eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
. غرور ملی یعنی غیرت و مردی هر ایرانی شهید راه دین، سلیمانی بیعت با پیر خراسانی غرور ملی یعنی همه جهان سنگر تو باشه خامنه‌ای رهبر تو باشه اطاعتش زیور تو باشه غرور ملی یعنی تنفر از رذالت دشمن بسوزونی باآهت اهریمن با خون تو وطن بشه گلشن غرور ملی یعنی شعور و معرفت برای دین کام تو با مهر علی شیرین دین بشه با شهادتت تضمین غرور ملی یعنی آمریکا زیر پای تو باشه نابودیش دعای تو باشه با رهبری بقای تو باشه غرور ملی یعنی داشته باشی غیرت ایرانی بدونی که تو از دلیرانی تو هم بشی سردار سلیمانی غرور ملی یعنی بایستی پای دین چنان آهن به همره مردم این میهن توهم بیای ۲۲ بهمن غرور ملی یعنی همیشه با کرم بمونی تو مدافع حرم بمونی تو کنار رهبرم بمونی تو غرور ملی یعنی در راه دین بمونی پابرجا کمک بگیر از حیدر و زهرا باشی تو تحت امر این آقا غرور ملی یعنی یاد علی و فاطمه باشی تو نور دیده ی همه باشی یاوردین بی واهمه باشی مغرور ملی یعنی برای مردمت امید باشی برای کشورت شهید باشی به نزد زهرا روسپید باشی غرور ملی یعنی در راه دین و امت و رهبر به عشق حیدر بزنی ساغر اسلام‌ناب بشه جهان گستر غرور ملی یعنی کوه شهامت باشی با احساس بمونی تو، توراه خیر الناس ولایتی بشی چنان عباس غرور ملی یعنی راه و نشان تو بشه رهبر روح و روان تو بشه رهبر ورد زبان تو بشه رهبر غرور ملی یعنی در راه دین سرمدی باشی دور از معایب و بدی باشی همیشه تو محمدی باشی غرور ملی یعنی مرهم زخم دیگران باشیم با یکدیگر هم مهربان باشیم در بین عالم جاودان باشیم غرور ملی یعنی ما با وظیفه آشنا باشیم یادامام وشهداباشیم ایرانیان خودکفا باشیم @eetazeinab
. 📄 شعر اجرا شده در یوم الله ۲۲ بهمن ماه ۱۳۹۸ 📣 با نوای حاج شد چهل روز و باز دلتنگیم داغمان تازه مانده است هنوز یاد لبخندی آسمانی تو زده آتش به جانمان هر روز ای جهان پهلوان! عزیز وطن! یار دین! پاسدار آزادی! چقدر خالی است فرمانده! جای تو در بهار آزادی دیشب الله اکبر مردم گرم و کوبنده در خروش آمد گویی از حنجر همه ناگاه صوت تکبیر تو به گوش آمد با نوایت شنیدنی شده است نغمه عاشقانه دل ما دلنشینی و آبرو داده ست قاب عکست به خانه دل ما ابروانت صلابت شمشیر چشمهایت تلاوت باران در دلت آتشی قدیمی بود داغِ جاماندن از صف یاران گرم رزمی بدون مرز شدی در سپاهی پر از گل پرپر دور کردید مرد و مردانه سایه جنگ را از این کشور نه فقط ما که یک جهان مانده ست تا ابد زیر دین تو ، سردار! صبح تاریخ را رقم زده است نغمه یا حسین تو، سردار! تو همیشه شهید بودی و حال زنده تر از همیشه با مایی با همین دستهای غرقه به خون تو علمدار فتح فردایی اربااربا شدی به راه علی تا در این جبهه باز جمع شویم موج در موج در صف پیکار چون صفوف نماز جمع شویم اربااربا شدی که پیش ستم لحظه ای سر فرو نیاندازیم این صدای رسای غیرت توست: اهل سازش شویم می بازیم زنده از خون تو شده بغداد زنده از خون تو شده صنعا اینک این حنجر بریده توست گرم فریاد مرگ آمریکا خون سرخت حریف می‌طلبد مانده از هیبتت جهان مبهوت دشمنت چاره ای نخواهد داشت بعد از این جز سفارش تابوت قسمت دشمنان چه خواهد بود؟ ننگ و عجز و هراس و حسرت و بیم «ضربه های ملایم مغزی»! مرگ های مداوم خوش خیم! ما نگیریم یک نفس آرام تا نگیریم انتقامت را سحری هم به مسجدالاقصی می‌رسانیم ما سلامت را حاج قاسم! قیامتی کردی ای خوشا پر کشیدنی اینسان بال و پر سوخته! خداحافظ تو به زهرا سلام ما برسان تو به زهرا بگو که ما هستیم دوره غربت ولایت نیست تو دعا کن که ما شهید شویم عشق را غیر از این نهایت نیست زنده ماندیم ما، به اسم شهید رسم ما در جهان، ستم‌سوزی ست تازه آغاز گام دوم ماست تازه‌ این ابتدای پیروزی ست جز همین پایداری و همت راه حلی در این معادله نیست ما سپاه رهایی قدسیم این شرف، قابل معامله نیست می رود سردی زمستان ها می رسد نوبهار همعهدی هرچه داریم نذر آمدنت السلام علیک یا مهدی شاعر : محمدمهدی سیار .
راه امام و رهبری.mp3
زمان: حجم: 972.6K
زمزمه ی انقلابی مخصوص اجرا در مناسبت های انقلاب و ایام الله ها با لطف زهرا، با عشق حیدر ما با امامیم تا روز آخر راهِ امام و رهبری از هم جدا نیست وَ مقصد این رَه به جز کرببلا نیست مولا حسین جان مولا حسین جان مولا حسین مولا حسین مولا حسین جان... عشق خمینی در سینه ی ماست این افتخارِ دیرینه ی ماست ما با شهادت پاسدارِ انقلابیم فداییِ بُنیانگذار انقلابیم مولا حسین جان مولا حسین جان مولا حسین مولا حسین مولا حسین جان... با دشمن دین سازش نداریم از غربتِ قدس، دل بی قراریم در لشکر حزب الّهیم و غرق شوریم با یا حسین، ما منتظر های ظهوریم مولا حسین جان مولا حسین جان مولا حسین مولا حسین مولا حسین جان... ✅شعر و سبک حاج امیر عباسی.
حاج محمود کریمیenc_17070877520778551792826.mp3
زمان: حجم: 3.85M
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان
شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان

شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان

مناجاتت دو چندان شد پس از هر سجده ات رفتی
صدای جذبه قرآن از این زندان به آن زندان

به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد
دعای بارش باران از این زندان به آن زندان

عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان از این زندان به آن زندان

تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان ...

سر افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان از این زندان به آن زندان

به دست سندی بن شاهک ملعون زمین خوردی
بمیرم با تنی لرزان از این زندان به آن زندان

سکوت و کظم غیظت زهر دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان از این زندان به آن زندان

به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی
فدایت ایها العطشان از این زندان به آن زندان
.
محمدرضا بذریenc_17070878197348101269351.mp3
زمان: حجم: 7.85M
تقدیر گریه میکنه
وقتی دور گردنم زنجیر گریه میکنه
میکشه زخم تن من تیر گریه میکنه
در و دیوار برا این پیر گریه میکنه

دل سنگو آب میکنه
وقتی زندانبانم ظرفو پر از شراب میکنه
ناسزا به مادرم میگه
همه عالمو روی سر من خراب میکنه

دل سنگو آب میکنه
وقتی توهین به بابام ابوتراب میکنه
دشمن بنی هاشمه
به جای همه با من تسویه حساب میکنه

سرم افتاده روی این خاک نمور پیکرم افتاده
درد پهلوم یاد مادرم افتاده
چقدر اشک ز چشم ترم افتاده

وای مادر مادر مادر ...
.
هوای شهر پر از گریۀ درختان بود و قلب باغ ترک‌خورده و پریشان بود تمام پنجره‌ها بسته بود و با حیرت سکوت یخ‌زده‌ای سنگفرش تهران بود و مرگ پرسه‌زنان بین کوچه‌ها می‌گشت میان جاری خون رد پای شیطان بود کشید روسری از غنچه‌ها و گل‌ها، باد زمانه زخمی گستاخی رضا خان بود در آسمان نه ستاره، نه ماه، نه خورشید زمین وجب به وجب پایمال طوفان بود زمان زمان قیامت، زمین به خود لرزان و روزهای پر از التهاب ایران بود یخ سکوت شکست و طنین حنجره‌ها میان مشت گره خوردۀ جوانان بود دوباره سایۀ خورشید بر زمین افتاد و دست بیعت مردم به سوی ایوان بود فرار کرد شب از آسمان و این صبحِ طلوع مزرعۀ آفتابگردان بود شاعر: