4_5940784538895517040.pdf
1.82M
#دعای_عرفه
🌺 متن کامل دعای عرفه امام حسین (علیهالسلام)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #روزعرفه۱۴۰۳ #شهادت_مسلم_بن_عقیل 🥀🥀🏴🏴 #کربلایی_جناب_آقای_جاودان #کانال_
حضرت رقیه(س)-شهادت
از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا به خواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای
گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد
می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای
من با هوای دیدن تو زنده مانده ام
جویای گنج بودم و ویرانه نشین شدم
ممکن نشد که بوسه دهم بر رخت به نی
با چشم خود ز خرمن تو خوشه چین شدم
تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه
دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم
تا یک نگه ز گوشه ی چشمی به من کنی
من چشم از سر تو دمی بر نداشتم
با آنکه آن نگاه ، مرا جان تازه داد
اما دوپلک خود ز چه بر هم گذاشتی
یکباره از چه رو، دو ستاره افول کرد
گویا توان دیدن عمّه نداشتی
من کنار عمّه سِتادم به روی پای
مجروح پا و اِذن نشستن نداشتم
دستی سیاه بی ادبی کرد با سرت
من هم کبود دست روی سر گذاشتم
با آنکه دستبرد خزان دیده ای و لیک
باغ ولایت است که سر سبز و خرّم است
رخسار توست باغ همیشه بهار من
افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است
ای گل اگر چه آب ندیدی ولی بُوَد
از غنچه های صبح لبت نو شکفته تر
از جورها که با من و عمـّه شد مپرس
این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته تر
هر کس غمم شنید، غم خود زیاد برد
بر زاری ام ز دیده و دل ، زار گریه کرد
هر گاه کودک تو ، به دیوار سر گذاشت
بر حال او دل در و دیوار گریه کرد
ای مه که شمع محفل تاریک من شدی
امشب حسد به کلبه ی من ماه می برد
گر میزبان نیامده امشب به پیشواز
از من مَرَنج، عمّه مرا راه می برد
گر اشک من به چهره ی مهتابی ام نبود
ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت
معذور دار، اگر شده آشفته موی من
دستم بر شانه به گیسو رَمَق نداشت
ویرانه،غصّه،زخم زبان،داغ، بی کسی
این کوه را بگو، تن چون کاه چون کِشَد؟
پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم
دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کشد
سیلی نخوره نیست کسی بین ما ولی
کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه ام
دست عَدو بزرگ تر از چهره ی من است
یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام
یکبار سر به گوشه ی ویران بزن ، ببین
من خاک پای تو به جبین می کشم بیا
کن زنده یاد مادر خود را ببین چسان
خود را از درد روی زمین می کشم بیا
گر در بَرَت به پای نخیزم ز من مپرس
اما ببخش، نیست توانی به پای من
نه شمع در خرابه، نه تو گفتگو کنی
مشکل شده شناختن تو برای من
ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من
دست از جهان و هر چه در آن هست می کشم
سیلی، گرفته قوّت بینایی ام
من تا شناسمت به رخت دست می کشم
ای گل، زعطر ناب تو آگه شدم، تویی
ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است
انگشت ها که با لب تو بوده آشنا
باور نمی کنند که این لب همان لب است
علی انسانی
#شب_سوم_محرم
با نوای : مداح اهلبیت علیهمالسلام
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان
🎤🎤🥀🥀
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
◾روضه حضرت اُم البنین سلام الله علیها
◾
قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین
من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین
قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است
چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین
پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق
قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین
به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد
دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین
مکان گریه برای حسین اگر حرم است
مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین
شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم
به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین
اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم
گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین
به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی
کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین
*می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست*
نخورد آب زمانی که روضه می خوانده
گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین
"محمّدقاسمی"
تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی
یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی
یه همدم تو غم ها برایِ علی
یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی
تو موندی کنار علی یک تنه
تو گفتی که زهرا پناهه منه
نذاشتی علی بهت بگه فاطمه
نذاشتی که زینب دلش بشکنه
*اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...*
نخِ چادُرت دلبری میکنه
تو رو فاطمه یاوری میکنه
واسه بچه هاش مادری کَردیُ
برا بچه هات مادری میکنه
چقدر مثل زهرا شده شوکتت
چقدر مثل زهرا شده غیرتت
ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود
ان شاءالله که نیلی نشه صورتت
ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو
نشینه غلافی رو بازویِ تو
بمونی همیشه کنارِ علی
نره میخِ در تویِ پهلویِ تو
الهی نبینی غمِ حیدر رو
نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو
نداره دلی خوش ز دیوار و در
امیری که کنده دَرِ خیبر رو
می ترسم بخونم برات روضه من
فقط اینه دیگه دعام دائماً
ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو
نبینه چیزایی که دیده حسن
خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید دَرِ دیگری
خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش
به جاش داده عباسِ نام آوری.
*نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد..
نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟
گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین....
با نوای مداح اهلبیت علیهمالسلام
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان
🥀🍃🥀
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
3.74M
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها
🥀🍃🥀
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حذف هشتک نام کانال ممنوع ❌
3.1M
دل که میگیرد دوچشم تر به دادم میرسد
در زمان فقر این گوهر به دادم میرسد
وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ نیست
دست من خالی که باشدسربه دادم میرسد
دست بردارید مردم از سر من چون که من
دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد
از شب قدر تو جا ماندم که امروز آمدم
گفتهاند اینجا حسین آخر به دادم میرسد
این کریمی را که من دارم گدایی میکنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسد
حیف, آقای به این خوبی کنارم باشد و
فکر این باشم یکی دیگر به دادم میرسد
من سراغ هرکسی رفتم دلم را زد شکست
غالباً این لحظهها مادر به دادم میرسد
فاطمه مِیلش که باشد وضع برمیگردد و
مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد
اعتباری نیست برتقوای من, این لطف توست
لحظهی تشخیص خیروشر به دادم میرسد
پاکها کرب و بلا رفتند و من جا مانده ام
فطرسم امروز, بال و پر به دادم میرسد
حتم دارم قبل حتّى حضرت خیرالنساء
دخترى دردانه در محشر به دادم مى رسد
خواهری دلخسته پرسیدازخودش بالای تل
این برادر زیر این خنجر به دادم میرسد؟
میبرند اینها هر آنچه روی سر دارم ولی
میرسد عباس و با معجر به دادم میرسد
زانوی محمل بلند و دامن من هم بلند
در سفر این وقتها اکبر به دادم میرسد
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان 🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
حذف هشتک نام کانال ممنوع ❌
328.4K
❁﷽❁
زمزمه_عرفه
مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#رقیه_سعیدی_کیمیا
🎶سبک:منم باید برم...
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
صـــدای پــای کاروان کربلا میاد
حسین فاطمه داره به نینوا میاد(۲)
حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام(۳)
تو راه کربلا ، به رسم حجةالوداع
امیـر قافلـــه به زیر لب داره دعا
میگه خدا رو شکر ، عرفه قسمتم شده
نیــایش خــدا ، دوباره فرصتـــم شده
الهی سیّدی،الهی سیّدی(۲)
بگم الهی شکــر ، زبان شـــاکرم دادی
به جسم وجان من ، توان وافرم دادی
الهی سیّدی ،الهی سیّدی (۲)
الهی ! اومـــدم دل شکستـه مو ببین
نگاه منتظر ، صدای خستــه مو ببین
الهی سیّدی ،الهی سیّدی (۲)
برای قربونی ، بشه همین سرم فدا
اگه قبـــول کنی ، علـیِ اکبــرم فدا
منم که راضــی ام همیشه با رضـای تو
شش ماهه ، غنچهٔ نشکفته ام فدای تو
الهی سیّدی ، الهی سیّدی (۲)
منــای حــج مـا ، الهـــی باشـــه کربلا
که بعدِ قربونی ، سَرا میرن رو نیزه ها
حسین آقام آقام حسین آقام حسین آقام(۳)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
اجرا: مداح اهلبیت علیهمالسلام
#حاج_محمدرضا_نیکخواه 🎤
🍃🍃🥀🍃🍃
#عرفه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هديه محضر امام حسین ع وشهدای کربلا صلوات
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
حذف هشتک نام کانال ممنوع ❌
@zekrroozane (ذڪـر روزانہ - دعای عرفه(سماوات.mp3
33.35M
🕋دعاے عرفه امام حسین (عليهالسلام)
با نواے :حاج مهدی سماواتی
اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصلح از منظر رهبری
🔻 این ۳۰ ثانیه را از دست ندهید👆
#ناامیدی ممنوع
والَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ
#ترجمه: و آنكه اميد دارم روز جزا خطايم را بر من بيامرزد.
سوره شعراء آیه ۸۲
✍️ بزرگترین گناه برای انسان ناامیدی از رحمت خداست، ناامیدی از رحمت خدا یعنی ندیدن مغفرت خدا، ندیدن رحمت خدا، ندیدن جود و کرم خدا، ندیدن کبریایی خدا، ندیدن قدرت خدا، ندیدن محبت خدا، ندیدن همه خوبیها و صفات زیبای خدا
ناامیدی ممنوع است و در روز عرفه ممنوعتر است.
#گروهدوستانولایتمدار
🇮🇷❤️🇵🇸
هدایت شده از اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
امام خامنه ای:
از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمی است؛ لحظه لحظهی اين ساعات مثل #اكسير حائز اهميت است.
#عرفه_رو_دریابیم
#ایستگاه_توبه_و_دوربرگردان
هدایت شده از اشعارمناجات امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف)
حاج آقا
شاید خودت ندونی
ولی عکست همه جا پخش شده
فلسطینیها نوشتن زائران ایرانی پرچم فلسطین رو بالا بردن در عرفات
قبول باشه حاج اقا
هم حاجی شدنت
هم یاری مظلوم
اسمت قطعا تو زمره مجاهدان طوفان الاقصی نوشته شده
#عرفه
"اخ فی الله"