eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•بیا و درد هجران محبّان را... / و توسل به امام زمان روحی له الفدا و سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور • بیا و دردِ هجرانِ محبّان را مداوا کن نگاهی از کَرَم بر چشم‌های بسته ما کن تمام آفرینش بی‌تو باشد، جسم بی‌جانی بیا با یک نگه، بر خَلق، اعجازِ مسیحا کن بیا از غربتِ جدّت بگو، با مَردم عالم بیا و چشمِ ما را، از سَرشکِ سرخ، دریا کن *عزيزِ زهرا الان كجايي؟"أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوىٰ؟" كنارِ علقمه اي؟ ...* کنارِ علقمه با مادرِ مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یادِ چشم سقا کن *ما يه چيزي از چشماي عباس ميگيم، اما آقامون اين چشم هارو ديده، شنيدن كي بُوَد مانندِ ديدن، قربون چشمايِ تيرخورده ي عموت برم...* بیا! با اشک کن، همچون عموی خویش، سقّایی بریز از دیده خون و گریه بر اولادِ زهرا کن بيا و تير را بيرون بِكِش از حنجرِ اصغر پسر که ذبح شد از تیرِ قاتل، فکرِ بابا کن بیا دست یداللهی، برون از آستین آور *اين لحظه رو كه ميگم مجسم كن، عمه ي سادات همه رو سوار بر مركب كرد،زن و بچه رو دونه دونه سوار بر ناقه كرد، ركاب گرفت، سكينه و رقيه رو سوار كرد،همه همه، خودش تنها موند، يه نگاه كرد سمتِ علقمه، گفت: عباس جان! اين امانت رو دستِ كي ميسپاري؟...* بیا دست یداللهی، برون از آستین آور طنابِ خصم را، از دست‌های عمّه‌ات وا کن سَرِ بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بیا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن حاج غلامرضا سازگار *به چشم هات التماس كن، بگو: شبِ سه ساله است، من رو شرمنده ي اربابم نكنيد، بگو: آي چشم ها! به زينب خنديدن شما جبران كنيد... نان و خرما بينِ زن و بچه هاي حسين پخش مي كردن، زينب يه نگاه كرد، گفت: چيكار داريد مي كنيد؟ صدقه بر ما حرامِ، ما اهل و عيالِ پيغمبريم، من زينب دخترِ علي هستم... توي خَصائصُ زينبيه، مرحوم جزائري نوشته: يه رهگذري اومد گفت: من نمي دونم راست ميگي يا نه، تو ميگي ما خارجي نيستيم، هستيد يا نيستيد كاري ندارم، مال اين ديار هستيد يا نيستيد به من ربطي نداره، اما حال و روزِ شما رو كه مي بينم از خدا ميخوام زن و بچه ي من رو به حال و روزِ شما نندازه، اين چه حال و اوضاعي است برايِ شما درست كردن، صورت ها زخم، پاها آبله زده، با اين معجر پاره ها بچه ها دارن سرها رو مي پوشونن....*
|⇦•سر و رویت بهم خورده .. / و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● رواقِ خاک آلودِ شبستانی که من دارم کجا و شأن بی پایان مهمانی که من دارم ببافم فرش قرمز رنگ با گیسویِ خونینم به کار آید همین مویِ پریشانی که من دارم *فرش ندارم جلو پاهات بندازم .. از مهمون نوازیم شرمندتم باباجان .. از این سه ساله مدد بگیر به چشماتون التماس کنید .. امشب گره خیلی داریم .. دستامون خیلی خالیه آی دستایِ تاول زده ... یه نگاه کرد به سر گفت :* سر و رویت به هم خورده .. *این چه پیشونی برای تو درست کردند.. آی قربون دندونای شکسته ت برم .. آی قربون این صورت خاکیت برم ... اگر من بودم نمیذاشتم تو رو کنج تنور ببرن ..* سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم اگر چه خاکی هست اما شبیه تشت اصلاً نیست بیا بنشین عزیزم رویِ دامانی که من دارم .. *تا چشماش افتاد به لب و دندان ، گفت :...* الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پَر ، لبِ قاریِ قرآنی که من دارم به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر پریشان تر شده مویِ پریشانی که من دارم نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیلِ از سرِ شب دستِ لرزانی که من دارم سراغت را گرفتم ، با لگد سرباز رومی زد زبانم را نمی فهمد ، نگهبانی که من دارم ↫
. 🔸سبک: 🔹از عباس زاده «منتظر» 🔸برای ارواحنافداه 🔹متن : ای صاحب زمونم نگاهیم به ما کن 🟥به سبک ای گل خزانم بند ۱ ای صاحب زمونم نـگـاهیم بـه مـا کن یک قطره ام که راهیه این دریا نمیشه ای صاحب زمونم منو نوکـر صـدا کن عـشـقـت از سـرای دل مـن پـا نمیشه ای صاحب زمونم برا من هـم دعا کن هـر یوسفی کـه یوسـف زهـرا نمیشه ای صاحب زمونم،زمونه،کرده منو از تو جدا از داغت میخونم،شبونه،مهدی بیا مهدی بیا از این داغ دوری، صبوری، ندارم و بریدمو از بخت سیاهم، یه بارهم، اماممو ندیدمو یوسف من بیا یابن الحسن بیا امون از این غم جدایی... بند ۲ ای صاحب زمونم شب تارو سحر کن ایـن شـام سیاهـم چــرا فـردا نمیشه ای صاحب زمونم به دیدارت خبر کن میخـوام کـه ببینـم تو رو امـا نمیشه ای صاحب زمونم به خواب من سفر کن حـتـی دیـدن تـو، تـوی رویـا نمیشه ای صاحب زمونم،نشونم،دادی چقد میخوای منو با دل شکستم،نشستم،ثابت کنم میخوام تورو ای دار و ندارم،ندارم،غیراز تو حتی یک رفیق جلدم روی بامت،میخوامت،زیبایی دنیام،تورو یوسف من بیا یابن الحسن بیا امون از این غم جدایی... 👇
اول اردیبهشت ماه تولد عارف شهید ابراهیم هادی و همچنین استاد حاج آقا منصور ارضی[حفظه‌الله]مبارک باد🤲🇮🇷🌸
_شهادت حضرت حمزه سلام الله علیه نوحه سنتی یا خیرَالشهدا یا اسدَ الله از خون تو شده اُحد قتلگاه گریان از این غم شد رسول الله یا صاحب الزمان آجرک الله فرمان به عزایت داده پیمبر داغت جگر سوز است ، ای پاره جگر خانه به خانه مدینه شد آه یا صاحب الزمان آجرک الله تربتت شسته شد با اشک کوثر زائر قبرت شد زهرای اطهر تسبیح گریه دارد به همراه یا صاحب الزمان آجرک الله
_ عزای حضرت عبدالعظیم حسنی سلام الله علیه نوحه سنتی کریم مدینه ، مولا تسلیت جان داده فرزندت در خاک غربت شد ری عزادار بر ابن کریم صلی الله علیک یا عبدالعظیم با اشک شیعیان شد غسل و کفن شهر ری گرید بر آن دور از وطن شیعه نوحه خوان زین داغ عظیم صلی الله علیک یا عبدالعظیم اجر زیارت سبط مجتبی کَمَن زارَ الحُسَینُ بِکربلا شد آستانش جنت النعیم صلی الله علیک یا عبدالعظیم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 می تپد هر لحظه قلبم در هوایِ شهرری زائرم! عمریست هستم آشنایِ شهرری حاجتم را بی برو برگرد میگیرم سریع از دو دست حضرت مشکل گشایِ شهرری دست-خالی رد نخواهد کرد مانند حسن(ع) سائلم بر آستانِ مجتبایِ شهرری خواندمش عبدالعظیم(ع) و پیش او تعظیم کرد پا به پایم، رو به صحنش جای جایِ شهرری أشهدُ أنّ حسن(ع) را دوست دارم بشنوم در اذانِ صبح از گلدسته هایِ شهرری پرچم مشکی به روی گنبدش گریان شده نیمۂ شوّال شد روز عزایِ شهرری داغدارش شد امام هادی(ع) و با حال زار اشک جاری میشود از سامرایِ شهرری خوانده ام از قبرهای غرقِ در خاکِ بقیع نیمه شب ها گوشۂ صحن و سرایِ شهرری سال های سال؛ گریان! روضه خوان ها خوانده اند از شهید تشنه لب در کربلای شهرری! مرضیه عاطفی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) روضه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وقتي كه مُسلماني و تسليم خُدايي يعني همه جا ياورِ پيغمبر مايي سرداري و سالار و جگردار و هُنردار آن قدْر كه گفتند تو هم شيرِ خُدايي هرگز نپريده ست به اذعان كمانت از چِلّه ي ابروي خَمت ، تيرِ خطايي در عصر خودت بودي اگر شاه شهيدان تا حشر ولي حمزه ي خيرُ الشُّهدايي وقتي چو علي چرخ زدي دور پيمبر از كعبه شنيدم كه تو هم قبله نمايي وقتي كه عمو باشي و ذريّه ي هاشم پس مثل اباالفضل تو هم ماه لقايي والله قسم هيچ نفهميده از ايمان هركس كه بگويد تو از اسلام جُدايي از تُربت تو فاطمه تسبيح اگر ساخت مي خواست بگويد چه قَدَر اهل دعايي بالايِ سر قبر تو با ديده ي گريان با سوز جگر فاطمه مي گفت : كُجايي؟ مي گفت كُجايي كه ندارد دل حيدر از حَصرِ غم و غُربت و اندوه ، رهايي در جَنگ اُحد مُثلِه شدي تا كه بگويي مي خواست دلت تا بشوي كربُبلايي مي گفت عبايي كه روي پيكرت افتاد اي كاش بيارند به گودال عبايي تا خواهرِ مظلومه ي ارباب نبيند از نيزه مي آيد به سر او چه بلايي !!! در نيمه ي شوّال به جُز داغ تو اي مرد در خيمه ي دل سوختگان نيست عزايي... محمد قاسمی حضرت حمزه
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امامزاده‌ی ری ملک واحب التعظیم سلام قبله‌ی شهرم سلام عبدالعظیم سلام ما به حسینی ترین حسینیه سلام بر حرمت اولین حسینیه نوشته‌اند که از روزگار غم دیدید روایت است شما هم هزار غم دیدید روایت است به نَقلی که ناله‌ها کردی حسین گفتی و رِی را تو کربلا کربلا کردی غریب شهر پُراز غربتِ مدینه شدی روایت است که مسمومِ زهرکینه شدی تو زهر خوردی آتش به سینه‌ات انداخت به خاک رِی نه به خاک مدینه‌ات انداخت شبیه جد خودت شعله‌ور شدی آقا غریب بودی و خونین جگر شدی آقا شبیه جدت خودت نه که او شبیه نداشت تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت ضریح داری و پیر کرم ندارد آه هنوز جد غرببت حرم ندارد آه (حسن لطفی ) حضرت عبدالعظیم حسنی
12-Narimani-ShahadateEmamSadegh1397-005(rasekhoon.net).mp3
7.6M
"این اولین بار نیست مدینه رو ماتم گرفته این اولین بار نیست مدینه بوی غم گرفته این اولین بار نیست روضه می‌خونیم غریبونه این اولین بار نیست زخم می‌خوریم از این زمونه نگو ‌مدینه درد و غم نداری نگو خبر از این دلم نداری بقیعو داری غصه کم نداری شبای جمعه محتشم نداری صحن و رواق، نوحه و دَم نداری رو قبر ام‌البنین علم نداری گنبد نداری کبوترم نداری خبر از قبر مادرم نداری آخه تو ‌که اصلا حرم نداری “یه دنیا ماتم داری ای مدینه یه کربلا غم داری ای مدینه” بند دوم این اولین بار نیست به اشک یک امام میخندن این اولین بار نیست دستای مردی رو میبندن این اولین بار نیست خونه رو با اهلش سوزوندن این اولین بار نیست دری رو به آتیش کشوندن اون روز مدینه اولین درش سوخت یه خونه بود با در و پیکرش سوخت امامِ صادق مادرت پَرش سوخت اون روز مدینه باغ کوثرش سوخت هیزم آوردن نخل حیدرش سوخت صدف افتاد شکست و گوهرش سوخت یک زن تنها جلو همسرش سوخت در رو سرش خراب شد و سرش سوخت خب آخرش بچه با مادرش سوخت بند سوم این اولین بار نیست وسط شعله‌ها دویدن این اولین بار نیست تو کوچه ناسزا شنیدن این اولین بار نیست جلو عدو افتادن از پا این اولین بار نیست با صورت افتادن رو خاکا…"
4_6023979842125435398.mp3
18.65M
اینجا بهانه ها خودشان جور می شوند کافی ست زیر لب پدرت را صدا کنی کافی ست یک دو بار بگویی گرسنه ام یا ناله ای به خاطر زنجیر پا کنی -- اصلا نه، بی بهانه زدن عادت همه ست حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند دیدم که بر لبان تو می خورد پشت هم چوب تری که قبل لبت بر سرم زدند -- آن قدر پیش طفل تو خیرات ریختند نان های خشک خانه یشان هم تمام شد امروز هم به نیت تفریح آمدند عمه کجاست چادر من؟ ازدحام شد -- صبح و غروب و شام که فرقی نمی کند ما را خلاصه غالب اوقات می زنند یک در میان به روی من و عمه می خورد سنگی که سمت خیمه ی سادات می زنند -- از آن شبی که زجر مرا دست عمه داد لکنت زبان من، نه، مداوا نمی شود پیر زنی که موی مرا می کشید گفت زلفی که سوخته گرهش وا نمی شود -- دستی بکش به زبری رویم که حق دهی نامرد های شام چه مردانه می زنند دیدم به روی نیزه و پرسیدم از عمو دارند حرف کار که در خانه می زنند؟ سنگین شده ست گوشم و بهتر که نشنوم بر روی قیمت اسرا چانه می زنند ...... تا رفتم از حال ، گوشواره خلخال گم کردم اینا چیزی نیست ، بابا تو گودال گم کردم با صورتم ، چیکار کنم فقط بگید کدوم طرف فرار کنم چجوری دست ، به موم زدن منو درست جلو سر عَموم زدن خشکه حلقومم ، گفتم مظلومم بدتر زد بعد از هق هق ها ، تا دید آرومم بدتر زد یه جوری زد ، که جون بدم یه روز بیا زجرو بهت نشون بدم همون که قدبلند تره یه ساعتم از زدنم نمیگذره این پهلو ناقص ، این بازو بی حس ای بابا ما رو چرخوندن ، مجلس به مجلس ای بابا یه شهری و ، شریک کنن فقط میخواستن عمه رو کوچیک کنن چجور بگم ، که پیر نشد این خونواده مردشم اسیر نشد
😭😭 رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر... این جاده گر گل میشود اون سرزمین کربلا۲ گلهای گلدان حسین پرپرشود درنینوا۲ ازسیلی این قوم دون ۲ روی رقیه شد کبود۲ 😭😭 (رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر...) 😭روضه😭 (بمیرم اومدزیر یه خارو خاشاک دید یه دخترسه ساله ای😭 زیر خاروخاشاک نشسته وگریه می کند بازبون بچگی صدامیزنه بابا بابا هی صدامیزد عمه عمه عمه عمه من بابام ومیخوام بابام ومیخوام اینقد ناله زد،گریه کرد😭 گفتن دخترحسین بهانه ی بابا گرفته گفت اشکال نداره برید سر بریده ی باباشو براش ببرید😭 بمیرم سروگذاشت روزانو صدازد بابا،بابا توآسمونا دنبالت می گشتم بابا عمم می گفت :رفتی سفر بابا،بابا بابا بابای مهربونم اینجای روضه دلم آتیش گرفته😭 صدازد بچه های شام بیاین ببینید بابام اومده😭 دیگه به من نگید بچه یتیم۲ بیاید ببینید بابام اومده من مهمون دارم😭 خوش اومدی بابا بابا خوش اومدی توویرونم) 😭😭 😭ادامه نوحه😭 گلوی اصغرش شکافت قنداقه اوشدغرق خون۲ درعلقمه آب آورش گشته جدا دستش کنون۲ ازسیلی این قوم دون روی رقیه شدکبود۲ گلوی اصغرش شکافت۲ قنداقه اوشد غرق خون۲ (رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر....) 😭😭 بابانگرحزینه ام من دخترت سکینه ام۲ آوردی ازمدینه ام بی توسفر چراکنم۲ بابا گلی گم کرده ام۲ کواصغرشیرین زبان۲ می گردم اندرکشته ها۲ شاید گلم پیداکنم۲ من دخترت رقیه ام سیلی زدشمن خورده ام۲ ویران سراجایم شده پرآبله پایم شده۲ ارثی زمادر برده ام من تازیانه خورده ام۲ (رقیه گشته بی پدر ای ساربان آهسته تر.....) 😭😭 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
4_5935972998702959141.mp3
3.27M
رقیه گشته بی پدر التماس دعا محتاجیم به دعا ☝️☝️
4_5913616890768392408.mp3
5.58M
🎧 روضه امروز: امام حسین(ع) هر روز زیارت عاشورا بخونیم و همزمان روضه گوش کنیم. امام زمان: یا جدّاه، هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم. عضویت در ربات زیارت عاشورا👇
⚫️ اندوه پیامبر(ص) در شهادت حضرت حمزه(ع) در جنگ اُحد خبر شهادت حمزه عموی رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تأثیری شگرف بر قلب و روح آن حضرت گذاشت، زیرا یکی از بزرگ‌ترین مدافعان مکتب توحید و حامیان راستین خویش را از دست داده بود. حلبی در سیره خود می‌نویسد: پیامبر چون حمزه را یافت، گریست و چون از مثله‌کردن او آگاهی یافت با صدای بلند گریه سر داد. این گریه و ناله از سوی آن حضرت برای عزای عمویش حمزه آن‌قدر شدید بوده‌است که ابن‌مسعود می‌گوید: ندیدیم پیامبر بر کسی گریه کند، آن‌گونه که با شدّت در شهادت عمویش حمزه اشک می‌ریخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، سپس کنار آن قرار گرفته و با صدای بلند گریه کرد تا حال غش به آن حضرت دست داد و خطاب به جسد عمویش می‌فرمود: ‌ «ای عموی پیامبر خدا، ‌ای حمزه! ‌ای شیر خدا و شیر پیامبر خدا، ‌ای حمزه! ‌ای کسی‌که کارهای نیکو انجام می‌دادی، ‌ای حمزه! ‌ای کسی‌که سختی‌ها و مشکلات را برطرف می‌کردی، ‌ای حمزه! ‌ای کسی‌که سختی‌ها را از رسول خدا دور می‌کردی.» 📚منبع ذخائر العقبی، محب‌الدین طبری، ص ۱۸۱
◾️ جریان گریه رسول خدا(ص) بر حمزه(ع) رسول خدا(ص) در بازگشت از اُحد، از خانه‌های مردم مدینه صدای گریه و بکاء و نوحه بر شهدا و کشته‌گان خودشان را شنیدند. چشمان رسول خدا(ص) پر از اشک شد و فرمود: «عمویم حمزه گریه کن ندارد.» فبَکَی ثُمَ قالَ لکِن حَمزه لا بَواکِیَ له و چون سعد بن معاذ و اسید بن حضیر به خانه‌های بنی‌عبدالاشهل بازگشتند زنانشان را امر کردند تا غم و‌اندوه خود را در سینه‌ها حبس کنند و ابتدا برای عموی رسول خدا(ص) عزاداری کنند. 📚منبع تاریخ طبری، طبری، ج۴۷، ص۱۹۶ السیره النبویه لابن‌هشام، عبدالملک بن هشام، ج۲، ص۹۹ البدایه والنهایه، ابن کثیر، ج۴، ص۴۷
◼️ سیدالشهدا بودن حضرت حمزه در بیان امام حسن مجتبی(ع) امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز در ضمن سخنرانی تاریخی خود که بعد از صلح با معاویه در کوفه و در حضور جمعیت زیادی از مردم و معاویه انجام داد، بعد از حمد و ثنای الهی و شهادت به وحدانیت خدای سبحان و رسالت خاتم انبیاء، به معرفی اجمالی اهل‌بیت علیهم‌السلام و برخی از فضایل بی‌شمار امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرداخت و درباره حضرت حمزه فرمود: «خدای سبحان از بین شهداء، حمزه را سید و آقای شهیدان قرار داد. رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله از بین شهدایی که با حمزه شهید شده بودند، تنها برای حمزه هفتاد تکبیر در نماز گفت.» * پس از واقعه عاشورا، امام حسین علیه‌السلام، سیدالشهداء هستند 📚منبع الأمالی، شیخ طوسی، ص ۵۶۳
🏴 رفتن حضرت زهرا(س) به زیارت قبر حمزه(ع) و ساختن تسبیح از تربت او طبق روایتی از امام صادق علیه‌السلام، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها هر صبح شنبه به زیارت قبور شهدای احد به‌ خصوص قبر مطهر حمزه سید‌الشهدا می‌رفت و برای او طلب رحمت و مغفرت می‌کرد. همچنین حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها برای شمارش تسبیح معروفش (۳۴ الله‌اکبر، ۳۳ الحمدلله و ۳۳ سبحان‌الله)، در ابتدا از نخ پشمینه‌ای که گره‌هایی در آن ایجاد کرده بود، استفاده می‌کرد و بعد از شهادت حضرت حمزه، از تربت قبر او تسبیحی ساخت و تسبیحش را انجام می‌داد. 📚منبع روضةالمتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محمدتقی مجلسی، ج‌۲، ص۱۷۷
☑️افتخار امام سجاد(ع) به حضرت حمزه(ع) امام سجاد علیه‌السلام هنگامی‌که همراه با اهل‌بیت پدرش در شام به اسیری به‌سر می‌برد، وقتی یزید برای جشن پیروزی مجلس بزرگی تشکیل داده‌بود، خطیبی به دستور او بالای منبر رفت و به امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فرزندش امام حسین علیه‌السلام سب و ناسزا گفت و معاویه و یزید را مدح و تمجید کرد. امام سجاد علیه‌السلام با فریاد بر آن خطیب فرمود: «خشنودى مخلوق ناتوان را به خشم خداى توانا خریدى! پس، جایگاه خود را در آتش دوزخ آماده ساختی.» بعد اجازه منبر رفتن و ایراد خطبه از یزید گرفت. حضرت وقتی بالای منبر قرار گرفت، بعد از حمد و ثنای الهی و معرفی خود، در یکی از فرازهای خطبه تاریخی و تحول‌آفرین خود، به افتخارات و فضایل اختصاصی اهل‌بیت علیهم‌السلام اشاره کرد و یکی از فضایل خود را حضرت حمزه برشمرد و فرمود: «اى مردم! خداى سبحان بر ما خاندان رسالت منت نهاده و ما را به‌وسیله هفت نفر بر همگان برترى بخشیده است و این هفت نفر عبارت‌اند از: حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله؛ صدیق (نخستین ایمان‌آورنده به آن حضرت، امیرمؤمنان علی علیه‌السلام)؛ جعفر طیّار، شهید راه عدالت و آزادى؛ شیر شجاع حق و شیر پیامبر خدا، حضرت حمزه؛ دو فرزند ارجمند پیامبر اکرم، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام و مهدی موعود عجل‌الله، آخرین امید و بزرگ اصلاح‌گر زمین و زمان در واپسین حرکت تاریخ. این بزرگواران همه از خاندان ما هستند.» 📚منبع بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج‌۴۵، ص ۱۳۷