.
#حاج_مهدی_رسولی
اینقدر غم مردمو خوردی ای مادر غمخوار
شده حرفت ورد زبونها الجار ثم الدار
دلم از این میسوزه تو مدینه
یکی نمیگه چه غصه ای داری
تو که شب تا سحر واسه مردم
تو دعاهات چیزی کم نمیزاری
جوری فتنه شده که تو حتی
میون خوبام یاری نداری
نگرانم من واسه این زخم هات
نگرانم چون خونیه نفس هات
مظلوم مادر بی کس مادر
میدوید تو کوچه یه نفس مادر
نفسش حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر
نفسش حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر
دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید
باز مشغول کاری با لبخند که انگار نه انگار
که ازت دو تا دنده شکسته بین در و دیوار
چرا برات نگران نباشم که نفست گاهی برنمیگرده
الهی مادر برات بمیرم که تموم نفسات پره درده
اون دستای مهربونت دیگه موهامونو شونه نکرده
چیشده پهلوت کبوده بازوت
چه ورم داره گوشه ی ابروت
ای جان مادر بیکس مادر مادر
ای جان مادر بیکس مادر مادر
چیشده پهلوت کبوده بازوت
چه ورم داره گوشه ی ابروت
ای جان مادر ای جان مادر بیکس مادر
ای جان مادر ای جان مادر بیکس مادر
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شور
#شهادت_حضرت_زهرا
#سبک_شبایی_که_دلارو_غم_میگیره
فاطمه دیدگان خود بسته
در کنار او علی بنشسته
بعد زهرا امیر دو عالم
دگر از زندگی شده خسته
آه و واویلا آه و واویلا۳
به کنارش علی به گریه رسید
پیکر پاک فاطمه اش دید
ناله می زند غریب عالم علی
از غم و غصه قامت او خمید
آه و واویلا آه و واویلا۳
جان حیدر ز داغ او بر لب
روز او گردیده ز داغش شب
بهر مادر چنان حسین و حسن
ریزد از دیده اشک غم زینب
آه و واویلا آه و واویلا۳
بنشسته علی به ماتم او
حسنینش بسوزد از غم او
حیدر دلشکسته خونجگر است
اشک زینب بگشته مرهم او
آه و واویلا آه و واویلا۳
علی آمد کنار بالینش
بسوزد از ماتم سنگینش
نگهش بر رخساره ی زهراست
شده این دم لحظه ی شیرینش
آه و واویلا آه و واویلا۳
حسنین آمده کنار او
شده با گریه بی قرار او
با اشک و ناله و فغان می زد
زینبش بوسه بر عذار او
آه و واویلا آه و واویلا۳
فاطمه راحت شده از دنیا
می رود از جهان سوی عقبی
در جنان ختم مرسلین گریان
منتظر بهر او بود طاها
آه و واویلا آه و واویلا۳
#حاج_رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
ای دوشن مشکله گل حضرت زهرانی چاغیر
اوائمه آناسی ام ابیهانی چاغیر
مشکلون اولسا آچار اون بیر امامین آناسی
دردوی صدقیله دی دختر طاها نی چاغیر
ایام شهادت بی بی دو عالم خانم فاطمه زهرادی
التماس دعا واریمدی
خانمین آخرین لحظه لرین ده
مولا علی مسجده مشغول نماز یدی
گوردی قاپیدا بالالار سسلندی
گل هارداسان ای شاه ولایت ننه ام اولدی۲
قرآنی اوزون ایله تلاوت ننم اولدی
هیچ بیزه باخ میر
گوزلرین آچمیر
ننم جواندی آی بابا
اولوم یاراشمیر
علی بو سسی ایشید نده مولانین دیزلری اسدی
ایلشدی یره
بعد از نماز دوردی ایاقا
اوقهرمان علی
گلیر ایوه اما او آز مسافتته نیچه دفعه ایلشدی یره دوردی ایاقا
یاپیشیب بالالارین الیندن وارد اولدی دودمان ولایته
اولین مرحله کی منزیلینه گلدی علی
گوردی خاموش اولوب پرتو نور ازلی
علی وارد اولدی ایلشدی یره
اخذ العمامته ان راسه
علی عمامه نی قویدی یره
وحله ازراره
عبانی آتدی یره
زهرانین باشین آلدی دیز اوستونه
زهراجان اوقهرمان علی اوچ دفعه سسلندی یا بنت رسول الله یا فاطمه الزهرا
زهرا عم اوغلوام گوزوی آچ زهرا آدامسیزم زهرا
اوقهرمان علی گور نجه مظلوم اولوب بالالاری بیر طرفده آغلا شیر
زهرا رو به قبله
نقدر سسلدی سس گلمدی دلدارینن
قالدی آواره غم آلتیندا اوطاقت کانی
گوردی سرمایه عمرون ویروب الدن حیدر
یوخدی بو فاجعنین حشره کیمین جبرانی
علی نقدر سسلدی گوردی زهرا گوزلرین آچما دی
هردن بیر باخورگورورزینب آغلیر
هردن بیر باخور گورری ام کلثوم گوزونون یاشین توکور
هردن بیر باخور گورور حسن حسین اوبالاجاالرین قویوبلار اورلرینین باشنا نازدانه بالالار آغلاشیلار
بو لحظه ده
علی یوزون دولاندیردی گوی عالمینه
دیدی یا الله گل طاهانی دوباره منه ویر
آلمامندن اونی زهرانی دوباره منه ویر
الله بیلوسن دای کمیم یوخدی الله
بیلوسن زهرادن صورا بیرکسم
یوخدی التماس دعا انشااله بوگجه ناله وی گووش علینین ناله سینه بیرقطره گوزون یاشین نثارایله زهرانین روحینه علی زهرانین باشین آلیب دیزی اوسته
بیرتوکین زهرا بیلورسن عالمه
ورمرم
یاروه قربان اولوم دیندیردانشدیر حیدرم
زهرا عموغلوام زهرا گوزوی آچ زهرا آدام سیزم زهرا
علی گوردی زهراگنه گوزلرین
آچمادی بئله مظلومانه باخدی(کلبینی یافاطمه وانه انی عبدوکه علی ابن ابی طالب ) زهرامنی دانشدیر عم اوغلون علیم
زهراراضی اولما بالارون یتیم قالا
راضی اولما حسنینم گل کیمن سولا
ناگهان کونه تکان وردی علی زمزمه سی
ائتدی اعجاز اومسیحانی دیریلدن نفسی
داغلی دلدن اوجالیب عرش مواسات سسی
یاالله
کاینات ایلدی تکرارعلین سوزونی
مستجاب اولدی دعا فاطمه آچدی
گوزونی
زهرا بیرگوزلرین آچدی علی گورن منظرنی گوردی
خانم گوردی علی آغلیر بالالارآغلیر اولین سوزی بو اولدی عم اوغلی (اخرجه من کانه فعل بعد ) عم اوغلی حامینی ایودن خارج اله اولیرم
اگر بوراجان اورءون یانمیب علینن مظلومیتنه بوردا بیراورین دولانسن التماس دعا
بیادمدینه بیاد قبرستان بقیع
خانم بیر باخدی عم اوغلی بالالری خارج اله علی باخدی آخ حسن حسین بالا بیر گیدون پیغبرون
قبرینه ننه و زی دعا ایلیون بالالار گلدی پیغمبرون قبرینه اول بیر دستماز آلدیلار ایکی رکعت نماز قلدیلاراو الرین گوزادلار گوی عالمینه یاشیل عماملرین آلدیلار اللرینه ایله دعا ایلدیلر الله بابامین کمیی یوخدی الله آتام علینین کمیی یوخدی ننم زهرایه شفاءویر یازهرایازهرا
الله الله گل طاهانی دوباره
منه ویر
آلما مندن اونی زهرانی دوباره منه ور
التماس دعا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی #استادطالبی
#لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
1. به یاد مادر.mp3
4.28M
#گلچین_دعای_ندبه
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#مرحوم_کافی
فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ : مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... جگرم برات پاره بشه ، علی ... ، قلبم ذرّه ذرّه بشه برات ، علی ... ، ای اول مظلوم قرآن ، ای اول مظلوم اسلام ، ای اول مظلوم تقوی ، ای اول مظلوم حقیقت و واقعیت و فضیلت و عالَمِ انسانیت ، علی ... شب ها سفره اش رو ، پهن میکرد ، یه مقدار غذایی که داشت توو سفره میگذاشت ، بچه هایش هم دورِ خودش جمع میکرد ، حسنم بیا بابا ، حسینم بیا بابا ، زینبم بیا بابا ، اما این بچه ها تا می نشستند ، یه دفعه به #یاد_مادر می افتادند ... بنا میکردند گریه کردن ... هر کار میکرد این بچه ها آروم نمیشدند ، یه وقت خودش هم سرش رو به دیوار میگذاشت ، اینقدر گریه میکرد ...
وااای ... یه وقت پیمانه پُر میشد ، آی امان ... وای امان ...خانه اش رو وِل میکرد ، زندگیشو وِل میکرد ، بچه هاشو وِل میکرد ، سفره اش رو وِل میکرد ، نصفِ شب پا میشد ، سرو پایِ برهنه می اومد سرِ قبر زهرا ، میگفت فاطمه جان پاشو بیا جواب بچه هاتو بده ... های امان ...امان ، امان ... بگم چه زبان حالی داشت ؟ اون آقا می اومد سرِ قبر فاطمه ، میگفت زهرا جان پاشو بیا ببین ، خانه ام تاریک شده ، زهرا جانم ، مرغِ ولایت بی آشیانه شده ... صدا میزد زهرا جونم اگر بخواهم سرِ قبرت بمونم ، تا کی بمونم ؟ فاطمه جان اگر بخواهم خونه بروم ، جواب بچه هاتو چی بدهم ؟ سه مرتبه همه بلند زمزمه کنیم : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... »
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
🌴اصلاً حرفِ عباس میشه، دیگه وضع فرق میکنه، دیگه از اینجا به بعد،حرف،حرفِ عباسِ، روضه خونش هم مادرش اُم البنینِ... گفت:...*
🌴ای صاحبِ عَلَم کجایی ؟
آب آورِ حرم، کجایی ؟
عصایِ پیری ام کجایی ؟
🌴خیلی دلم هواتُ کرده
هوای اون چشاتُ کرده
🌴میگن که دستاتُ بُریدن
مَعجرِ زینبُ کشیدن
اشکایِ زهرا رو ندیدن
🌴به گریه چشمام ناگزیره
الهی مادرت بمیره
🌴کی قدوبالاتُ نظر زد؟
نیزه به سینه ت بی خبر زد؟
به چشمِ تو، تیرِسه پرزد؟
🌴بقیع با ناله هام شِریکِ
قبرت میگن خیلی کوچیکِ
🌴بعد تو محشری به پا شد!
کربلا تازه کربلا شد
حرمله پاش به خیمه وا شد
🌴مثلِ علی یه کوه دردی
میگن رو نیزه گریه کردی
🌴بعدِ تو دل، چاره شُ گم کرد
رقیه گوشواره شُ گم کرد
مادری گهواره شُ گم کرد
🌴مثلِ خودت خونه خرابم
شرمنده ی رویِ ربابم
🌴عطر خوش کوثرت اومد
رمق به چشم ترت اومد
فاطمه بالا سرت اومد
🌴حسرتشُ به دل می ریزم
خوش به سعادت عزیزم
#شاعر وحید قاسمی
🌴عباسِ من! بگو با مادرت
کی دستِ حیدریت رو بُریده ؟
کی چشماتُ، با سه شعبه زده؟
قدِ من از غمِ تو خمیده
🌴ای عزیزِ جونم،وای از حرمله
چشماتُ درید،از اون فاصله
🌴وای از مشکِ آب
هستم من خِجل
از رویِ رباب
موجِ غم به پا
رأسِ اصغرش
رویِ نیزه ها
🌴افتادی از رویِ اسب،ماهِ من
گفتند که صاحبِ عَلَم افتاده
فرقت شکست،ای پناهِ حسین
آشوبِ غم تویِ حرم افتاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🌴ای عزیزِ جونم! مشکت پاره شد
زینب دیگه بی تو آواره شد
بی یاور شدن،زنها بعدِ تو
بی معجر شدن، زنها بعدِ تو
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#فاطمیه #حضرت_زهرا
امشب پــــــرستوی علی، از آشیان پر می کشد
داغ فـــــراق فاطمه، آخر علی را می کشد
روح و روانم، هم آشیانه یا فاطمه یا فاطمه ۲
اسما بــریز آب روان، بر روی گلبرگ گلم
یـــــــــــاسم شده چون ارغوان، وای از دلم ۲
یاس کبودم، بود و نبودم، یا فاطمه یا فاطمه ۲
مـــن مــــــرغ عشق حیدرم، افتاده ام کنج قفس
خونین شده بـــــال و پرم، بالا نمی آید نفس
پهلو شکسته، در خون نشسته، خیزم به یاری علی ۲
آتش گرفته لانه ام، کو جوجه و کو مادرش
من شمع و او پروانه ام، آخر چه شد بال و پرش
تا زنده هستم، شرمنده هستم، از دخت ختم الانبیاء
مادر خوب و مهربان، حرف هام از نگام بخوان
مــــــن اِلتماست می کنم، یک شب دگر پیشم بمان
دل بی شکیبِ، بابا غریبِ، یا فاطمه یا فاطمه ۲
دختر مــــــــــــهــــربان من، قدرِ داداشت و بدان
جان تو و جان حسین، تـــــــــــا کربلا پیشش بمان
دل بی شکیبِ حسین غریبِ یا فاطمه یا فاطمه ۲
________________
امشب پرستوي علي از آشيان پر مي کشد
داغ فراق فاطمه آخر علي را مي کشد
روح و روانم - هم آشيانم
يا فاطمه يا فاطمه
--
اسما بريز آب روان بر روي گلبرگ گلم
ياسم شده چون ارغوان واي از دلم واي از دلم
ياس کبودم - بود و نبودم
يا فاطمه يا فاطمه
--
مادر خوب و مهربون حرفهام و از نگام بخون
من التماست مي کنم يک شب ديگه پيشم بمون
دل بي شکيبه - بابا غريبه
واويلتا وا ويلتا
--
دختر قهرمان من قدر داداشتو بدون
جون تو و جون حسين تا کربلا پيشش بمون
دل بي شکيبه - حسين غريبه
واويلتا وا ويلتا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سبک_من_مرغ_عشق_حیدرم
|⇦•ایستادم به نوکِ....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد قاضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری؟ امام حسن مجتبی علیه السلام همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه، حضرت جوابی نمیداد، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه، حضرت فرمود: تو دیگه ساکت باش، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی، ... یاالله ...*
*حضرت آقای صدیقی میگفت :رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی، گفتم آقا دارم میرم مدینه، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه، بشین برات یه روضه بخونم، من تعجب کردم، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه، گفتم آقا چه سعادتی، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه، قبرستان بقیع، سرِ مزار غریب مدینه، سلام مارو هم برسونید، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه :
گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه، سلمان آمد صدا زد: حسن جان شما داداش بزرگتری، باید برادرت رو آروم کنی، زینب رو آروم کنی، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان، اون چیزی که من دیدم، نه بابام دید، نه داداشم حسین دید، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست، اگر خانم خونه، دختر خونه، بخواد از خونه بِره بیرون، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه، با خودش می بره، میگه یه مرد باهام باشه، ... سلمان! وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه، ... یا امام زمان عج، منو ببخش :*
مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادربه غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شاعر:محمدبنواری