زبان حال حضرت علی اکبر
از بهر سربازی پدر کن جامهٔ نو در برم
راهی کنم میدان جنگ قرآن بگیری بر سرم
تا در رهت جان پدر ،جان و سرم قربان کنم،
سر را نثار دین و با خون یاری قرآن کنم،
هم زادهٔ پور علی هم شبه پیغمبر منم،
هم چون صفات فاطمه هم شیر چون حیدر منم،
پایم در این ره محکم و دست از جهان ببریده ام
دل بر صفای آستان حی داور بسته ام
از بهر دین مصطفی آه ای پدر جان میدهم
همچون علی آزاده ام جان بهر ایمان میدهم
بنگر که در میدان عشق هنگامه ای بر پا کنم
افسانه از بی باکی سر داده ای برجا کنم
هم برش تیغم ببین هم وجه چون شیرم ببین
هم جان به کف دارم پدر هم بانگ تکبیرم ببین
بر دشمنان بی حیا صد حمله بی پروا کنم
این دشت از بهر خدا با خونشان دریا کنم
بهر امام عصر خود با اذن حق غوغا کنم
بیعت کنم با جان و دل پیمان به خون امضا کنم
لشگر هراسان میکنم تا اینکه بنمایم قیام
صد شیر در بندم شود تا بر چشم تیغ از نیام
تارم به قلب دشمنان ای زادهٔ خیرالنساء
باضرب هر تیغم شنو آواز تکبیر از سما
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
باکی ندارم تا که هم سر هم که پر بشکسته ام
بهر ولایت ای پدر تا پای جان بنشسته ام
#احمد_گودرزی_هدایت