eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
312 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
384.8K
🎤 🍎🍏 منم همون گدای بیقرار سابقم به راه مکتب شما منم که عاشقم اسیر لطف بی حد امام صادقم به دین و مذهبم تو جان تازه داده ای تو با حدیث خود به داد ما رسیده ای چقد بلا ز مردم مدینه دیده ای اقام اقام اقام اقام ... کشون کشون میبردنش میون کوچه ها شکسته شد تو کوچه حرمت آقای ما برهنه پا کشیدنش آقا رو بی عبا همونکه مامن غریب و آشنا میشد  نفس نفس میزد زمین میخورد و پامیشد پُر از صدای گریه های بی صدا میشد  آتیش زدن دوباره تو مدینه یک درو خمیده قامتی پیاده میبرن تو رو به زیر لب همش صدا میکردی مادرو میخونی روضه و دلت یهو میره کجا بیاد دختر سه ساله ای برهنه پا ولی خداروشکر سرت نرفت رو نیزه ها تو بیقرار ماتم قدِ خمیده ای تو روضه خون روضه ی سربریده ای تو گریه دار پیکر ز هم دریده ای تو بیقراری واسه روضه های کربلا برای پیکری که رفته زیر مرکبا برا لبای تشنه ی میون خیمه ها اجرای سبک: ذاکر اهل بیت ع 🎤 🍏🍎 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
14010305eheyat-samavati-marsie.mp3
1.81M
|⇦•مگر میان شما... وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیه اجرا شده سال۱۴۰۱به نفس حاج مهدی ●━━━━━━─────── منصور دوانقی خلیفه ی ملعون عباسی میگه: هرباری که دست به قبضه ی شمشیر بردم دیدم رسول خدا بین من و امام صادق حائل شده غضبناک داره نظاره میکنه و هربار غصبناکتر، جرات نکردم شمشیر بزنم... یارسول الله! یه شمشیر برهنه رو بالا سر امام صادق نتونستید ببینید، چه حالی پیدا کردید کربلا؟....لحظه ای که دور حسینت رو گرفتن... "فرقةٌ بالسيوفِ وفرقةٌ بالرِّماحِ وفرقةٌ بِالحجارةِ وفرقةٌ بالخَشَبِ والعصا...." عمه ی سادات میدید ناله میزد "وامحمدا واعلیا واحسینا...وَیْلَکُمْ یا قَوم، أما فِیکُمْ مُسْلِمٌ...." «مگر میان شما یک نفر مسلمان نیست خدا پرست مگر اندرین بیابان نیست» دیگه انگار از دشمن چَشم یاری داشت صدا زد...یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟ یابن سعد آیا حسین رو میکُشند تو نظاره میکنی؟ صَلَی اللّهُ عَلَیک َیا اباعَبداللّه، صَلَّى اللَّهُ عَلَیک وعلی الْبَاكِينَ عَلَیک یا ذَبیحَ الْعَطشان ــــــــــــــــــ
14010306eheyat-taheri-zamine.mp3
1.2M
|⇦•بزرگ هر قبیله ای... و توسل شهادت علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── بزرگ هر قبیله ای احترام واجبه آدم جلوی ریش سفید بیشتر مراقبه ولی امروز بشنوید با غصه راجبه دری که بی اجازه باز شد بی حُرمتی سر نماز شد از این جا قِصه جانگداز شد آه! بی عبا بی عمامه روی خاک ها می بردن آقا زمین می خوردن آه! نانجیبا تو کوچه چقدر هیزم آوردن آقا زمین می خوردن واویلا عَلَی امام المظلوم واویلا عَلَی امام المسموم ــــــــــــــــــ
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/2049966102C1b8f128de6 آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتم میاد بابام گفتن که رؤیامه - شب 3 فاطمیه ی دوم 1396 - حاج سید مجید بنی فاطمه.mp3
10.48M
⚘گمنام⚘: نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها گفتم میاد بابام گفتن که رؤیامه در وا شد و گفتم این دیگه بابامه . باور کنم بابا این طشت پُرخونه ای سر شدی امشب مهمون ویرونه . حالا که اومدی جونم بشه فدات تو این یه ساعته از چی بگم برات . از سوزش سرم از پای پُر ورم از چی بگم برات . از وضع معجرم از غارت حرم از چی بگم برات . آروم بگم بابا چون عمه بیداره این زخم رو پلکم سوغات بازاره . بازار کدوم بازار با سنگ و چوب رفتیم اون چند قدم راهو صبح تا غروب رفتیم . از بس صدات زدم دیگه گرفت صدام مثل قدیم بیا قصه بگو برام . از قصه ی سرت از زخم پیکرت قصه بگو برام . از وضع حنجرت از اشک مادرت قصه بگو برام . از چی بگم برات . حتما خبر داری افتادم از ناقه دیگه نگم چی شد گوشم هنوز داغه . دستا که رفت بالا چشمامو می بستم بابا بگو آیا من خارجی هستم . مهمونی بردنم از اون شبم نپرس من بهتره نگم از زینبم نپرس . از زخم بی حساب از اون همه عذاب چیزی ازم نپرس . از چادر و نقاب از مجلس شراب چیزی ازم نپرس http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1_4561367193.mp3
2.03M
🥀 یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره 🔘 ای دل امون ای دل2 ⚫️ امون از غریبی دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره دل بی تاب دیگه شد آب که تو آفتاب نه سایه بونی داره نه یه خادم نه یه زائر نه کنارش یه روضه خونی داره 🔘 ای دل امون ای دل2 ⚫️ امون از غریبی
⚘گمنام⚘: ⚘گمنام⚘: بقیع يه مدينه، يه بقيعه، يه امامه ولي حرم نداره سينه زنها، كسي نيست تا، روي قبرش يه دونه شمع بذاره غريب آقام (3) آقام امام صادق * دل بيتاب، ديگه شد آب، كه تو آفتاب نه سايبوني داره نه يه خادم، نه يه زائر، نه كنارش يه روضه خوني داره غريب آقام (3) آقام امام صادق * فدا اشكت، فدا آهت، فدا قبرت آقا فداي صبرت يعني مي شه، بياد اون روز، كه ببينم مي ريزم آب رو قبرت غريب آقام (3) آقام امام صادق * مرد خسته، دل شكسته، دست بسته شبيه جدش حيدر مي برندش، نيمه ي شب، به زير لب ميگه مادر مادر غريب آقام (3) آقام امام صادق * دل مضطر، آتيش در، اشك دختر دوباره تو مدينه زنده كرده، ياد مادر، ياد بابا ياد شكسته سينه غريب آقام (3) آقام امام صادق والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 دلم شد باز دلتنگ مدینه دوباره کرده آهنگ مدینه مدینه را دلم کرده بهانه که گیرد در بقیع اش آشیانه بدور از همهمه دور از خلایق نشینم در کنار قبر صادق الهی یــا الهی یــا الهی امام من ندارد بارگاهی عجب حِسِّ غریبی دارد آنجا فقط باران غم می بارد آنجا نه گنبد نه حرم نه آستانی شده مظلومیِ شان داستانی بسوز ای دل ز سوز آه صادق بنال از غربت جانکاه صادق بیا چون شمع باشیم سوگوارش بریزیم اشک ماتم بر مزارش امام محترم جانم فدایش غریب بی حرم جانم فدایش نکرده هیچ منصور احترامش شکسته حرمت شأن ومقامش دل شب حرمت او را دریدند دو دستش بسته باخودمی کشیدند همه بر مرکب اما او پیاده دل شب بین راه هی اوفتاده امام نازنینم بی بهانه میان کوچه خورده تازیانه جسارت کرده بر روح و روانش سه مرتبه نموده قصد جانش پیمبر را که تامی دید هر بار برآشفته غضبناک است وغمبار زقتل پور زهرا دست برداشت ولیکن کینه اش رادر دلش داشت سرانجام از جفا و ظلم منصور امامم کشته شد با زهر و انگور سَرایش را که آتش می کشیدند عزیزانش به هر سو می دویدند در آن دم شعله را تا دید بر در صدا زد جان به قربان تو مادر تو آنشب بین آتش چه کشیدی شنیدم پیِ حیدر می دویدی شنیدم سینه ات درشعله میسوخت تو را مسمار بر دیوار و در دوخت صدایت زآن میان واویلتا شد بیا فضه که محسن جان فدا شد علی حتی ز عمرش بود خسته نظر می کرد با دستان بسته خدا داند به حیدر چون گذشته همی دانم ز شط خون گذشته دل«مداح»به حال مرتضی سوخت که با دستان بسته دیده می دوخت 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح» کانال اشعارآیینی درتمام مناسبتهاو ختم خوانی درتلگرام و ایتا👇 @aliakbar_esfandiar_madah
2021_06_02_18_19_37.mp3
2.1M
شهادت امام جعفر صادق علیه السلام و روضه کربلا 🏴بند اول غصه میخورم/در و آتیش زدن دوباره غصه میخورم/آقای من پناه نداره غصه میخورم/آخه این رسم روزگاره گریه میکنم/ولوله شد میون خونه گریه میکنم/زدن شما رو بی بهونه گریه میکنم/جسم تو دیگه ناتونه صدای بچه ها ( ای وای )۴ ناله‌ی یا زهرا  ( ای وای )۴ آقا شده تنها ( ای وای )۴ جسارت به مولا ( ای وای )۴ کشیدن رو خاکا ( ای وای )۴ خون شد دل آقا ( ای وای )۴ واویلا واویلا  ( ای وای ) ۴ 🏴بند دوم شد مدینه باز/شاهد رسم این زمونه شد مدینه باز/شاهد ضرب تازیونه شد مدینه باز/شاهد قدی که کمونه باز مدینه دید/که شدن عده ای یدست و باز مدینه دید/هجوم نامردای پست و باز مدینه دید/با لگد پهلویی شکست و روی خاکا افتاد ( ای وای )۴ هی میزنه فریاد ( ای وای )۴ آقا کمک میخواد ( ای وای )۴ ابن ربیع اومد ( ای وای )۴ با سَبّ و حرف بد ( ای وای )۴ به زخمت نمک زد ( ای وای )۴ واویلا واویلا ( ای وای )۴ 🏴بند سوم دیدی مرکب و/عصر عاشورارو تو دیدی دیدی مرکب و/ناله ی زینب و شنیدی دیدی مرکب و/یاد جدت ناله کشیدی دیدی شمشیرو/ظهر عاشورارو تو دیدی دیدی شمشیرو/ناله ی مادر و شنیدی دیدی شمشیرو/یاد جدت ناله کشیدی خنجر روی حنجر (ای وای)۴ جدت شده بی سر (ای وای)۴ ای غریب مادر (ای وای)۴ امون از این دنیا (ای وای)۴ می برید از قفا (ای وای)۴ ناله میزد زهرا (ای وای)۴ واویلا واویلا ( ای وای )۴ ✍♩به قلم و سبک مشترک کربلایی رضا ملایی و کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ◀️ حاج مهدی سماواتی🎤 ◀️ حاج غلامرضا سازگار✍ ای چشم علم خاک قدوم زراره ات جان وجود در گرو یک اشاره ات سبوحیان فریفته ی ذکر دائمت قدوسیان مدیحه سرای هماره ات دانش هر آنچه پیش رود در قفای توست دانشسرای دهر بود یادواره ات هر کشف تازه جلوه ای از نور دانشت هر لحظه از گذشت زمان یک نظاره ات این چهار مام و هفت اب و هشت جنتند مشتاق حسن و شیفته ی یک نظاره ات شیخ الائمه صادق آل محمدی قرآنی و بود سور بیشماره ات تو آن سپهر معرفت هستی که تا ابد انوار علم میدمد از هر ستاره ات تنها نه در کهولت سن یا که در شباب نور کمال موج زد از گاهواره ات باب الحوائج همه باب البقیع توست دلهای عارفان همه دارالزیاره ات منصور داد زهر تو را ای امید دل رحمی نکرد بر جگر پاره پاره ات یکبار کشت ابن ربیعت میان راه منصور گشت باعث قتل دوباره ات فرستاد ابن ربیع دل شب اومدن بالای بام وارد شد، حجت خدارُ با سر و پای برهنه خودشون سوار بر مرکب عزیز زهرا پای پیاده می دوید ، دیگه نگم چه کرد و چه گفت...  بودی تو چاره ساز  همه عالم و نبود جز صبر در برابر منصور چاره ات تنها نسوخت بیت تو کافتاد بر جگر از شعله های خانه ی زهرا شراره ات یه بارم فرستاد منصور ملعون خونه ی حجت خدارُ آتش زدن، نوشتن میان آتش و دود قدم بر میداشت صدا میزد:«أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ‏ الثَّرَى‏ أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ» یعنی من فرزند ریشه های زمینم من فرزند ابراهیم خلیلم که خدا آتش رُ براش برداً و سلاما قرار داد مگه میشه یاد مادرش فاطمه نکرده باشه لابد این جمله رُ هم فرموده من پسر فاطمه ام که تو این مدینه در خونشُ آتش زدن. هنوز در نیم سوخته بود لگد به در کوبیدن صدای ناله اش بین در و دیوار بلند شد بابا... مسلماً یاد جد مظلومش حسین علیه السلام هم کرد، یه روز بعد از آنی که در خونشُ آتش زدن یکی از شیعیانش میگه محضر مقدس آقا رسیدم دیدم محزونه گریه میکنه اشک روی گونه هاش می غلطه، گفتم آقا چرا محزونی؟ فرمود روز گذشته که خونمُ آتش زدن این زن و بچه ها هراسان از اینطرف به آنطرف میدویدن، یاد عصر عاشورا افتادم. یابن الحسن ریختن هم خیمه هارُ غارت کردن، هم آتش زدن، هم با تازیانه دنبال این زن و بچه ها... ناله میزدن وا محمدا حاجت نبود آتش سوزان به خیمه ها دشتی ز سوز سینه ی زینب شراره بود یک خیمه نیم سوخته شد جای صد یتیم چیزی که جا نداشت در آن خیمه چاره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود چون دست هر مهی به روی ماه پاره بود .👇 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
4_5787320993722666465.mp3
2.87M
علیه‌السلام بند اول بی عصا و بی عبا می کشن تو کوچه ها میگه زیر لب فقط یا علی یا مرتضی پا برهنه میبرن بی عمامه می برن شیخ معصومین و با تازیونه می برن دست بسته و پشت مرکبه یاد کربلا یاد زینبه بند دوم هیزم و آتیش و دود. میزد و رحمی نبود ناله میزد یاد اون. دختر صورت کبود دختری که بیگناه. مونده تنها ؛ بی پناه تو بیابون میزدش. زجر پست و روسیاه روی صورتش مونده جای دست جوری زد پلید دندونش شکست بند سوم نور چشم مصطفی. شافع روز جزا مثل تو هیچکی نبود روضه دار کربلا گفته بودی روضه خون باز برام روضه بخون از گلوی اصغر و. روضه ی داغ جوون این که کشتنش شاه عالمه واسه پیکرش صد کفن کمه یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله شعر و نغمه http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
151.8K
یه‌عُمره‌طعم‌غُربت‌وچشیدم یه‌عُمره‌که‌همش بلا کشیدم گریه‌کنید‌ برا‌م‌ که پا برهنه نیمه‌ی‌شب‌توکوچه‌هادویدم به دستور منصور بی‌حیا گفت هرچی‌میخواست؛بهم‌توکوچه‌هاگفت ابن‌ربیع اشک منو درآورد ازبس‌که‌هی‌برگشت‌وناسزاگفت جون‌ منو هی به لبم رسوندن چه دلی از آل علی سوزوندن سادات و که به قتلگاه می‌بُردن پُشت منو با داغشون شکوندن شاگردامو اهل بُکا می‌کردم از بس که یاده کربلا می‌کردم لبخندمو تا شب کسی نمیدید روزی که جدّمو صدا می‌کردم خونه‌ی‌من تو موج شعله‌‌ها سوخت جلو چِش غریب و آشنا سوخت میون آتیش با خودم می‌گفتم یکی نگفت مادر ما چرا سوخت؟ بازم خدارو شکر که دیگه این‌بار ناموس من سرش نخورد به دیوار با اینکه سرخ شد توی هُرم آتیش بچّه ای رو نکُشت فشار مسمار محمدقاسمی✍ اجرا: مداح اهل بیت ع کربلایی⬇️ 🎤🎤 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
1. وای از شهر غربت 97.mp3
9.61M
قسمت اول : ( علیه السلام ) وای از شهر غربت وای از زهرِ کینه از هجران صادق گریان شد مدینه .. گل یاس زهرا شده پرپر عزا دارد امشب دلِ مادر غریب ای آقام ( تکرار ) وای از شهر غربت از دست عدویش رنج و غم کشیده که مانند مادر ، قد او خمیده به روی لبش با دلِ خونبار بوَد ذکر یا حیدر کرار غریب ای آقام ( تکرار ) هجر او نشانده ، بر دلها چه داغی قبر او ندارد ، نه شمع و چراغی غریب دو عالم شده آقا امان از دلِ مادرش زهرا غریب ای آقام ( تکرار ) وای از این مصیبت بر او شد جسارت غرق آتش و دود شد بیت ولایت شده بینِ کوچه دلش مضطر به یادِ رخ نیلی مادر غریب ای آقام ( تکرار ) (علیه السلام) ۱۷ تیرماه ۱۳۹۷ http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
2. تو حجره بی قرارم.mp3
5.14M
قسمت دوم : ( علیه السلام ) : تو حجره بیقرارم ، خیلی غریب و تنها از سوز زهر دشمن ، داره میلرزه دستام یکی بیاد کنارم ، ناله هامو بده جواب به من بده یه جرعه آب ، داره میسوزه این لبام برای من بخونید ، روضه ی مجلسِ شراب نام شاعر : ؟ دل گرفته یاد ایوان بقیع دیده ای داریم گریان بقیع حیف بر خاکش بتابد آفتاب سایه¬ی عرش است بر جان بقیع غربتش چون شمع آبم میکند صحن ویرانش خرابم میکند نسل در نسل عشق دارم ، عاشقم چون گرفتارتِ کَما فِی السّابقم شیعه¬ی فقه و اصول مذهبم زنده از انوارِ قالَ الصّادقم کرسیِ دَرست جهاد اکبر است اِبنِ حیّان و مُفضّل پرور است فاطمیّه سفره¬ی جانانه ات بود هر شب روضه¬ی ماهانه ات درس اول روضه خوانی بود و بس تا حسینیّه است مکتب خانه ات روزیِ یک عمر ما دست شماست خرجِ راه کربلا دست شماست باز بر بیت وِلا آتش زدند نیمه شب وقت دعا ، آتش زدند باز هم دست ولایت بسته و پشت در صدیقه را آتش زدند نه رِدایی نه عمّامه بر سرت بود خالی جای زهرا مادرت سالخورده طاقتش کم می شود بی زدن هم قامتش خم می شود بر زمین می افتد و در کوچه ها تا که ضرب دست محکم می شود خود به خود ای وای مادر می کند یاد خونِ زیر معجر می کند خوب شد خواهر گرفتارت نشد نیزه ای در فکر آزارت نشد اهل بیتت را کسی سیلی نزد زیور آلات کسی غارت نشد خواهری می¬کرد با حسرت نگاه دست و پا می¬زد حسین در قتلگاه ... (علیه السلام) ۱۷ تیرماه ۱۳۹۷ @eetazeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غزل شهادت امام صادق ع شیخ الائمه ام که شکستند حرمتم با هیزم آمدند شبانه زیارتم در احترام موی سپیدم همین بس است در بین شعله ها شد تکریم ساحتم من دست بسته بودم و یاران به خواب ناز آنجا کسی نبود نماید حمایتم من مرد بودم این شد و ای وای مادرم این تنگنای کوچه نماید اذیتم سجاده ام کشید وبماند چگونه برد خاکی شده زکینه لباس عبادتم بادست بسته ،پای برهنه ، نفس زنان مرکب دوانیش بخدا برد طاقتم خوردم زمین و ناله زدم عمه جان مدد قدری کمان چو قامت تو گشته قامتم در بین راه گشته پریشان محاسنم از بسکه دست بسته زمین خورده صورتم تفسیر مقتل «قبض شیبه » شده این صورت کبود و رخ پر جراحتم اینجا جفا به ماشد و معجر کشی نشد غمهای کربلا زده لطمه به غیرتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘لطفا بعد از مشاهده حتما منتشر ڪنید بصیرت بصیرت فراموش نشود. شهدا شرمنده ایم😭😭😭 ✍ بزرگوار ، میخوای قلم برداری چیزی بنویسی؟ یا مطلبی تایپ کنی ؟ مواظب باش یک وقت مدیون خون شهدا نشوی... به حال هر مسئولی و هر کسی در هر لباسی خیانت به خون شهدا می‌کنند. 🍃اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ کپی با ذکر صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 @Mawud12 کانال موعود (عج )
. 🌱به پیشگاه امام صادق علیه السلام🌱 دهان شیرین به قول قال صادق می‌شود گاهی حدیثت نقل استادان حاذق می‌شود گاهی برای روشنی بخشی به دنیا هستی اما حیف که ابری سد راه صبح صادق می‌شود گاهی هوای بین گیسویت تنفس‌گاه خوش‌بوییست اگر هر حزب بادی هم موافق می‌شود گاهی رییس مذهبی و  هادی راه و بنی آدم   سزاوارخلایق هرچه لایق می‌شود گاهی تنور نان این خانه محب‌ات را نسوزاند که از نان محبت نار عاشق می‌شود گاهی همیشه سفره‌ی روضه کنار منبرت پهن است که از روضه دلی با دین مطابق می‌شود گاهی اگر در چنگ دشمن جانمازت مانده طوری نیست متاع قیمتی اقبال سارق می‌شود گاهی مسیر روضه‌ات از معبر کوچه گذر کرده در و دیوار هم‌رنگ شقایق می‌شود گاهی اگر حتی نسوزد مادری پشت در از هیزم نصیب از احتراق بیت هق‌هق می‌شود گاهی زغالی سرخ و میخی گر گرفته باز هم‌دست‌اند در چوبی اگر آیینه‌ی دق می‌شود گاهی @eetazeinab
4_5837143752522598302.m4a
7.16M
‍ ‍🎤 تو در پی خود، قافله در قافله داری در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری با آن‌که خود از منتظرانت گله داری سوگند به آن اشک که در نافله داری با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی یک پرتو از آن چاردهم جمعه نیامد بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما کس نیست در این قافله، وامانده‌تر از ما ما بی‌خبریم از تو و تو باخبر از ما ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما ما شب‌زده‌ایم و تو همان صبح سپیدی تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...