eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
338 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
(علیه السلام) با صدای جناب آقای : تسلیت ای حجّتِ ثانی عشر یابن الحسن آجرکَ الله یا صاحب الزمان تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهرِ تو، داغ پدر یابن الحسن ( بمیرم برات یا صاحب الزمان ، پنج سال بیشتر نداشتید آقا ، داغ بابا رو به دلتون گذاشتند ) قلب بابت از شرارِ زهرِ دشمن ، آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر ، یابن الحسن ( از همینجا یک کاروان دل بریم ، خانه امام عسکری ) طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر ، یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر ، دیدم امام عسکری در بستر بیماری ، فرمود : برید پسرم مهدی رو خبر کنید ، بگید پسرم بیاد ، میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم ، یه آقازاده ی خوش سیمایی ، صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه ، مشغول عبادت خداست ... الهی ، یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه ؟ عرضه داشتم آقا جان ، حال امام عسکری منقلبه ، میگه تا بر پدر وارد شد ، نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد ، صدا زد : یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ إسْقِنِی الْمَاءَ پسرم مهدی جان ، جرعه آبی برام بیار بابا « فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی » من دیگه رفتنیم بابا ، دیگه بعد از من یتیم میشی بابا ، دیگه بعد از من غریب میشی بابا ، پسرم ، بعد از من سر به بیابون ها میزاری ، همه تنهات میگذارند ، خدا ميدونه ، خیلی سخته برا فرزندی ببینه ، جلو چشمانش بابا داره جان میده ، نتونه کاری کنه ، اما هر طوری بود لحظات آخر ، حضرت با دستان مبارک ، به پدر آب دادند ، نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند ، عرضه بداریم یا صاحب الزمان ، خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید ، پدر رو سیراب کردید ، پدرت لحظه های آخر عمر، آب از دست پاکتان نوشید ، اما یا صاحب الزمان ، میخوام بگم ، دم آخر پسر نداشت حسین ، آی کربلایی ها ، آماده ای بگم یا نه ؟ دم آخر پسر نداشت حسین ، تشنگی از گلویش می جوشید ، مردم ، من از شما سوال میکنم ، لحظات آخر ، پسران ابی عبدالله کجا بودند ؟ عزیزان ابی عبدالله کجا بودند ؟ سر بابا رو در آغوش بگیرند ؟ یک طرف علی اکبر ، با بدن قطعه قطعه ، روی زمین کربلا ، یک طرف دیگه هم امام سجاد ، از شدت بیماری ، با صورت به زمین افتاده ،نميتونه از جاش بلند شه ، لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله ، دید کسی نمیاد کنارش ، یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا ، یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه : « وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ » شمر روی سینه حسین ، خنجر برهنه کرده ، تسلای دل امام زمان ، ناله بزن یاحسین ... مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود تنها سلاح خواهرش " امّن يجيب " بود ... صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مظلوم یااباعَبْدِ اللَّهِ.