eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر از مه و مهرِ شب‌شکن باید گفت از فاطمه و ابالحسن باید گفت تا خاطرهٔ مباهله گم نشود پیوسته سخن سخن سخن باید گفت 💖 مهری که به شأنش آمد از حق لولاک روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک 💖 فرمانده جنگ، مصطفی بود آن‌روز سردار سپاه، مرتضی بود آن‌روز لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان در عرصه، سلاحشان دعا بود آن‌روز 💖 با ذکر علی‌الدوام،آن پنج نفر کردند به پا قیام، آن پنج نفر با باور خود به مشرکین حجت را کردند به حق تمام، آن پنج نفر شاعر: .
💔 س تصویر تمام کربلا زینب بود۶ تفسیر پیام کربلا زینب بود در عشق و فداکاری و ایمان و وفا زهرای قیام کربلا زینب بود () زیبایی گلشن علی زینب بود پرورده دامن علی زینب بود بر خصم شکست داد ولی خود نشکست آیینه نشکن علی زینب بود () در فضل، محیط بیکرانی زینب در صبر، بسیط آسمانی زینب ای خورده به سینه ات مدال عظمت بانوی همیشه قهرمانی زینب () زینب که به عشق جوشش آموخته است ماه است و چو مهر رخ برافروخته است کارآیی انقلاب خونین حسین بر قامت صبر او نظر دوخته است () زینب که به کار عاشقی غوغا کرد صد بار شهادت به رخش در وا کرد دو دسته گل یاس که در دامن داشت تقدیم به باغبان عاشورا کرد () من مظهر صبر، زینب کبرایم هر جا که بود حسین، من آن جایم هر چند که آفتاب بی سایه بود من سایه آفتاب عاشورایم () زینب که شکوه عشق پاینده از اوست ماهی ست که نور صبر تابنده از اوست اسلام ز کربلا بود زنده، ولی تاریخ حیات کربلا، زنده از اوست () زینب که دل و روح دلیری دارد در یاری دین سهم کثیری دارد همچون حسن و حسین و زهرا و علی نیرویِ شکست ناپذیری دارد () زینب که قیام کربلا زنده ازاوست ایثارگری و صبر پاینده از اوست از جلوه او چهارده قرن گذشت امّا به خدا همیشه آینده از اوست () با داغ و فراق، آشنایی زینب با درد و غم و عشق، دوایی زینب سوگند به مظلومی زهرای بتول تو فاطمه کرب و بلایی زینب ()   چون قافله عشق رسیدند ز راه بر تربت شاه دین، به صد ناله و آه زینب به سر قبر برادر می گفت لا حول و لا قوة الاّ بالله () تسلیم و رضا نگر که آن دُخت بتول در مقتل کشتگان چو فرمود نزول شکرانه سرود، که ای خداوند جلیل قربانی ما به پیشگاه تو قبول () تسکین دل شکسته، آهم ندهد بی هم نفسم کسی، پناهم ندهد من زینب بی حسینم و برگشتم  جا دارد اگر مدینه راهم ندهد () سر در بر امر حق فرود آوردم شاهد به غمش، تن کبود آوردم رفتم ز مدینه و پس از آن همه داغ جز طفل سه ساله، هر چه بود آوردم () بر حنجر خون، نوای عشقی زینب دلداده و جان فدای عشقی زینب در بهت سکوت کوفه، در ظلمت شام پیغامبرِ خدای عشقی زینب () زینب، تو که در حنجر حق، آوایی تندیس علی، آیینه ی زهرایی در مکتب عارفان و در دفتر عشق گلواژه انقلاب عاشورایی () آن روز که خون عاشقان ریخت به دشت دریای فرات، غرق در خون می گشت دیدم که به دنبال حسینش، زینب  سر تا سر دشت کربلا را می گشت () ای شمع شبستان وِلا، یا زینب ای اختر صحرای بلا، یا زینب دریاب که از کف نرود دامن صبر سوگند به خون شهدا، یا زینب () در مسلخ عشق کرده غوغا زینب در سنگر صبر، کرده مأوا زینب همراه رقیّه رفته در شام بلا برگشته ز شهر شام تنها زینب () ای پرچم کربلا به دوشت، زینب قربان تو و خشم و خروشت زینب تا موی سرت، سپید شد از غم دوست شد کعبه ی دل، سیاه پوشت زینب () می سوخت چو شمع و پایداری می کرد دل از مژه جای اشک جاری می کرد شب دختر شیر حقّ به جای عباس از عترت عشق پاسداری می کرد () رُکن سنگین را به زینب داده اند سرّ هر دین را به زینب داده اند در سمینار بزرگ عاشقان لوح زرّین را به زینب داده اند زینب کبری ز حق شوکت گرفت عشق را در حیطهء خدمت گرفت در جدال عشقبازان خدا زینب از هر عاشقی سبقت گرفت رتبهء زینب زِهَر کَس افضل است عشق بی زینب حقیر و منحل است روی سکّوی بلند عاشقی جای زینب جایگاه اوّل است این بزم بزم عشق است هرگز ریا ندارد زینب خدای عشق است چون و چرا ندارد بالای درب جنت این جمله را نوشتند زان فتنه خونین که به بار آمده بود خورشید ولا، بر سر دار آمده بود با پای برهنه، دشت ها را زینب دنبال حسین، سایه وار آمده بود () از داغ غمت خون جگر دارم من وز یاد لبت دیده تر دارم من تو از سر نی سایه فکندی به سرم یا سایه خورشید به سر دارم من؟ () در عشق علامتی به جز زینب نیست در صبر قیامتی به جز زینب نیست آن جامه عصمتی که زهرا پوشید زیبنده قامتی به جز زینب نیست () والاییِ قدر تو نهان نتوان کـرد خورشیدِ تو را نمی توان پنهان کرد توفندگی خطبه ي توفانی تو کاخِ ستمِ یزید را ویران کرد