eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5884187916590127344.mp3
3.55M
📌دو بند زمزمه ی روضه ی شهادت حضرت زهرا س😢 بند اول: پشت این در یه روزی غوغا شد دود آتیش از کوچه پیدا شد می دیدم که مادرم تنها شد زمین خورد و لگد شد چادر مادر چی آورده سرش این میخ تیز در چه دردایی کشیده بعد پیغمبر ای وای مادر ای وای مادر بند دوم: می شِکوندن با غلاف بازوشو چکمه هاشون میزدن پهلوشو زخمی کرده سیلی شون ابروشو خودم دیدم که مادر دست به دیواره روی خاکا چشاش ابریه میباره میخواد پاشه ولی زخماش نمیزاره ای وای مادر ای وای مادر
|⇦•انگار نه انگار... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ انگار نه انگاردیروز همین جا یکی خورد به دیوار انگار نه انگار دیروز یه زن رو زدن بین انظار انگار نه انگار دیروز یه بچه شهید شد با مسمار آخ انگار نه انگار انقدر زدن دستش افتاده از کار *بی‌حیاتر از این کوچه، کوچه ی کوفه و شامه سخت‌تر از روضه ی سیلی، روضه سنگ رو بامه انگار نه انگار می‌بینه از روی نیزه، علمدار انگار نه انگار تو دست وپا، سر می‌افته هزار بار انگار نه انگار ناموس پیغمبره توی بازار نیزه رو نیزه، چشای هرزه ای حسین ،جان، حسین *همه چیز از پشت در خونه شروع شد. همه چی‌ها همه چی یعنی اگر اون ملعون اونجا زن زدن رو باب نکرده بود کربلا اونجوری نمی‌شد..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
4_5775904403714215859.mp3
14.89M
|⇦انگار نه انگار........ وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت فاطمه (س) در کلام حضرت امام خمینی (ره) حضرت فاطمه زهرا (س)
|⇦•آخر نگاه خویش را... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسول‌الله و یا زوجة ولی الله" روز آخر عمر حبیبه خداست تو بستر افتاده لحظات آخر و سپری میکنه. نمیدونم امروز چه جوری کار خونه را انجام داد. همه چیزرو مرتب کرد آنگونه که خوشحال شدن اهل خانه.. همین که علی مرتضی مسجد رفت و بچه ها رفتن. گفت اسما..* آخر نگاه خویش را سویم بیفکن میخوابم اینک پرده ایی رویم بیفکن بنشین کناری ناله از دل در خفا زن بانوی خود را ساعتی دیگر صدا زن دیدی اگرخاموش به بستر خفته ام من راحت شدم نزد پیامبر رفته ام من آیند چون طفلان معصومم به خانه پرسند از مادر خبر داری تو یا نِه دیدند اگر خاموش وبی تاب است مادر آهسته بگو به آنها بگو خواب است مادر *اما اومدن مضطرب و نالان سراغ مادرو گرفتن جوابو شنیدن قانع نشدن.اومدن کنار بستر روپوش را کنار زدن. امام حسن (علیه السلام) صدا میزنه مادر.. ابی عبدالله صدا میزنه..مگه مادر جواب میده نه.. امام حسن گریه میکنه میگه مادر "کلِّمِینِی" با من حرف بزن مادر. "قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی" الهی بمیرم حسینیا ابی عبدالله صورت کف پای مادر..مادر "کلِّمِینِی" لباتو باز کن مادر من حسینم، من حسینم، من حسینم... دیدن نه ناله ها اثر نداره سراسیمه اومدن مسجد بابا بیا. مادر از دنیا رفت. علی مرتضی تا این جمله را شنید با صورت زمین افتاد..خدا میدونه چگونه به خانه آمد او هم تا رسید عبا و عمامه از سر انداخت. اومد کناربستر فاطمه صدا میزد زهرا جان، فاطمه جان، دختر پیغمبر، مادر حسنین من، مادر زینبین من،"يَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّكَاةَ فِي طَرَفِ رِدَائِهِ" دید فاطمه لب از لب باز نمیکنه ،چاره ساز عالم کانّه بیچاره شد. دستاشو زمین گذاشت صورت مقابل صورت فاطمه صدا زد.. زهرا جان من علیم تا به حال نشده جوابم رو ندی.. اشک چشمش به صورت فاطمه چکید کارخودشو کرد. مگه فاطمه میتونه اشک چشم علی را ببینه روح به بدن حبیبه خدا برگشت.چشماشو باز کرد صدا زد.. علی جان! "هذا فِراقُ بَیْنِی وَ بَیْنِکَ‌"..* *دلا رو ببرم کربلای معلی از لحظه آخر حسینش بگم..خواهرش اومد خودشو رساند دید یه گوشه میدان شمشیرا بالا میره پایین میاد هی صدا زد.."وا محمدا، وا علیا وا حسینا" کسی اعتنا نکرد. صدا زد" یا قوم اَمافیکُم مُسلِم" مگر میان شما یه نفر مسلمان نیست. باز هم اعتنا نکردن صدا زد.."یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟" حسین جانم حسین...* *روز شهادت مادرش فاطمه هست یه جمله هم بگم.. امان از اون لحظه ایی که دید بولهب بر صفحه قرآن نشست.. روی حنجر خنجر برّان نشست بشکند پایت شکست آیینه اش پیش من منشین به روی سینه اش این مسیحِ من نفس دارد هنوز مرغِ روح او قفس دارد هنوز با نگاهش حرفا میزد حسیـــــن پیش زینب دست و پا میزد حسیـن «صلی الله علیک یا ابا عبدالله» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1375.mp3
12.07M
|⇦آخر نگاه خویش را...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سماواتی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 📚یاس عصمت، صص 104 و 113-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Javad Moghadam - Khodaro Che Didi Chghadr Na Omidi.mp3
8.89M
#⃣ حضرت زهرا(س) #⃣ مقدم #⃣ _واحد_سنگین 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 خدارو چه دیدی ، چقدر نااُمیدی بگو که میمونی نگو که بریدی چرا وقتی گفتم هنوزم جوونی ازم رو گرفتی خجالت کشیدی نگیر روتو از من تورو جون حیدر نگام کن عزیزم نگیر روتو از من ببین از غم تو دارم اشک میریزم پاشو خانوم خونم ، پاشو دردت به جونم قد خم داری و من آه دل خونم پاشو خانوم خونم ، پاشو ای مهربونم بدون تو دیگه تنها میمونم ... مرو زهرا مرو زهرا ، مرو زهرا مرو زهرا ... خدارو چه دیدی خدا مهربونه چه خوب عاشقارو به هم میرسونه ولی وای از اونی که با زور هیزم همه هستیشونو یه جا میسوزونه سرت چی آوردن ، زمین خوردی و من زمین گیرم حالا سرت چی آوردن که میگن تمومه دیگه کار زهرا تورو زدنت زهرا ، میون گرگا تنها گیر افتادی میون یک مشت اعداء تورو زدنت زهرا ، که شد پشت در غوغا لگد خوردی و من افتادم از پا ... مرو زهرا مرو زهرا ، مرو زهرا مرو زهرا ... خدارو چه دیدی خدا که میبینه غریب گیر آوردن منو تو مدینه تموم تنم سوخت که پیشم زنم سوخت من و سوز سینه ، تو و زخم سینه تو و زخم سینه نفس میکشی هم چقدر سخته واست تو و زخم سینه بگو که میاری هنوزم تو طاقت نمیره یادم ای یار ، میون درب و دیوار چه زخمی زد به سینت میخ و مسمار نمیره یادم ای یار ، تو یادم میشه تکرار دیدم که دست و بازوت افتاد از کار ... مرو زهرا مرو زهرا ، مرو زهرا مرو زهرا .. سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
4_5882100837362177874.mp3
1.09M
. انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند اول: فاطمیه شده قیامت برای مادر امامت ملائکه عزا گرفتن صاحب عزا سرت سلامت فدای چشم ترت آقا شکسته بال و پرت آقا به دست دومی نامرد کشته شده مادرت آقا انا لله و انا الیه راجعون آه و واویلا انا لله و انا الیه راجعون  کشته شد زهرا بند دوم: از عمق سینه می کشی آه ذکر لباته  وا امّاه مادر تو جوون کشتن یابن الحسن آجرک الله یاد گل یاس خزونی یاد در و دیوار خونی کنار اون مزار مخفی تو این شبا روضه میخونی انا لله و انا الیه راجعون دفنت لیلا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا بند سوم: بسکه غم و بلا کشیده قامت مادرت خمیده با حمله ی اهل سقیفه مادر تو شده شهیده چشم حسین کاسه خونه اشکای زینبش روونه حسن رو کشته داغ مادر به یاد کوچه ها میخونه: انا لله و انا الیه راجعون غصبت حقا انا لله و انا الیه راجعون کشته شد زهرا
متن روضه ۴ 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227 -
مناجات ۵ بسم الله الرحمن الرحیم... السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِهِ... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد ببین حرف دلت هست یا نه... در این ایام فاطمیه... ایام عزای مادرش زهرا... 🔹کاش مهدی به جهان چهره هویدا می‌کرد 🔹گره از مشکل پیچیده ما وا می‌کرد یه مشکلی تمام شیعیان دارند... یه درد دلی همه شیعیان دارند... 🔹کاش می‌آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می‌کرد ای کاش امام زمان ما می آمد... قبر مخفی مادر رو نشون می داد... مثل یه همچین شبها و روزهایی... شیعیان می رفتند کنار قبر مادرشون زهرا... برا قبر مادر حرم می ساختند... برا قبر مادر ضریح می ساختند.... کنار ضریح می نشستند... هی زار زار گریه می کردند... خود امام زمان روضه می خوندند... دور تا دور شیعیان می نشستند گریه می کردند... 🔹کاش می آمد و بهر عاشقان زهرا 🔹قبر مخفی شده ی فاطمه پیدا می کرد حالا از سوز دلت صدا بزن... یا بن الحسن...
متن روضه ۶ 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ همه امید امیرالمومنین رو نا امید کردند امشب کمک امیرالمؤمنین کن... بلند بلند گریه کن... آخه اگه الان مدینه بودی... نمیتونستی بلند گریه کنی... 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته: (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد: بده به من قباله فدک رو... اما مادر امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... مادر امتناع کرد... قباله رو نداد... اما ای کاش قباله فدک رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دیدند نانجیب دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا یعنی آنچنان سیلی به مادرمون زهرا زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها: یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...) 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا بابا بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شد هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... بت غلاف شمشير... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند
مناجات ۷ بسم الله الرحمن الرحیم اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ... و یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ... 🔸تسلیت یابن الحسن خاتون محشر کُشته شد 🔸میوه قلب رسول از ضربت در کُشته شد آجرک الله یا صاحب الزمان... 🔸آه ای سادات عالم بر سر و سینه زنید 🔸عصمت حق از نفس افتاد، مادر کشته شد سادات منو ببخشید... بچه های فاطمه منو ببخشید... چطوری مادرتون رو کشتند... 🔸صورت زهرا کجا و دست نامحرم کجا 🔸صَدمه دید آن نوگل باغ پیمبر کشته شد واويلا.. 🔸من ندانم پشت در مسمار یا شمشیر بود 🔸فاطمه با تازیانه یا که خنجر کشته شد 🔸نور چشم مصطفی شد پیش مرگ مرتضی 🔸بشکند دست عدو زهرای اطهر کشته شد (شاعر: ولی الله کلامی زنجانی) حالا میخوای منتقمش رو صدا بزنی بسم الله... از سوز دل صداش بزن... یا صاحب الزمان... -
متن روضه ۷ پیغمبر اکرم فرمودند: أَلَا إِنَّ فَاطِمَهَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی خانه ی فاطمه... خانه منِ... یعنی مردم بدونید... خانه ی دخترم فاطمه احترام داره... مبادا به این خانه و اهلش بی حرمتی کنید... عرضه بداریم یا رسول الله... نبودید ببینید با این خانه و اهلش چه کردند... 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله یا رسول الله 🔸شعله می ریخت ز دیوار و در بیت الله 🔸پشت در پیرهن شعله وری گفت علـی t.me/roze1 خونه ی زهرای مرضیه رو آتیش زدند... اما به همین اکتفا نکردند... دومی نامرد خودش میگه... وقتی دیدم زهرای مرضیه... پشت در ایستاده... آنچنان به در کوبیدم... صدای ناله دختر پیغمبر... بین در و دیوار... 🔸لَگدی خورد به دَر، در که نه، دیوار شِکَست 🔸خانه لَرزید و تَمامِ تَنِ تَب دار شِکَست یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... 🔸کاش درهای مَدینه وَسَطش میخ نَداشت 🔸پهلوی زخمی او با نوک مسمار شِکَست نانجیب میگه... دیدم فاطمه با همون حال... اجازه نمیده کسی وارد بشه... میگه دستم بردم بالا... فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّیْهَا از روی مقنعه... آنچنان سیلی زدم... گوشواره شکست و به زمین افتاد... ناله بزن یا زهرا... 🔸بابا ببین که مادر،خورده زمین پشت در 🔸پاشیده روی دیوار ،خون پهلوی مادر 🔸وقتی مادر راه میره بابا نیگاه کن ببین 🔸کنار پای مادر خون می چکه رو زمین اگر اینجا مادر رو زدن... کربلا هم دخترش زینب رو زدند... کنارِ بدنِ بی سر برادر... نانجیبها با تازیانه... با غلاف شمشیر... ناله بزن یا حسین... 🔸چون چاره نیست میرومُ میگذارمت 🔸ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
‍ نوحه پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسا یمنی فاطمه بودو نبی بود و علی بود حسن بود و حسین ابن علی کرد دعا،،۲،،، احمد مختار که ای خالق من پاک کن فاطمه و انکه بود در بر من افریدم همه دریا و زمین بحر رسول این حسین و حسن و فاطمه و زوج بتول پنج تن آل عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بودو علی بود و حسن بود و حسین بن علی گفت جبریل که اینها کیانند یا رب این مقامات بزرگ نزد تو دارند یا رب گفت این فاطمه هست و پدر و همسر او این حسین وحسن ونور دو چشم تر او پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی پنج نوری که بود نور خدا در ارضین مصطفی بود و علی فاطمه و بدر حنین هرکه باشد زمحبان و بخواهد حاجت بر در ال کسا اید و جوید حاجت پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن عالم کون و مکان را کبریای پنج تن عالمی را افریده حق برای پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی پنج نور حق چو در زیر کسا گشتند جمع احمد مرسل که بودی مقتدای پنج تن هم شفاعت در جزا باشد جزای پنج تن رو بزن دست توسل بر ولای پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی بشنو از ذرات عالم خود ثنای پنج تن حق زهرا و علی و مصطفی، اولادشان حاجت بانی بر آور‌ای خدای پنج تن پنج تن ال عبا زیر کسای یمنی فاطمه بود و نبی بود و علی بود و حسن بود و حسین بن علی اجرا جناب منصوری تایپ: سادات
. السلام علیکم یا اهل بیت النبوه یا اباعبدالله السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین کجایی ای یابن الزهراء کجایی ای مهربانم(۲) کجایی ای منجی ما که از هجرت نوحه خوانم به شام غمها سحر مولا بیا ازاین غیبت کبری بیا آقا جان، بیا آقا بیا آقاجان ، بیا آقا(۲) بگو امشب در کجایی مدینه یا سامرایی تو مشهد یا کاظمینی ویا دشت کربلایی آقاجان رسیده جانت اگر برلب مرا باخود هم ببر امشب بخوان برما روضه زینب بیا آقاجان، بیا آقا(۲) امان از درد غریبی حسینم وا حسیناه سرجدت روی نیزه کنار آن راس سقا فدای چشم تر عمه بریزد خون از سر عمه شکسته بال وپر عمه بیا آقاجان،بیا آقا(۲) وارد خانه ی امیرالمؤمنین شد پیغمبر کنارش فاطمه(س) نشست علی نشست ،حسن نشست،حسین نشست، زینب نشست خنده روی لبهای پیغمبر اومد، گاه علی را بوسه میزد گاه فاطمه رو بغل میگرفت گاه حسنو می بوسید گاه حسینو می بوسید وگاه زینب اما خنده روی لباهای پیغمبر یه دفعه دیدند آرام آرام ، مبدل به گریه شد اشک از گوشه ی چشم آقا رسول الله جاری شد یا رسول الله یا ابتاه بابا توکه داشتی میخندیدی ،چی شد یهو زدی زیر گریه؟ فرمود:فاطمه جانم خدا راشکر میکردم که دامادم علیه ،دخترم فاطمه ست نوه هام حسن وحسین پنج تن آل عبا هستند. ناگهان جبرئیل نازل شد یا رسول الله داری میخندی خوشحالی پنج تن آل عبا هم کنار هم هستید میخوام خبری بهت بدم بگو جبرائیل برادرم یا رسول الله خبر داری یه روزی بین در ودیوار یه جوری زهرا رو میزنند خبر داری چه بلایی سر فاطمه ات میارند مردم مدینه..... یا رسول الله خبر داری تو محراب مسجد کوفه فرق علی رو میشکافند پیغمبر گریه میکرد خبر آورده برام جبرائیل یا رسول الله یه روزی خون از لب ودهن حسنت میریزه یا رسول الله خبر داری یه روز در گودی گودال قتلگاه حسینت .... الله اکبر گریه ی من برا اینه روضه ی حضرت زهرا بخونم این مجلس آخر را دو خط مرحوم ژولیده ی نیشابوری فیض ببره شاعرش یا اباعبدالله شب جمعه ست یکی دو دقیقه روضه ی مادرت زهرا رو میخوایم بخونیم بلکه مادربه ما نظر کنه یا الله گلی به فصل جوانی به پای خس افتاد که بلبل از غم او مردو در قفس افتاد به جرم حفظ ولایت مغیره زهرا را به تازیانه چنان زد که از نفس افتاد یه خط دیگه برای گریه کنای زهرای مرضیه میگفت اگربال وپرت را بزنند یا زهرا مدینه ایی ها میگفت اگر بال وپرت را بزنند یا اینکه به شمشیر سرت را بزنند آی گریه کنا آسان تر از آن است که چند نامحرم در گوشه ی خانه همسرت را بزنند امیرالمومنین میگه: من ایستاده بودم دیدم که همسرم را قاتل گهی به کوچه گاهی با خانه میزد بلند بگو: یا زهرا(س) ✍🎤 👇
مناجات ۳_ متن روضه ۳ 🔸بیا تا کی نهادی سر به صحرا یااباصالح 🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یااباصالح ای خورشید پشت ابرها... ببین عالم با مصیبت مادرت تاریک شده... بیا و عالم رو روشن کن امام زمان... 🔸صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید 🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یااباصالح امام زمان... 🔸بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا 🔸به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح ای یادگار علی... بیا انتقام مادر رو بگیر... خدا میدونه با کشتن مادرمون... یک داغی به دلمون گذاشتند... تا شما نیایید... داغ دل ما مرهمی نداره... آقا جان ما دیگه طاقت نداریم... 🔸بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان 🔸که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح ___ متن روضه ۳👇 امام صادق فرمودند... ِ وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها أنَّ قُنْفُذاً مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ بِأمْرِه (سند:دلائل الامامه ص134) سبب شهادت مادرمون زهرا... ضرباتی بود که قنفذ ملعون زد... بزار این عبارت امام صادق رو ترجمه کنم... بدونی با مادرمون چه کردند... لَکَزَها  به ضربه محکمی میگن که به بدن اصابت کنه... نَعْلِ السیْف  هم به اون قطعه آهن سنگینی میگن که... ته غلاف شمشیر قرار داره... حالا میخوام تصور کنی... یک خانم بارداری که... خودش به سختی راه میره... آیا طاقت غلاف شمشیر رو داره یا نه؟؟😭 آی غیرتی ها... وقتی نانجیب دومی اشاره کرد... گفت قنفذ... بزن زهرا رو... قنفذ بی حیا... چنان با غلاف شمشیر، مادرمون رو زد که... امام صادق میفرماید... فَأسْقَطَتْ مُحسناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذلِکَ مَرَضاً شَدیداً محسنش کشته شد و... از اون به بعد ديگه مادر توی بستر بیماری افتاد... 🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت زبانحال مادرمون... 🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت 🔸قنفذ بخدا باعث قتل دگرم بود اما آی کربلایی ها... آماده اید بریم کربلا... ناله داری بسم الله... اگه تو مدینه... نانجیب اشاره کرد... گفت قنفذ دست زهرا رو کوتاه کن... بزن زهرا رو... کربلا هم عمر سعد ملعون... اشاره کرد... گفت حرمله چرا آروم نشستی... مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمیبینی... بزن داغش رو به دل حسین بزار... یا زهرا... یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره بین زمین و آسمان... دست و پا میزنه... تسلای دل امام زمان بگو یاحسین. 🔸کوفیان! این قصد جنگیدن نداشت 🔸این گلوی تشنه بُبریدن نداشت 🔸لاله‌چینان دستتان بُبریده باد 🔸غنچهٔ پژمرده‌ام چیدن نداشت 🔸با سه‌شعبه غرقِ خونش کرده‌اید 🔸گرچه حتی تاب بوسیدن نداشت 🔸گریه‌ام دیدید و خندیدید، وای! 🔸کشتن شش‌ماهه خندیدن نداشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ، وقتی دلت شکست، حدیث کسا بخوان غم بر دلت نشست، حدیث کسا بخوان حبل المتین، تمسکِ بر دامن علی است تا رشته ات گسست، حدیث کسا بخوان آسان شود مقرب آل عبا شدن جبریل شاهد است، حدیث کسا بخوان روزی خلق در گرو امر فاطمه است ای عبد تنگدست، حدیث کسا بخوان وقتی که بغضِ دوریِ از صحن کربلا راه گلوت بست، بخوان وقتی تمام دهر به تو پشت می کنند وقتی دلت شکست، حدیث کسا بخوان شاعر: ........................... جبـرئـیل آورده از ســـوی خــدای پنـــج تن آیــه ی تطهـــیر را بهـــر ثــنـای پـــنج تن خـــالق عـــرش و زمـین و آســمان و کائـنات افـــریده هــر دو عــالـم را بــرای پنـــج تن چشمـه ی نورند و در عــرش خدا روشنگرند روشـــنی کهکشـــانـها از ضـــیای پنــج تن اب و خــاک و باد و اتش را تو بنگر در جهان چار عنصــر هســـت در تحــت لوای پــنج تن توبه ی ادم که شــد در مسجـــد کوفـه قبول مستجـاب از خمســــه ی ال عـــبای پنــج تن کشتـی نـوح نبـــی اله اگـــر ایمـــن گــرفـت بـوده در طوفــان بـه امـــر ناخـدای پنج تن اتـش نمــرودیان چــون شد گلستان بر خلیل نار سـوزان همچــو گل شد از عطا ی پنج تن خاتـــم پیغمبـران احمـــد چـو رفت ازین سرا ماتـــم و بــزم عـــزا شـــد در سرای پنج تن پهلوی زهرا ز در بشکست ومحسن شد شهید محسن ششماه جانـــش شد فــدای پنـــج تن پعد پیغــمبر چــو زهـــرا رفـــت از دار فــنا احمد و زهرا شــده کــم از کــسای پنـــج تن شد به محراب عبـادت کشــته در ماه صیـام شــیر حــق مولا علی و ان صــفـای پنــج تن زهر کین زد شعله ها بر جسـم وجان مجتبی کشته ی زهـر جــفــا شــد مجتــبای پنج تن کر بلا و کــشته هــای بـی کفـــن روی زمین لاله ها پرپر شــده بهـــر بـقـــای پـــنج تـن ســـرور ازادگان مــولا حســـیــن ابــن علی کشته ی راه خــــدا و در رضـــای پنـــج تن زینب کبــــری چــــو امــد در کنـــار قتـلگاه با تعجــــب گفـــت ای مهـــر ولای پـــنج تن گر حسین من تویی ، پس کو سر و پیراهنت خواهرت زینب شده ݟــرق عــزای پــنج تــن شعر ماتم خیز "حلوایی"پر از درد وغم است چـون که از دل او سـروده در رثای پنــج تن شعر:حاج محمود حلوایی