eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
427 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگ فلسفه نهضت شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است حسین مظهر آزادگى و آزادى است خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین است همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست که درک آن سبب عزو جاه و تمکین است ز خاک مردم آزاده بوى خون آید نشان شیعه و آثار پیروى این است @yaemamzamanadrekni
هان که اسلام هست دین دقیق دین فطرت بوَد علی التحقیق کن تو تحقیق ای رفیق صدیق تا که این نکته را کنی تصدیق خاتمیّت لباس ارزنده ست بر تن مصطفی برازنده ست شد ز نجران از آن سه مرد فصیح به مدینه ز سوی قوم مسیح تا که باطل عیان شود ز صحیح هم بیایند آشکار و صریح که محمد رسول حق باشد یا که شرعش سزای دق باشد راهشان اول آن جناب نداد به سلام سه تن جواب نداد تشنگان را، ز علم آب نداد فیض‏‌شان آن چو آفتاب نداد درِ علم نبی بود چو علی رو نمودند زی علیِّ ولی گفت مولی امیر خیبرگیر بی‌گمان از شما بُوَد تقصیر چون شما راست جامه‌های حریر راندتان زان سبب رسول کبیر روز دیگر کتان به بر کردند درک فیض پیامبر کردند الغرض گفتگو فراوان شد کسب علم از رسول منّان شد شرح آیات نغز قرآن شد حق عیان از برای ایشان شد لیک چون سدِّشان ریاست بود امرشان بر مباهلت فرمود که مُجاب ار چه در سخن باشید جمله محکوم نزد من باشید باز هم عیسوی سُنَن باشید چون‌که در فکر خویشتن باشید چاره غیر از مباهلت نبوَد وندر این ره مسامحت نبوَد قوم، حاضر پی مباهله شد ترک هر قصه و مجادله شد با دعا نیز دفع غائله شد شبی اندر میانه فاصله شد گفت یک تن بدان دو همره خویش که مرا سخت باشدی تشویش صبح فردا عیان معامله‌اش شود ازصورت مباهله‌اش گر ببینید غیر عائله‌اش نیست کس در قفای قافله‌اش هان بدانید گر کند نفرین یک مسیحی نمانَدی به زمین روز دیگر رسول والا بود در قفایش علیِّ اعلا بود هم دو سبطین بود و زهرا بود کار، مشکل به قوم ترسا بود هر سه ترک مباهلت گفتند جِزیه را با رضا پذیرفتند گفت حارث به سید و عاقب مرگ خود را کجا شوم طالب بین به طفلانِ چون مهِ ثاقب خاصه کوچکترش که بس جاذب در کتاب جدید و عهدعتیق کرده‌ام من ز وصف او تحقیق نام تورات او که شبِّیرست او حسین ست و مظهر خیرست کهکشان عزم و آسمان سیرست سر او میهمان در دیرست وای اگر گیسوانْش باز کند به دعا دست‌ها دراز کند گیسوانی که لاله‌گون باشد چون به دریای خون نگون باشد خون او ارزشش فزون باشد ز آن بهایش ز حد برون باشد عیسی از آن به غسل تعمیدست زانکه آب درخت توحیدست "خوشدلا!" این حسین ریحانه هست شمع و جهان چو پروانه یار هر آشنا و بیگانه نه همین قبله‌گاه فرزانه بلکه دیوانگان عالم نیز عشق ورزند با حسین عزیز .