.
#شور #جانسوز_شهادت #امام_کاظم_ع
#سبک_من_و_یکم_ببین
#میون_این_قفس
#کانال_کربلایی_مجید_مرادزاده
🌷🌷370🌷🌷
✅بنداول
میون این قفس هی می زنم نفس نفس
کجایی ای رضا به فریاد دلم برس
😭
تو زندون بلا میسوزم از زهر جفا
خلصنی یاربم رسیده تا عرش خدا
😭
یک تنه می زنه چی بی بهونه می زنه
این یهودی من و با تازیونه می زنه
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
✅بنددوم
درد می کنه تنم. خونیه کل بدنم
سخته برام نفس با غُلِ روی گردنم
😭
لحظه ی آخرم میسوزه کل پیکرم
انگاری میشنوم میاد صدای مادرم
😭
اگر که من شدم غریب شهر کاظمین
یه عمره سوخته ام برای روضه ی حسین(ع)
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
💠💠💠3⃣7⃣0⃣💠💠💠
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال ثواب جاریه دارد باذڪر(صلوات)
🎤حاج نریمان پناهی
👇👇
249.3K
دودمه امام کاظم ع
زیر زنجیر بلا خورد شده بال و پرم
به کجایی پسرم
دم افطار شد از زهر جفا خون جگرم
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
گوشهء زندان غریبی مانده زیر دست و پا
یا علی موسیالرضا
خورده با صورت زمین از ضربهء یک بی حیا
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
اين سیه چال کجا گوشهء گودال کجا؟
یاحسین یا جداه
ساق بشکسته کجا و تن پا مال کجا؟
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
با لب تشنه کنم یاد شهید کربلا
بهر دیدارم بیا
سینهام سوزد به یاد لاله های نینوا
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
دخترت زهرا و آقازاده ات سلطان ماست
عشق تو در جان ماست
سرزمین بچههای فاطمه ایران ماست
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
السلام ای حضرت باب المراد عالمین
ای غریب کاظمین
کربلایی کن دل تنگ مرا جان حسین
#دودمه
#امام_کاظم_ع
دودمه امام کاظم ع
کنج زندان غریبی این دعای من شده
ای رضا جانم بیا
این سیه چال جفا کرب و بلای من شده
#دودمه #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
🎧#اجرای_سبک
#شاعرومداح_سبک_گزار
#استاد_پیرزاده🎤
◼️ چگونگی شهادت امام موسی کاظم(ع)
درباره كيفيت شهادت امام سه روايت مختلف نقل شده است:
شهادت آن حضرت در پى مسموم كردن امام صورت گرفته است. اين در روايتى از امام رضا عليهالسّلام آمده است.
همينطور روايات ديگرى كه يحيى بن خالد را به قتل آن حضرت متهم مىكند، اين نكته آمده است.
در نقلى آمده است كه آن حضرت را در فرشى پيچانده و چنان فشار دادهاند كه حضرت به شهادت رسيده است.(۱)
روايت ديگر آن است كه مستوفى نقل كرده: شيعه گويند به فرمان هارونالرشيد سرب گداخته در حلق ایشان ريختند.(۲)
📚منبع
(۱) مقاتل الطالبيين، ابوالفرج اصفهانی، ص ۳۳۶
(۲) تاريخ گزيده، حمدالله مستوفی، ص ۲۰۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#مصائب_امام_کاظم_ع
⚫️ نحوه شهادت امام موسی کاظم(ع)
روزهای آخر عمر امام کاظم(ع) در زندان سِنْدی بن شاهِک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارونالرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. بنابر قول مشهور، شهادت وی روز جمعه، ۲۵ رجب سال ۱۸۳ قمری در بغداد رخ داده است. بنا به گفته شیخ مفید، شهادت امام در ۲۴ رجب بوده است. درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم(ع) نظرات دیگری هم وجود دارد از جمله سال ۱۸۱ و ۱۸۶ق.
پس از آنکه موسی بن جعفر(ع) به شهادت رسید، سندی بن شاهک برای اینکه جلوه دهد که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفته است، عدهای از فقها و سرشناسان بغداد را حاضر کرد و پیکر امام را به آنها نشان داد تا ببینند در بدن امام جراحتی وجود ندارد. همچنین به دستور او پیکر امام را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.
درباره چگونگی شهادت وی گزارشهای متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخنویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کردهاند، در گزارشی نیز گفته شده او را با پیچیدن در فرش، به شهادت رساندهاند.
📚منبع
الارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۲۱۵
حیاة الامام موسی بن جعفر، قرشی، ج٢، ص ۵۱۶
عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج۱، ص۹۹
مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۴۱۷
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#مصائب_امام_کاظم_ع
🔳 تصمیم به قتل امام کاظم(ع)
هارون در ملاقاتی به امام کاظم(ع) عرض کرد: فدک را (که حق شما است) بگیر تا آن را در اختیار شما بگذارم.
امام امتناع ورزید تا این که پس از اصرار بسیارِ هارون، امام فرمود: «آن را با حدودی که دارد میگیرم.»
هارون گفت: حدود آن چقدر است؟
امام کاظم(ع) فرمود: «اگر حدود آن را مشخّص کنم، آن را در اختیار من نمی گذاری.»
هارون گفت: به حق جدّت سوگند، آن را در اختیار شما میگذارم.
امام کاظم(ع) فرمود: «حدّ اول آن، عَدَن است، حدّ دوّم آن سمرقند است، حدّ سوّم آن آفریقا است، و حدّ چهارم آن سیف البحر نزدیک جزایر ارمنستان است.»
امام هنگامی که این حدود را نام میبرد، رنگ هارون لحظه به لحظه تغییر میکرد، به طوری که سیاه شد و فریاد زد: دیگر برای ما چیزی نماند، بنابراین بر مسند من بنشین. (یعنی تو خواهان حکومت هستی، و با این بیان میگویی زمام امور رهبری باید در دست من باشد.)
امام کاظم(ع) فرمود: «من که گفتم اگر حدود فدک را مشخّص کنم آن را در اختیارم نمیگذاری.» در این هنگام هارون تصمیم گرفت تا آن حضرت را به قتل برساند.
📚منبع
مناقب آل ابی طالب، محقّق سروی، ج۴، ص۳۲۱
#امام_کاظم_ع#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مصائب_امام_کاظم_ع
🔲 دستور قتل امام کاظم(ع) ابلاغ شد
یحیی بن خالد از نزد هارون بیرون آمد و شخصاً با نامهای به بغداد رفت. مردم از ورود ناگهانی یحیی شگفت زده شدند. شایعاتی در باره ورود ناگهانی یحیی گفته میشد، امّا یحیی چنین وانمود کرد که برای سروسامان دادن به وضع شهر و رسیدگی به عملکرد کارگزاران به بغداد آمده و چند روزی نیز به این امور پرداخت. آنگاه سندی بن شاهک را خواست و دستور قتل آن حضرت را به او ابلاغ کرد. سندی فرمان او را به جای آورد.
امام موسی کاظم(ع) هنگام فرارسیدن وفات خویش از سندی بن شاهک خواست که غلام او را که در خانه عبّاس بن محمّد بود، بر بالین وی حاضر کند. سندی گوید: از آن حضرت خواستم به من اجازه دهد که از مال خود او را کفن کنم، امّا او نپذیرفت و در پاسخ من فرمود:
«ما خاندانی هستیم که مهریه زنانمان و مخارج نخستین سفر حجّمان و کفن مردگانمان همه از مال پاک خود ماست و کفن من نیز نزد من حاضر است.»
چون امام دعوت حق را لبیک گفت فقها و چهرههای سرشناش بغداد را که هیثم بن عدّی و دیگران نیز در میان آنها بودند، بر جنازه آن حضرت حاضر کردند تا گواهی دهند که هیچ اثری از شکنجه بر آن حضرت نیست و وی به مرگ طبیعی جان سپرده است. آنان نیز به دروغ به این امر گواهی دادند.
آنگاه پیکر بیجان امام را بر کنار جسر بغداد گذارده، ندا دادند: این موسی بن جعفر است (که به مرگ طبیعی) جان سپرده است. بدو بنگرید. مردم دسته دسته جلو میآمدند و در سیمای آن حضرت به دقت مینگریستند.
در روایتی که از برخی از افراد خاندان ابوطالب نقل شده، آمده است: فریاد زدند این موسی بن جعفر است که رافضیان
ادعا میکردند او نمیمیرد. به جنازه او بنگرید. مردم نیز آمدند و در جنازه آن حضرت نگریستند.
گفتند: امام کاظم را در قبرستان قریش به خاک سپردند و قبرش درکنار قبر مردی از نوفلیین به نام عیسی بن عبداللَّه قرار گرفت.
📚منبع
مقاتل الطالبیّین، ابوالفرج اصفهانی، ص ۲۳۴
الغیبة، شیخ طوسی، ص ۲۲
#امام_کاظم_ع#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مصائب_امام_کاظم_ع
▪️ دوران حبس و مظلومیت امام موسی کاظم(ع)
امام کاظم(ع)، در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شد.
نخستین بار در زمان خلافت مهدی عباسی، امام را به دستور خلیفه از مدینه به بغداد منتقل کردند.
هارون نیز دو بار امام را زندانی کرد.
زمانِ دستگیری و زندان اول، در منابع ذکر نشده ولی دومین بار در ۲۰ شوال سال ۱۷۹ق در مدینه دستگیر و در ۷ ذی حجه در بصره در خانه عیسی بن جعفر زندانی شد. بنا به گزارش شیخ مفید، هارون در سال ۱۸۰ق در نامهای به عیسی بن جعفر، از او خواست امام را به قتل برساند، ولی او نپذیرفت.
امام را پس از مدتی به زندان فضل بن ربیع در بغداد منتقل کردند.
امام کاظم(ع) سالهای پایانی عمر خود را در زندانهای فضل بن یحیی و سندی بن شاهک گذراند.
در زیارتنامه امام کاظم(ع) با عبارت الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُون؛ کسی که در سیاهچالها شکنجه میشد به او سلام داده شده است.
در زیارت نامه امام از زندان او به ظُلَمالمطامیر نیز یاد شده.
مطموره زندانی را میگویند که مانند چاه به گونهای باشد که جای پا دراز کردن و خوابیدن در آن ممکن نباشد. و نیز به جهت این که بغداد در مجاورت رود دجله است طبیعتا زندانهای زیر زمینی مرطوب و نمناک (مطموره) بوده است.
📚منبع
تذکرة الخواص، ابن جوزی، ص٣١٣
كافی، شیخ کلینی، ج١، ص٤٧٨
عيون اخبارالرضا، شيخ صدوق، ج١، ص٨٦
الارشاد، شيخ مفيد، ج٢، ص ۲۳۷
كشف الغمه، اربلی، ج٢، ص٧٦٠
#امام_کاظم_ع#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مصائب_امام_کاظم_ع
◾️ پس از شهادت امام موسی کاظم(ع)
بعد از شهادت امام، جنازهی حضرتش را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد میزد:
هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ
این امام رافضیان است پس او را بشناسید.
جنازهی امام را روی پل بغداد گذاشتند و به مردم اعلام نمودند بیایند، ملاحظه کنند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و اثر جراحت در بدنش دیده نمیشود.
یکی از شیعیان گفت: امام مرده و زنده ندارد، من از شخص امام جریان را سؤال میکنم، او نزدیک جنازه آمده عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! تو راستگو و پدرت راستگو است به ما خبر بده که آیا تو را کشتهاند یا خود از دنیا رفتهای؟
امام لب به سخن گشود و سه بار فرمود: «قَتلاً، قَتلاً، قَتلاً.» «مرا کشته اند.»
جنازه مطهر امام را به محل نگهبانان آوردند، مردم نیز اجتماع کردند و جنازه را با احترام تا قبرستان قریش تشییع نمودند.
📚منبع
سوگنامه آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم، محمدی اشتهاردی، ص ۱۰۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#مصائب_امام_کاظم_ع
🏴 شباهت سجدههای امام کاظم(ع) و سجدههای حضرت سیدالشهدا(ع)
حضرت موسی بن جعفر(ع) از صبح سجده میکرد تا ظهر و در وقت ظهر سر از سجده بر میداشت، نماز میکرد بی تجدید وضو. بعد از آن به سجده میرفت تا مغرب. مغرب سر از سجده بر میداشت بی آنکه تجدید وضو بفرماید، نماز میکرد.
ملعون کافر زندان بان به فضل گفت: در اندرون آن حجره نظر کن. گفت: نظر کردم چیزی ندیدم مگر یک وصله کرباسی که بر روی زمین افتاده بود.
ملعون گفت که آن موسی بن جعفر(ع) است، امام شماها.
تأمل کنید که چقدر حبس آن حضرت طول کشیده بود که از کثرت ضعف و لاغری در زیر آن قطعه کرباس پیداد نبوده!
این سجده آن حضرت بود. میخواهم حالا ملاحظه کنم در فضیلت سجده امام موسی بن جعفر(ع)در زندان با سجده آخرینِ حضرت سیّدالشهدا(ع).
در کربلا حضرت سجدههای بسیار داشت ولی منظور، آن سجده آخرین حضرت است که در دم آخر جبین مبارک را بر زمین گذاشت. آن سجده که از آن وقتی که بر زمین گذاشت سر مبارک را اِلَی الآن برنداشت.
📚منبع
سخنرانیهای اخلاقی، آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری(ره)، ص ۱۵۹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#مصائب_امام_کاظم_ع
☑️ لعن غالیان توسط امام کاظم(ع)
در دوره امام کاظم(ع)، غالیان نیز فعال بودند. در این دوره فرقه بشیریه شکل گرفت که منسوب به محمد بن بشیر از اصحاب موسی بن جعفر بود. او در زمان حیات امام، دروغهایی به آن حضرت میبست.(۱)
محمد بن بشیر میگفت آن کسی که مردم به عنوان موسی بن جعفر میشناسند، آن موسی بن جعفری نیست که امام و حجت خداوند است.(۲) و مدعی بود موسی بن جعفر حقیقی نزد وی است و میتواند امام را به آنها نشان دهد.(۳)
او در شعبدهبازی مهارت داشت و صورتی مانند صورت امام کاظم(ع) ساخته بود و آن را به عنوان امام کاظم(ع) به مردم نشان میداد و برخی نیز فریب او را خورده بودند.(۴)
محمد بن بشیر و پیروانش قبل از شهادت امام کاظم(ع) در جامعه شایعه کرده بودند که امام کاظم(ع) زندان نرفته و زنده است و نمیمیرد.(۵)
امام کاظم(ع) محمد بن بشیر را نجس میشمرد و لعن میکرد و ریختن خون او را مباح دانست.(۶)
📚منبع
(۱) التحریر الطاوسی، عاملی، ص۵۲۴
(۲) رجال، کشّی، ص۴۸۲
(۳) رجال، کشّی، ص۴۸۰
(۴) همان، ص ۴۸۰
(۵) جریان غلو در عصر امام کاظم(ع)، حاجی زاده، ص۱۱۲
(۶) رجال، کشّی، ص۴۸۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#مصائب_امام_کاظم(ع)
✅ هدایت زن گناهکار توسط امام کاظم(ع)
مرحوم مجلسی نقل کرده است که هارون، خلیفه مقتدر و بیحیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهمالسلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود).
امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:۳۶).»
«این شما هستید که با هدایای خود شادمان میشوید؛ من به کنیز و امثال آن نیازی ندارم.»
هارون از این پیام سخت خشمگین شد و گفت: به او بگویید ما به رضای تو کنیز را به زندان، نزد تو نفرستادیم، و دستور داد که کنیز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند.
مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگیرد.
خادم به زندان رفت. با کمال تعجب دید آن کنیز به سجده رفته است و مرتب میگوید: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ،
جریان را به هارون گزارش داد.
هارون گفت:
به خدا سوگند! موسی بن جعفر او را سحر کرده است،
کنیز را بیاورید. کنیز را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ایستاد.
هارون پرسید: تو را چه شده؟
گفت: خبر تازهای دارم! وقتی مرا به زندان بردند دیدم این مرد مرتب نماز میخواند، بعد از نماز مشغول تسبیح و تقدیس خداوند میشود.
به او عرض کردم:
مولای من! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟
فرمود: با تو چه کار دارم؟
عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آوردهاند.
آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کارهاند؟!
نگاه کردم، باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود، فرشهای نفیس در آن گسترده بود و حوریههای بسیار زیبا با لباسهای آراسته در آن جا بودند که هرگز نظیر آنها را ندیده بودم.
با مشاهده آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد.
هارون گفت: ای ناپاک! شاید وقتی به سجده رفتی اینها را در خواب دیدی؟
گفت: نه! به خدا سوگند! این واقعیات را پیش از سجده دیدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم.
هارون (به فردی) گفت: این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود، اما کنیز بدون درنگ مشغول نماز شد.
از او پرسیدند: چرا چنین میکنی؟ گفت: عبد صالح (موسی بن جعفر علیهمالسلام) را چنین یافتم … .
راوی این داستان میگوید: این کنیز زندگی خود را به همین منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنیا رفت. این قضیه چند روز قبل از شهادت امام کاظم (علیهالسلام) رخ داد.
📚منبع
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۸، ص ۲۳۸
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#فضائل_امام_کاظم_ع
🌹 من امام دلها هستم
امام موسی بن جعفر علیهمالسلام در دلهای مردم جا داشت و بر قلبهای آنان حکومت میکرد. این ویژگی حقیقتی انکارناپذیر و مورد پذیرش همه حتی هارون الرشید بود. ابن حجر هیثمی درباره این ویژگی حضرت مینویسد: روزی امام کاظم علیه السلام در کنار خانه [خدا] نشسته بود. وقتی چشم هارون به امام افتاد، گفت: تو همان کسی هستی که مردم پنهانی با تو بعیت میکنند؟ فرمود: من امام دلها و تو امام بدنها هستی.»
📚منبع
الصواعق المحرقه، ابن هجر هیتمی شافعی، ص ۲۰۳
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#فضائل_امام_کاظم_ع
🌸 مددجویی بزرگان اهل سنت از قبر امام کاظم(ع)
امام شافعی درباره آثار توسل به امام کاظم علیهالسلام، گفتاری بس بلند دارد:
قبر موسی کاظم علیهالسلام در اجابت دعا [و حل مشکلات]، داروی شفابخش است.»(۱)
ابوعلی خلال، بزرگ حنبلیهای عصر خویش، در گرفتاریها به بارگاه امام هفتم پناه میبرد و به مدد امام، گرفتاریهایش را حل میکرد. خود او در این باره مینویسد: هرگاه مهمی برایم رخ میداد، به بارگاه موسی بن جعفر علیهمالسلام میرفتم و به او توسل میجستم و آنچه میخواستم، خدای تعالی برآورده میکرد.»(۲)
📚منبع
(۱) البصائر لمنکر التوسل باهل المقابر، حمداللّه هندی حنفی، ص ۴۲
(۲) الغدیر، علامه امینی، ج ۵، ص ۱۹۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_کاظم_ع
#فضائل_امام_کاظم_ع
#رباعی_شهادت_امام_کاظم_ع
#امام_کاظم_ع
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
شدروزوشب ذکرلبت خَلِّصنی یارب
ذکـر منـاجـات شبت خَلِّصنی یارب
ناله زدی درهرقنوت وسجده هایت
مابین هـر یک یاربت خَلِّصنی یارب
عمری به پشت درب های بسته بودی
ازظلم سندی بن شاهک خسته بودی
ورد لبت معصومه جان بودو رضاجان
از بس به فرزندان خود دلبسته بودی
ای قلب عالم سوخت آقـا جان برایت
تـو نـاله ها کـردی و نشنیدند صدایت
زنجیر از مظلومیت خـون گـریه میکرد
یاحضرت موسی بن جعفرجان فدایت
روزه بـودی خـون دل افـطار تو
لحظــه لحظـه داده انـد آزار تو
جز غُل و زنجیر ودلتنگی و زهـر
هیـچ کس آنجـا نگشته یـار تو
چشـم انتظاری گفت مـولایم بیاید
هــر دم رضـا می گفت آقـایم بیاید
تاخواستگار از بهرمعصومه می آمد
مـی گفت بگذارید کـه بـابـایم بیاید
ای میــوه ی قلب پیمــبر دردمندم
ذُریّـــه ی زهـــرا و حـیدر دردمندم
هجررخ صاحب زمان بیچاره ام کرد
یاحضرت موسی بن جعفردردمندم
تیره گشته روز و ماه و سال من
در قفس بشکسته پـر و بال من
غـــیر تــازیـانه و دشـنام خصم
کس نپرسیداست اینجاحال من
مـرا در بند هـم زنجیر کردند
و بـا زخـم زبان تحقیر کردند
زبس به مادرم دشنام دادند
مـرا ایـن نـانجیبان پیر کردند
پیغمبرازمظلومیت درپیچ وتاب است
قلب جهان شیعه ازداغت کباب است
فـــرزنــد زهـرا کـن دعـا مهدی بیـاید
باب الحوائج تودعایت مستجاب است
ای مـادر تو فـاطمه هم مادر ما
ای سایهٔ لطفت همیشه برسرما
تامهدی ازپرده ی غیبت به درآید
باب الحوائج، حفظ فرما رهبر ما
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
دودمه و دَم پاره شهادت موسی بن جعفر امام کاظم(علیه السلام)...
۱- دودمه
موسم ماتم شده برگرد امید شیعیان
العجل صاحب زمان
حق زندانی بغداد ای شَه آزادگان
العجل صاحب زمان
جان من آمد به لب دیگر در این قعر سجون
من غریبم من غریب
زیر ضرب تازیانه پیکرم شد غرق خون
من غریبم من غریب
لحظه های آخرم دارم زِ سینه ناله ها
ای رضا جانم بیا
در سیاه چالم، تنم میسوزد از زهر جفا
ای رضا جانم بیا
باب حاجات منی موسی بن جعفر الدخیل
یابن الحیدر الدخیل
گویمت مولای من تا روز محشر الدخیل
یابن الحیدر الدخیل
ای که هستی بر علی و فاطمه تو نور عین
ای امیر کاظمین
حق زهرا قسمتم کن طوف شش گوش حسین
ای امیر کاظمین
۲- دَم پاره
عالم شده ماتم سرا واویلا
موسی بن جعفر شد فدا واویلا
بغداد امشب همچو کربلا شد
رَختِ سیَه بر پیکر رضا شد
شد سهم کاظم در غمِ اسارت
قعر سجون و سیلی و جسارت
از بسکه تازیانه خورده کاظم
بر پیکرش نمانده جای سالم
ای کاظم آل نبی فدایت
دست گدایی منو عطایت
ای باب حاجات همه دخیلک
ای نور چشم فاطمه دخیلک
من که گدای کاظم و حسینم
مجنون کربلا و کاظمینم
ای باب حاجت از شما میخواهم
برگ برات کربلا میخواهم
-دو بیتی...
وقتی که به ما سوز و نوا را دادید
بین دودمه حاجت ما را دادید
هم سینه زدیم و جان به ما بخشیدید
هم برگ برات کربلا را دادید
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#دودمه_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#موسی_بن_جعفر_ع
#امام_کاظم_ع
#رباعی_شهادت_امام_کاظم_ع
#امام_کاظم_ع
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
شدروزوشب ذکرلبت خَلِّصنی یارب
ذکـر منـاجـات شبت خَلِّصنی یارب
ناله زدی درهرقنوت وسجده هایت
مابین هـر یک یاربت خَلِّصنی یارب
عمری به پشت درب های بسته بودی
ازظلم سندی بن شاهک خسته بودی
ورد لبت معصومه جان بودو رضاجان
از بس به فرزندان خود دلبسته بودی
ای قلب عالم سوخت آقـا جان برایت
تـو نـاله ها کـردی و نشنیدند صدایت
زنجیر از مظلومیت خـون گـریه میکرد
یاحضرت موسی بن جعفرجان فدایت
روزه بـودی خـون دل افـطار تو
لحظــه لحظـه داده انـد آزار تو
جز غُل و زنجیر ودلتنگی و زهـر
هیـچ کس آنجـا نگشته یـار تو
چشـم انتظاری گفت مـولایم بیاید
هــر دم رضـا می گفت آقـایم بیاید
تاخواستگار از بهرمعصومه می آمد
مـی گفت بگذارید کـه بـابـایم بیاید
ای میــوه ی قلب پیمــبر دردمندم
ذُریّـــه ی زهـــرا و حـیدر دردمندم
هجررخ صاحب زمان بیچاره ام کرد
یاحضرت موسی بن جعفردردمندم
تیره گشته روز و ماه و سال من
در قفس بشکسته پـر و بال من
غـــیر تــازیـانه و دشـنام خصم
کس نپرسیداست اینجاحال من
مـرا در بند هـم زنجیر کردند
و بـا زخـم زبان تحقیر کردند
زبس به مادرم دشنام دادند
مـرا ایـن نـانجیبان پیر کردند
پیغمبرازمظلومیت درپیچ وتاب است
قلب جهان شیعه ازداغت کباب است
فـــرزنــد زهـرا کـن دعـا مهدی بیـاید
باب الحوائج تودعایت مستجاب است
ای مـادر تو فـاطمه هم مادر ما
ای سایهٔ لطفت همیشه برسرما
تامهدی ازپرده ی غیبت به درآید
باب الحوائج، حفظ فرما رهبر ما
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها