eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام ************* نگرانم برای عاقبتم دلهره دارم از گذشتِ زمان حالِ دنیا وخیم شد بی تو العجل ای نجات بخشِ جهان دلِ من شور می زند مولا نکند راه را خطا بروم خسته ام خسته از دو راهی ها به خدا مانده ام کجا بروم مانده ام بین رفتن و ماندن مانده ام بین عشق و نفرت ها دل بریدم از این جهانی که شده دلخونِ قتل و غارت ها نگرانم در این جهانِ شلوغ به کسی غیر تو دهم دل را غرقِ تاریکی ام خدا نکند گم کنم راهِ حق و باطل را تپشِ قلب دارم از دوری شده دنیا بدون تو قفسم زنده ماندن چه ارزشی دارد گر به فیضِ وصالِ تو نرسم ؟! لطفِ خود را جدا مکن از من فتنه ها را که خوب می بینی تو امامِ منی ، اجازه مده بروم روی موجِ بی دینی از جفای زمانه می ترسم در بلاها خودت کنارم باش اختیار مرا به دست بگیر همه جا صاحب اختیارم باش بیم دارم مرا بسوزاند آتشِ فتنه ای که شعله ور است مهر تو مستدام بر سر من به خدا بی تو خاک من به سر است بغلم کن امامِ حاضرِ من سخت محتاجِ توست آغوشم یاری ام کن که مثلِ کوفی ها دینِ خود را به سکّه نفروشم تو به من مهربان ترین پدری پس به تو می رسد حضانت من ای پدر از تو عذر می خواهم چه کشیدی تو با دیانتِ من ای پدر جان مرا حلالم کن که شدم علّتِ غم و دردت بارها آمدی به خانه ی من کرده ام بارها تو را طردت بارها اشکِ تو در آمده است با جفا کاریِ منِ نامرد در خانه به روی تو بستم که شدی این چنین بیابان گرد ای عزیز خدا بیا برگرد زندگی بی تو واقعا سخت است گرچه فرزندِ ناسپاسِ توام تو که باشی خیالِ من تخت است بی تو دلگیرتر ز پاییزم با تو مسرور تر ز فصلِ بهار عمر دنیا تباه شد بی تو رفته از قلبِ شیعه صبر و قرار تو دعا کن برای من جانا تا که در راهِ عشق جان بدهم مثل اصحاب با وفای حسین مرد و مردانه امتحان بدهم تو دعا کن که تا ابد گویم حق فقط با علی و آلِ علیست هیچ خیری در این جهانِ شرور بهتر از عاقبت به خیری نیست *** .
گریه کردن بر تو دل را خالی از غم می کند این سیاهی ها جهان را سبز و خرّم می کند قطره ی اشکی که در بزم عزایت ریختم کارها روز قیامت با جهنّم می کند چای ریز روضه ات می گفت با چشمان خیس چایِ اینجا را خودِ خیر النسا دم می کند هر که آمد روضه قطعاً انتخاب فاطمه است رفت و آمدهای ما را او منظّم می کند سربلندیِ جهان را می کند از آنِ خود در مسیرِ عشقِ تو هر کس که قد خم می کند باز آمد اربعین و غبطه خوردم یا حسین بر کسی که کوله بارش را فراهم می کند اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا این قدم ها از غم صاحب زمان(عج) کم می کند
. السلام علیک یا اباصالح المهدی ****************** ادعای عشق دارم گرچه عاشق نیستم صادقانه می نویسم با تو صادق نیستم شیعه می خوانم خودم را و نمی دانم چرا در مسیر بندگی با تو موافق نیستم؟! یوسفم گم گشته اما استراحت می کنم ! بیت الاحزانی ندارم ، گرمِ هق هق نیستم می کنم اقرار آری با تو بد تا کرده ام هر چه باشم اهلِ کتمانِ حقایق نیستم ارتباطم با تو بهتر بود فصلِ کودکی ای دریغا ، من چرا مانندِ سابق نیستم ؟ ظاهراً یارِ تو هستم ، باطناً عار توام با وجودِ این دو رنگی ها منافق نیستم بی قراری می کنم اما نه از هجران تو بنده ام آری ولی در بندِ خالق نیستم از دعای خویش محرومم نکردی هیچ وقت لایقم دانسته ای با اینکه لایق نیستم ******************** .
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین آن خداوندی که عالم را منظم ساخته نوکرِ کویِ تو را آقای عالم ساخته بنده ای را که خدایش دوستش دارد حسین در دلش والله از جنسِ غمت ، غم ساخته کشته ی اشکی و خالق هم میانِ خیرها گریه کردن در عزایت را مقدّم ساخته بس که آرامش دهد ذکر تو بر افلاکیان دستِ حق در عرش با نامِ تو پرچم ساخته نیستم دنبالِ جنت ، با تو من در جنّتم روضه های تو بهشتم را فراهم ساخته فخرِ من این است محتاجِ غذای روضه ام سفره ام را نذریِ ماهِ محرّم ساخته هر که اهلِ روضه رفتن نیست ای آقای من روزگارش را به دستِ خود جهنّم ساخته هر چه می خواهد بشر ، در دستِ تو باشد حسین پس خسارت دیده آن نوکر که با کم ساخته پر شده دور و بر تو از رسول ترک ها سفره ی عشقِ شما بسیار آدم ساخته تا که دستم را بگیری با بلاها ساختی دستِ تو با ساربان و زخمِ خاتم ساخته روی نی هم خلقِ عالم را هدایت کرده ای نایِ حلقومِ تو از آیاتِ حق ، دم ساخته هر که گریانِ تو باشد مَحرَمِ اسرارِ توست شکرِ حق ما را خدا بهرِ تو مَحرم ساخته
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها ( ایام اسارت آل الله ) - قالب چهارپاره کرده ای سرفرازمان ای سر مرحبا ای سرِ برادرِ من ای سرِ سربلندِ بر نیزه سایه ات مستدام بر سرِ من تا شود پای راه رفتنِ تو نیزه از محضرت اجازه گرفت تا شکوفا شدی چو گل بر نی آسمان رنگ و بوی تازه گرفت شانه زد باد، گیسوانت را بوسه ها چید از رخت خورشید ماهِ شَیبُ الخضیبِ غرقِ به خون ماه با دیدن تو آه کشید نی به نایِ گلوت بسته دخیل چون گدایی که حاجتی دارد شاهِ من روی نیزه هم شاه است همه جا، جاه و عزّتی دارد آمدی همرهم که از بالا شاهدِ انقلابِ من باشی از بدن گشته ای جدا که چنین پاسدارِ حجابِ من باشی غیرتُ اللهی و چهل منزل بوده ای پاسبانِ محملِ من بارِ غم را کشیده ام امّا کم نشد از حجابِ کاملِ من خونت افتاد قطره قطره به خاک تا نیفتد به خاک معجر من مرد میدان شدم اگرچه زنم وَ همین چادر است سنگرِ من سپرم عفّت است و حجب و حیا سنگرم را کسی نمی گیرد به سیاهیِ چادرم سوگند زن بدونِ حجاب می میرد به تو سوگند ای سر زخمی و به خونت که روی خاک چکید گله دارد دلم از آن زن که پا گذارد به روی خونِ شهید
غزلی تقدیم به کریمه ی اهل بیت علیهم السلام حضرت معصومه سلام الله علیها ******* ذکر یا معصومه در دلها قیامت می کند نام زیبایت دهان را پر حلاوت می کند خواهرشمس الشموسی،زین سبب خورشید هم نزد بیت النور تو عرض ارادت می کند اینکه نامت هست مثل نام مادر فاطمه از شباهت های تو با او روایت می کند می کنم احساس ، جنت در حوالی خودت گوشه ای در صحن آیینه اقامت می کند هر سه شنبه ابتدای رفتنش تا جمکران مهدی صاحب زمان اینجا عبادت می کند حضرت جبریل آقای ملائک صبح و شام می رسد اینجا به زوار تو خدمت می کند قم حریم اهل بیت است و در اینجا زائرت چارده معصوم را یک جا زیارت می کند هر که دلتنگ مزار مادرت زهرا شود می رسد پیش تو احساس رضایت می کند مثل بهجت ها و مثل مرعشی ها می شود حرمت کوی تو را هر کس رعایت می کند بس که می بارد کرم از این در و دیوارها اهل قم را این حرم اهل کرامت می کند نقطه ی آغاز جمهوری اسلامی تویی حوزه ی قم کل دنیا را هدایت می کند تا تو را داریم و تا شاه خراسان پیش ماست کشور ما در بلاها استقامت می کند *********** .
تقدیم به حضرت موسی مبرقع فرزند بلافصل امام جواد علیهما السلام ای دلرباترین قمرِ حضرتِ جواد آقای جود ، جلوه گرِ حضرتِ جواد باشد به سوی تو نظرِ حضرتِ جواد موسای شهرِ قم ، پسرِ حضرتِ جواد آن مه  که دل بَرَد زِ همه دلبران تویی خورشیدِ آسمانِ چِهِل اختران تویی همچون پدر جوادی و چون او یگانه ای در  این  کویرِ  قم  گُهَرِ  جاودانه ای روشن ترین ستاره ی این آستانه ای تو نورِ قلب و دیده ی مامت سمانه ای ابنُ الجواد ، آبروی وادیِ قمی همچون برادری، به خدا هادیِ قمی تو  آمدی  و  فیضِ  فراوان به قم رسید سرچشمه ی سخاوت و احسان به قم رسید فیضِ حضورت از دلِ کاشان به قم رسید موسی نه!، بلکه یوسفِ کنعان به قم رسید با طلعتِ تو روشنیِ قم زیاد شد تو آمدی و حضرتِ معصومه شاد شد مانندِ عمه ات شده صحنت نشانِ قم روشن شده به نورِ رخت آسمانِ قم نامِ تو گل نموده به روی زبانِ قم دارالشفای دسته ی چِل اخترانِ قم این خاک با قدومِ تو بوی رضا گرفت هر کس که گشت سائلِ کویت بها گرفت قربانِ این شکوه و جلال و وقارِ تو ریزد هماره نورِ خدا از مزارِ تو خورشیدِ آسمان شده دل بی قرارِ تو وقتی چهل ستاره نشسته کنارِ تو اینجا که نورِ حق زِ نگاهش مشعشع است صحن و سرای حضرتِ موسی مبرقع است آرام  می شود  دل  ما در پناهِ تو ما را بس است در دو جهان یک نگاهِ تو جان و دلم فدای رخِ همچو ماهِ تو عطرِ جواد می وزد از بارگاهِ تو انفاسِ پاک تو سببِ شور و شینِ ماست صحن و سرای تو حرمِ کاظمینِ ماست
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین دل من با غمِ عشقت شده درگیر، حسین داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر، حسین مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر، حسین یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر عجبا، یک نگه و این همه تاثیر، حسین رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر، حسین قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید سجده کردند به تو نیزه و شمشیر، حسین وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر، حسین آمد و دید که قرآن به زمین افتاده سوره فجر چگونه شده تفسیر، حسین! خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند؟ زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین دل من با غمِ عشقت شده درگیر، حسین داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر، حسین مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر، حسین یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر عجبا، یک نگه و این همه تاثیر، حسین رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر، حسین قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید سجده کردند به تو نیزه و شمشیر، حسین وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر، حسین آمد و دید که قرآن به زمین افتاده سوره فجر چگونه شده تفسیر، حسین! خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند؟ زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین