eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
337 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
147.4K
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ : من دختر سلطان عالمینم... سبک حاج اکبر ناظم   ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ عبداللَّـهَــم من پورمجتبــایم من یادگار شیـــر مرتضـــایم شاه من حسین است مـاه من حسین است من یار شاه عالمینم ســرباز آخر حسینم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ هَل مِن مُعین را از عمو شنیدم تا سمـــتِ گــودال بلا دویــدم راه مـن حسین است نور هر دو عین است آمد چـو فریاد عمویم رفتم به امداد عمویم ༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅ دستم جدا شد در دفاعِ دینم گشتــم فدای شــاه بی قرینم رهبرم حسین است بـاورم حسین است من لالهٔ قطعُ الیمینم مثل گل امّ البنیــنــم شعر: رقیه سعیدی (کیمیا) اجرای سبک:مداح اهل بیت ع 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ابر چشمان در اوج باران_1_1.mp3
2.21M
نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها از حسین رئوفی در ابر چشمان ، در اوج باران پدر رسید و دخترش رود شتابان رقیه جان ۴ چه بی نشانه ، رود شبانه نشد تنش تشییع حتی مخفیانه فرشتگان ، به سر زنان ز غربتش ، در آسمان رقیه جان ۴ گرسنه بود و ، لبش عطشناک تنش پر از زخم و دلش ز داغ ، صد چاک دو گونه اش ، چو ارغوان که رفت نزد باغبان رقیه جان ۴ 🏴🏴 اجرا: مداح اهل بیت ع 🎤
عجز اگر آید به دیدارم جوابش می‌کنم کاخ اگر کوه اُحد باشد خرابش می‌کنم پرده های قصر، افتاد از طنین ناله ام کفر اگر در پرده باشد بی‌نقابش می‌کنم مدح باب علم طاها گرچه اینجاباب نیست در میان شامیان امروز بابش می‌کنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شُعاعم ذره باشد آفتابش می‌کنم از خدایم اذن دارم زیر این سقف کبود هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم 🔹بی بی جان! خیلی ها گرفتارن… خدا رحمت کنه اون پدرا و مادرایی که وقتی گرفتار می شدیم، می گفتن: یه سفره ی رقیه پهن کنین، من نمی دونم چرا سفره ی حضرت رقیه یه نون و پنیر بیشتر نداره، زیاد رنگی نیست، یعنی میخواد بگه: بچه وقتی گرسنه میشه، با یه لقمه ی نون و پنیر گرسنگی ش تموم میشه، هی رقیه توی خرابه میگفت: بابا! دلم درد میکنه… آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته با خدا در روزِ محشر بی حسابش میکنم سفره دارِ روضه‌ بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش می‌کنم زنده باشم بعد از این، ای عمه جان گهواره‌ای عاقبت می‌سازم و نذر ربابش می‌کنم ▪️دلم برا داداشم علی اصغر تنگ شده، همه دختر بچه ها دوست دارن داداش کوچیکشون رو بغل بگیرن… آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامَحرم حجابش می‌کنم ▪️بابا! حُرمتم رو نگه نداشتن، بابا غرورِ دخترت رو شکستن، بابا! یادگاری های علی اکبر رو فروختن، بمیرم برات بابا! هی میگفت: عمه! کی بابام میاد؟ خیلی باهاش حرف دارم، خیلی باهاش درد و دل دارم، اما وقتی سر رو آوُردن، همه دردا یادش رفت گفت: بابا! من می دیدم یزید داره با چوب به لبات میزنه، لبِ تو اینجور باشه، لبِ دخترت سالم؟… بابا! سلام خوش اومدی، گردِ سفر بروته بابا! سلام دیدی منو؟ رقیه روبروته ابروی مردونه ی تو خورده عجب شکافی روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی چیکار کنم دخترم؟… مویِ منو میبافی؟ آئینه ی احساسِ من اصلاً نبود حواسِ من مویی نمونده واسِ من بابا! ببین رو صورتم، جای هزار تا دسته بابا! ببین گوشواره هام، تو گوشِ من شکسته گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم؟ روزی که این دامنو تو خریده بودی واسم پاره نبود لباسم کاشکی نبینه زینبت چه زخمایی داره لبت حنجره ی نامرتب... ▪️نیزه دارِ سرِ ابی عبدالله میگه: هر جایی می اومدیم، منزلی بودیم، سرها رو تکیه به جایی میدادیم، اما یکی از منزل ها سرِ بریده ی ابی عبدالله رو آویزان کرده بودن به یه شاخه ی درختی… گفت: تو خواب و بیداری بودم، همه ی اُسرا اینقدر خسته شده بودن، بعضی هاشون تب کرده بودن، آخه بیابون روزها گرمه، شب ها سرد، برا همین این بچه ها روزها عرق می ریختن، شب ها نسیم سرما بهشون می خورد بعضی هاشون تا صبح تب میکردن… نیزه دار میگه: یه مرتبه از خواب بلند شدم، شنیدم صدای قدم هایی میآد، خوب نگاه کردم دیدم یه دختربچه، از قافله جدا شد، آروم آروم، خمیده خمیده اومد پایِ سرِ بریده ی بابا، صدا زد: بابا! ▪️ دلم برات تنگ شده، دوست دارم یه بار دیگه بغلت کنم، میگه: دیدم شاخه ی درخت پایین اومد، این دختر سرِ بریده ی بابا رو بغل گرفت…😭 عمو کجاست؟ بهش بگم، مارو کجاها بردن عمو کجاست؟ ببینه که دخترا سیلی خوردن ▪️بابا! یه پیغامی برا عموم دارم… بهش بگو: دستِ کسی نخورده به حجابم بهش بگو: میدونه که چند روزِ تو خرابه ام؟ به روی خاک می خوابم ▪️کی طاقت داره دخترش روی خاک بخوابه؟… دل تنگشم یه عالمه این وضعِ روز و حالمه دیگه نگو سه سالمه بابا حسین! بابا حسین!…😭 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
هدایت شده از موعود(عج)12
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 : نماهنگ ▪️من بچه پائین این شهرم ▪️یه عمر با عشق تو خو کردم 🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمو_عباس_کجای_هادی_همتی.mp3
5.57M
تشنگان در تب و تاب و شَرَرَند همه از آب روان بی خبرند کربلا شعله زده بر دل و جان همه از تشنه لبی خون جگرند می رسد تا فلک کرب و بلا ز حرم ناله ای از واعطشا همه فریاد زدند نام عمو یا ابوالفضل علمدار بیا کربلا قحطی آب است عمو تشنه لب طفل رباب است عمو ای امید همه ی تشنه لبان حال شش ماهه خراب است عمو عمو عباس کجایی عمو جون به لب تشنه ی ما آب برسون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل چه شتابان ز بر ما رفتی به سوی علقمه تنها رفتی مشک خالی به روی دوش تو بود تشنه لب تا خود دریا رفتی کربلا روز عذاب است عمو کربلا قحطی آب است عمو این زمان طفل جگر سوخته را دادن آب ثواب است عمو علی اصغر بی قراره عمو جون مادرش شیری نداره عمو جون به لب خشک رباب ذکر و دعاست دیگه این آخر کاره عمو جون عمو عباس کجایی عمو جون به لب تشنه ی ما آب برسون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل خبر آمد که گل اُم بنین لب دریا ز عدو خورده کمین خبر آمد که عمو کشته شده پهلوان با علمش خورده زمین بعد از آن ناله ی یا ادرک اَخا شور و غوغایی که شد کرب و بلا می رسد سمت حرم گریه کنان به بغل داره حسین دست جدا علقمه محشر کبری شده است دیده ی فاطمه دریا شده است داغ سنگین بردار دیده... قد و بالای حسین تا شده است عمو عباس کجایی عمو جون شد چشمان پدر کاسه ی خون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل https://eitaa.com/eetazeinab
4_5895534670430339518.mp3
6.54M
تشنه هستی خون دلها خورده ام گریه کمتر کن گل پژمرده ام کربلا قحطی آبه اصغرم در غریبی خاک غم شد بر سرم گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا زیر حلقومت ببوسم ای بابا چون شود با تیر از تنت جدا ای گل ششماهه ی مظلوم من آه و از آب روان محروم من بیهوشی دلگیرم بی جونی می میرم ای بابا ای بابا گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لالا لالا، علی لالا لالا لالا در دل من شد بپا یک ولوله لشکر دشمن نماید هلهله بر گلویت خورده تیر حرمله ای کبوتر پر زدی از قافله از خونت ای بابا آسمون شد دریا ای بابا ای بابا گریونم دلخونم از داغت محزونم ای بابا ای بابا علی لای لای، گلم لای لای رودم لالا لا لا لا لا، علی لالا لالا لالا با نوای کربلایی مجتبی خداترس https://eitaa.com/eetazeinab
4_5895534670430339516.mp3
4.92M
لالا لالا کبوتر سپیدم لالا لالا شش ماهه ی شهیدم لالا لالا امید ناامیدم شش ماهه ی شهیدم تا لحظه های آخرت مادر با یک دل پر خون نگاه می کردم به تو در میدون با دیده ی گریون اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی لالا لالا رنج و بلا کشیده لالا لالا آبی به لب ندیده لالا لالا بخواب نَفس بریده دیدم تو رو، رو دستهای بابا با یک دل مُضطر تو دست و پا می زدی اِی بی سر با یک دل مُضطر اَمان از مرگ ستاره و اَمان ز داغ دوباره و اَمان از گلوی پاره و اَمان از صدای قافله اَمان از خنده و هلهله اَمان از کمان حرمله گل پرپر علی اصغر لالایی گل پرپر علی اصغر لالایی با نوای کربلایی مجتبی خداترس https://eitaa.com/eetazeinab
مادرا_لالایی_میگن__هادی_همتی.mp3
6.1M
مادرا لالایی میگن واسه ی شیرخواره هاشون می میرن اگه ببینن اشک چشم بچه هاشون اگه بچه تشنه باشه مادرش دل بی قراره زود زود میره برای گل تشنه آب میاره دل مادرا می سوزه اگه بچه دَم بگیره به تصدقش میگن که مادرت برات بمیره لالایی لالایی بخونید هم صدای مادر لالایی لالایی همه عالم فدای اصغر لالایی میخونه مادر کودکش راحت بخوابه گردنش افتاده وقتی که لبش تشنه ی آبه بچه ی تو شیر خورده شیر و آب سیر خورده بچه ی رباب میگن یه سه شعبه تیر خورده علی اصغر لب تشنه مثل یک گل شده پرپر با گلوی پاره پاره بدن او شده بی سر لالایی لالایی بخونید هم صدای مادر لالایی لالایی همه عالم فدای اصغر روی دست پدرش رفت به امید جرعه آبی... بی وفا سپاه کوفه به او دادند چه جوابی دل کربلا گرفته دل آسمون شکسته در خیمه ها هنوزم منتظر رباب نشسته گل پرپر و میارن تن بی سر و میارن با حسین جمع ملائک علی اصغر و میارن لالایی لالایی بخونید هم صدای مادر لالایی لالایی همه عالم فدای اصغر https://eitaa.com/eetazeinab
talebbiii - yol-yoldashim.mp3
5.2M
ای من یولداشیم بابا رقیه لالای رقیه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😁😭🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/eetazeinab
4_295969155599830062.mp3
11.54M
روضه باب الحوائج خانم رقیه سلام الله علیها با نوای حاج نادر جوادی 😭😭😭😭😭 جان خانم رقیه آتادان دویمیان بالالار گوزی یولدا قالان بالالار قربان😭😭 https://eitaa.com/eetazeinab
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجز اگر آید به دیدارم جوابش می‌کنم کاخ اگر کوه اُحد باشد خرابش می‌کنم پرده های قصر، افتاد از طنین ناله ام کفر اگر در پرده باشد بی‌نقابش می‌کنم مدح باب علم طاها گرچه اینجاباب نیست در میان شامیان امروز بابش می‌کنم دارم از بابا بزرگ خویش ارث روشنی در شُعاعم ذره باشد آفتابش می‌کنم از خدایم اذن دارم زیر این سقف کبود هر دعایی را بخواهم مستجابش میکنم 🔹بی بی جان! خیلی ها گرفتارن… خدا رحمت کنه اون پدرا و مادرایی که وقتی گرفتار می شدیم، می گفتن: یه سفره ی رقیه پهن کنین، من نمی دونم چرا سفره ی حضرت رقیه یه نون و پنیر بیشتر نداره، زیاد رنگی نیست، یعنی میخواد بگه: بچه وقتی گرسنه میشه، با یه لقمه ی نون و پنیر گرسنگی ش تموم میشه، هی رقیه توی خرابه میگفت: بابا! دلم درد میکنه… آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته با خدا در روزِ محشر بی حسابش میکنم سفره دارِ روضه‌ بابا منم، با دست خویش گندمی گر نذر گردد آسیابش می‌کنم زنده باشم بعد از این، ای عمه جان گهواره‌ای عاقبت می‌سازم و نذر ربابش می‌کنم ▪️دلم برا داداشم علی اصغر تنگ شده، همه دختر بچه ها دوست دارن داداش کوچیکشون رو بغل بگیرن… آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم بر سرم در پیش نامَحرم حجابش می‌کنم ▪️بابا! حُرمتم رو نگه نداشتن، بابا غرورِ دخترت رو شکستن، بابا! یادگاری های علی اکبر رو فروختن، بمیرم برات بابا! هی میگفت: عمه! کی بابام میاد؟ خیلی باهاش حرف دارم، خیلی باهاش درد و دل دارم، اما وقتی سر رو آوُردن، همه دردا یادش رفت گفت: بابا! من می دیدم یزید داره با چوب به لبات میزنه، لبِ تو اینجور باشه، لبِ دخترت سالم؟… بابا! سلام خوش اومدی، گردِ سفر بروته بابا! سلام دیدی منو؟ رقیه روبروته ابروی مردونه ی تو خورده عجب شکافی روزایی که نبودی و حالا بکن تلافی چیکار کنم دخترم؟… مویِ منو میبافی؟ آئینه ی احساسِ من اصلاً نبود حواسِ من مویی نمونده واسِ من بابا! ببین رو صورتم، جای هزار تا دسته بابا! ببین گوشواره هام، تو گوشِ من شکسته گناه من چی بوده که سیلی شده تقاصم؟ روزی که این دامنو تو خریده بودی واسم پاره نبود لباسم کاشکی نبینه زینبت چه زخمایی داره لبت حنجره ی نامرتب... ▪️نیزه دارِ سرِ ابی عبدالله میگه: هر جایی می اومدیم، منزلی بودیم، سرها رو تکیه به جایی میدادیم، اما یکی از منزل ها سرِ بریده ی ابی عبدالله رو آویزان کرده بودن به یه شاخه ی درختی… گفت: تو خواب و بیداری بودم، همه ی اُسرا اینقدر خسته شده بودن، بعضی هاشون تب کرده بودن، آخه بیابون روزها گرمه، شب ها سرد، برا همین این بچه ها روزها عرق می ریختن، شب ها نسیم سرما بهشون می خورد بعضی هاشون تا صبح تب میکردن… نیزه دار میگه: یه مرتبه از خواب بلند شدم، شنیدم صدای قدم هایی میآد، خوب نگاه کردم دیدم یه دختربچه، از قافله جدا شد، آروم آروم، خمیده خمیده اومد پایِ سرِ بریده ی بابا، صدا زد: بابا! ▪️ دلم برات تنگ شده، دوست دارم یه بار دیگه بغلت کنم، میگه: دیدم شاخه ی درخت پایین اومد، این دختر سرِ بریده ی بابا رو بغل گرفت…😭 عمو کجاست؟ بهش بگم، مارو کجاها بردن عمو کجاست؟ ببینه که دخترا سیلی خوردن ▪️بابا! یه پیغامی برا عموم دارم… بهش بگو: دستِ کسی نخورده به حجابم بهش بگو: میدونه که چند روزِ تو خرابه ام؟ به روی خاک می خوابم ▪️کی طاقت داره دخترش روی خاک بخوابه؟… دل تنگشم یه عالمه این وضعِ روز و حالمه دیگه نگو سه سالمه بابا حسین! بابا حسین!…😭