#روضه
#دفتری
#شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
مثل خورشید بود میتابید
کرمش می گرفت عالم را
بخششاش بی کرانتر از دریا
غرق می کرد هرچه حاتم را
*امشب مادرش ایستاده .. امشب هر چی حسن حسن بگیم مادرش میگه جانم حسن ..
حسن جان .. *
سبط اکبر ، امید پیغمبر
نور چشمان حضرت حیدر
تکیه گاه غریبیِ مادر
مجتبی بود نسل آدم را
یاد آن روزها که میافتاد
یاد کوچه .. مغیره .. تنهایی
چشمهایش به رنگ خون می شد
جوششی می گرفت زمزم را ..
*من با مادرم تنها بودم .. دستِ مادرم رو گرفته بودم ..
غریب اونیِ که همدم اشک و آهِ
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهِ ..
حسن جان .. حسن جان ..*
بعدِ مادر کنار بابا بود
همه جا غمگسار بابا بود
بارِ دیگر شکست وقتی دید
تیغ مسمومِ إبن ملجم را
*امیرالمومنینُ آوردن صحن مسجد کوفه .. سر رو بر دامن پسر گذاشته ، امیرالمومنین از حال رفته .. قطرات اشک حسن بن علی بر روی صورت بابا نشست یه وقت علی چشما رو باز کرد .. پسرم چرا گریه میکنی؟! عرضه داشت پدر کمرم رو شکستی ..*
بعدِ مادر کنار بابا بود
همه جا غمگسار بابا بود
بارِ دیگر شکست وقتی دید
تیغ مسمومِ إبن ملجم را
بعد بابا غریب شد مولا
دشمنش زخمها به قلبش زد
دوستداران بی بصیرت هم
هی نمک می زدند زخمش را
مرد وقتی دلش پُر از غم شد
میرود خانه پیشِ همسر تا
با کمی همدلی و همدردی
ببرد خاطراتِ آن غم را
آه! مظلوم باشد آن مردی
که پس از غصه هایِ پی در پی
می رود خانه تازه می بیند
غصّه های تمام عالم را
کاش زینب بیاوری طشتی
جگرم خون شده است می سوزد
*جناده میگه وارد شدم دیدم طشت مقابلشه .. لخته هایِ خون داخل طشت می ریزه .. رفتم جلو گفتم آقا منو موعظه کن .. فرمود: *یا جُنادَه! اِستَعِدَّ لِسَفَرِک..* ای جناده برا سفر آخرت آماده شو.. *وَ حَصِّل زادکَ قَبلَ حلولِ اَجَلِک..* قبل از اینکه مرگ فرا برسه توشه فراهم کن .. *یا جناده هوَاعلَم اَنَّ تطلُبُ الدُّنیا یَطلُبُک..* تو در پی دنیایی مرگ در قفای توست .. ای جناده ”
*وَاعْلَمْ اَنَّ فی حَلالِها حِسابٌ وَ فی حَرامِها عِقابٌ وَ فیِ الشُّبَهاتِ عِتابٌ..* میگه یه وقت روی مبارکش به کبودی گرایش پیدا کرد .. اینجا برادرش وارد شد ..*
کاش زینب بیاوری طشتی
جگرم خون شده است می سوزد
از نگاهت به طشت می خوانم
روضه های سرِ محرّم را ..
من غریبم ولی برادر جان
هیچ روزی شبیه روز تو نیست
*اومد بین دیدگانِ برادر رو بوسه زد ، شروع کرد های های گریه کردن .. حسینم چرا گریه می کنی؟! عرضه داشت *اَبکی لِما یُصنَعُ بِک..* فرمود از این منظره ای که میبینم گریه می کنم..
فرمود گریه نکن چیزی نشده.. *الذی یؤتی الی سَمٌّ یَدُسُّ الی فَاقتَلُ به..* فقط به من سم دادند چیزی نشده.. *و لکن لا یوم کیومک یا اباعبدالله..* روزی مثل روز تو نیست ..
حسینم گریه نکن .. حسینم! سی هزار نفر دورت رو می گیرن ، همه شون ادعا می کنند ما امت پیغمبریم.. حسینم! حرمتت رو میشکنن .. بار و بُنه ت رو به غارت می برن .. بعد فرمودند همه برات گریه می کنند حتی *وُحوشِ فی الفَلوات… والحیتان فی البحار..* گرگایِ بیابونم برات گریه می کنند.. (من یه دونه شو بگم…) زینب از خیمه ها بیرون آمد دید عمرسعد ایستاده نگاه میکنه.. *والدُّموع یَسیلُ علی خَدّیه..* اشک چشمش روانه شده .. نامرد دارن برادر منو میکشن داری گریه میکنی ..؟! یه عده گرگ هم داشتن قتلگاه قطعه قطعه ش می کردن .. حسین ..*
#روضه
#دفتری
#شهادت امام حسن مجتبی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره… امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته….
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید….اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه… میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. “والشمر جالس علی صدرک..”*
دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
#روضه شهادت
#پیامبر وامام حسن مجتبی علیه السلام اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
جانم فدای آن بنایی که نداری
قربان آن گلدسته هایی که نداری
هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از
دلتنگی گنبد طلایی ...که نداری
باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم
بعضی ها خیلی با معرفت هستند، هر وقت میرن حرم امام رضا،روز اول فقط برا امام حسن مجتبی گریه می کنند
باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم
با یاد باب المجتبایی ...که نداری
قالیچه ارثیه مادر بزرگم
نذر تو و صحن و سرایی ...که نداری
من هر شب جمعه سلامی می دهم به
شش گوشه ی کرببلایی ...که نداری
ما سینه زنهایت حسن کم گفته ایم آه
در مجلس دارُ البُکایی ...که نداری
دو ماه برا امام حسین گریه می کنی،دو ماه برا حسین به سر و سینه می زنی، یه امروز اومدی برا این آقا گریه کنی، یه امروز اومدی برا این آقا ناله بزنی، طول سال هم میگی :حسین! فقط یه روز تو سال اومدی بگی:حسن!.
همچین که حسن و حسین شروع کردن با هم کشتی بگیرن، پیغمبر نسشته،امیرالمؤمنین هم نشسته، بی بی دو عالم هم نشسته، همه دارن یه حرفی میزنن،اما دیدن پیغبر هی دارن میگن:جانم حسن! بی بی دوعالم سئوال کرد:بابا جان! حسین کوچیکتر از حسنِِ ،اگرم بخوای تشویق کنی، باید حسین رو تشویق کنی، چرا هی دارید میگی: جانم حسن! پیغمبر صدا زد:دخترم مگه نمی شنوی؟ همه ی عالم دارن میگن:حسین.. من دیدم کسی نمیگه:حسن! خیلی پسرم غریب ِ...فرمود: هر کسی به اندازه ی بال مگسی برا حسنم گریه کنه، فردای قیامت که همه چشما گریانِ، چشمی که برا حسنم اشک ریخته باشه،گریان نمیشه
دردی که داری در خودت میریزی آقا
دردش رو به هیچ کسی نمیگه آقا، تا حالا دیده بودی کسی تو خونه ی خودش هم غریب باشه؟تا حالا دیده بودی کسی بین زن و بچه اش هم غریب باشه؟
دردی که داری در خودت میریزی آقا
حق می دهم درد آشنایی ...که نداری
دیدن یکی داره در خونه رو میزنه، بی بی دو عالم اومد پشت در، هر وقت در این خونه رو میزنن بی بی میاد در و باز میکنه،بی بی میشه امروزم ما اومدیم برا حسنت گریه کنیم،تو بیایی در و به رومون باز کنی؟تا در و باز کرد دید مرد عربی ِ، بهش فرمود: چی می خوای؟ گفت: اومدم پیغمبر رو زیارت کنم، گفت: مگه نمیدونی بابام مریضِِ، تو بستر افتاده، اجازه نمیده کسی بیاد عیادتش. رفت دوباره در زد، برا بار دوم بی بی همون جواب رو بهش دادن،بار سوم که در زد،پیغبر فرمود: دخترم،کیه داره در میزنه؟ گفت:بابا نمیدونم، یه مرد عربیِ،میخواد شما رو ببینه، تا این حرف رو زد، پیغمبر صدا زد: دخترم بخدا، برادرم عزرائیلِ.پیغمبر میخواد به فاطمه اش بگه: ببین،عزرائیلم میخواد بیاد داخل باید از تو اجازه بگیره.... اما من یه عده رو سراغ دارم اجازه که نگرفتن که هیچ تازه هیزم آوردن، اول در خونه رو آتیش زدن، هی داد میزدن میگفتن: علی بیا بیرون
ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد
با رفتنش صد قصه دیگر شروع شد
دلشوره هایش یک به یک معنا گرفت و
از آنچه می ترسید پیغمبر شروع
در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود
اسم آب میاد، یاد این شعر میفتم
☑️در حرم قحط آب است واویلا
⬅️رگ خواب دل رئوفت را
روضه خوان ها چه خوب میدانند
⬅️هر زمان گره به کار افتد
روضه ی قحط آب میخوانند
🔹آب گفتم دلم کباب شده
🔹بس که داغ رباب، جانسوز است
🔹قلب سنگیه من، مذاب شده
🔸دست ما نیست آب میبینم
🔸یاد طفل رباب میفتیم
🔸کودکی غرق خواب میبینیم
🔸یاد طفل رباب میفتیم
این بابایی که بچش کشته شده، رو دستش گرفت، از صدا و سیما دیدید
رو به دشمن کرد…
❇️رو به دشمن گرفت غنچه زرد بی قرارش را
❇️تا به یک جرعه آب تازه کند حنجر خشک شیرخوارش را
اینی که من و تورو میکشه، اینه
گفت مُنُّوا علیَّ
به من منت بزارید
🟤گفت مُنّوا علیَّ، گلم پژمرد
🟤پاسخش را به هلهله دادند
🟤گفت یک جرعه آب میخواهد
🟤تیر را دست حرمله دادند
🟤ساعتی بعد پیش چشم حرم
🟤روی نیزه سری نمایان شد
🟤پیش چشم رباب، گهواره
🟤سهم سوغات نامسلمان شد
#علی_لای_لای
😭😭😭
خدا هیچ پدری رو خجالت زده نکنه
😭😭
گفت میبرم سیرابش میکنم
حرمله ی بی حیا با تیر 3شعبه، داغ رو دل بابا گذاشت
خون به دل مادرش کردند
خون به دل رباب…
☘میمیره مادرت، آویزونه سرت
☘تیرُ بیرون بیارمش، میپاشه حنجرت
☘داره چه زود تنت، میشه اسیر خاک
☘یه سالگیتو میبینی اما به زیر خاک
🍂حنجرتو خیلی فرق با حنجر مرد داره
🍂قربونی رو لب تشنه، سر ببری درد داره
😭😭😭😭
💥شرمنده ام ازت، من با همه وجود
💥خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
#حسیــــــــــــن
🔻ببین بر دست و پا زنجیر دارم
🔺بیا پایین ز نیزه، شیر دارم
😭😭😭
🔰شرمنده ام ازت، من با همه وجود
🔰خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود
🔰بالای نیزه ها، رو میگیری همش
🔰شیرت نداده مادرت، دلخور شدی ازش
🔰به نیزه دارت گفتم، من از دلم تاب رفته
🔰تکون نده نیزه ش رو، تازه گلم خواب رفته
#علی_لای_لای
😭😭😭😭😭
🍁بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده
🍁که گیر قهقهه های اراذل افتاده
🍁لب پدر به گلوی پسر، عجب عکسی
🍁سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده
🍁رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد
🍁چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده
🍁کمی به زیر عبا، باز بود پلک علی
🍁رسید خیمه پدر دید کامل افتاده
🍁دم غروب شده، وقت غارت حرم است
🍁عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده
🍁لباس ملحفه بالشت بچه گهواره
🍁چقد بین بیابان، وسایل افتاده
🍁بزرگ شد پسرم، مَرد شد ببین زینب
🍁ز نیزه سایه ی اصغر، به محمل افتاده
😭😭😭😭
_متن_سبک_مداحی
#رضااااا_ابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
روضه AETrim1718937361876.mp3
13.11M
💠#روضه
اسم آب میاد، یاد این شعر میفتم…
❣#حضرت_علی_اصغر
_متن_سبک_مداحی
#رضااااا_ابوالحسنی
🎤#حاج_عباس_طهماسب_پور
📝 #غریب_آقا
🖊 #شور
🖊 #
🖊 #
غریب آقا
تو رو کشتن چجوری کشتن نگران کشتن حسینو
غریب آقا
تورو کشتنت یه عده نانجیب آقا
بمیرم برات که موندی بی حبیب آقا
توی قتلگاه پیچیدش عطر سیب آقا
با پا میزد
یه حرومی ضربه هاشو از قفا میزد
مادرش یه گوشه ای تو رو صدا میزد
تو جواب یه پیرمردی با عصا میزد
جفا کردن
با لبای تشنه راس تو جدا کردن
همه عقده ها شونو سر تو وا کردن
تیرو نیزه هارو تو تن تو جا کردن
سرو بردن
بمیرم که یادگار مادرو بردن
نانجیبا پیرهن و انگشترو بردن
روی نی سر علی اصغرو بردن
جنایت شد
توی خیمه های عمه ها قیامت شد
به مخدرات و اهل بیت جسارت شد
قسمت زنا و بچه ها اسارت شد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کتک خوردن
هر جایی که اسمتو به زیر لب بردن
رو بروی نیزه تو عمه ها بردن
زن و بچه تو رو غریب گیر آوردن
#روضه_اربعین
من شهر عشقی کوچه به کوچه دولانمشام
محنت خموندا رنج و ملاله بویانمشام
روز ازلدن اولدی ایشیم یاره باغلاماق
دشمنده بولدی من بو کماله یارانمشام
بیر گوز یاشیم قالوردی اودا قالمادی منه
بیر جامیدیم دولی ولی العان جالانمشام
کتاب عمرمی بیر بیر منیم ورقلدیلر
چمنده سندن اوتور هی منی ایاقلادیلار
#اشعار_ترکی
اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
---⊱✾♡✾⊰---
مداحان تبریز _ .mp3
1.84M
روضه اربعین
🎤کربلایی #مهدی_عابدینی
#روضه امام حسین (ع)
#گریز امام حسن(ع)
#گریز حضرت عباس(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران و عزاداران با اباعبدالله انشاالله در هر گوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روابشید شفای همه مریض ها انشاالله روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین
♦️تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین
♦️من نه تنها واله و حیران به هامون غمم
♦️عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین
♦️خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا
♦️جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین
♦️ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام
♦️دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین
⬅️حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔶همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔶ولی سالار زینب(س) را ندیدند
🔶برون از قتلگه، بی راکب آمد
🔶به سوی خیمه ای، بی صاحب آمد
🔶یکی گفتا فرس کو نور عینم
🔶غریب کربلا بابا حسینم
🔶یکی از غم، گریبان چاک می کرد
🔶یکی خونش، به گیسو پاک می کرد
🔶یکی پوشاند، ز اشک خود زمین را
🔶یکی بر پشت، برگرداند زین را
🔶چراغ محفل طاها، سکینه(س)
🔶دو دست، از شدّت غم زد به سینه
🔶که ای گم کرده راکب، راکبت کو؟
🔶چرا صاحب نداری، صاحبت کو؟
🔶چرا از تیر دشمن، شسته بالت
🔶چرا خون خدا، ریزد ز یالت
🔶بگو ای پیکرت، گردیده صد چاک
🔶امید ما، کجا افتاده در خاک؟
🔶تو صورت شسته ای، از خون مظلوم
🔶مرا دیگر، یتیمی گشت معلوم
🔶تو که، آتش فرو ریزی ز سینه
🔶بگو از راکب خود، با سکینه(س)
🔶چو خنجر، بر گلوی او نهادند
🔶به آن لب تشنه، آیا آب دادند؟
⏪سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
🔶اگر بینم گلم در خواب بوده
🔶به آب دیدگان می شویم او را
⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند ایام شهادت امام حسن مجتبی (ع) است گریزی هم به روضه امام حسن وحضرت عباس (ع) داشته باشیم همه امواتمان فیض ببرند
آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا...
یه لحظه دلتو ببرم مدینه...
(کدوم لحظه رو یاد کنم)
🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن..
چه صحنه ای دید..
شروع کرد ناله زدن..
(دشتی)
◼️برای تو دلم دارد بهانه
◼️گرفت از آه من آتش زبانه
◼️به زیرلبحسیناینگونه میگفت
◼️الهی دفن می گشتی شبانه
🔆صدا زد داداش..
دیگه به خودم عطر نمیزنم..
دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم...
آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم..
امان از دل حسین ع..،2
اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرودارا..
دلتو یه لحظه ببرم کربلا..
(چی میخام بگم..)
میخام بگم..
اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد...
(اما دلت کربلاست..)
تو کربلا هم ناله زد...
لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه..
آخ نشست کنار بدن ابالفضل..
صدا زد..
💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»"
💔کمرم شکست داداش..
⏪ داداش..امیدم نا امید شد..
داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره..
پاشو رباب منتظره..
پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره.....
هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. #یاحسین..
دعای روز سه شنبه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
ِبه نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانی اش هميشگى است
الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثِيراً وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّي وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِي يَزِيدُنِي ذَنْباً إِلَى ذَنْبِي وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ جُنْدِكَ فَإِنَّ جُنْدَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ اجْعَلْنِي مِنْ حِزْبِكَ فَإِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ،
ستايش خداراست و سپاس برازنده او آنچنان كه شايسته حضرت اوست، ستايشى بسيار و به او پناه میبرم از شر نفسم چه نفس همانا به زشتى بسيار فرمان مى دهد جز آنكه پروردگارم رحم كند، و به خدا پناه میبرم از گزند شيطانى كه گناه بر گناهم می افزايد، و به قدرت او از هر گردنكش نابكار و پادشاه ستمكار و دشمن قهّار، دورى میجويم، خدايا مرا از سپاهيانت قرار ده، چرا كه همانا تنها سپاه تو پيروز است، و مرا از حزب خود قرار ده كه تنها حزب تو رستگار است
وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنَّ أَوْلِيَاءَكَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِي وَ أَصْلِحْ لِي آخِرَتِي فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّي وَ إِلَيْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّي وَ اجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ وَ الْوَفَاةَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ ،
و هم از دوستانت قرارم ده كه بر دوستانت ترسى نيست و اندوهگين نمی شوند، خدايا دينم را برايم سامان ده كه آن وسيله در امان بودن و دورى من از گناه است و آخرتم را آباد ساز كه آنجا خانه پايدار من و گريزگاهم از همسايگى دون صفتان است و زندگى را برايم زمينه افزونى در هر خير و مرگم را برايم آرامش از هر گزندى قرار ده، بار خدايا بر محمّد خاتم پيامبران
وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ هَبْ لِي فِي الثُّلَثَاءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ لِي ذَنْباً إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا غَمّاً إِلا أَذْهَبْتَهُ وَ لا عَدُوّاً إِلّا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِي مِنْكَ بِالْغُفْرَانِ يَا وَلِيَّ الْإِحْسَانِ
و كامل كننده شمار رسولان و بر خاندان پاك و پاكيزه او و بر ياران برگزيده اش درود فرست و در روز سه شنبه سه حاجتم را روا كن: گناهى برايم مگذار جز آنكه بيامرزى و نه اندوهى جز آنكه را برطرف سازى و نه دشمنى جز آنكه دور گردانى، به نام خدا كه بهترين نام هاست، به نام خدا پروردگار زمين و آسمان، دورى هر ناخوشايندى را كه ابتدايش خشم خداست، و نيل به هر محبوبى را كه آغازش رضاى اوست خواستارم، پس از سوى خود سرانجام را به آمرزش پايان ده اى سرچشمه نيكى. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
♻️ زیارت امام سجاد , امام باقر , امام
صادق علیهم السلام
💠 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ💠
✨ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا خُزَّانَ عِلْمِ الله ِ ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا تَراجِمَةَ وَحْيِ الله ِ ، السَّلامُ عَليْكُمْ يا أَئِمَّةَ الهُدى ، السَّلامُ عَلَيْكُم يا أَعْلامَ التُّقى ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَوْلادَ رَسُولِ اللهِ ، أَنا عارِفٌ بِحَقِّكُمْ ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ مُعادٍ لاَعْدائِكُمْ مُوالٍ لاَوْلِيائِكُمْ ، بِأَبِي أَنْتُم وَ اُمِّي ، صَلَواتُ الله عَلَيْكُمْ
✨اللّهُمَّ إِنِّي أَتَوالى آخِرَهُمْ كَما تَوالَيْتُ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرءُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَكْفُرُ بِالجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَاللاّتِ وَالعُزَّى ، صَلَواتُ الله عَلَيْكُمْ يا مَوالِيَّ وَ رَحْمَةُ الله وَ بَرَكاتُهُ.
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ العابِدِين َ ، وَ سُلالَةَ الوَصِيِّينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا باقِرَ عِلْمِ النَبِيِّين َ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياصادِقا مُصَدَّقا فِي القَوْلِ و َالفِعْلِ ، يا مَوالِيَّ هذا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلاثاء ِ ، وَ أَنا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي و َأَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ الله عِنْدَكُم ْو َآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ .
📌روز #سه_شنبه متعلق است به #امام_سجاد , #امام_باقر , #امام_صادق علیهم السلام
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1328_D1737054T15705002(Web).mp3
383K
📝زیارت روز سه شنبه
🎤حسین #یزدان_پناه
#زیارت_ائمه_روزهای_هفته 💠
📌روز #سه_شنبه متعلق است به #امام_سجاد , #امام_باقر , #امام_صادق علیهم السلام
❣﷽❣
🔘 #سینه_زنی_حضرت_عباس_ع
🔘 #سبک ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
🔘ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔘علمدار نیامد، علمدار نیامد
🔘سقای حسین سید و سالار نیامد
🔘علمدار نیامد، علمدار نیامد
از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان
در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان
دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر
با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر
🔘ای اهل حرم میرو علمدار ……
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
🔘ای اهل حرم میر و علمدار …
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لب های تو لب های فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
🔘ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دل ها همه مست رجز گاه به گاهت
هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
🔘ای اهل حرم میر و علمدار …
افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
🔘ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه بر پا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافله سالار نیامد
🔘ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
ای علقمه از عطر تو لبریز برادر
ای قصه ی دست تو غم انگیز برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز برادر
برخیز حسین آمده برخیز برادر
عباس ترین حیدرکرار نیامد
🔘ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
📋 من دوباره کوله بارم
✔️ #روضه / #حاج_محمود_کریمی
✔️ #اربعین
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من دوباره کوله بارم
رو زمین موند دمه رفتن
من و احساس غربت
تک و تنها همه رفتن
همهرو بدرقه کردم
خودمم فقط میسوزم
حرف بیلیاقتی نیست
دارم از حسرت میسوزم
توو دلم پر از بهونس
هی میگم ای داد بیداد
مثه بچهها شدم من
دل من آقاشو میخواد
رسم عاشقی همینه
تا بسوزم و بسازم
دل من طاقت نداره
اگه جا بمونه بازم
حال ما جاموندهها رو
اون که رفته نمیدونه
ای خدا داغ زیارت
به دل کسی نمونه
عالم امروز زیره پایِ
زائرای اربعینه
کربلایِ تو همیشه
مرکزِ کل زمینه
رو پر و بالِ ملائک
خاکِ پایِ زائراته
جبرئیل هم توی جاده
عازم کرببلاته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5773804267785683714.mp3
20.68M
#روضه_اربعین
نوحه های امام حسین علیه السلام
#روضه «من دوباره کوله بارم...»
عزاداری #شب_اربعین_حسینی
#جامانده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️#اربعین
▪️مجلس کامل اربعین
▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود...
▪️به زیر خاک دارم ماه پاره...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️مجلس کامل اربعین
301.7K
#شور
#تک
❇️ علی رو دریاب یا فاطمه
........
قسم به آه و اشک چشات
می میرم بی تو زهرا
چرا کم جون شده صدات
می میرم بی تو زهرا
نجات حیدر
چشاتو واکن
حیات حیدر
چشاتو واکن
ای کس و کارم
چشاتو واکن
دارو ندارم
چشاتو واکن
سر و پا بی تو آتشم
تو ببين من چی می کشم
ناتوون کشته زانوهام
بزمین خود رو می کشم
علی رو دریاب یا فاطمه 3
....... .
.....
قسم به اون بغض حسنت
می میرم بی تو زهرا
کبودیه زیر پیرهنت
می میرم بی تو زهرا
بانوی خسته
چشاتو وا کن
پهلو شکسته
چشاتو واکن
یار جوونم
چشاتو وا کن
ای قدکمونم
چشاتو واکن
دل من بشکسته شده
از مدینه خسته شده
یادته دست شوهرت
با طنابی بسته شده
علی رو دریاب یا فاطمه (3)
................
التماس دعا
شعر و سبک:
موسوی خورشیدی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روان بسوی حرم....mp3
6.21M
نوحه حسینی علیه السلام
...........
روان بسوی حرم ۲
با دل و جان میروم
سینه زنان میروم
بصحن شاه کرم ۲
با دل و جان می روم
سینه زنان میروم
ابی عبدالله حسین
سالار زینب یا حسین (۳)
................
کربلات
آرزوهای منه یا حسین
نینوات
شور و شیدای منه یاحسین
صحن تو
به ابالفضل و علی اکبرت
به والله
همه دنیای منه یا حسین
بصحن شاه کرم ۲
با دل و جان می روم
سینه زنان میروم
ابی عبدالله حسین
سالار زینب یا حسین (۳)
...................
یا حسین
دوری از حریم تو عزابه
به زینب
کاری کن حال دلم خرابه
این شبه
جمعه ای بخوانیم کربلا
بجون
مادر تو یا حسین ثوابه
بصحن شاه کرم ۲
با دل و جان می روم
سینه زنان میروم
ابی عبدالله حسین
سالار زینب یا حسین (۳)
...................
بدردم
گوشه چشمت بخدا درمانه
دم بدم
دل من میگیره هی بهانه
کاری کن
تو رو جون مادرت یاحسین
کربلا
منو امشبی بشم روانه
بصحن شاه کرم ۲
با دل و جان می روم
سینه زنان میروم
ابی عبدالله حسین
سالار زینب یا حسین (۳)
...................
بمیرم
از برای چشم خونبار تو
هستی ام
بفدای تن تبدار تو
یا حسین
پدر و مادر و هست و بودم
فدای
هر دو بازوی علمدار تو
بصحن شاه کرم ۲
با دل و جان می روم
سینه زنان میروم
ابی عبدالله حسین
سالار زینب یا حسین (۳)
.....
شعر و سبک:
موسوی خورشیدی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
الآن کجای جاده ای عزیزم.mp3
6.47M
الآن کجای جاده ای عزیزم
سواره یا پیاده ای عزیزم
🎙 #امیر_کرمانشاهی
#️⃣ #مشایه
#️⃣ #مناجات_با_امام_زمان
#️⃣ #اربعین
#️⃣ #احساسی #امام_زمان
الآن کجای جاده ای عزیزم
سواره یا پیاده ای عزیزم
کجای این مشایه ای عزیزم
تو گرما یا تو سایه ای عزیزم
خوش به حال همون عراقی
که هستی امشب مهمونش
برا پذیرایی از تو داره مایه میذاره از جونش
الآن کجا رسیدی ؟ الآن کدوم عمودی ؟
اون سید تو موکب شاید خود تو بودی
معتقدم حقیقته ظهورت
پس اومدم به نیت ظهورت
تو این مسیریم همه تا ظهورت
فاصله خیلی کمه تا ظهورت
زائر اینجا حتی قدم هاش ثواب صد تا حج داره
وقتی پاشو به جای پای امام عصرش میذاره
عجب قیامتی شد چه روز محشریه
این جمعیت سپاه امام عسکریه
الآن کجا رسیدی ؟ الآن کدوم عمودی ؟
اون سید تو موکب شاید خود تو بودی
دونه به دونه موکبا رو گشتم
پی نشونیت همه جا رو گشتم
نجف تموم کوچه ها رو گشتم
تموم شهر کربلا رو گشتم
چه بزرگایی که چهل شب میان تو صحنت میشینن
تو عزای بنی طویریج تو رو یه عده میبینن
این موکبا علم شد با علم اباالفضل
میبینیمت انشاءالله تو حرم اباالفضل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
الآن کجا رسیدی ؟ الآن کدوم عمودی ؟
اون سید تو موکب شاید خود تو بودی