نوحه حضرت مسلم ع #زنجیرزنی
یا حسین میا به کوفه،کوفه شهری بی فروغه
پر نیرنگ و خیانت،حرف آدماش دروغه
همه با نیزه و خنجر،تشنه ی یه جرعه خونن
پا نزار به شهر کینه،اینا یارت نمی مونن
همه شون اهل خیانت
در پی ظلم و جسارت
دزدن و تشنه ی غارت
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
هر چی آهنگره در شهر،این روزا سرش شلوغه
نقشه ها برات کشیدن،همه دعوت ها دروغه
همه بیعت ها شکسته،همه یارات و خریدن
واسه زرق و برق دنیا،سر مسلم و بریدن
توی شهری که وفا نیست
بین مردمش حیا نیست
کسی یاور شما نیست
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
بر سر دارالاماره،دل من به شور و شینه
همه دلتنگی و غصه م،واسه اربابم حسینه
تشنه لب آبی نخوردم،غرق خون و سر جدایم
گرچه کوفه جان سپردم،من شهید کربلایم
توی شهر بی وفایی
چی میشه اگه نیایی
ای غریب کربلایی
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
#هادی_همتی
#حضرت_مسلم_ع #زنجیرزنی
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️امان نامه به حضرت مسلم (ع)
در مورد پذیرش امان نامه به حضرت مسلم (ع) دو قول است:
یک بار ابن اشعث او را امان داد ولی مسلم (ع) در جوابش گفت: قول شما کوفیان را اعتماد نشاید و از منافقان بی دین وفا نمی آید. اما وقتی بر اثر جراحات فراوان ضعف و ناتوانی بر او غالب گردید به ناچار تن در داد.
دوم اینکه به روایت سید بن طاووس هر چند به او امان دادند قبول نکرد تا آنکه جراحات زیادی بر داشت و نامردی از عقب نیزه بر پشت او زد و او را به روی انداخت آن کافران هجوم آوردند و او را دستگیر کردند.
📚منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۶۵۶
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
▪️قدرت و شجاعت حضرت مسلم (ع)
نقل می کنند: مسلم (ع) مانند شیر بوده و چنان نیرویی داشت که دست مردی را می گرفت و او را به پشت بام پرت می کرد. تا اینکه بکر ابن حمران ملعون ضربتی بر روی مسلم زد و لب بالا و دندان او را افکند اما باز مسلم به هر طرف رو می کرد کسی در برابرش نمی ایستاد. وقتی دیدند حریف مسلم نمی شوند رفتند بالای بامها سنگ و چوب بر او می زدند. نی ها را آتش می زدند و بر سر مسلم می ریختند.
📚منبع
نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص ۱۴۵
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
▪️ وجه شباهت حضرت مسلم (ع) با امام حسين (ع)
وبَقِيَ وَحدَهُ وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ وهُم يَتَفَرَّقونَ عَنهُ يَمينا وشِمالاً
امام حسين عليه السلام از زخم هاى تن و سرش سنگين شده و تنها مانده بود، آنان را با شمشير مى زد و آنها، از چپ و راستِ او مىگريختند (۱)
فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ، أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ ...
امام حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد كم توان شده بود ايستاد. سنگى به پيشانى اش خورد و آن را شكست. سپس تير سه شاخه مسمومى آمد و بر قلبش نشست (۲)
وجَعَلَ يُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ و ضَعُفَ عَنِ القِتالِ، وتَكاثَروا عَلَيهِ فَجَعَلوا يَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ، فَقالَ مُسلِمٌ: وَيلَكُم! ما لَكُم تَرمونَني بِالحِجارَةِ كَما تُرمَى الكُفّارُ، وأنَا مِن أهلِ بَيتِ الأَنبِياءِ الأَبرارِ؟! وَيلَكُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله عليه و آله وذُرِّيَّتِهِ
مسلم بن عقيل به نبرد ادامه داد تا جراحت هاى سنگينى بر او وارد شد و از جنگيدن ناتوان شد. جمعيت بر او يورش بردند و با تير و سنگ بر او مىزدند. مسلم (ع) گفت: واى بر شما! آيا به سويم سنگ پرتاب مى كنيد (آن گونه كه به كفّار ، سنگ مى زنند) در حالى كه من از خانواده پيامبرانِ ابرارم؟ آيا حقّ پيامبر را در باره خاندانش پاس نمى داريد؟ (۳)
📚منبع
(۱) الإرشاد، شيخ مفيد، ج ٢، ص ١١۱
اعلام الورى، طبرسی، ج ١، ص ۴۶۸
روضة الواعظين، ابن فتال نيشابوری، ص ۲۰۸
(۲) مثير الأحزان، ابن نما حلی، ص ٧٣
(۳) الفتوح ابن اعثم كوفی، ج ۵، ص ۵۳
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
▪️حضرت امام حسين عليه السلام و نوازش از دختر حضرت مسلم عليه السلام
آورده اند كه حضرت مسلم عليه السلام را دختری صغيره بود كه او را بسيار دوست می داشت، ولی دائم بهانه پدر را می گرفت و اهل بيت او را تسلّی می دادند. آن گاه كه خبر شهادت مسلم عليه السلام را گفتند، امام حسين عليه السلام آن طفل را طلبيد و دست محبّت بر سر و روي او می كشيدند و با او ملاطفت می فرمودند.
آن طفل عرض كرد:
يابن رسول الله! با من ملاطفتی می فرمايی كه مناسب حال يتيمان است، مگر پدرم را شهيد كرده اند؟
حضرت طاقت و تحمل نياورده بی اختيار گريان شدند، سيلاب اشک از ديدگان شريفش فرو ريخت و فرمود: [دخترم!] غم مخور كه من به جای پدر تو می باشم، خواهرم به جای مادرت، دخترانم به جای خواهرت و فرزندانم به جای برادرت. آن طفل بی اختيار ناله آتشبار از سينه برآورده و اشک از ديدگانش ريخت.
از گريه آن طفل صدای گريه از مخدّرات سراپرده عصمت و پرده نشينان سرادق طهارت بلند شد و حاضران همه گريه نمودند.
📚منبع
المنتخب طريحی، فخرالدین طریحی نجفی، ج ۲، ص ۳۶۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
#حضرت_مسلم_ع
#محرم
بر عهد با من پشت کردند
یک عده بی وجدان ترین ها
خسته شدم دیگر خدایا
مثل علی از دست این ها
دائم شعور عالی ام را
تصدیق می کردند اما
اينجا ندارد اعتباری
احسنت ها و آفرین ها
هرچند که اهل نمازند
اما یکایک نیزه سازند
در کربلا باید بجنگی
تو آخرش هم با همین ها
آنجا که تنها می شوی تو
ماندم سلاح دستشان چیست
اينجا که مردم می گذارند
خنجر درون آستین ها
اینها برای محض شادی
همراه قاسم اکبرت را
با یاری شمشیرهاشان
پایین کشند از روی زین ها
حتی علی اصغرت هم
طاقت ندارد تا ببیند
ناموس تو چادر ندارد
در ازدحام این لعین ها
دق می کند بعد از تو خواهر
از این سفر آقا حذر کن
یا که برو از پیش زینب
تا انتهای ...
نقطه ... چین ... ها...
✍️#حسین_جعفری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمان:
حجم:
336.1K
#حضرت_مسلم_ع
#زمزمه
#شب_اول_محرم
🎙سبک:دامن کشان رفتی ...
✅#بند_اول
مسلم پریشونه ( نیا کوفه آقا ) ۳
جون علی برگرد ( به اشکای زهرا ) ۳
اینا اصلا رحمی تو دلاشون نیست
به غیر از شمشیر زیر عباشون نیست
حسین جانم حسین جانم
آسمونِ دل من( به رنگ غمه ) ۲
هرچی گریه میکنم ( برا تو کمه ) ۲
✅#بند_دوم
برگرد از این راهی ( که غیر از بلا نیست ) ۳
توی دل مردم ( حسین جان حیا نیست ) ۳
میدونم که حالم رو تو میفهمی
به حال زینب اینجا نشه رحمی
حسین جانم حسین جانم
نقشه ریختن یا حسین ( برای سرت ) ۲
اینجا خوب نیست به خدا ( واسه خواهرت ) ۲
✅#بند_سوم
دست من و بستن ( به یاد مدینه ) ۳
ای کاش کسی اینجا ( غمت رو نبینه ) ۳
رباب اینجا آقا بی پسر میشه
رقیه تو صحرا خونجگر میشه
حسین جانم حسین جانم
داره بارون میباره (چشای ترم ) ۲
آه که شرمنده شدم ( از اهل حرم ) ۲
✍#کربلایی_محمد_مبشری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه حضرت مسلم ع #زنجیرزنی
یا حسین میا به کوفه،کوفه شهری بی فروغه
پر نیرنگ و خیانت،حرف آدماش دروغه
همه با نیزه و خنجر،تشنه ی یه جرعه خونن
پا نزار به شهر کینه،اینا یارت نمی مونن
همه شون اهل خیانت
در پی ظلم و جسارت
دزدن و تشنه ی غارت
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
هر چی آهنگره در شهر،این روزا سرش شلوغه
نقشه ها برات کشیدن،همه دعوت ها دروغه
همه بیعت ها شکسته،همه یارات و خریدن
واسه زرق و برق دنیا،سر مسلم و بریدن
توی شهری که وفا نیست
بین مردمش حیا نیست
کسی یاور شما نیست
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
بر سر دارالاماره،دل من به شور و شینه
همه دلتنگی و غصه م،واسه اربابم حسینه
تشنه لب آبی نخوردم،غرق خون و سر جدایم
گرچه کوفه جان سپردم،من شهید کربلایم
توی شهر بی وفایی
چی میشه اگه نیایی
ای غریب کربلایی
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
#هادی_همتی
#حضرت_مسلم_ع #زنجیرزنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه حضرت مسلم ع #زنجیرزنی
یا حسین میا به کوفه،کوفه شهری بی فروغه
پر نیرنگ و خیانت،حرف آدماش دروغه
همه با نیزه و خنجر،تشنه ی یه جرعه خونن
پا نزار به شهر کینه،اینا یارت نمی مونن
همه شون اهل خیانت
در پی ظلم و جسارت
دزدن و تشنه ی غارت
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
هر چی آهنگره در شهر،این روزا سرش شلوغه
نقشه ها برات کشیدن،همه دعوت ها دروغه
همه بیعت ها شکسته،همه یارات و خریدن
واسه زرق و برق دنیا،سر مسلم و بریدن
توی شهری که وفا نیست
بین مردمش حیا نیست
کسی یاور شما نیست
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
بر سر دارالاماره،دل من به شور و شینه
همه دلتنگی و غصه م،واسه اربابم حسینه
تشنه لب آبی نخوردم،غرق خون و سر جدایم
گرچه کوفه جان سپردم،من شهید کربلایم
توی شهر بی وفایی
چی میشه اگه نیایی
ای غریب کربلایی
"یا حبیبی،یا حبیبی،یا حسین"
#هادی_همتی
#حضرت_مسلم_ع #زنجیرزنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها