eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
424 فایل
کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️ #کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ ﷽ ❣ | 💫 👥 لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج حضرت حجه ابن الحسن المهدی (عج) و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم. (عجل الله تعالی فرجه الشریف)فرمودند👇 برای در فرج بسیار کنید که آن و شماست 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 🍃 الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ. 💖وبرای 💖 💝اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .💝 . ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
یک ✏️ فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می‌پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست ✏️ در عزای مادرت یابن الحسن یک‌دم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می‌کند امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک ✏️ هرکه با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند ✏️ هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می‌ایستد زهرا قیامت می‌کند ✏️ رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری قیامت می‌کند آره والله همین‌طوره__ رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل می‌کنند : یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت یهودیه چادر و برد تو خونه‌اش.. داخل حجره گذاشت.. نیمه‌های شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع می‌شه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایه‌ها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اون‌شب مسلمان شدند چادرت وقتی یهودی را مسلمان می‌کند یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می‌کند اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دست‌وپا افتاده یا زهرا این‌جا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو می‌شناسم.. نیمه‌شب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع می‌شه... زن خولی می‌گه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل می‌شه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا می‌زد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین می‌آید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک ... کشتنت ولی آبت ندادند.. حسین.... ✏️ شب است و مادری پهلو شکسته کنار مطبخ خولی نشسته بریز ای دیده خون دل ز دیده که رنگ از صورت زهرا پریده بگوید از غمت در شور و شینم حسینم وا حسینم وا حسینم مولف فیش:حجت الاسلام سمیعی
❁﷽❁ ━━━━━━ ماهور (طلیعه) السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک (شعر مقدمه) خوش بحال هرکس که با تو مَحرَم می شود(یابن الحسن) روزیِ چشمانِ او فیض دمادم می شود آقاجان ، شب اول محرم رسید و/ اومدیم سر سفره ی/ جد غریب شما/ حسین.. عاقبت هر کس دلش را شستشو داد از گناه چشمهایش چشمه ی جوشانِ زمزم می شود گاهی وقتا میام/ تو مجلس روضه مینشینم اما هر کاری می کنم/ اشکم جاری نمیشه! (حالا فهمیدم علت چیه،) چشمی که آلوده به گناه ومعصیت باشه نمیتونه /برا حسین فاطمه گریان باشه امشب میخایم/ به صاحب عزا /به امام زمان چی بگیم چشمهایت باز کن درهایِ رحمت را مبند بی نگاهِ تو دل ِ ما خانه ی غم می شود هر کجای مجلس نشستی همه باهم/ امام زمانو دعوت کنیم، یا صاحب الزمان....همه بگن یا صاحب الزمان.... مجلس روضه بهشت ماست بر زهرا قسم زندگی بی گریه مانند جهنم می شود مجلس آماده ست برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا دلت آماده ست بخونم یا نه؟ برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا مادری آماده ی ماه محرم می شود سفره دارگریه برارباب شخص فاطمه ست یا صاحب الزمان مادرت صاحب عزای ذبح اعظم می شود (حلقه اتصال) حالا اگه آماده شدی /میخایم یه اسمی رو به زبان جاری کنیم/ با شنیدن این اسم/ مادرش فاطمه ی زهرا خوشحال می شه، هرجوری بلدی با من زمزمه کن، حسین جان.....ساکت نمونیا حسین جان..... شب اول ، شب روضه ی مسلم بن عقیله ، بریم کوفه، (شعر روضه) تا سحر مسلم میان کوچه ها آواره بود این چنین غربت گریبانگیر آدم می شود چی میگفت مسلم زیر لب می گفت جان مادرت کوفه نیا روزی زینب در اینجا درد و‌ماتم می شود قربونت برم آی آقای غریب، اول شهید کربلا لحظه های آخر، وقتی مسلمو اوردن تو دارالعماره ، دیدن داره گریه می کنه ، یه ملعونی به طعنه گفت/ حالا که به حکومت نرسیدی به گریه افتادی ؟ مسلم سرشو بالا اورد/ فرمود شما فکر میکنی من برا خودم گریه می کنم! نه! گریه ی من/ برا اون آقاییه که نامه نوشتم/ گفتم بیا کوفه، گریه ی من/ برا اون آقاییه که دست زن و بچه ش رو گرفته/ داره میاد، شاید مسلم با خودش زمزمه می کنه ،میگه حسین جان، ای کاش علی اصغرو با خودت نیاری/ این مردم رحم ندارن.... ای کاش رقیه رو با خودت نیاری... ای کاش خواهرت زینبو نیاری ، ناله بزن حسین..... دختر زهرا که جایش کوچه و بازار نیست دارد اسباب پذیرایی فراهم می شود آقاجان ، یا اباعبدالله ماجرای کوچه اینجا برسرم تکرار شد کدام کوچه؟ ماجرای کوچه اینجا برسرم تکرار شد گیر کردن زیر پا سهم شما هم می شود ((گریز)) شاید مسلم لحظه های آخر، داره برا اون لحظه ای گریه می کنه که ارباب من و شما ، گوشه ی گودال قتلگاه حرامیا دوره ش کردن، یه عده با شمشیر میزنن ، یه عده با نیزه می زنن، پیرمرداشون با عصا می زنن ناله بزن یا حسین... با اجرای مداح اهل‌بیت ع : کربلایی_نصرالله_حیدری🎤 🥀🍃🥀 لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e