.
#زمینه #شور_احساسی
#شب_جمعه #امام_حسین
#ای_معدن_جودو_سخاوت
بند1⃣
ای معدن جود و سخاوت
ای چراغ راه هدایت
هرکسی که باشه غلامت
میشه سعادتش ضمانت
.....
مهر تو از ازل تو قلب من زد جوونه
نوکریت آقاجون شد منصب این دیوونه
تو سلطانی و من نوکره حلقه به گوشم
سرم رو بِبُر با تیغ اَبروت از رو دوشم
یا حسین یاحسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
بند2⃣
نوکریه تو افتخاره
مثه یه مهره اعتباره
کاش غلامت آقا زمانِ
مرگش سر رو پاهات بذاره
.....
عاقبت بخیره کسیکه عبد تو آقاس
ضامن تموم نوکراتم بی بی زهراس
بیا ای أمیرم به هنگام احتضارم
نکن دیر که آقا من اونجا چشم انتظارم
یا حسین یاحسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
بند3⃣
قدمتو بگذار رو چشمام
به روی چِشِ خیس و دریام
لحظه ی تاریکیِّ قبرم
خیلی پریشونمو تنهام
تو بغل بگیر این غلام بَدِ روسیاتو
آروم کن با لبخند پریشونی گداتو
نداره به جز تو پناهی دیگه غلامت
کمک کن بلند شم تو قبرم به احترامت
یا حسین یا حسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سیدمرتضی_پیرانیان
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#زمینه_شور
#شهادت_امام_جعفر_صادق(ع)
#شهر_مدینه
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
دلت غمینه
بگو چه خبر ای مدینه
بگو از غمو بغض سینه
شهر مدینه
چقد واسه تو آشناس، این صحنه و دقایق
میسوزه در خونه ی، بیت امام صادق
چقد واسه تو آشناس، دود و درِ شکسته
چقد واسه تو آشناس، امامو دست بسته
بگو با من از چِشِ تار
بگو ز غمای بسیار
دیدی درو افتادی تو
به یاد خون رو دیوار
وآااااای أمون أمون از غریبی....
🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅
بند2⃣
شهر مدینه
توی دل تو شور و غوغاس
افتادی به یاد گل یاس
شهر مدینه
نرفته از خاطر تو، هنوزم که هنوزه
بی اختیار میگی با غم، زهرا داره میسوزه
یادِ تو آوُردَن بازم، یه پهلوی شکسته
یک گل یاس که پشت در، به جوی خون نشسته
مدینه چیا کشیدی
خسته شدی و بریدی
خون شده دلت آخه تو
پهلوی دریده دیدی
وآااااای أمون أمون از غریبی...
🔅🔅🔅🔆🔆🔅🔅
بند3⃣
شهر مدینه
بگو با من از دست بسته
بگو با من از مرد خسته
شهر مدینه
میدونم ازین جماعت، چقد شده دلت خون
دیدی دوباره یه حیدر، با دست بسته حیرون
هی میکشیدن إمامو، تو کوچه و خیابون
دوباره دیدی علی رو، اسیره و پریشون
ادامه داره همیشه
چرا تموم نمیشه
چرا همیشه خبر از
أسیریه و آتیشه
وآااااای أمون أمون از غریبی....
💠💠💠💠💠💠
🔅🔅🔆🔆🔅🔅
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#سیدمرتضی_پیرانیان. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
تَصَوُّرِش رو کن فقط،که مادرت مریضه وُ میون بستره
پهلو به پهلو میشه از، شدّت دردی که داره، خسته وُ مُضطَره
با هر نفس،تیر میکشه سینه
باهر نفس،مرگش رو میبینه
اما واسه، قوَّتِ قلب تو
با زحمتم، که شده میشینه
مثلِ یه شمعِ،کم نور داره،هِی آب میشه
،با سوزش زخم،درگیره شبها،بی خواب میشه
(مادر مادر...)
[بند دوم]
تَصَوُّرش رو کن فقط،اون زخمی که میگم بهت،جای میخ دره
یه جوری هل داده باشن،دَرو که جای زخم ازون، میخم عميق تره
با هر نفس،خون میزنه بیرون
داره میره، از تن خسته ش جون
واسه ی این،که نیبینن بقیه
میریزه اشک،نیمه ی شب پنهون
مثل یه شمعِ،بی جون داره،خاموش میشه
بیداره اما، از دردِ پهلو،بیهوش میشه
(مادر مادر...)
[بند سوم]
تَصَوُّرِش رو کُن فقط،اون مادری که من میگم، زهرای اطهره
دختر پیغمبره وُ،شفیعه ی محشره وُ، ناموس حیدره
سخته واسه،یکی مث حیدر
ناموسشو،ببینه رو بستر
أشکِ علی،وقتی که میباره
میشه شنید،ناله ی میخ دَر
روییده لاله،رو پهلوی،رویای حیدر
داره میره از،دستش تمومِ،دنیای حیدر
(مادر مادر...)
به قلم:
#سیدمرتضی_پیرانیان✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها