩 قرائت چله خوانی زیارت عاشورا بهمراه یکبار دعای فرج ((الهی عظم البلاء)) و حدیث شریف کساء مهلت قرائت⏰ 👈از اذان صبح تا نيمه شب شرعی👉 اسامی شرکت کنندگان چله زیارت عاشورا و دعای فرج و حدیث کسا 👇 1-🌹شهدای صدراسلام وکربلا و شهید علی میرزایی 2_🌹شهدای صدراسلام و شهید تورجی زاده و شهید هادی 3_🌹شهید نوید صفری(خ.فیاض) 4-🌹شهدای کربلا و گمنام وشهدای دفاع مقدس 5-🌹شهید نویدصفری(گل شب بو) 6-🌹شهید اکبر دادخواه 7_🌹شهدای صدر اسلام و شفای مریضان اسلام 8-🌹شهید حمیدرضا بابلخانی 9-🌹شهید ابوالقاسم جعفری 10_🌹شهدای صدر و گمنام شهید باکری(علی نژاد) 11_🌹شهیدان امان الله مردانی و محمدحسن مردانی 12_🌹شهیدسبحان آل حبیب 13-🌹امام حسین (ع)وشهدای دشت کربلا 14-🌹شهید محسن حججی(سلیمی) 15-🌹شهید. (خ.عبدالهی) 16_🌹شهدای کربلا و صدر اسلام و شهدای محراب 17_🌹شهید محمد حسین داشاد 18-🌹شهدای صدراسلام وشهدای کربلا وشهدای ایران 19_🌹شهدای صدراسلام وعلمای تخته فولاد اصفهان 20-🌹شهدای مدافع حرم و سلامت جمیع شهدای صدر اسلام 21_🌹شهید محسن حججی(ز.ک) 22_🌹شهید مصطفی ترابپور 23_🌹 24-🌹 25_🌹 26_🌹 27_🌹 28_🌹 29_🌹 30_🌹 31_🌹 32-🌹 33_🌹 34-🌹 35-🌹 36_🌹 37_🌹 38-🌹 39-🌹 40_🌹شهدای جاویدالاثر وشهید سید انوری 🌷🍃 ⬅️نثار ارواح طیّبه ی شهدا ،امام شهدا (ره) شهدای صدراسلام،شهدای دفاع مقدس ، شهدای مدافع حرم،شهدای گمنام،شهدای امنیت،شهدای هسته ای،شهدای مدافع وطن،امنیت،سلامت،غیرت و همه ی اموات مؤمنین و مومنات، خصوصاً اموات قاریان ختم چله خوانی گروه رهروان شهدا و سلامتی مقام معظم رهبری و پیروزی سربازان گمنام امام زمان عج و رزمندگان جبهه مقاومت بر آورده شدن حوائج قلبی و دفع فقر و پریشانی و بلاهای آخرالزمان و نابودی دشمنان اسلام ان شاءالله جواز کربلای معلی ،عتبات عالیات مدينه منوره مکه مکرمه به زودی بامعرفت زیارت کنیم همگی👇👇 🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین🌷 التماس دعای فرج و شهادت 🤲 ‍ ⬇️⬇️ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات ثواب این چله تقدیم به ساحت مقدّس حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ظهور و فرج و سلامتی امام زمان(عج) و پدر و مادر بزرگوار امام زمان(عج) دعای فرج مولا را فراموش نکنیم✅ 🤲 لطفاً دوستانتان را به گروه رهروان شهدا دعوت کنید فعالیت ختم چله خوانی دراینگروه صورت میگیرد. ⚘هدیه محضر شهدای صدر اسلام صلوات⚘ https://eitaa.com/joinchat/640942355Ce8c7fc18ae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبیم گفته بردردم دوانیست ولی درد مرا درمان حسین است ندارم خوفی از تاریکی قبر چراغ روشن قبرم حسین است ندارم وحشت از روز قیامت قیامت قدوبالای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید دران لحظه نگاهم بر حسین است
طبیم گفته بردردم دوانیست ولی درد مرا درمان حسین است ندارم خوفی از تاریکی قبر چراغ روشن قبرم حسین است ندارم وحشت از روز قیامت قیامت قدوبالای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید دران لحظه نگاهم بر حسین است
برپا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز حرم ناله ی زهرا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر تا شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی به هم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه،،،
یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین تنها دعای سینه زنِ تو شهادت است بی سر کنارِ کشته ی من هم بیا، حسین رضا رسول زاده
یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین تنها دعای سینه زنِ تو شهادت است بی سر کنارِ کشته ی من هم بیا، حسین رضا رسول زاده
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/ یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملو از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود/ نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به ۱۱سظ! داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/ من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/ سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/ اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن امیه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/ آری آری، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/ (فقط به عشق آقا امام حسین پخش کن یا علی مدد)
. بهشت هستی ---------- منم گدا منم گدا ، گدای کوی فاطمه روز و شبم می گذرد به گفتگوی فاطمه فتاده دل به پای او صفای دل صفای او داده به عشق آبرو آب وضوی فاطمه من که غمین و خسته ام دیده ز غیر بسته ام بود دل شکسته ام به جستجوی فاطمه دل شده پای بست او دیده بود به دست او مستم و مست ، مست او مست سبوی فاطمه جهان ازوست گلستان جنان ازوست گل فشان می دهد ای جهانیان بهشت بوی فاطمه میان کوچه ای خدا به پیش چشم مجتبی دست سیاه شب چرا خورده به روی فاطمه خصم که باب کین گشود آتش کینه را فزود زد به تمام هست و بود شعله عدوی فاطمه "یاسر" اگر کند رها مرغ دل شکسته را بال گشاید از وفا باز به سوی فاطمه ** حاج محمود تاری «یاسر»✍
. منم امام اِنسُ و جان مهدی ام حضرتِ صاحب الزمان مهدی ام مادر من اُمُِ ابیها بُوَد عمه ی من زینبِ کبری بُوَد عمه ی من به ماسوا غالب است بنتِ علی ابن ابی طالب است عمه ی من ضیاءِ هر دو عین است عمه ی من شریکه الحسین است عمه ی من زِینِ أَبِ مرتضاست به کشتیِ اهلِ ولا ناخداست به آسمان و عرش چون نگین است ضیاء چشم زین العابدین است عمه ی من کعبه ی غم‌ها بود ام مصائبِ دو دنیا بود عمه ی ما فضائلش دائم است عمه ی ساداتِ بنی هاشم است عمه من آینه ی مادر است شاهدِ قصه های پشتِ در است عمه ی ما دیده ز آن ابتدا مادر و آن مصائبِ کوچه را دیده غم و غربت و هم مهن را لخته ی خونِ جگرِ حسن را عمه ی ما دیده دو دستِ قلم ساقیِ بی مشک بدونِ علم دیده به علقمه گلِ یاس را دو چشمِ غرقِ خونِ عباس را عمه من خواهرِ خون خداست ادامه ی نهضتِ کرببلاست حکمت همین بود شود از قضا اسیر در کوفه و شام بلا از سفرِ کرببلا تا به شام سنگِ جفا خورده ز بالای بام روضه ی مکشوفه بدیده ست او بغضِ یتیمانه شنیده ست او راسِ بریده دیده بالایِ نی صوتِ حزین شنیده از نایِ نی عمه ی ما لب به سخن باز کرد ز کوفه تا به شام اعجاز کرد تیغِ زبان تا غضب آلود شد دشمنِ دون یکسره نابود شد به خطبه ای کرد چنان انقلاب که شام شد بر سرِ شامی خراب دخت علی شد رجزش پر شرر مردتر از هزار و یک شیرِ نر .
منم  زینب منم زینب  که  جانانم  حسین است منم زینب   که ایمانم   حسین است تمام       هستیم       باشد       برادر منم زینب   همه جانم  حسین است حسین جانم حسین جان ۲ خدا  داند   که  جز   او  کس   ندارم منم زینب  که  سلطانم حسین است امیر     ‌  کربلا        جانم      فدایش منم  زینب که جانانم    حسین است حسین جانم حسین جان ۲ تمام    هستی ام    باشد    چو   بابا منم  زینب که سامانم  حسین است بود     درمان     دردم    او     برادر منم  زینب که درمانم  حسین است قرارم   ( بیقرارم )   تا   تو   رفتی منم زینب که ایمانم  حسین  است بیقرار اصفهانی
شعری در فراق امام زمان(عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم) عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است چرا آب به گلدان نرسیده است چرا لحظه ی باران نرسیده است به هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است به ایمان نرسیده است وهنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده است بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است دل عشق ترک خورد گل زخم نمک خورد زمین مرد زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط بود زمین مرد زمین مرد خداوند گواه است دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است ولی حیف نصیبم فقط آه است چو آیینه روی من بیچاره سیاه است و جا دارد از این شهر بمیرم که بمیرم که بمیرم عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس و کجایی گل نرگس به خدای نفس های غریب تو که آغشته به حزن است ز جنس غم و ماتم زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوی کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای عشق مجسم که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم بدم از عمق نگاهت نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس واین روضه و این بزم تویی کنون شعله ی آه تو شود حس تو کجایی گل نرگس دل ما سوخته از آه نفس های غریبت دل ما بال کبوتر شده خاکستر پرپر شده همراه نسیم سحری روی پر فتروس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی به همان صحن و سرایی که شما زایر آنی خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی به خدا در هوس دیدین شش گوشه دلم تاب ندارد نگاهم خواب ندارم قلمم گوشه دفتر غزلی نام ندارم شب من روزنه مهتاب ندارم همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد گریه کن گریه خون گریه کن آری که هر آن مرثیه را شنیده است شما دیده ای آنرا و اگر طاقتتان است کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچون عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبان بلند است به گستردگی ساحل نیل است و این بس طویل است بگذارید که قبلش بنویسم که ببخشید مرا یوسف زهرا اگر این مخمل خون بر حروف است که روضه مکشوف است عطش بر لب عطشان رباب است صدای تپش سطر به سطرش همگی موج نزن آب فرات است به ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ولی حیف که ارباب قتیل العبرات است ولی حیف که ارباب اسیر الکربات است ولی حیف که هنوزم که هنوز است حسین بن علی تشنه آب است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال چه بس آه که از شمر و خدایا چه بگویم که دلم تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرد از تپش روضه که خود غرق عزایی تو خودت کرب و بلایی قسمت میدهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی تو کجایی تو کجایی شب سوم شده باید چه گریزی بزنم آه به یک مجلس پر شور که این کار ثواب است ثواب است و نفس درقفس سینه هر مستمعش مثل عذاب است دل تک تکشان وای کباب است ببین روضه عجب ساده و ناب است که بر پا شده در بین خرابه است بیا گوش کن آری سخن از قحطی آب است ولی یک نفر آنجاست که بی تاب تر از باقی آنهاست ببینید درست است رباب است ببینید گلم رنگ ندارد سر جنگ ندارد چه بزمیست چه شوریست چه حالیست فقط روضه و ناله است و مداح پر از عاطفه از طفل سه ساله است که در دست ظریفش که در دست نحیفش سر باباست سلام ای سر زیبا سر بابا چه کسی کرده به ویرانه مقیمم چه کسی کرده یتیمم شاعر: 🌿❤️🌿❤️🌿