eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
336 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. به چادرهای پاره قسم/ عجل لولیک الفرج به گوش بی گوشواره قسم/ عجل لولیک الفرج به حق خیمه ای که گشته غارت به دختری که رفته به اسارت شنیده خیلی طعنه و جسارت عجل لولیک الفرج به قامت خمیده قسم /عجل لولیک الفرج به زینب شهیده قسم/ عجل لولیک الفرج قسم به آن پیشانی شکسته به آن نمازی که شده نشسته به خواهر اسیر و دست بسته عجل لولیک الفرج ✍ .👇
. علیه_السلام تو چون طلیعهٔ صبحی ، به شب سرانجامی به سیئات دل ما تویی که فرجامی نه ساعتی و نه سالی که قرنهاست حسین تویی که مثلِ خداوند لطفِ مادامی خداشناس شد آنکس که با تو مانوس است برای بادهٔ توحید بهترین جامی به دست تو چه بلاها که رد نمی گردد تو چتر وقتِ بلایی به حق بهنگامی زمانِ غم که رفیقان غریبه می گردند میانِ سیل بلایا رفیقِ ایامی به خاکِ قبر تو هر کس رساند کامش را به خیر شد عاقبتش ، ندید ناکامی ✍ ‌
6_144231738318546483.mp3
6.15M
🏴 🎤•| |• بی قرار کربلا اونه که پناهی جز خودت نداره کربلا دوست داره پاشو تو خاک تو بذاره کربلا دوست داره همه رفیقاشو بیاره کربلا عشقه حسین جونه حسین محور رفاقتامونه حسین چه تا الآن چه از قدیم ما تو هیئتا با هم رفیق شدیم قرار ما از اون قدیمه کربلا زندگیمونو کرده بیمه کربلا حرف سفر وقتی که میشه میدونی من انتخاب اولیمه کربلا کربلا کربلا کربلا این دل تنگم غصه ها دارد گوییا میل کربلا دارد کربلا کربلا کربلا بی قرار کربلا اونه که مثل ابر بهار بباره کربلا به همین زودی زود میاد دوباره کربلا دوست داره همه عزیزاشو بیاره کربلا با پدرم با مادرم کربلا میام قربونت برم دخترم و با پسرم میگیرم تو بغلم میام حرم عجب دل انگیزه نسیم کربلا مست میشم من از شمیم کربلا اگر که زنده باشم امسال اربعین قرار خونوادگیمه کربلا کربلا کربلا کربلا
نوشتم اول خط: بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی «لا یُمکن الفرار از عشق» که پُر شده‌ست جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس «اَجَنَّنی» گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت: برو به معرکه با سر، ولی میا با سر خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر در این قصیده ولی آنکه حُسن مطلع شد همان سری‌ست که بُرده برای لیلا سر سری که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پُر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر امام غرق به خون بود و زیر لب می‌گفت: به پیشگاه تو آورده‌ام خدایا سر میان خاک، کلام خدا مقطعه شد میان خاک: الف، لام، میم، طاها، سر حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب چه خوب شد که نبوده‌ست بر بدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر - جدا شده‌ست و سر از نیزه‌ها درآورده‌ست جدا شده‌ست و نیفتاده است از پا سر صدای آیۀ کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر چه قدر زخم که با یک نسیم وا می‌شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوب‌ محمل؛ نه با زبان، با سر :: دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
hossein.sotoode-dele.majnoon(128).mp3
3.39M
🍃روی جنازه‌ام بریزید تربت کربلا... 💔حسین جانم
Hossein Sotoudeh - Hossein Too Ghalbam Dare Rishe.mp3
2.39M
🍃وقتی ازم میپرسن؛ تا کِی میخوای از حسیــــــن دم بزنی؟! بعداز مرگم عاشقتم! من حتی زیر لحدم! هرچی گفتن میگم حسین... آدابِ عشقو بلدم... ┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
🩸«بَعلَبک» و مصائب وارده از این شهر بر اسرای آل الله... | شهادت سیّده «خوله»، دختر سیدالشهداء علیه‌السلام در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی که کاروان اسرا در نزدیکی دمشق به شهر بعلبك رسيدند،قاسم بن ربيع كه والى آن جا بود گفت تا شهر را آزین بستند و با چند هزار دف و نى و چنگ و طبل سر امام حسين عليه‌السّلام به شهر بردند. 📋 فأمر بالجواري و بأيديهم الدّفوف و نشرت الأعلام، و ضربت البوقات و أخذوا بالفرح و السّرور و مزيّنين و ملطّخين في رؤوسهم بالزّعفران، ▪️کنیزکان و غلامان ، دف ها را به دست گرفتند و پرچم ها بلند کرده و شروع به نواختن در بوق ها کردند. شادی و سرور از خود نشان می دادند و بر روی سرشان زعفران می مالیدند 📋 و استقبلوا القوم ستّة أميال، و سقوهم الماء، و الفقاع، و السّويق، و السّكّر، و هم يرقصون و يغنون و يصفقون ▪️هنوز دو فرسخ مانده بود به بعلبک، آنان به استقبال کاروان اسرا رفتند. آب و آب جو و شراب و شربت می‌خوردند و می رقصدیدند و دست می‌زدند. 🥀 حضرت ام كلثوم سلام‌الله‌علیها وقتی که این صحنه را مشاهده نمودند، پرسیدند: نام این شهر چیست: گفتند :بعلبک. حضرت فرمودند: 📋 أَبَادَ اللَّهُ کَثْرَتَکُمْ وَ سَلَّطَ عَلَیْکُمْ مَنْ یَقْتُلُکُمْ ▪️«خدا كثرت شما را براندازد و بر شما مسلط گرداند كسى را كه شما را به قتل برساند.» 📋 فعند ذلك بكى عليّ بن الحسين علیهماالسلام و هو يقول: ▪️ در این هنگام، حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیهما السّلام گریان شد و این اشعار را خواند: 📋 وَ هُوَ الزَّمَانُ فَلَا تَفْنَی عَجَائِبُهُ / مِنَ الْکِرَامِ وَ مَا تُهْدَی مَصَائِبُهُ ▪️عجایب و غرایب روزگار فانی نخواهند شد، و دست از مردمان بزرگوار بر نخواهند داشت و به پایان نخواهند رسید 📋 فَلَیْتَ شَعْرِی إِلَی کَمْ ذَا تُجَاذِبُنَا / فُنُونُهُ وَ تَرَانَا لَمْ نُجَاذِبْهُ ▪️ای کاش می‌دانستم که مصائب روزگار، ما را تا چه موقع جذب خواهد کرد، و تو می‌بینی که ما آن مصائب را جذب نمی کنیم 📋 یُسْرَی بِنَا فَوْقَ أَقْتَابٍ بِلَا وِطَاءٍ//وَ سَابِقُ الْعِیسِ یَحْمِی عَنْهُ غَارِبُهُ ▪️ما را بر فراز شتران بی جهاز می‌گردانند و راننده شتران، از شتری که غایب می‌شود بی خبر است 📋 کَأَنَّنَا مِنْ أُسَارَی الرُّومِ بَیْنَهُمْ / کَأَنَّ مَا قَالَهُ الْمُخْتَارُ کَاذِبُهُ ▪️گویا ما از اسیران روم هستیم که در میان ایشان می‌باشیم؛ گویا آن توصیه‌هایی که احمد مختار صلّی اللَّه علیه و آله درباره ما کرده، دروغ باشد 📋 کَفَرْتُمُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَیْحَکُمْ / فَکُنْتُمْ مِثْلَ مَنْ ضَلَّتْ مَذَاهِبُهُ ▪️وای بر شما که به رسول خدا کافر شدید! شما نظیر کسی هستید که گمراه شده باشد. 🔖 برخی از مقاتل نوشته اند: 🥀 در همین جا یک دختر از امام حسین علیه‌السلام ، به نام "خوله" از شدت غم غصه به شهادت رسیدند. 🥀 امام سجاد علیه‌السلام آن بانوی مظلومه را در همین سرزمین به خاک سپردند و یک درخت در بالای قبر آن بانو، کاشتند تا علامتی برای آن قبر باشد. 🖇 هنوز که هنوز است آن درخت، در جای خود باقی است و اهالی آن منطقه قبر شریف آن بانوی مظلومه را زیارت می‌کنند و از آن درخت، تبرک می جویند و در همین سال های اخیر نیز، مشاهده شده که در روز عاشورا از شاخه های آن درخت، خون جاری شده است. برگرفته از: 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۳ 📚ينابيع المودّة، ج۳ ص۸۹ 📚منتهى الآمال،ص۴۹۷ 📚ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه‌السّلام،ص۱۱۰ 📚جلاء العيون، ص۷۲۶ ✍ پس از حسین کز او خوب‌تر تراب ندیده چها گذشت به زن‌های آفتاب ندیده ...
🩸وقتی‌که نازدانهٔ سیدالشهداء علیه‌السلام از قافله جا می‌ماند و صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها، سر او را به دامن می‌گیرد... در نقل‌ها آمده است: 🥀 شبی از شب‌هایی که قافله در راه شام بود، حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها (در برخی نقل، حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها آمده) به یاد پدر و درد اسارت و غم های دلش، گریه زیادی کرد و صدای او به گریه بلند شد. 🥀 شتربان او وقتی که دید گریه‌اش تمامی ندارد، گفت: 📋 اُسكُتي يا جارِيَة! فقد أذَّيتِني بِبُكائِكِ ▪️ای کنیزک! ساکت شو! مرا با گریه‌ات آزار می‌دهی! 🥀 اما آن نازدانه، گریه‌اش تمام نشد، بلکه چنان ناله‌ای کشید که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود. آن شتربان ملعون گفت: ای دختر خارجی! ساکت شو دیگر! 🥀 آن دختر مظلومه با شنیدن این جمله حالش دگرگون شد و با ناله گفت: ای وای من! آه ای پدرم! تو را از روی ظلم و جور کشتند و حالا تو را خارجی هم می‌خوانند!؟ 📋 فَغَضَبَ اللَّعينُ مِن قَولِها، و أخَذَ بِيَدِها، و جَذَبَها و رَمَىٰ بِها عَلىٰ الْأرضِ فَلَمَّا سَقَطَتْ غُشِيَ عَلَيْها. ▪️آن شتربان دیگر به غضب آمد و دست آن مخدّره را گرفت و از روی شتر کشید و آن بانوی مظلومه را محکم به زمین زد و حضرت سکینه عليها السّلام بيهوش شد. 🥀 وقتی که به هوش آمد، همه رفته بودند و اثری از قافله نبود. با پای برهنه در تاریکی شب راه افتاد. گاهی می‌نشست و گاهی بلند می‌شد و گاهی پدر و گاهی عمه‌اش را صدا می‌زد. ساعتی از شب را همین‌گونه سپری کرد و باز اثری از قافله ندید و بيهوش روی زمین افتاد. 🥀 در همين ساعت بود که ديدند نیزه‌ای که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام بر آن بود، در زمین فرو رفت و هرچه حامل آن نیزه و لشکریان دیگر تلاش کردند تا آن رابیرون بیاورند، نتوانستند. 🥀 خبر به عمر سعد لعين رسيد و او گفت: از علي بن الحسین علیهماالسلام سؤال کنید؛ آنان سراغ امام سجاد علیه السلام رفتند و قضیه را بازگو کردند.  🥀 حضرت فرمودند: بروید به عمه جانم زينب کبری عليهاالسلام بگویید دنبال بچه‌ها بگردد؛ شاید کودکی در دل شب گمشده باشد. 🥀 خبر به زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها دادند و آن بانو تک تک اطفال را صدا زد اما تا آن نازدانه را صدا زد، جوابی نشنید. 📋 فَرَمَتْ زينبُ بِنَفسِها مِن ظَهرِ النَّاقَةِ، و جَعَلَتْ تُنادِي: وا غُربَتاهُ! واضَيعَتاهُ... في أيِّ أرضٍ طَرَحوكِ، و في أيِّ وادٍ ضَيَعوكِ! ▪️پس از همان بالای نافه، خودش را بر زمین انداخت و ناله سر میداد: وا غربتاه!!‌ … دخترم! در کدام وادی و بیابان تو را انداخته و رها کرده اند؟! 📋 فَرَجَعَتْ إلىٰ وَراءِ الْقافِلَةِ، و هِيَ تَعدو في الْبَراري حافِيَةً و الشَّوكُ تَدخُلُ في رِجلَيْها، و تَصرُخُ، و تُنادِي ▪️آن بانو با پای برهنه به عقب قافله رفت و خارهای بیابان در پای او می‌رفت و آن حضرت ناله سر می‌داد و سکینه خاتون را صدا می‌زد. 🥀 همین گونه در عقب قافله رفت تا اینکه یک سیاهی نمایان شد. زینب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و دیدند که یک بانویی روی ریگ و رمل بیابان نشسته و سر آن نازدانه را به دامن گرفته است و گریه می‌کند. 🥀 زينب کبری عليهاالسلام جلو آمدند و فرمودند: شما کیستید که بر یتیمان ما ترحم میکنید؟‌ آن بانو ، رو به زينب کبری عليهاالسلام کردند و فرمودند: 📋 بُنيَّةَ زينبُ! أنا اُمُّكِ فاطمةُ الزَّهراءِ أظَنَنتِ إنِّي أغفُلُ عَن أيتامِ وَلَدِي! ▪️دخترم زينب! منم مادرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها»؛ تو گمان میکنی من از حال یتیمان پسرم غافل میشوم!؟ 📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۶ ✍ قافله رفته بود و من بیهوش روی شن زارهای تفتیده ماه با هر ستاره ای می‌گفت‌: بی صدا باش ! تازه خوابیده قافله رفته بود و در خوابم عطر شهر مدینه پیچیده خواب دیدم پدر ز باغ فدك سیب سرخی برای من چیده قافله رفته بود و من بی جان پشت یك بوته خار خشكیده بر وجودم سیاهی صحرا بذر ترس و هراس پاشیده قافله رفته بود و من تنها مضطرب ، ناتوان ز فریادی ماه گفت : ای رقیه چیزی نیست خواب بودی ز ناقه افتادی قافله رفته بود و دلتنگی قلب من را دوباره رنجانده باد در گوش ماه دیدم گفت : طفلكی باز هم كه جامانده قافله رفته بود و تاول ها مانعی در دویدنم بودند خستگی ، تشنگی ، تب بالا سد راه رسیدنم بودند قافله رفته بود و می دیدم می رسد یك غریبه از آن دور دیدمش –سایه‌ای هلالی شكل– چهره اش محو هاله ای از نور از نفس های تند و بی وقفه وحشت و اضطراب حاكی بود دیدم او را زنی كه تنها بود چادرش مثل عمه خاكی بود بغض راه گلوی من را بست گفتمش من یتیم و تنهایم بغض زن زودتر شكست و گفت: دخترم ، مادر تو زهرایم
احوالات حضرت رقیه (س) 😭😭🖤🖤 روضه بیر قیز رقیه تک شرر غمده یانمادی دوزدی بلایه کاسه صبری جالانمادی رخت حریرو اطلسه ناز ایلین بالا تپراقلار اوسته بیر گئجه راحت یاتانمادی شامین ملال ومحنتی باشه گلنده گل یاده دوشنده سیل سرکشکیم دایانمادی عرضیم بودور کی زینبی اول گیر وداریده هیچ کیم خانم رقیه کیمین یاندرانمادی تپراقه قویدی گل یوزونی توکدی گوزیاشین توز باسدی زلفونی ولی شانه تاپانمادی آهو یارالانار ولی امکانی وار قاچا اما رقیه شمرین الیندن قاچانمادی (آی دیملی دردی اولانلار آی امیدیلن گلنلر الله بالالاریزی یتیم المسین) سسلردی گون باتاندا بابا هارداقالمسان؟ (گلردی سخلاردی عمه سی زیتبین قولتوقونا عمه شامین قیزلاری منه دل یاراسی ورولار ؛امان دل یاراسنین الینن امان شمادت الینن) سسلردی گون باتاندا بابا هارداقالمسان؟ بیر کس سنون کیمی سفر اوسته یوبانمادی ازبس کی آغلادی باباسن گتدی یانینه (گئجه نین عالمی یزید گوردی خرابه دن آغلاماق سسی گلیر غلامین گوندردی غلام گیت گور بو آغلیان کیمدی ؛غلام گلدی گوردی حسینون بالالاری آغلاشور مخصوصا او اوچ یاشندا بالا اله بی تابی الیر دستور ویردی آپارون یارالی باشی ویرون بلکه آرام اولا یارالی باشی گتیردیلر اما نه حالتده؟ طبقده یارالی باش اورتوگ اوستونده گتیردیلر قویدولار رقیه نین برابرینده اوچ گونویدی بالالار غذا یمه میشدیلر رقیه اله بولدی غذا گلوب دیدی عمه دوزدی آجام عمه سنن طعام ایستمیرم عمه من بابامی ایستیرم روبندی رد اله دی باخدی گوردی آتانین یوزی کوله بلنوب،قانا بلنوب زینب دیر گوردوم معجرین آلدی الینه یواش یواش گوردوم حسینین گوزونون قانین سیلیرگوزونون کولون سیلیر بیر دفعه گوردوم قولون چرمادی قولوندا قمچینین یرین نشان ویریر) چوخ وروبلار سنی اینن بله کاش ورمویالار بوله لر عالمه سروردی بوباش ورمویالار خیزران بسدی عقلا سنه داش ورمویالار چوخ دویوبدور بابا یولاردامنی شمر دنی بیر دین اولمادی دویمه بوجلایه وطنی چاغرردم اووراندا منی امداده سنی گلمدون داده کوسدوم اودی سندن یارالی (اوقدر اوخشادی آغلادی یارالی باشون اوستونده یارالی باش بیر یانا دوشدی رقیه بیر یانا دوشدی زینب بالانی آلدی قوجاقینه ننم اوخشاری بالام لایلای) دائم قره معجر سالان عمه ون سنه قربان آرامینی غملر آلان عمه ون سنه قربان قارداشسیز اوغولسوز قالان عمه ون سنه قربان (زینب چاغردی امام سجادی امامیم بالا خبر ویر یزیده دئنن ئولدی رقیه) ئپلدی رقیه دهریده هیچ گولمسون یوزون غساله گوندر عمه لریم ئولدورور ئوزون غساله گلدی تا بالانین غسلونی ویره بولمم نه گوردی خسته بدنده یوانمادی هرچند یزیده بئله بیر سوز دیماق اولماز الرده ئولوبدی بوبالا غسل ایلمگ اولماز توکدی سویی غساله ایسلاندی قراتلر باخدوخجا قرازلفه آغلور قره معجرلر (غساله رقیه نی بوکدی بیر قرا معجره بیر ایاق بندین باغلادی باش بندین باغلیاندا زینب یانایانا دیدی غساله دایان) سسلندی خانم زینب غساله الین ساخلا زینب گوزونی اوپسون اونان کفنین باغلا
546.3K
احوالات حضرت رقیه سلام الله علیها ✍ شاعر ؟؟؟؟ اجرا : احسن دهقان
‍ روضه‌حضرت‌زینب (س) غساله گلوب گوز یاشیمی سیلدی گوزومدن گوز یاشیمی پاک ایتدی ولی دوشدی دوزومدن سسلندی خانملار داخی من گیتدیم ئوزومدن معلوم اولونور بو خانمن نیسگیلی چوخدی یول یول گوریبدی بدنی صاف یری یوخدی اولسا جان اوسته باجی قارداشی قیدینده قالار باجی تابوتینی ئوز چینینه قارداشی آلار هر قدم آتدیقجا قبره طرف وای دیجک باجینی قبره قویانان صورا لای لای دیجک (الله هیچ باجینی قارداشسیز المه خانم یانا یانا دیدی حسین ئولورم ابوالفضل گل یامان گونومدی آی قارداش ) حسین بیر یرده حسین جان ویریرم سایه ده یوخدی زینب سنه قربان اولا همسایه
565.4K
روضه ی حضرت زینب سلام الله علیها ✍ شاعر ؟؟؟ اجرا : احسن دهقان
مجلس یزید ▪️زبانحال خانم رقیه (س) به حضرت زینب (س) شاعر جوان اهلبیت (ع) کربلایی ابراهیم تون خوشقلم سبک : میگذرد کاروان ... قویما بی بی جان یزید خسته قوناقی وورا الده دوتا خیزران قانلی دوداقی وورا قلبیمی سویله یاندورماسون لب تشنه بابامی وورماسون عمه جانم (4) غنچه لبی گول آچیپ نو گل ریحانه تک قوی دوداقیندان ئوپوم عاشق دیوانه تک سویله اجازه وئره خصم ستمگر بی بی من دولانیم ذبح اولان باشینه پروانه تک دولوبدی قانیلن گوزلری پارچالانوبدی گول لبلری عمه جانم (4) تا نفسیم واردی اول قانلی باشی ساخلارام تشنه دوداقین ئوپیب کام آلارام آغلارام گوزدن آخان اشکیمی سوزدوررم معجره معجریله بو باشین یاره لرین باغلارام قربانم تشنه سلطانیمه قاداسین آلارام جانیمه عمه جانم (4) من باباما ساقه سیز گول دِیَرم عمه جان آگهی سن خاطرین ایستِیرم عمه جان بیر یول اگر گوز آچا سسلیه جان جان بالا اول سوزه جانی فدا ایلیرم عمه جان ایستورم تا آچا گوزلرین ائشیدم اول شیرین سوزلرین عمه جانم (4) ووردیلا بو خصمی لر قلبیمیزه تیرِ غم بو یارالی سروره ایلدیلر چوخ ستم دادیمزه یوخ یئتن بی کس و بی یاوروک ایندی بورا کاش گله صاحب مشک و علم عباسی گوزلیور گوزلریم اونا واردی چوخلی سوزلریم عمه جانم (4)
867.7K
مجلس یزید زبانحال حضرت خانم رقیه سلام الله علیها به حضرت زینب سلام الله علیها ✍ کربلایی ابراهیم تون خوشقلم اجرا : احسن دهقان
4_5864169688203793210.mp3
11.04M
❣﷽❣ 🌤 🌤 👌👌 دعات کردم میون ندبه گریه ها برات کردم ناله برای درد و غصه هات کردم تو خواب دیدم که جونمو فدات کردم چه غمگینم به عشق تو میون روضه میشینم کنارمی ولی تو رو نمی بینم دعای خیرته که میده تسکینم گدات همه ش رو لب دعا داره: رب اجعلنی من انصاره نوای قلب عاشق زاره: رب اجعلنی من انصاره 🌤بیا آقا... تو غم داری میبینی شیعه ها رو توو گرفتاری نشد برا ظهور تو کنم کاری میشه منو صدا کنی برا یاری ظهور میشه یه روز  میای و دنیا پر ز نور میشه خاطره های خوبمون مرور میشه با تو دل همه پر از سرور میشه دعای هر روز عزاداره رب اجعلنی من انصاره دلا برا یاریش بیقراره رب اجعلنی من انصاره 🌤بیا آقا... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5933817096919061203.mp3
8.04M
❣﷽❣ 🔺 🔺 🔺 🔺 👌👌 🌤️خون مظلوم تو را میخواند 🌤️ العجل یا مهدی 🌤️اشک معصوم تو را میخواند 🌤️ العجل یا مهدی 🌤️آه محروم تو را میخواند 🌤️ العجل یا مهدی 🌤️قلب مغموم تو را میخواند 🌤️ العجل یا مهدی 🌤️همه گویند بیا مهدی جان 🌤️بشنو ناله ما مهدی جان 🔺اللهم عجل لولیک الفرج 🌤️خون رخسار رسول دو سرا 🌤️ العجل یا مهدی 🌤️فرق بشکافته شیر خدا 🌤️العجل یا مهدی 🌤️ناله های شب تار زهرا 🌤️العجل یا مهدی 🌤️پرچم سرخ شه کرببلا 🌤️العجل یا مهدی 🌤️همه گویند بیا مهدی جان 🌤️بشنو ناله ما مهدی جان 🔺اللهم عجل لولیک الفرج 🌤️ما که لب تشنه دیدار تو ایم 🌤️همه نادیده خریدار تو ایم 🌤️نه خریدار گرفتار تو ایم 🌤️نه گرفتار که بیمار تو ایم 🌤️همه گوییم بیا مهدی جان 🌤️بشنو ناله ما مهدی جان 🔺اللهم عجل لولیک الفرج 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
reza.narimani-sahar.karbala(128).mp3
2.62M
✅ چه مبارک سحریه سحرای کربلا ✅✅ رضا نریمانی چه مبارک سحریه سحرای کربلا داره یه لذت دیگه سفرای کربلا غبطه میخورن ملائک به همه سینه زنا جا دارن رو سر عالم نوکرای کربلا نوکرای کربلا درسته که برای تو شبیه زهیر نمیشم اگه نباشه روضه هات عاقبت بخیر نمیشم نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم‌ الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین زیر و رو میشه دلم با یه نسیم کربلا همه میدونن تموم زندگیمه کربلا بنویس برام دوباره برسم پایین پات چی از این بهتر که مزد نوکریمه کربلا نوکریمه کربلا فقط میخوام تو روضه هات اشک چشام جاری بشه محاله روضه هات برام یه روزی تکراری بشه نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم‌ الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین نعم الامیری یا حسین زیر و رو میشه دلم با یه نسیم کربلا همه میدونن تموم زندگیمه کربلا
mahmood_karimi_neize_ra (1).mp3
20.28M
ذاکر: حاج محمود کریمی سبک: شور امام حسین نیزه را سرور من بستر راحت کردی شام را غلغله‌ی صبح قیامت کردی  از لبِ خشک تو آن روز حکایت می‌کرد  خاتمی را که در انگشتِ شهادت کردی اکبر و قاسم و عباس کجایند کجا؟  عشق کِی این همه را بردی و غارت کردی ؟ چیست در تو همه امروز تو را می‌بینند ای سر، بی سرِ سرور، چه قیامت کردی  پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد مادر آب کجایی پسرت آب نخورد به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند که پاره پاره نبیند تن تو مادر جان حسین حسین حسین وای وای وای... یادش بخیر موی تو را شانه می‌زدم افتاده دست شمر همه خاطراتم حسین حسین حسین وای وای وای... غبار ماتم تو آبرو به من بخشید به عالمی ندهم این غبار ماتم را اگر بناست دَمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دَم را
mahmood-karimi-be-gholet-amal-kon(128).mp3
6.38M
📝 محمود کریمی ✅ به قولت عمل کن دوباره ✅بی بی رقیه * ◄ ◊ ► ◄ ◊ ► ◄ ◊ ► ◄ ◊ ► ◄ ◊ ►* به قولت عمل کن♫♫◉ دوباره منو بغل کن♫♫◉ که داره کبوترت میمیره♫♫◉ بهونتو میگیره♫♫◉ بقولت عمل کن♫♫◉ بزار بگم♫♫◉ پاهام درد میکنه خب♫♫◉ چشام درد میکنه خب♫♫◉ از اون شب تو بیابون پهلوهام درد میکنه خب♫♫◉ بال و پرمو نگاه سوخته♫♫◉ همه حرمو نگاه سوخته♫♫◉ موی سرت رو دیدم سوخته♫♫◉ موی سرمو نگاه سوخته♫♫◉ •*´¨*•.¸¸.•*´¨*• وای ببین جای دست♫♫◉ که ردش چشمامو بسته♫♫◉ تازه زدش روی زمین افتادم♫♫◉ همین که زد جون دادم♫♫◉ من دلشکسته♫♫◉ بزار بگم♫♫◉ ندیدی اشکمو خب♫♫◉ چشای تارمو خب♫♫◉ روگوش دختراشون میدیدم گوشوارمو خب♫♫◉ رد پامو نگاه خونه♫♫◉ اشک چشامو نگاه خونه♫♫◉ مژه های تو هنوز سرخه♫♫◉ لای موهامو نگاه خونه♫♫◉ بزار بگم♫♫◉ پاهام درد میکنه خب♫♫◉ چشام درد میکنه خب♫♫◉ از اون شب تو بیابون پهلوهام درد میکنه خب♫♫◉ بال و پرمو نگاه سوخته♫♫◉ همه حرمو نگاه سوخته♫♫◉ موی سرت رو دیدم سوخته♫♫◉ موی سرمو نگاه سوخته♫♫◉ •*´¨*•.¸¸.•*´¨*• چقدر بی قرارم♫♫◉ که میگن بابا ندارم♫♫◉ من اصلاً با دختراشون قهرم♫♫◉ دل خسته از این شهرم♫♫◉ چقدر بی قرارم♫♫◉ بزار بگم♫♫◉ دیدم جنگیدنم خب♫♫◉ تو بازار بردنم خب♫♫◉ تو بازار روسریم شد آستین پیراهنم♫♫◉ کار خدا رو نگاه بابا♫♫◉ آخر کارو گاه بابا♫♫◉ تاول روی لب تو دیدم♫♫◉ آبله ها رو نگاه♫♫◉ بال و پرمو نگاه سوخته♫♫◉ همه حرمو نگاه سوخته♫♫◉ موی سرت رو دیدم سوخته♫♫◉ موی سرمو نگاه سوخته♫♫◉
. روضه ۳ 🔸عشق است کربلای تو لبیک یا حسین 🔸جان و تنم فدای تو لبیک یا حسین زائر سیدالشهداء و... بازم اسم کربلا شده ذکر هر مجلسی... بازم دلها به سمت حرم با صفاش پر میکشه... 🔸گفتی به خلق: کیست که یاری کند مرا 🔸قربان آن ندای تو لبیک یا حسین آقا... یه روزی صدای غربتت بلند شد... کسی جوابت رو نداد... اما الان میلیون ها زائر دارند می آیند به سمت حرمت... 🔸کی میشود که آیم و از جان صلا دهم 🔸در صحن با صفای تو لبیک یا حسین 🔸احرام بسته، تلبیه گویان، کفن به تن 🔸آیم سوی منای تو لبیک یا حسین : محمد مهدی سیار بازم جا موندم آقا... کی میشه منم دعوت کنی حسین... خوش به حال اونایی که الان کربلا رسیدند... خوش به حال اونایی که الان بین الحرمینن... اونایی که رفتند میدونند... بهترین لحظه زندگی... اون لحظه ای که وارد کربلا میشی... همش سراغ حرم رو میگیری... تا نگاهت به حرم با صفاش میفته... نا خودآگاه اشکت جاری میشه... دستهات روی سینه میزاری میگی... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَئِکَ ________ حالا هر کی دلش کربلائی‌ شده بسم الله ... کربلا کربلا 8 🔸این دل تنگم عقده ها دارد1 🔸 گوئیا میل کربلا دارد 1 (یا حسین مظلوم) 8 🔸من که از کودکی عاشقت بوده ام2 🔸تو قبولم نما گرچه آلوده ام1 🔸ای حسین ما را کربلایی کن2 🔸بعد از آن با ما هر چه خواهی کن‌1 یا حسین مظلوم 8 (در صورتی که تسلط روی سبک زمزمه نداشتید میتوانید زمزمه را حذف کنید). ________ یکی از زایران ابی عبدالله... جابر بن عبدالله انصاریِ ... تا رسید کربلا... با آب فرات غسل کرد... با خضوع و خشوع... اومد کنار قبر ابی عبدلله نشست... دست گذاشت رویِ قبر مبارک... سه مرتبه از سوز دل صدا زد... یا حسین... اما جوابی نیومد... صداش به ناله بلند شد... حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ ... ؟ آیا دوست جواب دوستش رو نمیده؟ خودش جواب داد... گفت جابر... جواب سلام میخواهی... از آقایی که... بین سر و بدنش جدایی افتاده... ناله بزن یا حسین... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین هم برای عاشقان امیرالمؤمنین 👇 موجم ، به سوی کناره بر میگردم با یک بغل از ستاره بر میگردم ای آرزوی همیشه ، در شهر نجف جا مانده دلم ، دوباره بر میگردم الا لعنه الله علی القوم الظالمین. .👇
. متن روضه 1 🔸یک اربعین همین نه برای تو سوختم 🔸عمری بود که من به هوای تو سوختم برادر خوبم... حسین جان... 🔸قربانیان عشق همه کشته می شوند 🔸جز من که بارها به هوای تو سوختم ای همه دار و ندارم... زینب به فدات حسین... 🔸هر زن به پای زندگیش سوخت گر که سوخت 🔸اما من ای حسین بپای تو سوختم داداش حسین... خیلی برام سخت بود لحظه ای که دیدم... 🔸تو در میان مطبخ و من در میان حبس 🔸شرمنده ام از اینکه جدای تو سوختم اومد کنار قبر برادر نشست... صدا زد آی حسین نبودی... 🔸ای پاره پاره تن بنگر کاروان رسید 🔸زینب برای دیدن تو، قد کمان رسید برادر بلند شو ببین قدم خمیده... موهام سفید شده... 🔸یک اربعین برای تو سینه زدم حسین 🔸دم بوده وا حسینم و هر بازدم حسین 🔸خم گشته قدِ من چو قدِ مادرم حسین 🔸حالا ببین که خواهر تو نوحه خوان رسید 🔸از کربلا به کوفه و شام غصه خورده ام 🔸هرشب شمار زخم تنت را شمرده ام 🔸بگذر اگر که در غم تو من نمرده ام 🔸برخیز و بین که زینب تو ناتوان رسید 🔸یادم نمیرود که صدا میزدی تو آب 🔸یادم نمیرود که زخون کرده ای خضاب (نقطه گریز به روضه روز عاشورا: اینجا میتواند نقطه اتصال برای وارد شدن به یکی از روضه های روز عاشورا باشد.) هیچ وقت یادم نمیره اون لحظه ای رو که... شمر نانجیب با خنجر برهنه وارد قتلگاه شد... 🔸آندم بریدم از زندگی دل 🔸که آمد به مسلخ شمر سیه دل 🔸او می دوید و من می دویدم 🔸او سوی مقتل من سوی قاتل 🔸او می نشست و من می نشستم 🔸او روی سینه من در مقابل 🔸او می کشید و من می کشیدم 🔸او از کمر تیغ من آه باطل سادات منو ببخشید.. امام زمان منو ببخشید... 🔸او می برید و من می بریدم 🔸او از حسین سر من غیر از او دل (روضه با روش شعر محور) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا