eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
349 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره.. و روضه گودال به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی* ●━━━━━━─────── شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره حتی ازت دمِ اذان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره غروب شد، خورشید نشست شمر ولی از تنت پا نشد .. اذان شد، نمازش رو بست راهِ حلقت ولی وا نشد .. یک زن تنهام چطور شمرُ ازت جدا کنم ؟! پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم ؟! نیزه رو نیزه .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت با مرکب از روی تنت برادرم گذشت .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت خودم دیدم چیا به مادرم گذشت .. خلاصه ، راحت شدی من بمیرم بهت سخت گرفت می‌دونم این نصف روز قدر یک عمر ازت وقت گرفت نزار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم لب گودال، مادر افتاده ته گودال یک سر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. از روی نیزه، یک سر افتاده از روی نیزه، اکبر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜.👇
Sh 7 Moharram 1444 - Oshagholhosein[6].mp3
13.3M
|⇦•شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره.. و روضه گودال اجرا شده شب هفتم محرم ۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی
. 🏴 علیه السلام شعر: ✍ سبک: 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ داره خیمه ها می‌سوزه موی بچه ها می‌سوزه لاله ای پرپر قلب یک خواهر چادر و معجر می‌سوزه توی دارالحرب پیکرایی که مونده بود بی سر می‌سوزه کربلا یکسر - داره می‌سوزه چشمه ی کوثر - داره می‌سوزه قلب پیغمبر - داره می‌سوزه - یا الله دامن دختر - داره می‌سوزه مادر اصغر - داره می‌سوزه روی نی حنجر - داره می‌سوزه - یا الله یا عزیزالله حسین جانم ۳ ای جانم .👇
. صلی الله علیک یا اباعبدالله دارد این دل هوای تو ، می دهم جان برای تو ای که گفتی به قتلگاه ، راضی ام به رضای تو نام تو رایت الهدی ، شد سر از پیکرت جدا دادنِ جان بهر خدا ، شده هر دم دعای تو معنی دین ولای تو ، عاشقی مبتلای تو گوش جان و صلای تو ، ای خدا در ثنای تو آیه ی سرخیِ شفق ، و قسم بر نور فلق شده تسلیم امر حق ، آن که دارد هوای تو کربلا اقلیم تو و ، حق کند تکریم تو و شده ام تسلیم تو و ، راضی ام به قضای تو وارث دین مصطفی ، منشأ هر لطف و وفا می دهد بر همه شفا ، تربت کربلای تو خونِ دل شد پیاله و ، داغ تو گشته لاله و می کنم بر تو ناله و ، نی شده در نوای تو از حرم تا به قتلگاه ، زینب آمد به سوز و آه مقتلت را کند نگاه ، تا کند جان فدای تو خنجر آمد به حنجرت ، سر جدا شد ز پیکرت به سرِ نیزه شد سرت ، وایِ دل از بلای تو شعله ور گشته خیمه ها ، خون بجوشد ز چشمه ها شده خورشیدِ نیزه ها ، سرِ از تن جدای تو تا به عشقت لوح و قلم ، می زند نام تو رقم زینب از مقتل و حرم ، شد حماسه سرای تو تا قیامت کرببلا ، می بَرَد جان و دل ز ما می کند محشری به پا ، عشق بی انتها تو سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ عصر عاشورا محرم ۱۴۴۶ .
۲۴ در کربلا ای عاشقان شام غریبان است کرب و بلا پر از شهیدان است زینب غمدیده پریشان است قلب زینب زین غم مکدر است گل زهرا در خون شناور است به همراه فاطمه و علی در جنت خون دل پیمبر است آجرک الله یابن فاطمه۴ در کربلا خون دل جمله ی یتیمان است روی زمین پیکری عریان است سکینه و رقیه گریان است محفل غم گشته کرب و بلا آتش زده دشمن به خیمه ها غارت گشته دار و ندارشان افزون گشته ظلم و جور و جفا آجرک الله یابن فاطمه۴ در کربلا بر جان رسد عطر گلان یاس گردیده زینب علی حساس افتاده بر زمین تن عباس سقای عطشان افتاده ز پا دستانش از پیکر شده جدا با عمود آهن ز جور و کین فرق او از هم گردیده دو تا آجرک الله یابن فاطمه۴ در کربلا شام غریبان حسین امشب خون شده قلب و دیده ی زینب جانش رسیده از ستم بر لب در یک طرف گل های پرپر است در یک طرف علی اکبر است در یک طرف در بین قتلگاه جسم صد پاره ی برادر است آجرک الله یابن فاطمه۴ ‌👇
. .. سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 دوباره در دلت آقا غم شام غریبان است به خیمه گاه شدی حاضر چرا که عمه گریان است ببین که چشم به راه توست میان خیمه ای سوخته صدای ناله ی ایتام به قلبش آتش افروخته به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 میان قتلگاه رفته رقیه دیدن بابا کنار پیکری بی سر که دارد نقش ردّ پا چگونه دختری معصوم گلوی پاره اش دیده به یاد کام عطشان ِ پدر یک دم نخوابیده رسیده جان او بر لب امان داده به او زینب به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 دوباره مادر اصغر به یاد لعل شیرخوار است به یاد حنجر پاره میان خیمه بیدار است بمیرم که نمانده است قراری در دل ایتام چگونه می روند فردا با زجر و شمر به سمت شام عقیله خون جگر گردد با دشمن همسفر گردد به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. آه مظلوم شدی از آب فرات محروم آه مظلوم تو رو کشتن با دلی مغموم آه مظلوم بی کسیه از تنت معلوم جای سالم نداری روی بدن ، ای حسین من نانجیبا نیزه رو نیزه زدن ، ای حسین من .............. آه عطشان کشتنت با جگر سوزان آه عطشان لطف تو چه خوب شد جبران آه عطشان آب خوردی از لب پیکان آسمون و دود می‌دیدی وای من ، ای حسین من جگرت می‌سوخت و آبت ندادن ، ای حسین من ............. آه عریان آسمان شد از غمت گریان آه عریان شده با خاک تنت یکسان آه عریان بین خاک و خون شدی غلطان خاک صحرا شده بهر تو کفن ، ای حسین من یوسفم چرا نداری پیرهن ، ای حسین من .............. آه تنها شدی پامال سم اسبا آه تنها میزنه سینه برات زهرا آه تنها سر تو به نیزه اعدا دیدی چه بلایی اومد سر من ، ای حسین من خواهرت با شمر دون شد همسخن ، ای حسین من ✍ .👇
. تویی دریای بی پهنای خِلقَت..،ما نَم‌َت هستیم تو بیش از ظرفیت‌های وجودی،ما کم‌َت هستیم ملالی نیست..،ما را حبس کن در پیله‌ی داغت که این پروانه‌بودن را بدهکار غم‌َت هستیم به جز گریه گدای خانه ات خرجی نمی خواهد دو سکه اشک هم کافی‌است..،لنگِ دِرهَم‌َت هستیم به قربان کف پایَت!قدم بر چشم ما بگذار فراتت را رها کن تشنه‌لب! ما زمزم‌َت هستیم اگرچه اشک ما مشکی برایَت پُر نخواهد کرد اقلاً دلخوشیم از اینکه گاهی مَرهم‌َت هستیم تمام آسمان‌ها تکّه‌ای از بیرق‌ات هستند به هرجا می رویم انگار زیر پرچم‌َت هستیم خوشامدگوییِ هر گریه‌کُن با حضرت زهراست به مادر جان بگو:دلتنگ خیرمقدم‌َت هستیم به دلچسبیِ آه سینه‌زن های تو آهی نیست بخار استکان چاییِ تازه‌دم‌َت هستیم فقط کافی است تا لب تر کنی..،پای تو می میریم به قول لات های با مُرُوَّت:آدم‌‌َت هستیم! دم مغرب..،سنان مست رفت و ساربان آمد… همه دلواپس انگشتِ زیر خاتم‌َت هستیم نفهمیدیم آخر..،یک حصیر کهنه کافی بود؟!… کماکان فکرِ طرز جمع جسم دَرهم‌َت هستیم #✍ .
. گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین(ع) تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین(ع) می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین(ع) پای کارت ایستادم! چون بدون فوتِ وقت- آمدی! تا که گره افتاد در کارم حسین(ع) دست هایت را رها کردم، زمین خوردم! ببخش بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین(ع) جا نمانم! این بلا از هر بلایی بدتر است جا نمانم اربعین! مشتاقِ دیدارم حسین(ع) مشکلات من فقط کنج حرم حل می شود دعوتم کن کربلا! خیلی گرفتارم حسین(ع) جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت: راهیِ دروازۂ ساعات و بازارم حسین(ع) سنگباران بود و نامحرم! خدا صبرش دهد گفت چشم از چشم هایت بر نمی دارم حسین(ع)! .
. اعظم الله لک الاجر سر را به نی که زد دل مادر کباب شد دنیای درد بر سر زینب خراب شد چون کار شمر در ته گودال شد تمام خولی برای بردن سر انتخاب شد بعد از سه روز آن گل صد برگ سوخته روی حصیر کهنه به سختی کتاب شد خواهر که دید، زینت دوش نبی، به خاک هر پلک روی هم زدنش هم عذاب شد با چکمه داخل حرم الله می شدند وقت غنیمت است اگر که شتاب شد لشکر که رفت خیمه به دنبال غارتی نوبت به پیرهای به فکر ثواب شد یک مرد مانده در حرم او هم اسیر درد سجاد تشنه بر سر سجاده آب شد ✍ .
Download (1).mp3
4.46M
نجاتش بدید، قتلگاه که جای دیدن نیست خب آبش بدید، این که رسم سر بریدن نیست روضه عاشورارو از زبون خواهرش بشنوید 😭
«نوحه شام غریبان » شب   شام     غریبان   است تنی مجروح وبی جان است حسین در رود  خون غلطان به روی  خاک  سوزان است سری تابنده چون خورشید حسین  قاری   قرآن  است حسین مهمان خوبان است(۲) خمیده خوانده آن خواهر نمازش گرچه گریان است به  غارت  رفته  تا  معجر سکینه زار  و  نالان  است جدایی زد  به  جان   آتش کجایش رسم هجران است حسین مهمان خوبان است (۲) به   علقم   جسم   سقا    و به گودال شاه عطشان است زِ    تَل    تا    قتلگه   زینب پی   جانان   شتابان   است حسین  سیراب  شد   زیرا  به جنّت  شاه مهمان است حسین مهمان خوبان است (۲) مرو  ای    ساربان    مقتل کجا این رسم انسان است برید   انگشت  و   انگشتر گمانم روضه در  آن  است تنی عریان به خاک وخون مهمان تا به  رضوان است حسین مهمان خوبان است (۲) رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد خواهرت افتاد تو نیزه خوردي ویکمرتبه زمین خوردي هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت دوتا چکمه رسید اول گودال، مادرت افتاد تورا به خاطر درهم چه دَرهمت کردند چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشتر تورا بردند میان راه، النگوي دخترت افتاد کنارخیمه رسیده است لشگر کوفه و خواهر تو به یاد برادرت افتاد
متن نماهنگ نوحه سنه من آغلاماسام ئولم حسین (۲) قروی باغلاماسام‌ ئولم‌ حسین‌ (۲) یاسووی ساخلاماسام ئولم حسین(۲) سینه می داغلاماسام ئولم حسین(۲) باشون اوستونده جیگر داغلاماقا قویمادولار(۲) باجون اولسون گوزوی باغلاماقا قویمادولار (۲) سنه من آغلاماسام ئولم حسین(۲) قروی باغلاماسام ئولم حسین(۲) یاسووی ساخلاماسام ئولم حسین (۲) سینمی داغلاماسام ئولم حسین(۲) من حسین عاشقیم دار و نداریمدی حسین(۲) هارا گئدسم دییرم نام و نشانیمدی حسین آدووی سسلیرم قبرووه مهمان ائدسن(۲) کربلاده حرمین جسمیده جانیمدی حسین(۲) سنه من آعلاماسام ئولم حسین(۲) قروی باغلاماسام ئولم حسین(۲) یاسووی ساخلاماسام ئولم حسین(۲) سینمی داغلاماسام ئولم حسین(۲) بیر وصیت ائدیرم غمریمه شاهد ئولون(۲) آقامین قارسی اینیمده منی قبره قویون(۲) سنه من آغلاماسام ئولم حسین(۲) قروی باغلاماسام ئولم حسین(۲) یاسووی ساخلاماسام ئولم حسین(۲) سینمی داغلاماسام ئولم حسین(۲) آدی هر سینمیزه جاندی حسین(۲) یارلی آیهء قرآندی حسین(۲) آغلارام چون لب عطشاندی حسین(۲) هامی عالمره سلطاندی حسین(۲) سنه من آغلاماسام ئولم حسین(۲) قروی باغلاماسام ئولم حسین(۲) یاسووی ساخلاماسام ئولم حسین(۲) سینمی ئولم (۲) من حسین عاشقیم دار و نداریمدی حسین هارا گئدسم دییرم نام و نشانیمدی حسین آدووی سسلیرم قبرووه مهمان ائدسن(۲) کربلاده حرمین جسمیده جانیمدی حسین(۲) سنه من آغلاماسام ئولم حسین(۲ قروی باغلاماسام ئولم حسین(۲) یاسووی ساخلاماسام ئولم حسین(۲) سینمی داغلاماسام ئولم حسین(۲)
مرحوم سعدی زمان ای خدا اوزون شاهد اول بونا اوخلانان علی اصغریمدی بو قانینی سنه تحفه یولّورام عرشیوه سنون زیوریمدی بو چکمیشم خزان دردی یِتمیشم عالم وفا نوبهارینه سو یرینه قان ویرمیشم بو گون گلستان دین لاله زارینه رسمیدور قزل گُل نثار ایدر عاشق اوز وفالی نگارینه گرچه بیر صولان غنچه دی ولی دسته ی گُل اَحمریمدی بو تا یازیلدی طومار ابتلا مطلعی من اولدوم او دفترین یازدیلار متمّم او دفتره آدینی ابوالفضل و اکبرین ایله فدیه لر ویرمیشم بو گون گورمیوب فلک مثل و مظهرین دفتر شهادتده حشریده شاهکار و سر دفتریمدی بو مقصد اَلستیم گَلوب اَله بو حسین الهی بو کربلا بو قُماط اصغر او حرمله بو بوغازداکی ناوک جفا ویرمیشم بو گون کوی عشقیده شوق اوزیله یِتمیش نفر فدا تک به تک اولار اصغر اولسالار شاهد اول اوزون اکبریمدی بو ایلدی بنی هاشمین آیی خاک و خون ایچینده بو گون خسوف آسمان عمریمده اکبریم آفتابیدی ایلدی کسوف ظلم اَلیله اوخلاندی اصغریم باشی نیزیه گیچسه یا رئوف باشینی گورن نیزه ده بُلر آی یانینجا بیر اختریمدی بو سوگُلون حسینم کمکسیزم، حالیمی ایدن کیمسه یوخ سراغ اولموری رضا اهل کوفه من غصه دن تاپام بیر نفس فراغ اکبرین هله داغی گیتمیوب چکدیلر او داغ اوسته تازه داغ وار یری دلیم اود دوتوب یانا پاره ی دل مضطریمدی بو یالقوزام غریبم اوغولسوزام دشمنیم منیم چوخدور ای خدا بو دیار غربتده بر نفر دادیمه یتن یوخدور ای خدا سسلینده هَل مِن مُعین منه سس ویرن قلج اوخدور ای خدا قیزلاریم سو ایستور خجالتم رفع خجلته رهبریمدی بو یوخ آلان اَلیمدن جنازه سین سوزِ غم ایدوب قلبیمی کباب اوغلوم اکبرین گَلموری سسی هر چه ایلورم نعشینه خطاب قارداشیم ابوالفضلی سسلورم نیزه و قلجلار ویرور جواب گیزله دَم گرک زیر خاکیده پر بها دُر و گوهریمدی بو بو جماعت شام و کوفه نین وصفه گَلمین دور شقاوتی وار بو غنچه ی نو شکفته نون برگِ گُلدن آرتوق لطافتی سود اَمَر اوشاق نازنین بدن سُمِّ مرکبیله نه نسبتی؟ ایستورم وجودی تاپولماسون دلده مقصد مُضمریمدی بو ای حبیب من اوخلانوب بالام منتهای مقصوده چاتمیشام باغریما باسوب قانلی قونداقین سر به سر اوزوم قانه باتمیشام اصغریم ایله حالیمی پوزوب اکبریمی یاددان چخاتمیشام بُلمورم آخور قانی قلبیمون یا که اشگ چشم تریمدی بو بیر نفر کمک سیز غریبیده نه قَدَر اولور ای خدا دوزوم؟ هر یانا بو چولده بو گون باخور دوغرانان جنازه گورور گوزوم عرصه گهده دورسام قوشون گُلر خیمیه گیدوم گَلموری یوزوم دوشموری دلیمدن علی آدی بسکه دلده چوخ از بریمدی بو قان دوتوب بوغازین باتوب سسی آغلامور داخی ایلیوبدی خواب عُذریله آناسیندان آلموشام وعده ویرمیشم اصغرینه آب نه یوزیله من خیمیه گیدوم خیمه نین قاپوسین کَسوب رباب حقّی وار گوروب قونداقین دیسه بوش قفسدی یا اصغریمدی بو؟ سس یِتیشدی دربار قدسیدن آغلاما حسین، صبر ایله دایان وار بهشتیده دایه سی بونون گوزلوری بالان فاطمه آنان تحفه یولّادون قانین اصغرین درگهیمده قیمتلی دور بو قان باشلاناندا دیوان معدلت لطف و قهریمه مصدریمدی بو باخما اصغره یانما آغلاما، کائناتی یاندورما یا حسین سود اَمَر بالان باغریوا باسوب چوللری دولاندورما یا حسین چرخ اطلسین دامنین بیله قانیله بویاندورما یا حسین چرخیده شفق تک قالار بو قان زینت خورِ اَنوریمدی بو سن منیم یولومدا بو سود اَمَر طفلی ایلدون تشنه لب فدا تا که جدّیوین امّتی اولا نار قهریدن حشریده جدا منده بو بالایه بغیشلرم ایتسه لر حسینی لرون خطا شامل ایلرم لطفیمی دیسه هر او کس منه- سروریمدی بو اولمیوبدی اولماز سنون کیمی بیر نفر وفاسین نشان ویره سو یرینه سو اولمیان زمان نخل دین اسلامه قان ویره ساخلاما اَل اوسته چکیده ی جانیوی یره قوی که جان ویره ایچمیوبدی ایچمز فراتیدن، تشنه ی یَمِ کوثریمدی بو ایچمه میشدی سو تشنه کامیدی، غنچه تک سارالمشدی صورتی قانیله بویاندورموسان یوزین قرمزی گُله وار شباهتی منتظردی زهرا گوزَتلوری بو گُلِ ریاض ولایتی پیشوازینه مرتضی چخوب میهمان پیغمبریمدی بو دوتما گوگلره قانلی صورتون، قان یاشیله دولدورما گوزلرون بارگاهیمه سالما ولوله، قوزاما گویه قانلی اَللرون محضریمده اثبات عهدیوه اکبروندن آرتوقدی اصغرون بو مناده اکبر فدادی بو، چوخ دیمه داخی اصغریمدی بو ای حبیب خلّاق لا مَکان، وی شهنشه انبیا غلام من حسینیم سعدی زمان درگهونده مستخدمم مُدام یازسان آدیمی کلبِ آستان کائناته فخر ایلرم تمام تاج و تختیله ایتمرم عوض سن دیسن اگر نوکریمدی بو
سنه یا حسین ،سوزوموز وار سوزوموز وار سوزوموز وار او ششگوشه ده گوزوموز وار گوزوموز وار گوزوموز وار باشدا وار شوقِ ،طوافِ نِینوا دردِ عشقه گَل ،کَرَمله قیل دوا بیرده یاز مولا،پیاده کربلا عزیزِ زهرا قلبیمیز دوتدی ، سُراغیوی حسین باشه ویر آخر ، فَراقیوی حسین گویلوم ایستیری ، رَواقیوی حسین عزیزِ زهرا عشقیوین دیلدن ، اَسیرییَم حسین بَزم‌ِ عشقیوین ،حَقیرییَم حسین بابِ اِحسانین ،فَقیرییَم حسین گدایه بیر باخ هر کیم اوز عشقین ،سنه نشان ویرر قلبینه عشقون، ایله توان ویرر هر ئولی جسمه ، دوباره جان ویرر گدایه بیر باخ گول آدون قلبه ،صفا ویرر حسین جانه عشقوندی ،جَلا ویرر حسین هر نه درد اولسا ،شِفا ویرر حسین یارالی ارباب عزّتِ عالَم ، بو آسِتانه ده نوکر اولدوم من ،سنه زمانه ده عمرومون دادی (مَزه) ، بو بیر ترانه ده یارالی ارباب من آقا سَنسیز ،جهاندا (بیکَسم) بَسدی کی آدون ،ئولونجه سَسله سَم وای اگر قبرون ،دوباره گورمه سَم دوزَنمرم من یولداکی موکبون ،دوشوبدی یادیمه روضه ی هر شبون، دوشوبدی یادیمه او سوسوز لَبلرون ،دوشوبدی یادیمه دوزَنمرم من التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی .