eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه خانگی - حضرت معصومه(س) - 825.mp3
11.12M
|⇦•معصومه یعنی.... و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها به نفس حاج حسن شالبافان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤معصومه نور چشم عزیز پیمبرم 🤍اخت الرضا و دختر موسی بن جعفرم 🖤هر چند در کتاب خدا نیست نام من 🤍اما قسم به فاطمه برتر ز هاجرم 🖤گر قبر فاطمه ز نظرها نهان شده 🤍پیدا بود به قم که من از نسل کوثرم 🖤از بس که داغدیده ام افتادم از نفس 🤍عمرم به سر رسید و شده روز آخرم 🖤پیشاپیش شهادت حضرت معصومه سلام الله علیهاڪریمہ اهل‌بیت"ع" رو خدمت شما همراهان گرامی عرض تسلیت دارم.🖤
150.8K
نوحه سینه زنی سبک مرحوم حاج اکبرناظم 🥀🌺🥀🌺🥀🌺🥀 معصومه ای دختر هفتم امام در آسمان دین تو ماه تمام تویی چنان فاطمه عرشی مقام هدیه ای از ربی ثانی زینبی از نسل پاک مصطفایی تو خواهر امام رضایی 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ تو دختر موسی بن جعفر استی از نسب زهرا و حیدر استی در کرم و جود تو محشر استی به شیعه حبیبی در کرم عجیبی چون فاطمه خیر کثیری آمده ام دستم بگیری 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ حریم با صفای تو بهشتم مهر و ولایت تو در سرشتم ولایتت عجین به سرنوشتم سایل تو هستم دلم بر تو بستم آمده ام بر تو پناهم به حق زهرا کن نگاهم 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ تو سوختی از غم و درد هجران بهر برادر بوده ای تو گریان آمدی از یثرب سوی خراسان بوده ای بی شکیب بهر یار غریب ای که شدی از غم دلدار در بین ره بانو تو بیمار 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ معصومه ای دخت امام هفتم رسیده ای بانو تو در شهر قم مردم قم زدند به تو تبسم آمدند سوی تو بگیرند بوی تو گل ریختند بر سر و رویت پیچید در قم عطر و بویت 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ در شهر قم رفتی ز دار دنیا شد شهر قم از هجر تو غم افزا در هر دلی غم تو شد هویدا زینت قم شدی جان مردم شدی از داغ تو ماه مدینه مردم زدند بر سر و سینه 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ مردم قم از داغ تو عزادار ندیده ای هرگز ز کس تو آزار بر عمه ات شد ظلم و کینه بسیار دشمنان آمدند عمه ات را زدند دادند شامیان عذابش بردند سوی بزم شرابش 🌷مولاتنا معصومه جانم۲ رضا_یعقوبیان
🔹السَّلام عَلَیکِ یا أُختَ وَلِیِّ اللّه ِ، اَلسَّلام عَلَیکِ یا عَمَّهَ وَلِیِّ اللّه یا فاطمة المَعصومَة در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که پیکر پاک و مطهر حضرت‌ معصومه سلام‌الله‌علیها به خاک سپرده شد، «موسی بن خزرج» که بزرگ طایفه «اشعریون» و میزبان آن حضرت در قم بود، سقف و سایبانی از «بوریا» بر سر قبر مطهر آن حضرت برافراخت تا هنگامی که حضرت زینب دختر امام جواد علیه‌السلام وارد قم گردید و قبّه‌ای بر آن مرقد مطهر بنا کرد. 📚تاریخ قم ص۷۱۴ ✍ آه یا حضرت معصومه... حتی نگذاشتند اندکی آفتاب بر قبر مطهرتان بتابد؛ چه رسد به جسم شریف‌تان... حال چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن پیکر صد چاکی که سه روز زیر آفتاب سوزان کربلا بر روی ریگ و رمل بیابان، رها شده بود؟! بمیرم وقتی که بنی اسد اومدند دیدند ابدان مطهری روی خاک گرم کربلا.... گفتند قَد غَيّرتْ مَعالِمَهُ الشّمسُ و التّرابُ ▪️آفتاب و خاک، وضعش را بهم ریخته است. 📚الدّمعة السّاكبة، ج۵‌‌ ص۱۰ 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۶۵ چی دیدند مگه چه بر سر این بدن ها اومده بود که این جمله رو گفتند ، بماند.... یه وقت دیدند یه سواری داره از دور میاد رسید یکی یکی بدن های شهدا رو معرفی کرد بدن ها رو یکی یکی به خاک سپردند بنی اسد بالا یه بدن متحیر موندند امام سجاد فرمودند این بدن ، بدن بابامه چی شده که این بدن قابل شناسایی نبود بگم و رد شم فقط همین رو بگم عصر عاشورا یه عده سواره بر این بدن تازاندند ناله بزن یا حسین...
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                           🔸ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر.. 🔸 🔹پیک امام رضا به سرعت خود را به شهر پیامبر (صلی الله علیه و اله)، مدینه منوره رساند و براساس دستور حضرت نامه را به فاطمه معصومه تسلیم نمود. 🔸گرچه از محتوای آن نامه باارزش اطلاعی در دست نیست اما هرچه بود شوق دیدار امام رضا علیه السلام را در دل نزدیکان ایشان بیشتر کرد. فاطمه معصومه و گروهی بهمراه چند تن از براداران و برادرزادگان امام تصمیم گرفتند تا به مرو رفته و به محضر امام رضا علیه السلام شرفیاب شوند. 🔹آنها به سرعت بار سفر بستند و کاروانی تشکیل دادند. آب و آذوقه ای فراهم آوردند و با دنیایی از امید شهر پیامبر خدا را به قصد مرو ترک کردند.در میان قافله فاطمه معصومه چون نگینی می‌درخشید. آن بانوی عزیز را پنج تن از برادرانش به نامها فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید و تعدادی از برادر زادگان و گروهی از غلامان و کنیزان همراهی می‌کردند. 🔸کاروان عاشقان امام رضا علیه السلام به پیش می‌رفت و جز توقف‌های ضروری برای نماز و غذا و استراحت، لحظه ای از حرکت باز نمی ایستاد. تپه‌ها و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کویرها و ریگزارهای حجاز را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذاشت و از مدینه روز به روز دورتر می‌شد. 🔹سفر کردن در بیابانهای حجاز آنقدر دشوار بود که گاه حتی شتران پرتوان را هم به زانو در می‌آورد تا چه رسد به مسافرانی که باید تا مرو می‌رفتند اما نور امیدی که در دل اهل کاروان می‌تابید آنها را به ادامه سفر دلگرم می‌کرد و آنان همراه باد و طوفانی که در بیابان می‌وزید به پیش می‌تاختند. 🔸در آن روزگار، خطر حمله دزدان هر مسافری را تهدید می‌کرد و او را با مشکلات فراوانی روبرو می‌ساخت. اگر آنها به قافله ای حمله می‌بردند دیگر امیدی به ادامه سفر نبود. 🔹کمترین آسیبی که به مسافران می‌رساندند غارت اموال و جواهرات و حیوانات آنان بود. وگرنه گاه کاروانیان را هم از دم تیغ خود می‌گذراندند. این خطر " فاطمه معصومه " و همراهانش را نیز تهدید می‌کرد. ولی آنها با توکل بر خدای بزرگ به راه خود ادامه می‌دادند و گام به گام به مقصد نزدیک تر می‌شدند. 🔸روزها و شبها یکی پس از دیگری می‌گذشت و کاروان زائران امام رضا علیه السلام کویر بی آب و علف حجاز را پشت سر می‌نهاد. چیزی تا رسیدن به خاک ایران نمانده بود. رنج سفر "فاطمه معصومه" را بسیار آزار می‌داد. برای بانوی جوانی مانند او پیمودن این مسیر ناهموار بسیار ناهموار بسیار سخت و طاقت فرسا بود. با اینهمه دیدار برادر آنقدر نزد او ارزش داشت که حاضر بود حتی صدها برابر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این رنج و سختی را هم به خاطر آن تحمل کند.(١) گریز مداحی 👇 🔹همه درمدينه شاهد بودند .برادرها و برادرزاده ها و محارم اين بانوى بزرگوار ، اجازه ندادند حضرت معصومه تنها راهى مرو شود ،بميرم براى عمه ى سادات ، عقيله ى بنى هاشم حضرت زينب سلام الله عليها ، او هم وقتى كربلا رسيد ، محارمش دور و برش بودند ، با عزت و احترام به كربلا رسيد ، گذشت تا عصر روز دهم محرم كه مشاهده نمود همه ى محارمش بر روى خاك گرم كربلا افتادند (٢) 📚منابع: ١- دانستنيهاى كريمه اهل بيت حضرت معصومه به نقل از مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، ج ٥٧، ص ٢١١، و کشّی، محمّد، اختیار معرفة الرجال، ص ٣٣٣ ٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام / آقاى منفرد صفحه ٤١٠ به نقل از تظلم الزهراء ٢٢٥ رياض الاحزان ٢٤. نفس المهموم ٣٨٦. كامل ابن اثير ٨١ /٤؛ الملهوف ٥٦. ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ آرامِ جان رضا ، روح و ریحانِ رضا▪️ 🎤 سبـک : زمینه 🗓مراسم : وفات حضرت معصومه 1401
780.9K
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی حسین آقا برار نیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رضا جان برارا ته غم بمیرم سر دمه صدارا ته غم بمیرم تو هسی مه یارا ته غم بمیرم 🕊 مه دل قرارا ته غم بمیرم بهیمه تینارا ته غم بمیرم برو مه کنارا ته غم بمیرم 🕊 خواخر بی قراره ته غم بمیرم دیگه نارنه چاره ته غم بمیرم تسه دل نخواره ته غم بمیرم 🕊 ته خواخر د میرنه ته غم بمیرم ته خوره گیرنه ته غم بمیرم تسه گوشه گیرنه ته غم بمیرم 🕊 ندیمه جسارت ته غم بمیرم ندیمه اسارت ته غم بمیرم مه بارنییه غارت ته غم بمیرم 🕊 ندیمه من آزار ته غم بمیرم اسری شمه زار زارته غم بمیرم یاد زینبه زار ته غم بمیرم 🕊 بمیرم مه عمه بلا بدیه شه برار سره جدا بدیه ونه سره نیزه بالا بدیه
(حضرت معصومه س) ای گل باغ ولا فاطمه اخت الرضا تو گل گلزار،عصمتی معصومه سر تا قدم بانو،رحمتی معصومه مدد یا معصومه۲ زینت شهر قمی تو پناه مردمی حریم تو در قم،کعبه ی دل ها شد هر زایرت بانو،زایر زهرا شد مدد یا معصومه۲ از مدینه آمدی داشتی تو مقصدی هر لحظه تو یاد،همسنگرت بودی تو دیده گریان،برادرت بودی مدد یا معصومه۲ از غم او سوختی شعله ها افروختی راهی شدی سوی،شهر خراسانش در بین ره بانو،گشتی تو بیمارش مدد یا معصومه۲ از غم هجر رضا داشتی حال و هوا در بین ره بودی،تو دیده گریانش تو خونجگر گشتی،از سوز هجرانش مدد یا معصومه۲ شهر قم شد ازدحام بر تو کرده احترام شامل تو گشته،احسان شهر قم گشتی تو معصومه،مهمان شهر قم مدد یا معصومه۲ رفته ای از این جهان تو سوی باغ جنان در شهر قم بانو،رفتی سوی جانان پیکر پاک تو،گردیده گلباران مدد یا معصومه۲ وای امان از شهر شام زینب و ظلم مدام در شام غم از کین،جانش بود بر لب از این همه ماتم،خون شد دل زینب مدد یا معصومه۲ شامیان تا آمدند عمه هایت را زدند نامردم بی رحم،دستان شان بستند دل گل حیدر،از کینه بشکستند مدد یا معصومه۲ (سبک : با نوای کاروان) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
. سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دارد حریمت ، عطر خدایی داده وجودت ، بر قم صفایی در روز محشر فاطمه! امیّد مایی ۲ داده خدا بر عاشقانت علم و عزت یک قطره از دریای تو گردیده "بهجت" علامه ها را داده ای بانو تو حکمت (یا حضرت معصومه! جان ما فدایت) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ موسی الرضا را ، تو نور عینی تو جلوه ای از ، أخت الحسینی لطف تو بوده رهبر ما شد خمینی ۲ تو ماهی و نور تو ایران را گرفته شهر شما بوی خراسان را گرفته این سرزمین بوی شهیدان را گرفته (یا حضرت معصومه! جان ما فدایت) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هجران و دوری ، داده عذابت جانها فدای ، حال خرابت کی دشمنت کرده جسارت بر حجابت ۲ بر نیزه ها چشمان تو یک سر ندیده جای هزاران نیزه بر پیکر ندیده در بین صحرا غربت دلبر ندیده (یا حضرت معصومه! جان ما فدایت) ۳ ⚫️ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دارم میرم به دیدن داداشم کاشکی نیاد روزی ازش جداشم هر چی بلا باشه به جون میخرم اومدم اصلا که براش فداشم درمونمه امام رضا هم خونمه امام رضا من بی سر و سامونشم سامونمه امام رضا ای جونم امام رضا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تا که شنیدن خواهر امامم دیدم خودم رو غرق احترامم ولی دلم خونه به یاد زینب به فکر رفتنش توو شهر شامم یا زینبه روی لبام گریون غم کربلام جای همه بهش زدن سنگاشونو از روی بام ای وای از غم حسین ۴ . 👇
مهمان به بستر مرگ، یک شهر بیقرار ست آخر دقایقست و بانو در احتضارست اندر بهار ثانی، آمد خزان عمرش دخت جوان موسی، نالان ز روزگار است آمد به خاک ایران، اندر پی برادر ناکام در وصال و،دور از حریم یارست غربت نصیب او شد، همچون برادر خود بی محرم وحزینه، بانوی با وقار است ماندست دیده بر در، شاید برادر آید اندر میان اشکش تصویر آن نگار است زهرای ثانی است وچون او جوان بمیرد کوثر میان جنت، گریان در انتظار است زینب به کربلا شد، ماتم کش حسینش اینجا رضا به هجر معصومه اش دچار است قم غرق سوگواری، ازبهر شهر بانوست اندر زمین سیاهی، در آسمان غبار است
. سلام الله علیها شعر: ✍ سبک: 🎼 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ لطف بی‌حَدت اُمّیدم نور گنبدت خورشیدم وقتایی که پابوس تو میام / تا کمی سَبُک شه سینه‌م تا سلام میدم رو به گنبدت / انگاری توی مدینه‌م دختر زهرا! - سلام‌ بی‌ بی‌ جان حاجتِ گدا! - سلام‌ بی‌ بی‌ جان دَردیمَه دوا - سلام‌ بی‌ بی‌ جان ای خانم سائلم‌ و این - شده تقدیرم کاسه مو جلو - شما می‌گیرم یک نگاهی کن - حسابی گیرم ای خانم اِشفعی لنا یا فاطمه ۳ فی‌ الجنة 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو به قم محبّت کردی این کویر و جنّت کردی کوچه به کوچه با گُل اومدن / هیچ کسی برات کم نذاشت عمه‌ی سادات بودی و یه شهر / احترامتو نگه داشت از رو پشت بام - ندیدی سنگی بین کوچه‌ها - ندیدی جنگی به چادر تو - نخورده چنگی خانم‌ جان گیر نیوفتادی - میون انظار با سرِ رو نی - ندیدی آزار هیچ کی بی‌ محمل - نَبُردت بازار خانم‌ جان اِشفعی لنا یا فاطمه ۳ فی‌ الجنة 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بین بستر اُفتادی حیف توو جوونی جون دادی حیف رنج سفر و شوق دیدارم / گِرِه ز کارت وا نکرد مثل مادرت دنیا با تو هم / انگاری که خوب تا نکرد غم دیدی ولی - آتیش در نه! آب شدی ولی - مثه مادر نه! پر زدی اما - شکسته پر نه! واویلا حرف میخ‌ در - توی روضه‌ت نیست از چهل نامرد - دیگه صحبت نیست حرف سیلی و - سر و صورت نيست یا زهرا اِشفعی لنا یا فاطمه ۳ فی‌ الجنة ⚫️ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ بیا که غم دارم تو سینه ی زارم دلم برات تنگه کجایی دلدارم داداش ای کاش می زدی منو صدایی قبل از مرگم مردم از غم جدایی من موندم و گریه من موندم و ناله یه روز این دوری انگار هزار ساله (یه روضه ای دارم روزم و کرده شب روضه من اینه وای از دل زینب) ▪️بنددوم▪️ از حال و روز من خدا خبر داره فقط‌بدون داداش نبودم آواره من غم خوردم اما نه غم اسارت مثل عمه مجرم نشده غارت تو این سفر داداش برام گل آوردن قافله مو دست حرمله نسپردن (یه روضه ای دارم روزم و کرده شب روضه من اینه وای از دل زینب) ▪️بندسوم▪️ می گن که رفت عمه تو کوچه و بازار مصیبتی بوده هلهله انظار ای وای ای وای خندیدن همه به اشکاش ای وای ای وای عمه بسته بوده دستاش دلم از این سوخته عمه‌عزادار بود شمر و سنان دورش جای علمدار بود (یه روضه ای دارم روزم و کرده شب روضه من اینه وای از دل زینب) ✍ 👇
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                           🔸ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر.. 🔸 🔹پیک امام رضا به سرعت خود را به شهر پیامبر (صلی الله علیه و اله)، مدینه منوره رساند و براساس دستور حضرت نامه را به فاطمه معصومه تسلیم نمود. 🔸گرچه از محتوای آن نامه باارزش اطلاعی در دست نیست اما هرچه بود شوق دیدار امام رضا علیه السلام را در دل نزدیکان ایشان بیشتر کرد. فاطمه معصومه و گروهی بهمراه چند تن از براداران و برادرزادگان امام تصمیم گرفتند تا به مرو رفته و به محضر امام رضا علیه السلام شرفیاب شوند. 🔹آنها به سرعت بار سفر بستند و کاروانی تشکیل دادند. آب و آذوقه ای فراهم آوردند و با دنیایی از امید شهر پیامبر خدا را به قصد مرو ترک کردند.در میان قافله فاطمه معصومه چون نگینی می‌درخشید. آن بانوی عزیز را پنج تن از برادرانش به نامها فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید و تعدادی از برادر زادگان و گروهی از غلامان و کنیزان همراهی می‌کردند. 🔸کاروان عاشقان امام رضا علیه السلام به پیش می‌رفت و جز توقف‌های ضروری برای نماز و غذا و استراحت، لحظه ای از حرکت باز نمی ایستاد. تپه‌ها و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کویرها و ریگزارهای حجاز را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذاشت و از مدینه روز به روز دورتر می‌شد. 🔹سفر کردن در بیابانهای حجاز آنقدر دشوار بود که گاه حتی شتران پرتوان را هم به زانو در می‌آورد تا چه رسد به مسافرانی که باید تا مرو می‌رفتند اما نور امیدی که در دل اهل کاروان می‌تابید آنها را به ادامه سفر دلگرم می‌کرد و آنان همراه باد و طوفانی که در بیابان می‌وزید به پیش می‌تاختند. 🔸در آن روزگار، خطر حمله دزدان هر مسافری را تهدید می‌کرد و او را با مشکلات فراوانی روبرو می‌ساخت. اگر آنها به قافله ای حمله می‌بردند دیگر امیدی به ادامه سفر نبود. 🔹کمترین آسیبی که به مسافران می‌رساندند غارت اموال و جواهرات و حیوانات آنان بود. وگرنه گاه کاروانیان را هم از دم تیغ خود می‌گذراندند. این خطر " فاطمه معصومه " و همراهانش را نیز تهدید می‌کرد. ولی آنها با توکل بر خدای بزرگ به راه خود ادامه می‌دادند و گام به گام به مقصد نزدیک تر می‌شدند. 🔸روزها و شبها یکی پس از دیگری می‌گذشت و کاروان زائران امام رضا علیه السلام کویر بی آب و علف حجاز را پشت سر می‌نهاد. چیزی تا رسیدن به خاک ایران نمانده بود. رنج سفر "فاطمه معصومه" را بسیار آزار می‌داد. برای بانوی جوانی مانند او پیمودن این مسیر ناهموار بسیار ناهموار بسیار سخت و طاقت فرسا بود. با اینهمه دیدار برادر آنقدر نزد او ارزش داشت که حاضر بود حتی صدها برابر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این رنج و سختی را هم به خاطر آن تحمل کند.(١) گریز مداحی 👇 🔹همه درمدينه شاهد بودند .برادرها و برادرزاده ها و محارم اين بانوى بزرگوار ، اجازه ندادند حضرت معصومه تنها راهى مرو شود ،بميرم براى عمه ى سادات ، عقيله ى بنى هاشم حضرت زينب سلام الله عليها ، او هم وقتى كربلا رسيد ، محارمش دور و برش بودند ، با عزت و احترام به كربلا رسيد ، گذشت تا عصر روز دهم محرم كه مشاهده نمود همه ى محارمش بر روى خاك گرم كربلا افتادند (٢) 📚منابع: ١- دانستنيهاى كريمه اهل بيت حضرت معصومه به نقل از مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، ج ٥٧، ص ٢١١، و کشّی، محمّد، اختیار معرفة الرجال، ص ٣٣٣ ٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام / آقاى منفرد صفحه ٤١٠ به نقل از تظلم الزهراء ٢٢٥ رياض الاحزان ٢٤. نفس المهموم ٣٨٦. كامل ابن اثير ٨١ /٤؛ الملهوف ٥٦. 🌴انتشار همراه با ذکرِ یک صلوات هدیه به حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨
. (واحد) علیه السلام باخواهر (ای خواهر درد آشنا معصومه جانم غمخوار من ای باوفا معصومه جانم) چشم انتظارم ای خواهر من تا از مدینه آیی بر من معصومه جانم معصومه جانم بعد از مدینه در خراسان تا رسیدم غیر از غم و درد و بلا چیزی ندیدم خواهر کجایی وای از جدایی نامه نوشتم تا که بیایی معصومه جانم معصومه جانم آه غم و هجران برآید از نهادم ای خواهرم دلتنگه دلبندم جوادم در بر بگیر و چون گل ببویش بزن به جایم بوسه به رویش معصومه جانم معصومه جانم ای خواهرم درلحظه های آخرمن تو نیستی اما می آیدمادرمن آن دم که سوزدسرتابه پایم می آوردآب زهرا برایم معصومه جانم معصومه جانم وقتی که می آیی به قم ای نوردیده دیگرنگردی مثل زینب قدخمیده آنجانبینی با دیده ی تر بر روی نیزه رأس برادر معصومه جانم معصومه جانم ✍ .👇
. سلام الله علیها من که مظلومه ام ، دختر پیغمبرم عصمت اللّهم و فاطمه ی دیگرم می‌شود جسم من در جوانی کفن اُختُ الرضایم کودکی بوده ام شد پدر من شهید داغ هجر رضا شعله به جانم کشید رفته اند از برم سایه های سرم اخت الرضایم تربت اطهرم قبله ی مردم شده چادر خاکی ام آبروی قم شده عمر من شد تمام در صراطِ امام اخت الرضایم داغِ رویِ دل من شده داغ بهشت مرقد من بود دری به باغ بهشت جان دهم خونجگر در عزای پدر اخت الرضایم ✍ 👇
. سلام الله علیها به سبک واویلا واویلا ای غریب خراسان یا ابالحسن خواهرت در شهر غربت شده کفن واویلا واویلا واویلا واویلا رضا رضا بر لبش از نفس افتاد روی برادر را ندیده و جان داد واویلا این مصیبت این غم این خبر آسان نیست سرت سلامت داغ خواهر آسان نيست واویلا مادری ندارد و پدر ندارد محرمی به غیر از برادر ندارد واویلا خواهرتان اگرچه هجران کشیده شکر خدا داغِ برادر ندید واویلا یا ابالحسن بخوان این روضه امشب که دست و پا زد حسین در پیش زینب واویلا یابن الشبیبِ دیگری بخوان مولا بِین نامحرم مانده عمه ات تنها واویلا 👇