1.32M
⚘گمنام⚘:
❀﷽❀
#غزل_مرثیه
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
در غـمِ خورشیــدِ پشتِ ابر ، باران می گریست
ماهتاب ، از این هــلالِ رو به پایان می گریست
در سیَه چالی که دیگر، روز و شب فرقی نداشت
از فــراقِ رویِ او ،خورشیــد تابان می گریست
کُـنــجِ زنــدان بود ،امّا غــرقِ طوفـــانِ بلا
بود موسی در دلِ امواج و طوفان می گریست
در مناجاتش نوایِ درد می آمــــد به گـــوش
در نمـازش تک تکِ آیات قـــرآن می گریست
هر رکوع وسجده اش از بس که سنگین می گذشت
از خجالت،حلقهٔ زنجیــرِ بی جان می گریست
جایِ زندانبــان ِبی شــرم ، از سرِ شـرمنــدگی
بر چنین احوال، حتی چشم زندان می گریست
روزه داری که میـــانِ سفــرهٔ افـــطارِ او
ناله می زد تازیانه ، سفره ، بی نان می گریست
روزهای واپسـیـن، رنگ دعــایش فــرق داشت
یاد مادر بود و در سوگش فراوان می گریست
ذکر "یارَب نَجِّنــی مِنْ سِجْنِ هارونُ الرَّشید"
زیرِ لب می خواند و با حالی پریشان می گریست
روز وشـب در انتـظار دیدن معصــومه بود
از غمِ دلتنــگیِ شــاه خراسـان می گریست
با زبــان روزه ، یاد کــربلا بــود ، از عطـــش
روضه می خواند و به یادِ شاه عطشان می گریست
شکر ، دیگر ، دختــرش جـان دادن او را ندید
گرچه باحسرت ،چنان ابر بهاران می گریست
کــربلا،امّا ســرِ خورشیـــد را بـر نِـیْ زدنــد
پای نیــزه دختـری با آه سوزان می گریست
در ردیف از بس نوشتم گریه را بغضم شکست
"کیمیا"هم در غزل با اشک پنهان، می گریست
اجرا : مداح اهل بیت ع
#کربلایی_جناب_جاودان🎤
🥀🥀🥀
#کانال_نوحه_یازینب_س
#یاباب_الحوائج_یاموسی_بن_جعفر💔😭
❀﷽❀
#غزل_مرثیه
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─━⊰••❃❀❃••⊱━─
در غـمِ خورشیــدِ پشتِ ابر ، باران می گریست
ماهتاب ، از این هــلالِ رو به پایان می گریست
در سیَه چالی که دیگر ، روز و شب فرقی نداشت
از فــراقِ رویِ او ،خورشیــد تابان می گریست
کُـنــجِ زنــدان بود ، امّا غــرقِ طوفـــانِ بلا
بود موسی در دلِ امواج و طوفان می گریست
در مناجاتش نوایِ درد می آمــــد به گـــوش
در نمـازش تک تکِ آیات قـــرآن می گریست
هر رکوع و سجده اش از بس که سنگین می گذشت
از خجالت ، حلقهٔ زنجیــرِ بی جان می گریست
جایِ زندانبــان ِ بی شــرم ، از سرِ شـرمنــدگی
بر چنین احوال ، حتی چشم زندان می گریست
روزه داری که میـــانِ سفــرهٔ افـــطارِ او
ناله می زد تازیانه ، سفره ، بی نان می گریست
روزهای واپسـیـن ، رنگ دعــایش فــرق داشت
یاد مادر بود و در سوگش فراوان می گریست
ذکر "یارَب نَجِّنــی مِنْ سِجْنِ هارونُ الرَّشید"
زیرِ لب می خواند و با حالی پریشان می گریست
روز وشـب در انتـظار دیدن معصــومه بود
از غمِ دلتنــگیِ شــاه خراسـان می گریست
با زبــان روزه ، یاد کــربلا بــود ، از عطـــش
روضه می خواند و به یادِ شاه عطشان می گریست
شکر ، دیگر ، دختــرش جـان دادن او را ندید
گرچه با حسرت ، چنان ابر بهاران می گریست
کــربلا ، امّا ســرِ خورشیـــد را بـر نِـیْ زدنــد
پای نیــزه دختـری با آه سوزان می گریست
در ردیف از بس نوشتم گریه را بغضم شکست
"کیمیا" هم در غزل با اشک پنهان ، می گریست
─━⊰••❃❀❃••⊱━─
رقیه سعیدی(کیمیا) #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❀﷽❀
#زمزمه_نوحه
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :سلام آقا که الان روبه روتونم...
─━⊰••❃❀❃••⊱━─
سلام آقای مظلــومان ، ســلام ای مــاه نورانی
سلام ای صبر بی پایان ،سلام ای بغض پنهانی
گل زهــرا(۲)
سلام ای خستـه از غربت ، گرفتارِ غم و محنت
مگر جُرم و گناهت چیست ، اسیرکنج زندانی؟
غریب آقا(۲)
میان آن غُـــل و زنجیر در آن خلوتگه تاریــک
نداری دلخوشی غیر از مناجاتی که می خوانی
غریب آقا(۲)
مناجات شب و روزت ، شده رفتن از این دنیا
خـداوندا خلاصـــم کن از این زندان ظلــمانی
غریب آقا(۲)
تنت زخمی ، رُخَت نیلی به یاد مادرت زهـــرا
دل پرغصه ای داری،برایش روضه می خوانی
گل زهــــرا(۲)
به یاد کوفه تاشامات ، نگاهت مانده بر رنجیر
برای حضـرت سجاد ، پریشــان حال و گریانی
غریب آقا(۲)
گره بستم دل خود را به سمت قبلــهٔ حاجات
نظـر بر حـال زارم کن که بر دردم تو درمانی
غریب آقا(۲)
میان ضربه خوردن هابه دست سِندی ملعون
عــزادارِ تنِ بی سر ، به زیر سُــمّ اسبــانی
حسین جانم(۲)
─━⊰••❃❀❃••⊱━─
✍رقیه سعیدی (کیمیا) #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❀﷽❀
#سینه_زنی
#شهادت_امام_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :سلامٌ عَلیٰ ساکن کربلا...
─━⊰••❃••━••❃••⊱━─
(ســـلامٌ عَلـیٰ ســـاکن کاظمیـــن
به موسی بن جعفر،شه عالَمِیْن)(۲)
به خورشیــد مظلوم پنهان سلام
به دلخســــتهٔ کنــج زندان سلام
بــر آن هفتــمین مـــاه بـُرج وِلا
به شمـــس فروزان عــرش خدا
(ســـلامٌ عَلـیٰ ســـاکن کاظمیـــن
به موسی بن جعفر،شه عالمین)(۲)
ســلامی بر آن روح وارســته ات
ســلامی به بــال و پرِ بستــه ات
ســلامی بــه صـــبر دل پــاک تو
بر آن غــربت قلب صــد چاک تو
(ســـلامٌ عَلـیٰ ســـاکن کاظمیـــن
به موسی بن جعفر،شه عالمین)(۲)
چه ها بر سرت کنج زندان رسید
غـریبـــانه عمــرت به پایان رسید
شب و روزِ خود را به ذکر و دعا
صــدا مـی زدی یا رضــا یا رضــا
(ســـلامٌ عَلـیٰ ســـاکن کاظمیـــن
به موسی بن جعفر،شه عالمین)(۲)
به عمــر خود از بس که دیدی جفا
بـُـریــدی از این عـــالَم بــی وفــا
غمت خیمـــه زد در دل شیعــیان
ز داغ تو خـــون گریه کرد آسمان
(ســـلامٌ عَلـیٰ ســـاکن کاظمیـــن
به موسی بن جعفر،شه عالمین)(۲)
لب روزه دارت عطش می سرود
گریزی به گودال خون می گشود
شــدی روضــه خــوان شَـهِ کربلا
مجســـم نمـودی همه روضــه را
(ســـلامٌ عَلـــیٰ ســـاکن کــــربلا
به رأس بریده روی نیــزه ها)(۲)
─━⊰••❃••━••❃••⊱━─
✍رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۲/۱۱/۱۶. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها