4_5787463702601011384.mp3
10.12M
🎧 #روضه
📝 هرچند او دگر پسر...
👤 #حاج_حسن_خلج
🏴 وفات #حضرت_ام_البنین
┄┅═✧❁✨🌹✨❁✧═┅┄
عاشقان ظهور حضرت مـهــــ♡ــــدی عج🌺
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴زندگینامه حضرت ام البنين مادر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام.
✳️نامش فاطمه بود.
از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی میدانست و در جنگ آوری، هم پای پسران قبیله بود.
اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل عباس علیه السلام و برادرانش هم خود او بود! نه اینکه تنها او اینچنین باشد، تمام قبیله اش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند،
اما چیزی که او را متمایز میکرد، حجب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگ آوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود.
کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آنهایی هم که پا پیش میگذاشتند، همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند،
اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمیشد. وقتی از او میپرسیدند که چرا ازدواج نمیکنی؟
میگفت: «مردی نمیبینم،
اگر مردی به خواستگاری ام بیاید، ازدواج میکنم.!»
💠معاویه از خواستگاران پروپا قرصش بود، ولی هربار دست خالی باز میگشت.
تا اینکه یک شب خوابی دید. صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستاده ی علی بن ابیطالب علیه السلام، که مردی نسب شناس بود، برای خواستگاری آمد، فاطمه لبخند معناداری زد، فهمید که رویایش صادقه بوده است.
از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت: «خدا را سپاس! من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد.»
و بی درنگ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد و شد همسر علی بن ابیطالب علیه السلام، جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله
🔶بارزترین ویژگی اش، ادب بود. بجا و به موقع حرف میزد، حد خودش را میدانست و رفتارش، هرگز نشانی از خطا نداشت.
روزی که پا در خانهی امیرالمؤمنین علیه السلام گذاشت، اولین جمله اش به فرزندان ایشان این بود:
«نیامده ام جای مادرتان را بگیرم، من کجا و فرزندان زهرا سلام الله علیها کجا؟
من آمده ام تا کنیزتان باشم.»
و به حق نشان داد که راست میگفت: همان روز اول، حسن و حسین علیهما السلام بیمار بودند. فاطمه، بلافاصله به بالین آنها رفت و با محبت تمام، به آنها رسیدگی کرد و چند روز اول زندگی مشترکش، به پرستاری از فرزندان زهرا سلام الله علیها گذشت؛ کاری که آن را افتخاری برای خود میدانست. میگویند تا وقتی که فرزندان امام علی علیه السلام خردسال بودند، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آنها کوتاهی کند.
از امام علیه السلام هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نکند تا مبادا دل بچه ها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند.
🔷تا زمانی که فرزند دار نشد، برای فرزندان امامش، یک مادر تمام عیار بود و پس از بچه دار شدن، همیشه و در هر شرایطی، فرزندان زهرا سلام الله علیها را به فرزندان خود ترجیح داد.
♥️وقتی عباس علیه السلام، نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد، بچه های زهرا (س) را جمع کرد، آنها را نزدیک به هم نشاند و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت؛ بلند شد و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه سلام الله علیها چرخاند تا به همه بگوید که فرزندان ام البنین، بلا گردان فرزندان فاطمه (س) اند.
🔆همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری میکرد که «مبادا حسن و حسین علیهما السلام را برادر و همتای خود بدانید، آنها تافته جدا بافته اند، آسمانی اند، نوادگان پیامبر اند.» و همین تربیت بود که نتیجه اش را در کربلا نشان داد...
🌹او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی میکرد، با وجود اینکه چهار جوان خودش همراه کاروان بودند، به تمام کاروان اینطور سفارش میکرد:
«چشم و دل مولایم امام حسین علیه السلام و فرمان بردار او باشید.»
✅ام البنین، از حضرت علی علیه السلام، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نامهای عباس، عبدالله، جعفر و عثمان شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند.
درود و رحمت خدا بر آنها.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🖤🖤🖤🖤
.
|⇦•بنال ای دل....
#روضه #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج نادر جوادی
●━━━━━━───────
بنال ای دل؛ دلِ عالم غمین است
شبِ جان دادن ام البنین است
در این ماتم مگر اگر اشکی بریزد
جزایش با امیرالمومنین است
غمِ ام البنین پایان ندارد
که دردِ بی کسی درمان ندارد
نظر بر کربلا می کرد و می گفت
بیا جانا که مادر جان ندارد
بیا عباسِ من ای نورِ دیده
زِ هجرت قامتِ مادر خمیده
بیا تابوتِ مادر را تو بردار
بزن بر سینه با دست بریده
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_نادر_جوادی
#وفات_حضرت_ام_البنین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - بنال ای دل دل عالم غمین است - نادر جوادی.mp3
4.97M
|⇦•بنال ای دل ....
#روضه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاجنادر جوادی
.
|⇦•ام البنین دیگر پسر .....
#روضه #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن خلج
●━━━━━━───────
خانم ام البنین در مقام و شأن و منزلت ایشون، همین بس که بهر حال این قابلیت رو این خانوم داشت که زیر یک سقف باامیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه...
خیلی قبل تر از این حرفها هم خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمون در دامنش فرود آمد، به پدرش عرض کرد که بابا من همچین خواب دیدم، پدرش هم انسان روشنی بود، خیلی انسان روشن و اهل ولایی بود.
پدرش گفت :بابا ازدواجی خواهی کرد که ثمره ازدواج چهار پسر، هر چهار پسر عالم را روشن میکنند، یکی از بقیه قوی تر و بزرگتره، بقیه ستاره اند پیشش ،بعدها که حضرت امیر،عقیل رو فرستاد برای خواستگاری،
حضرت عقیل فرمود: به پدر امالبنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره، او اینقدر معرفت داشت که عرض کرد: شما به آقا بگید، ما باید منت بکشیم دختر ما بیاد به کنیزی خونه شما!
از ابتدا هم بی بی آمدن تو خونه امیرالمومنین، یکی از مقاصد مهمشون خدمتگذاری به بچه های حضرت زهرا بود...
بعد هم که عاشق و دلباخته امام حسین شد، بچه ها را جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به چیز دیگه ای فکر نکنند...
شخص سائلی هر سال می اومد در خونه ی ابوالفضل، می اومد عرض میکرد: آقا! خرج سال من رو بده من برم، حضرت هم بهش عنایت میکردن، این خرج سالش رو میگرفت و می رفت بی خبر از همه جا بود، اون سال هم مثل هرسال اومد و در زد وکنیز اومد دم در که کیه؟
سائل بهش گفت: برو بگو گدای همیشگی اومده...
چی میخوای؟ گفت برو به آقا بگو، سائل اومده ،میگه خرج سالم رو بده! برم...
کنیز رو ساده دلی خودش گفت برو دیگه اینجا نیا! گفت چرا؟گفت اون آقا روکربلا کشتنش، شهیدش کردند، دیگه نیست...
این هم سرش رو انداخت پائین که من به خانواده ام گفتم میرم میگیرم حالاجواب زن و بچه ام رو چی بدم؟سرش رو انداخت پائین و ناامید داشت میرفت و تو فکر بود که چکنم؟ دید کنیزه داره میدوه میاد... چه اتفاقی افتاد؟ کنیز آمد داخل خانه خانم فرمود کی بود؟ گفت: خانم! یه گدایی بود گفتم بره! گفت چی میخواست؟گفت: من گدای هرسالم اومدم خرج سالم رو بگیرم ردش کردم گفت با اجازه کی ردش کردی؟
مگه در خونه ی تو اومده بود ردش کردی؟
بدو دنبالش پیداش کن برو بگو برگرده
کنیز دوید گفت: آقا! برگرد بیا خانم خونه کارت داره، اومد سلام کرد بی بی فرمود: این #کنیز اشتباه کرد، به شما اشتباه گفت، عباس شهيد شده، مادرش که نمرده، تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر من هستم...*
هر چند او دگر پسر خویش را ندید
هر گز غمین نشد که عباس شد شهید
دق کرد بعد از اون که به او این خبر، رسید
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم به جای آب لب انور حسین
کارش دگرنشستن در آفتاب شد
آتش فشان، قصه و کوه مذاب شد
شرمنده نگاه غریب رباب شد
آنقدر سوخت شمع وجودش که، آب شد
رو می گرفت، نزد دوتا خواهر حسین
*کار شبهای امالبنین این بود هر شب راه می افتاد تو کوچه پس کوچه های بنی هاشم، در خونه بنی هاشم، یکی یکی در میزد عباسم رو حلال کنید، می خواست آب بیاره نگذاشتن ،اما یکی از این خونه ها رو وقتی میرسید در نمی زد، اینقدر مینشست گریه می کرد تا صدای گریه اش به صاحب خونه می رسید، صاحب خونه می اومد در رو باز می کرد خودش رو می نداخت رو پای صاحبخونه، می گفت: رباب! عباسم رو حلال کن...
ام البنین دیگر پسر ندارد واویلا واویلا
دیگر بنی هاشم قمر ندارد واویلا واویلا
دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا واویلا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_خلج
#وفات_حضرت_ام_البنین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - روضه حضرت ام البنین - علیرضا اسفندیاری.mp3
9.87M
|⇦•ام البنین دیگر پسر .....
#روضه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج #حسن_خلج
.
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#علی_میرحیدری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دلم با یاد حسین - میشکنه
بارون گریه میاد - از چشم
(یه عمره که شب و روز - از غمِ
حسین فاطمه آه - می کشم) ۲
گریه میکنم / واسه بیداری همه
گریه میکنم / آخه الگومه فاطمه ۲
همیشه گریه * برای حسین
تموم عالم * فدای حسین
تموم عالم * فدای حسین ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با گریه های رباب - آب میشم
دوباره بغض گلوم - میشکنه
(یکی جلوش لالایی - میخونه
آتیش به قلب رباب - میزنه) ۲
گریه میکنم / واسه شیرخواره ی رباب
گریه میکنم / تا می بینم یه ذره آب ۲
روی لبامه * نوای حسین
تموم عالم * فدای حسین
تموم عالم * فدای حسین ۲
.
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🏴سبک #زمینه وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها و روضه #حضرت_عباس علیه السلام
#زمینه_ام_البنین
#حسینمو_کشتن
🏴بند اول
حسینمو کشتن،براش عزادارم
ام البنین نیستم،من پسری ندارم
عباسمو کشتن،براش عزادارم
من دیگه تو باغم،هیچ ثمری ندارم
شنیدم که پشت حسینم خمید
دیگه بعد عباس شد اون ناامید
یه لشکر واسه کشتنش صف کشید
واویلا،علم افتاد(حرم پاشید)۲
واویلا،ابالفضلم(به خون غلطید)۲
واویلا (ابالفضلم)۳
🏴بند دوم
عصای دستم بود،دستای عباسم
شنیدم از زینب،بریده شد دستاش
شاگرد حیدر بود،پهلوون عباسم
نقش زمین شد وای،حیفه قد و بالاش
شنیدم به مشکش زدن تیر کین
دلم شد از این غصه زار و غمین
زدن با عمود با صورت خورد زمین
واویلا،علم افتاد(حرم پاشید)۲
تا نعره،کشید دشمن(دلا لرزید)۲
واویلا (ابالفضلم)۳
🏴بند سوم
حرم به غارت رفت،پاشو علمدارم
من دیگه بعد تو،پشت و پناه ندارم
ای تکیه گاهه من،پاشو علمدارم
اگه بری بعدت،دیگه سپاه ندارم
پاشو غیرتی ای همه لشکرم
ببین ریخته دشمن سر دخترم
میره بعد تو روی نیزه سرم
واویلا،علم افتاد(حرم پاشید)۲
معجرها،به غارت رفت(زمین لرزید)۲
واویلا (ابالفضلم)۳
#وفات_حضرت_ام_البنین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
🏴 #زمینه وفات حضرت فاطمه ام البنين سلام الله علیها و حضرت عباس علیه السلام
#زمینه_حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس_ع
#یه_بانویی
🏴بنداول
یه بانویی با دل شکسته
توی بقیع رو خاکا نشسته
کنار چار تا قبر مثالی
میخونه نوحه با دل خسته
چشاش داره،مبیاره بارون
شده از این،دنیا دلش خون
که انگاری،داره میده جون
غم زمینگیرم کرد
کربلا پیرم کرد
زار و دلگیرم کرد
کربلا پیرم کرد
(ای حسینم ای عزیز دلم مادر مادر مادر)
🏴بنددوم
این دم آخر چشام گریونه
ببین علمدار دلم چه خونه
پاشوتوعباس ببین که مادر
دلم گرفته ازاین زمونه
مادربمیرم ، دستت جداشد
فرقِ سرتو ، ازهم دوتا شد
رفتی ومادر، حسین تنهاشد
سروِ رشیدم عباس
ماه منیرم عباس
شیروامیرم عباس
(برات بمیرم همه ی هستی ام عباس عباس عباس)
🏴بندسوم
حالم خرابه،دلم پر از غم
میباره اشکام،رو گونه نم نم
بعد تو عباس ببین که مادر
دارم میشم آب من دیگه کم کم
ببین،دل من از غم کبابه
ببین،فکرم همش پیش ربابه
شرمندگیم برا مشک آبه
رو سپیدم کردی
تو کنار دریا
آب نخوردی مادر
ای امیر و سقا
(ماه منیرم همه ی هستی ام عباس عباس عباس)
✍به قلم
کربلایی امیرحسین سلطانی
کربلایی علی غلامپور
کربلایی سعید نوروزیان(خادم الحسین ع)
🎤 کربلایی نقی شامدی
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها