eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
39 عکس
38 ویدیو
6 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•غصه نخور عیبی نداره.... وتوسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ویژهٔ روز اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *اونایی که که عرفات روضه می خونن، هر جا اباالفضلی شد روضه شون، آقا امام زمان سر زده بهشون، آقاجان! امروز به ما سر نمی زنی؟ چند جمله روضه عموتون رو بخونیم...* سقای دشت کربلا دلواپسم کردی؟ یك خیمگاه چشم انتظارن بر نمی گردی؟ غصه نخور عیبی نداره، زده رقیه قیدِ آبُ خودم جوابشون رو میدم، نخور تو غصه ی ربابُ *دیگه بچه ها تو خیمه از بس گریه کرده بودن صداشون در نمی اومد، بی حال دورِ حسین رو گرفتن، می گفتن: بابا! اومدی چرا عمو رو نیآوُردی...* مردونگی کن پاشو می دونم که بی دستی بی دست هم باشی میگن پشت حسین هستی پاشو نذار هر بی حیایی به اشکِ ناموسم بخنده پاشو نذار هر کی بیاد و دست رقیه رو ببنده ای وای علمدارم اباالفضل!... *کنار هر شهید ابی عبدالله می رسید، آقا رو خاک می نشست" فَجَلَسَ عَلَي التُّراب" علی اکبر رو روی خاک نشست بغلش کرد، اما کنار اباالفضل نوشتن: "فَوَقَفَ عَلَیهِ مُنحَنیا" نه نشسته بود، نه ایستاده بود، یعنی عباس بیا بریم خیمه ها در خطرِ، عباس! من نمی شینم، تو پاشو، میخوان دستِ ناموسم رو ببندن، خیمه ها در خطرِ، ای حسین!...* ــــــــــــــــــ گریز ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇@rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•غصه نخور عیبی نداره... وتوسل به باب الحوائج حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ویژهٔ روز اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── روز عرفه فرصتى استثنايى در هر سال است که بايد از لحظات آن در تقويت رابطه با خداوند استفاده نمود. @rozehdaftari
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام استاد میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلام عَلَیکُم یٰا اَهلَ بَیتِ النَّبوه بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا یعنی اگر شما خانواده نبودید ما کجا دین شناس می‌شدیم این شما بودید که معالم و معارف دین رو به ما یاد دادید اگه شما نبودید دنیای ما رو فساد برمی‌داشت اصلاح دنیای ما هم به دست شماست لا یَصلَحُ الدُّنیا اِلّا بِالاِمام وَ بمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَة سلام ما به بقيع و بقاع ويرانش بر آن حريم که باشد ملک نگهبانش سلام ما به بقيع ، آن تجسّم غربت گواه بر سخنم ، تربت امامانش بقيع کعبه ي قدس چهار معصوم است چهار نور خدا مي دمد ز دامانش يکي است باقر از آن چهار امام که داغ او زده آتش به قلب يارانش غريب اوست که در موسم زيارت حج مدينه و آن همه زائر که هست مهمانش، شب شهادت او يک نفر نمي ماند.... فهمیدی چی گفتم امشب دیگه مدینه زائر نداره همه دارند بار سفر رو می‌بندند برند اعمال حجشون رو انجام بدند شب شهادت او يک نفر نمي ماند که اشک غم بفشاند به قبر ويرانش خود امام باقر سفارش فرمودند چهار امام معصوم این تعبیر را دارند لا یَوم کـَیَومِ الحُسین اما اول روضه حضرت رو اشاره کنم از مدینه تبعیدش کردند به شام امام صادق میگه من همراه بابام بودم سه روز دروازه شهر رو به روی ما بستند از اینجا دلت کجا رفت این همون دروازه‌ایه که عمه جانش رو پشت دروازه معطل کردند چهار سالش بود رسید به این دروازه تعبیر خود حضرت اینه ما رو اینجوری بسته بودند أیدِیهِم مَغلولةً إلَی الأعناق با غل و زنجیر دستامون رو به گردن‌هامون بسته بودند کاروان رسید پشت همین دروازه یه نگاه کردم دیدند یه سر بریده متلاشی به دروازه آویزانه این سر مسلم بن عقیله... از روز عرفه که سرش رو بریدند سر بریده رو فرستادند برای یزید یزید این سر رو زده بود به دروازه تا اول صفر سر مسلم ،آویزان دروازه بود... چه کردند فقط یه اشاره کنم ام کلثوم آمد نزد شمر لعین ما دو تا خواهش از شما داریم اول اینکه ما را از خلوت‌ترین دروازه عبور بدید دوم اینکه به این نیزه‌دارها بگو ، این سرهای بریده را از مخدرات دور کنند مردم به بهانه تماشای سرها به ما نظاره می‌کنند... یا صاحب الزمان هر دو خواهش رو برعکس اجرا کرد دستور داد از شلوغ‌ترین دروازه این‌ها رو وارد کنند محدث قمی می‌نویسد ۵۰۰ هزار نفر به تماشا آمده بودند اگه یک هزارم این جمعیت سنگ زده باشند بسه... دوم اینکه به نیزه‌دارها گفت هر اسیری که به نوعی با سری در ارتباطه نیزه‌دار اون سر رو ببره کنار اون اسیر... تو لفافه بگم از همه بیشتر سهم زینب شد... هم سر ابی عبدالله هم سر عباس هم سر بچه‌های خودش هم سر علی اکبر همه دور زینب قرار گرفتند.... حسین.... @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 و مناجات امام زمان(عج) امام زمان(عج) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان ♦️ای داغدار اصلی این روضه ها بیا بیا ♦️صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا بیا بیا ♦️تنها امیدِ خلق جهان یابن فاطمه ♦️ای منتهای آروزی اولیاء بیا بیا ♦️بالا گرفته ایم برایت دو دست را ♦️ای مرز استجابت قنوت و دعا بیا بیا ♦️هفته به هفته میگذرد با خیال تو ♦️پس لااقل به حُرمتِ خونِ خدا بیا بیا ♦️بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ♦️ای خون جگرِ قامتِ زینب بیا بیا بیا ⬅️عرضه داشت یا جدّاه صبح و شام برات گریه میکنم اونقدر گریه میکنم تا اشک چشمم مُبدّل به خون شود.سؤال کردن آقا جان!برای کدام مصیبت گریه میکنید؟ فرمودن:همۀ مصیبت های کربلاسخته.کدام مصیبت بیشتر جگر شما را آتش میزد؟مصیبت قمر بنی هاشم است؟فرمودن: اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد. مصیبت آقا علی اکبر است؟ فرمودن آقا علی اکبر هم اگر بود برای این روضه گریه میکرد، مصیبت قتلگاه است؟ فرمودن: خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکند. کدام روضه است آقاجان؟ فرمودند: مصیبت اسارت عمه ام زینب..* بیش از هزار سال تو هم گریه کردی ای خون جگرِ زِ قامتِ زینب بیا بیا بیا *معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته، اون لحظه ای که میخواد از بدن برادرش جدا بشه مگر به این راحتی ها از بدن بی سر برادر جدا میشد ...* حسین جان! 🔸مگر تو همسفر با ما نبودی 🔸در اين صحرا كردي تو منزل 🔸زِ جا بر خیز و لیلا را جدا کن 🔸زِ نعش اکبرِ شیرین شمایل 🔸به مُردن راضیم شاید که دیگر 🔸نبینم قاتلت را در مقابل نگاه به بالا سرش کرد، دید همونکه روی سینۀ حسینش نشسته بود بالا سرش ایستاده... تازیانه دستش داره، بچه ها رو با تازیانه میزنه. برای خواهر داغدیده خیلی سخته قاتلِ برادر رو ببینه مگر طاقت داره؟ آی زینب! بی بی جان!* خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار ‌شدن بیزارم ببزارم حسین جان! 🔅تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم 🔅آخه فکر همراهی با شمر دهد آزارم @rozehdaftari
. بین بقیع، زائر تنها ولیّ عصر ای صاحب دو دیده ی دریا ولیّ عصر آتش زده به سینه ی تو غربت بقیع درد عزای باقر و این خلوت بقیع در التهاب ِ رفتن حُجّاج ِمستطیع نه سینه زن نه گریه کنی مانده در بقیع داری به دل شرار غم باقرالعلوم روی لبت نشسته دم باقرالعلوم پیش مزار خاکی جدّت نشسته ای صاحب عزای صاحب ِقلب شکسته ای قلبی که زخمی از غم کرب وبلا شده در کودکی اسیر هزاران جفا شده در نصف روز موی سر او سپید شد گویی کنار جدّ غریبش شهید شد او هم کنار آب ،عطش را کشیده است آه ِ رباب و اصغر او را شنیده است او دیده است پیکر صدپاره بر عبا یک قدکشیده زیر سُم ِمرکب از جفا او انتظار آب کشیده ست در حرم لطمه زنان شده دم ِ افتادن علم دیده وداع آخر شاه غریب را بوسه به زیر حنجر شیب الخضیب را (اُسقونی) از میانه ی مقتل شنیده است همراه عمه آه ز سینه کشیده است رأس بریده بر سر نی دیده است او با یک تن بدون کفن گشته رو به رو پیش حسین نغمه ی شادی سروده شد ای وای! کهنه پیروهنش هم ربوده شد او دیده است آتش دامان دختری در زیر پای اسب عدو یاس پرپری گردیده است همسفر خولی و سنان همراه کاروان ِ اسیران ِقدکمان او هم به روی ناقه ی عریان سوار شد بر زخم تازیانه ی دشمن دچار شد در کوچه های شام سرش سنگ خورده است او را عدو به مجلس اغیار برده است هرچند او شهید شد از کینه ی هشام اما شده ست کشته ی بزم شراب شام پنجاه سال ِ او به غم خیزران گذشت هر لحظه با مرور غم کاروان گذشت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .@rozehdaftari
با سلام خدمت دوستان و همکاران عزیز برا درمان یک مریض دیابتی احتیاج به پول داریم دوستانی که مایل هستند در این امر خدا پسندانه ما رو یاری کنند در حد توان میتونند کمکهای نقدی خودشون رو به این شماره کارت واریز نمایند👇 6037997593357172 محمدرضامسلمی
. 📖 متن_روضه 🔊 درد و دل با امام حسین علیه السلام 🔘 برات کربلا در روز 🔻 ** از آسمان هفتم اگر سر بر آورم اعلام می کنم که فقط خاکِ این درم مهر تو بود شیرۀ جان در وجودِ من از لحظه ای که شیر به من داد مادرم *حرف برا امروز،دیروز نیست،همه ی کَسُ کارم دم خونت پیر شدن ، ما افتخارِ خانوادگی مون اینه مثلاً میگه من بابا بزرگم خادمِ سیدُالکریم بوده ، من فلان کَسم تو حرم بی بی حضرت معصومه سلام الله نوکری کرده،جد ما فلان رواق خاکه،ما به اینا مینازیم آقا ... هوامو داشته باش ... شبِ شهادتیِ اومدم بگم اگر بدردت نمی خورم،خرابم نکن،مادرِ شما اینو یادِ ما داده ... اول بدرد نخورا رو خریده* با دشمنِ تو تا ابدُ الدهر دشمنم *آقا،مردم میدونن خطِ قرمزِ من تویی، من سرِ شما با هیچ کسی شوخی ندارم،انقدِ سرِ شما دعوا کردم،انقدر بهم ریختم ... بالاخره یه جا به کارت میام ... منم بردار ... به هیچ درد که نخورم ، مدافع که میتونم بشم ... برم حرم عمه جانِ امامِ زمان* با دشمنِ تو تا ابدُ الدهر دشمنم حتی اگر بود پدرم یا برادرم من از درِ سرایِ تو جایی نمی روم حتی اگر جواب کنی ، باز نوکرم *عرضم رو جمع کنم و التماسِ دعا،دیدی یه جا یه بزرگی،صاحب منصبی بره همه جا می پیچه ... حالا اگه صاحبِ مجلس بیاد چه غوغایی بشه ... یعنی میشه یه روز بیای قدم رو چشمام بزاری ... دلم برات تنگ شده،آقا ... محرم داره میاد ... ما کربلا نریم،می میریم ... حسین ... بزار شعر بخونم ...*| گیرم که خاکِ پایِ مرا کیمیا کنن (یعنی چی ؟...) *عصرِ تاسوعا داشت حرف میزد قمربنی هاشم با ابی عبدالله ، یهو اون حرامی تا نزدیکایِ خیمه ها اومد ، کجان بچه هایِ خواهرم ؟؟ .. عباس بیا ببینم ، یه نگاه بهش کرد برگشت رو به ابی عبدالله ، گفت به جانِ تو من با اینا کاری ندارم ... آقا فرمود عباس جان میدونم ، برو ببین چی میگه " با غضب اومد جلوش چیه ؟(نامرد طعنه زد ...) گفت شنیدم آب آور شدی ... منصبی نبود آب آوری ... بعدِ عباس این منصب آقا شد،لذا هرکی توانِ جنگ نداشت می گفتن یه آبی به این خلق الله بده،عباس بیا این طرف،فرماندهی لشکرُ بهت میدم،عباس بیا اینطرف تا رکابِ اسبتو طلا میگیرم،وسط حرفش اومد،گفت برو تو هنوز عباس رو نشناختی ... من مادرم ام البنینِ ... من پسرِ اون خانمی ام که گفت نشنوم بچه هایِ زهرا نشستن تو هم بشینی ... لذا شبِ عاشورا عمۀ سادات اومد دستِشو گرفت گفت بشین،گفت اصلا،مادر بشنوه ، واویلا ... گفت برو خدا تو و اون امان نامه ت رو لعنت کنه* گیرم که خاکِ پایِ مرا کیمیا کنن خاکِ درت اگر نشوم،خاک بر سرم *ان شالله کربلا همدیگه رو ببینیم،یا نه ان شاالله مدینه،رواقِ امام حسن،ان شالله یه روز حرم برا مادرت بسازیم، ان شاالله یه روز برا امام حسن حرم بسازیم ... ایوانِ حسین ...* بگو امشب اگر قرار شده چیزی به ما بدن،بچه ها ، رفیقا کاراشونم کردن،عرفه کربلا ... فلانی عرفه کجایی؟ما که کربلاییم ... جیگرِ ما رو سوزوندن ... ان شالله عرفه کربلا با شما گریه کنا،بگی یادته اون شب آرزو کردیم دستِ جمعمون رو آقا خرید عرفه* آدم مگر نه نامِ تو را بردُ گریه کرد *گفت جبرائیل هر کاری می کنم،خدا نمی بخشتم،گفت میخوای ببخشتِت؟؟ گفت آره،گفت هرچی من می گم تو هم بگو(کیا رفتن مسجدِ کوفه؟) یه مقام داره،مقامِ حضرتِ آدم ... یه مقام هم هست مقامِ بخشیده شدنِ حضرتِ آدم ...گفت بشین اینجا مودب هرچی من می گم تو هم بگو، گفت باشه ... الهی یا حمیدُ بحقِ محمد (آدم گفت ...) الهی یا عالیُ به حقِ علی(آدم گفت ...) الهی با فاطرُ یحقِ فاطمه(آدم گفت ...) یا محسنُ بحقِ الحسن (آدم گفت ...) یاقدیمَ الاحسان بحقِ الحسین ... تا اینو گفت،گفت جبرائیل این آخریِ کی بود؟ جبرائیل تا اسمشُ آوردم کمرم لرزید ... جبرائیل این آخریه کی بود ؟؟تا اسمشُ آوردم عالم جلوم تیره شد،ندا اومد جبرائیل براش روضه بخوان،صدا زد آدم حسین از اولادِ توست،یه روز میاد کربلا ... بینِ دو نهرِ آب ... جلویِ چشمِ دخترا ... خواهرا ... مادرا .... میشینن رو سینه ش ... یک ضربه ؟ نه والله ... دو ضربه ؟ نه والله ... (بگم ...) دوازده ... حسین .. روضه_حضرت_آدم عرفه روز_عرفه # 🎤 حاج حيدر خمسه @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی دانم چرا افسرده دلهاست؟ گمانم ماتم فرزند زهراست امام باقر از بیداد دشمن شهید مکتب خلاق یکتاست فروغ چشم زین العابدین ست چراغ پر فروغ علم و تقوى ست شد از زین به زهر آلوده، مسموم همان کو دین ز عزمش پاى برجاست ز داغ جانگدازش، اختر اشک روان از آسمان چشم زهراست بیاد آن مزار بى چراغش ز دیده اشک ما جارى به شبهاست چو بنشسته به گل آن کشتى علم دو چشم (حافظى) از اشک دریاست شاعر ;;حافظى با مداحی ::واثقی نژاد از ملایر https://eitaa.com/rozehdaftari
|⇦•نمی دانم کجایی.... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نمی دانم کجایی ای که از بیراهه می‌آیی؟ همین اندازه میدانم که با شش ماهه می‌آیی همین اندازه میدانم جدا از چاره ات کردند چرا از خانه ی زهرا چنین آواره ات کردند سر دارالاماره جانِ تو جانی ندارم که تماشایی شدم حالا که دندانی ندارم بگو تا کوفه ی مولا کُش ناخوش نمی آیی سوی مردم نامرد مهمان کُش نمی آیی اگر چه کوچه کوچه گریه ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یاد مادرت کردم همین که ریختن از در به راه شعله ور رفتم اگر چه طوعه بود اما خودم در پشت در رفتم *یه بار یه زن تو‌ مدینه رفت پشت در..برا هممون بسه..تا صدا هانم رو شنید اومد برگردها یه دفعه یاد کینه هاش از آقا علی مرتضی افتاد..یه جوری با لگد به در زد صدای مادرمون بلند شد.. "یا ابتاه".. پهلوون عالم رو دستش میزد میگفت:..* «این غم کجا برم که تو را مردها زدند » نه شعله خاک هم بر چادرش نخورد آقا خدا را شکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری بر سنگ کوچه های تنگ میخوردم کشیده میشدم هر بار و بر هر سنگ میخوردم سر زنجیر در پایم، طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازشهای یک چکمه؛ شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم برد و به صورت بر زمین خوردم نه فکر دختران خود که فکر دخترت بودم همین امروز چندین بار یاد مادرت بودم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... https://eitaa.com/rozehdaftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•نمی دانم کجایی....... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ وَ عَلیَ الْمُسْتَشْهِدِینَ بَینَ یَدَیکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهْ» درود خدا  بر امام حسین علیه‌السلام و کسانی‌که در حضور حضرت به شهادت رسیدند، رحمت و برکات خداوند بر آن‌ها https://eitaa.com/rozehdaftari
‍ ❣﷽❣ 📿 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ من که با پایِ خودم نیومدم ... حالا که خودت منو کشوندی آوردی دستمو بگیر ...حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر همین اولِ دعا میگم:امیری حسین و نِعمَ الامیر ..تا عمر داریم به نسخۀ امام رضا عمل می کنیم،فرمود إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ،اگه بخوام با تو هم مناجات کنم خودشون دستور دادن اول بر ابی عبدالله گریه کنم ... اصلاًما بدونِ گریۀ بر اربابمون بلد نیستیم با تو مناجات کنیم،امیری حسین و نعمَ الامیر .. چه قدر خوب میشه دمِ مردنم آقا به ما بگه عجب گدایِ خوبی داره میاد دیدنِ من ... هرکی میخواد خودشو معطر کنه به قولِ امام رضا فرمود بویِ بدّ گناهان آبروتونو برده ... هر کی میخوادبویِ گناها آبروشو نبره نزد ملائکه و اولیاء الهی استغفار کنه ... حضرت رضا فرمود : تَعَطروا بِالاِسْتِغْفار ... أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ... کِی میخوای این دلِ مردۀ منو زنده کنی؟ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي من با گناه کاری کردم که دلم بمیره ... فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ ... اگه تو امروز روتو به ما برنگردونی ، تمومه ... الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ حاجیا اونجا دارن لَبِیک میگن .. اما امروز خدا به شما لبیک میگه ... حضرت صادق فرمود هر بندۀ مومنی که خدا رو با این اسمُ لقب صدا بزنه (یا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏) بلافاصله ندا میاد لبیک ... چی میخوای بندۀ من ...؟ دستِ گداییت رو بیار بالا اولِ دعا ، آخر دعا همۀ خواسته ام اینه : الهی العفو ..... پاک است خدا ولی گدا آلوده دیدن همه رویِ مرا آلوده هرچند که نیست مثلِ ما آلوده فرمود بیا بیا بیا آلوده فرمود بیا که آمدم ،پس لبیک امروز که میهمان شدم پس لبیک خوش به حالتون که شماها راحت میتونید گریه کنید،حاجیا دورِ کعبه طواف میکنن و میگن لَکَ لبیک،کی میشه ما دورِ آقامون طواف کنیم و بگیم لبیک ... ما آمده ایم اهلِِ خدا برگردیم ما سنگ شدیم طلا برگردیم جا هست برایِ همه یا برگردیم وقتی کرمت هست چرا برگردیم در وا نکنی آبرویم میریزد اعطا نکنی آبرویم میریزد مردم به یه امیدی به ما التماسِ دعا گفتن من غافلُ بی عار نبودم هرگز من این همه بیمار نبودم هرگز اینقدر گرفتار نبودم هرگز ای کاش گنهکار نبودم هرگز در باز کن عبدِ نگران آمده است جاماندۀ ماهِ رمضان آمده است این عدۀ تحبس الدعا پس چه کنند؟ گر جود نیاری فقرا پس چه کنند بی لطفِ تو این چند گدا پس چه کنند این کرببلا نرفته ها پس چه کنند ... ندیدنش یه دردِ اما دیدنش هزار دردِ ... ما طیفِ حسینیم حسنی عبدِ توایم ما را بزنی یا نزنی عبدِ توایم ... اگه از درِ خونتم برونی دیگه نمیرم،یه سالِ منتظرِ نشونیِ عرفه بودم روزِ عرفه زجنسِ شبهایِ خداست از حیثِ اجابت حرمِ کرببلاست هنگامِ ملاقاتِ گدا با مولاست رمزِ به خدا رسیدنش یازهراست روزِ عرفه روزِ حسینی شدن است روزِ غمُ غصه بر شه بی کفن است سوگند به چشمانِ ترِ اربابم سوگند به میرِ لشگرِ اربابم سونگ به زیرِ حنجرِ اربابم تا روزِ حساب نوکرِ اربابم امروز سر خان حسین آمده ام امروز به احسانِ حسین آمده ام چقدِ امروز گریه کرد برا مسلم ابن عقیل،مثلِ دیروزی همه بارِ سفرشونو بستن،مشکاشونو تو مکه پرِ آب کردن برن سمت عرفات و مشعرُ منا ... اما دیدن یه حاجی دستِ زنُ بچه شو گرفته ... از مکه داره میره بیرون .... کجا داری میری ... دستِ گداییت رو بیار بالا،بدونِ اشک الهی العفو بی نمکه پیغمبر فرمود هر وقت بندۀ مومنی دستِ گداییش رو اونقده بالا بیاره درِ خونۀ خدا که از سرُ گردنش بالاتر بیاد،خودِ خدا به ملائکه میگه من حیا میکنم این دستا رو دستِ خالی برگردونم ... بینِ این حاجی و اون حاجی،شباهت ها و تفاوت هایی هست ، حاجی ها آخرین عملی که انجام میدن حَلق میکنن،مویِ سرشونو میتراشن ... این حاجی هم همین کار و کرد ... او به جایِ موی سر ، سر میدهد بالحسین الهی العفو @rozehdaftari