eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
425 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 شباهت سجده‌های امام کاظم(ع) و سجده‌های حضرت سیدالشهدا(ع) حضرت موسی بن جعفر(ع) از صبح سجده می‌کرد تا ظهر و در وقت ظهر سر از سجده بر می‌داشت، نماز می‌کرد بی تجدید وضو. بعد از آن به سجده می‌رفت تا مغرب. مغرب سر از سجده بر می‌داشت بی آنکه تجدید وضو بفرماید، نماز می‌کرد. ملعون کافر زندان بان به فضل گفت: در اندرون آن حجره نظر کن. گفت: نظر کردم چیزی ندیدم مگر یک وصله کرباسی که بر روی زمین افتاده بود. ملعون گفت که آن موسی بن جعفر(ع) است، امام شماها. تأمل کنید که چقدر حبس آن حضرت طول کشیده بود که از کثرت ضعف و لاغری در زیر آن قطعه کرباس پیداد نبوده! این سجده آن حضرت بود. می‌خواهم حالا ملاحظه کنم در فضیلت سجده امام موسی بن جعفر(ع)در زندان با سجده آخرینِ حضرت سیّدالشهدا(ع). در کربلا حضرت سجده‌های بسیار داشت ولی منظور، آن سجده آخرین حضرت است که در دم آخر جبین مبارک را بر زمین گذاشت. آن سجده که از آن وقتی که بر زمین گذاشت سر مبارک را اِلَی الآن برنداشت. 📚منبع سخنرانی‌های اخلاقی، آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری(ره)، ص ۱۵۹
☑️ لعن غالیان توسط امام کاظم(ع) در دوره امام کاظم(ع)، غالیان نیز فعال بودند. در این دوره فرقه بشیریه شکل گرفت که منسوب به محمد بن بشیر از اصحاب موسی بن جعفر بود. او در زمان حیات امام، دروغ‌هایی به آن حضرت می‌بست.(۱) محمد بن بشیر می‌گفت آن کسی که مردم به عنوان موسی بن جعفر می‌شناسند، آن موسی بن جعفری نیست که امام و حجت خداوند است.(۲) و مدعی بود موسی بن جعفر حقیقی نزد وی است و می‌تواند امام را به آنها نشان دهد.(۳) او در شعبده‌بازی مهارت داشت و صورتی مانند صورت امام کاظم(ع) ساخته بود و آن را به عنوان امام کاظم(ع) به مردم نشان می‌داد و برخی نیز فریب او را خورده بودند.(۴) محمد بن بشیر و پیروانش قبل از شهادت امام کاظم(ع) در جامعه شایعه کرده بودند که امام کاظم(ع) زندان نرفته و زنده است و نمی‌میرد.(۵) امام کاظم(ع) محمد بن بشیر را نجس می‌شمرد و لعن می‌کرد و ریختن خون او را مباح دانست.(۶) 📚منبع (۱) التحریر الطاوسی، عاملی، ص۵۲۴ (۲) رجال، کشّی، ص۴۸۲ (۳) رجال، کشّی، ص۴۸۰ (۴) همان، ص ۴۸۰ (۵) جریان غلو در عصر امام کاظم(ع)، حاجی زاده، ص۱۱۲ (۶) رجال، کشّی، ص۴۸۲ (ع)
✅ هدایت زن گناهکار توسط امام کاظم(ع) مرحوم مجلسی نقل کرده است که هارون، خلیفه مقتدر و بی‌حیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهم‌السلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود). امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:۳۶).» «این شما هستید که با هدایای خود شادمان می‌شوید؛ من به کنیز و امثال آن نیازی ندارم.» هارون از این پیام سخت خشمگین شد و گفت: به او بگویید ما به رضای تو کنیز را به زندان، نزد تو نفرستادیم، و دستور داد که کنیز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند. مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگیرد. خادم به زندان رفت. با کمال تعجب دید آن کنیز به سجده رفته است و مرتب می‌گوید: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ، جریان را به هارون گزارش داد. هارون گفت: به خدا سوگند! موسی بن جعفر او را سحر کرده است، کنیز را بیاورید. کنیز را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ایستاد. هارون پرسید: تو را چه شده؟ گفت: خبر تازه‌ای دارم! وقتی مرا به زندان بردند دیدم این مرد مرتب نماز می‌خواند، بعد از نماز مشغول تسبیح و تقدیس خداوند می‌شود. به او عرض کردم: مولای من! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟ فرمود: با تو چه کار دارم؟ عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آورده‌اند. آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کاره‌اند؟! نگاه کردم، باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود، فرش‌های نفیس در آن گسترده بود و حوریه‌های بسیار زیبا با لباس‌های آراسته در آن جا بودند که هرگز نظیر آنها را ندیده بودم. با مشاهده آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد. هارون گفت: ای ناپاک! شاید وقتی به سجده رفتی اینها را در خواب دیدی؟ گفت: نه! به خدا سوگند! این واقعیات را پیش از سجده دیدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم. هارون (به فردی) گفت: این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود، اما کنیز بدون درنگ مشغول نماز شد. از او پرسیدند: چرا چنین می‌کنی؟ گفت: عبد صالح (موسی بن جعفر علیهم‌السلام) را چنین یافتم … . راوی این داستان می‌گوید: این کنیز زندگی خود را به همین منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنیا رفت. این قضیه چند روز قبل از شهادت امام کاظم (علیه‌السلام) رخ داد. 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۸، ص ۲۳۸
🌹 من امام دل‌ها هستم امام موسی بن جعفر علیهم‌السلام در دل‌های مردم جا داشت و بر قلب‌های آنان حکومت می‌کرد. این ویژگی حقیقتی انکارناپذیر و مورد پذیرش همه حتی هارون الرشید بود. ابن حجر هیثمی درباره این ویژگی حضرت می‌نویسد: روزی امام کاظم علیه السلام در کنار خانه [خدا] نشسته بود. وقتی چشم هارون به امام افتاد، گفت: تو همان کسی هستی که مردم پنهانی با تو بعیت می‌کنند؟ فرمود: من امام دل‌ها و تو امام بدن‌ها هستی.» 📚منبع الصواعق المحرقه، ابن هجر هیتمی شافعی، ص ۲۰۳
🌸 مددجویی بزرگان اهل سنت از قبر امام کاظم(ع) امام شافعی درباره آثار توسل به امام کاظم علیه‌السلام، گفتاری بس بلند دارد: قبر موسی کاظم علیه‌السلام در اجابت دعا [و حل مشکلات]، داروی شفابخش است.»(۱) ابوعلی خلال، بزرگ حنبلی‌های عصر خویش، در گرفتاری‌ها به بارگاه امام هفتم پناه می‌برد و به مدد امام، گرفتاری‌هایش را حل می‌کرد. خود او در این باره می‌نویسد: هرگاه مهمی برایم رخ می‌داد، به بارگاه موسی بن جعفر علیهم‌السلام می‌رفتم و به او توسل می‌جستم و آنچه می‌خواستم، خدای تعالی برآورده می‌کرد.»(۲) 📚منبع (۱) البصائر لمنکر التوسل باهل المقابر، حمداللّه هندی حنفی، ص ۴۲ (۲) الغدیر، علامه امینی، ج ۵، ص ۱۹۴
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شدروزوشب ذکرلبت خَلِّصنی یارب ذکـر منـاجـات شبت خَلِّصنی یارب ناله زدی درهرقنوت وسجده هایت مابین هـر یک یاربت خَلِّصنی یارب عمری به پشت درب های بسته بودی ازظلم سندی بن شاهک خسته بودی ورد لبت معصومه جان بودو رضاجان از بس به فرزندان خود دلبسته بودی ای قلب عالم سوخت آقـا جان برایت تـو نـاله ها کـردی و نشنیدند صدایت زنجیر از مظلومیت خـون گـریه میکرد یاحضرت موسی بن جعفرجان فدایت روزه بـودی خـون دل افـطار تو لحظــه لحظـه داده انـد آزار تو جز غُل و زنجیر ودلتنگی و زهـر هیـچ کس آنجـا نگشته یـار تو چشـم انتظاری گفت مـولایم بیاید هــر دم رضـا می گفت آقـایم بیاید تاخواستگار از بهرمعصومه می آمد مـی گفت بگذارید کـه بـابـایم بیاید ای میــوه ی قلب پیمــبر دردمندم ذُریّـــه ی زهـــرا و حـیدر دردمندم هجررخ صاحب زمان بیچاره ام کرد یاحضرت موسی بن جعفردردمندم تیره گشته روز و ماه و سال من در قفس بشکسته پـر و بال من غـــیر تــازیـانه و دشـنام خصم کس نپرسیداست اینجاحال من مـرا در بند هـم زنجیر کردند و بـا زخـم زبان تحقیر کردند زبس به مادرم دشنام دادند مـرا ایـن نـانجیبان پیر کردند پیغمبرازمظلومیت درپیچ وتاب است قلب جهان شیعه ازداغت کباب است فـــرزنــد زهـرا کـن دعـا مهدی بیـاید باب الحوائج تودعایت مستجاب است ای مـادر تو فـاطمه هم مادر ما ای سایهٔ لطفت همیشه برسرما تامهدی ازپرده ی غیبت به درآید باب الحوائج، حفظ فرما رهبر ما 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
دودمه و دَم پاره شهادت موسی بن جعفر امام کاظم(علیه السلام)... ۱- دودمه موسم ماتم شده برگرد امید شیعیان العجل صاحب زمان حق زندانی بغداد ای شَه آزادگان العجل صاحب زمان جان من آمد به لب دیگر در این قعر سجون من غریبم من غریب زیر ضرب تازیانه پیکرم شد غرق خون من غریبم من غریب لحظه های آخرم دارم زِ سینه ناله ها ای رضا جانم بیا در سیاه چالم، تنم میسوزد از زهر جفا ای رضا جانم بیا باب حاجات منی موسی بن جعفر الدخیل یابن الحیدر الدخیل گویمت مولای من تا روز محشر الدخیل یابن الحیدر الدخیل ای که هستی بر علی و فاطمه تو نور عین ای امیر کاظمین حق زهرا قسمتم کن طوف شش گوش حسین ای امیر کاظمین ۲- دَم پاره عالم شده ماتم سرا واویلا موسی بن جعفر شد فدا واویلا بغداد امشب همچو کربلا شد رَختِ سیَه بر پیکر رضا شد شد سهم کاظم در غمِ اسارت قعر سجون و سیلی و جسارت از بسکه تازیانه خورده کاظم بر پیکرش نمانده جای سالم ای کاظم آل نبی فدایت دست گدایی منو عطایت ای باب حاجات همه دخیلک ای نور چشم فاطمه دخیلک من که گدای کاظم و حسینم مجنون کربلا و کاظمینم ای باب حاجت از شما میخواهم برگ برات کربلا میخواهم -دو بیتی... وقتی که به ما سوز و نوا را دادید بین دودمه حاجت ما را دادید هم سینه زدیم و جان به ما بخشیدید هم برگ برات کربلا را دادید
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شدروزوشب ذکرلبت خَلِّصنی یارب ذکـر منـاجـات شبت خَلِّصنی یارب ناله زدی درهرقنوت وسجده هایت مابین هـر یک یاربت خَلِّصنی یارب عمری به پشت درب های بسته بودی ازظلم سندی بن شاهک خسته بودی ورد لبت معصومه جان بودو رضاجان از بس به فرزندان خود دلبسته بودی ای قلب عالم سوخت آقـا جان برایت تـو نـاله ها کـردی و نشنیدند صدایت زنجیر از مظلومیت خـون گـریه میکرد یاحضرت موسی بن جعفرجان فدایت روزه بـودی خـون دل افـطار تو لحظــه لحظـه داده انـد آزار تو جز غُل و زنجیر ودلتنگی و زهـر هیـچ کس آنجـا نگشته یـار تو چشـم انتظاری گفت مـولایم بیاید هــر دم رضـا می گفت آقـایم بیاید تاخواستگار از بهرمعصومه می آمد مـی گفت بگذارید کـه بـابـایم بیاید ای میــوه ی قلب پیمــبر دردمندم ذُریّـــه ی زهـــرا و حـیدر دردمندم هجررخ صاحب زمان بیچاره ام کرد یاحضرت موسی بن جعفردردمندم تیره گشته روز و ماه و سال من در قفس بشکسته پـر و بال من غـــیر تــازیـانه و دشـنام خصم کس نپرسیداست اینجاحال من مـرا در بند هـم زنجیر کردند و بـا زخـم زبان تحقیر کردند زبس به مادرم دشنام دادند مـرا ایـن نـانجیبان پیر کردند پیغمبرازمظلومیت درپیچ وتاب است قلب جهان شیعه ازداغت کباب است فـــرزنــد زهـرا کـن دعـا مهدی بیـاید باب الحوائج تودعایت مستجاب است ای مـادر تو فـاطمه هم مادر ما ای سایهٔ لطفت همیشه برسرما تامهدی ازپرده ی غیبت به درآید باب الحوائج، حفظ فرما رهبر ما 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 .
زمان: حجم: 306.7K
کشیده شعله در دلها ، عزای حضرت کاظم بسوز ای دل بسوز ای دل ، برای حضرت کاظم غریب آقام، غریب آقام میان محبس هارون ، زغربت ناله ها میزد به اشک و آه جانسوزش ، رضایش را صدا میزد غریب آقام، غریب آقام فضای تنگ و تاریکی ، انیس سوز و آهش شد بمیرم من بمیرم من ، که زندان قتلگاهش شد غریب آقام، غریب آقام گرفته سندی شاهک ، ز مولای دو عالم جان تمام پیکرش نیلی ، شد از شلاق زندانبان غریب آقام، غریب آقام شکنجه دیده و او با ، غمی دیرینه جان داده به زندان با تنی مجروح ، به زهر کینه جان داده غریب آقام، غریب آقام شهید راه دین گشت و ، تنش تشییع شد آنجا بسوز ای دل بسو ای دل ، به یاد روز عاشورا غریب آقام، غریب آقام کفن آورده شد بهر ، ولیّ و حجت افلاک ولیکن جدّ او مانده ، تنش عریان به روی خاک غریب آقام، غریب آقام موضوع: علیه السلام سبک: شاعر:
👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• گل باغ ولا موسی بن جعفر عزیز مصطفی موسی بن جعفر زنسل حیدر کرار هستی گل زهرا نما موسی بن جعفر به ایثار و سخا و جود و رحمت تویی وجه خدا موسی بن جعفر تو هفتم نور پاک اهل بیتی امید ما سوا موسی بن جعفر بوددر سینه ما حب و مهرت زالطاف خدا موسی بن جعفر گل زهرا به چشم و قلب زارم تویی نوروضیا موسی بن جعفر حریم با صفایت بهر شیعه بود دارالشفا موسی بن جعفر به تو باشد چه در عالم چه محشر همه امید ما موسی بن جعفر تمام مرقدوصحن وسرایت بودرضوان ما موسی بن جعفر روا گردد همه حاجات شیعه در آن صحن وسرا موسی بن جعفر چوجداطهرت حیدر در عالم تویی مشکل گشا موسی بن جعفر حریمت بهرشیعه تا به محشر بود دارالولا موسی بن جعفر تمام شیعیان مرتضی را تو هستی مقتدا موسی بن جعفر به اذن خالق یکتا تو هستی به درد ما دوا موسی بن جعفر زطفلی گشته ام ای نور یزدان به درگاهت گدا موسی بن جعفر دعایم کن که محتاج دعایم تویی روح دعا موسی بن جعفر نگاهی گر کنی از لطف و رحمت شوم حاجت روا موسی بن جعفر خدا داند که با یک نظره تو زغم گردم رها موسی بن جعفر برات کربلا و کاظمینت نما بر من عطا موسی بن جعفر بود امید من بر آل عصمت صف روز جزا موسی بن جعفر ز درگاه تو ای باب الحوائج روم مولاکجا موسی بن جعفر به پاس آن همه لطف و عنایت شده حقت ادا موسی بن جعفر شدی کشته براه دین و قرآن تو بی جرم و خطا موسی بن جعفر بریزدازغم و داغ تو مولا سرشک از دیده‌ها موسی بن جعفر تویی در کنج زندان و سیه چال شهید اشقیا موسی بن جعفر هنوز آن نغمه های یارب تو رسد بر گوش ما موسی بن جعفر به لب بودت در آن تاریکی حبس فقط ذکر خدا موسی بن جعفر شدی مسموم کین در کنج زندان تو از زهر جفا موسی بن جعفر به راه دین به دست سندی پست شده جانت فدا موسی بن جعفر نمی‌دانم چرا آن خصم بیدین نکردازتوحیا موسی بن جعفر گل حید،ر چنین ظلم و ستم ها نبودت این سزا موسی بن جعفر همه گریان و شهر کاظمین است زداغت کربلا موسی بن جعفر تمام عالم هستی زداغت شده ماتم سرا موسی بن جعفر سیه پوش غم داغ تو گشته همه ارض و سما موسی بن جعفر به یاد غربت و مظلومی تو گرفته دل عزا موسی بن جعفر نبوده لحظه جان دادن تو به بالینت رضا موسی بن جعفر تو را کشتنداززهرستم، لیک نگشتی سرجدا موسی‌بن‌جعفر شده تشییع جسم تو، نبوده سرت بر نیزه ها موسی بن جعفر سر جدت حسین بن علی را بریدند از قفا موسی بن جعفر منم از لطف خاص حی سرمد غلام تو(رضا) موسی بن جعفر کنم هر صبح و شام از لطف دادار تو را مدح وثنا موسی بن جعفر من بی مایه و لطف تو مولا ز تو دارم بها موسی بن جعفر
زمان: حجم: 422.1K
دشتی سه پنج روزه که بوی گل نیومد 👌😭 غریب و بی کس و بی آشنایم میان دخمه گمگشته صدایم ندارم آرزویی غیر از اینکه گذارم سر به دامان رضایم خدایا دگر از جان سیرم امشب تمام وجودم میسوزد از تب خلّصنی یا الهی خلصنی یا رب خداوندا، خلاصم کن، مرا دیگر به دیدارم، دم آخر، بیا مادر ✨🎙واویلا واویلا از این غربت نگهبان غم به جانم مینشاند زکینه جان به کامم میرساند گرفته موی من را بین پنجه مرا بر خاک زندان میکشاند ولی من نالیدم با دل خون بیاد آن سه ساله ی محزون که آزارش داد زجر ملعون رقیه در ، بیابانها، زمین میخورد پی مرکب، عدو او را، چه بد می برد ✨🎙واویلا واویلا وای حسین جان (مجتبی صمدی شهاب) با اندکی تغییر