500.5K
🏴نوحه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال حضرت علی علیه السلام 🏴
#ترکی
یارالی فاطمه 😭😭
🎤اجرا کربلایی سعیدسلطانㅤ⇆🏴زبانحال حضرت علی(علیه السّلام)🏴
✍شاعر : کربلایی علی عبدی زنجانی
🎼ای صفای قلب زارم.....
گیتمه زهرا گیتمه زهرا
باغریمی قان ایتمه زهرا
ئوز دالونجا دورد بالاوی
دیده گریان ایتمه زهرا
خانم آچ بوگوزن منه دی هر سوزون
بالالار آز قالور که ئولدورسون ئوزون
یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه
🏴🏴🏴🏴🏴
سن منیم بال و پریمسن
غملی گونده یاوریمسن
حامیّه دین و ولایت
با حیالی همسریمسن
اورک غمدن دولورگوزوم افعان اولور
آلوبدور ساچلارین اَلَه زینب یولور
یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه
🏴🏴🏴🏴🏴
پیکرینده وار جراحت
ایله زهرا استراحت
بر طرف شاید که اولدی
دوره ی ضعف و نقاهت
نئجه سندن دویوم قارااولسون بویوم
یارالی پیکرین نئجه قبره قویوم
یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه
🏴🏴🏴🏴🏴
بو عم اوغلون گوزدن آتما
ناله می عرشه اوجاتما
سن جوانسان من جوانم
گل منی زهرا قوجاتما
گل ای شیرین غزل اَلیمدن اوزمه اَل
عم اوغلون تک قالوب خانم امداده گل
یارالی فاطمه☆یارالی فاطمه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_زهرا_س
اللهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک...
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رَبَّ الزَّهرا، بِحق الزَّهرا، اِشف صَدر الزَّهرا، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
بیا بیا گل نرگس عزای مادر توست
صفای فاطمیه از صفای مادر توست
اگر که سائلم و نوکر همیشگی ام
فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست
*ما هر كجاي عالم باشيم اگه امامي رو صدا بزنيم، بگيم: ياعلي! بگيم: يا اباعبدالله! يا صاحب الزمان! خودشون مستقيماً جوابِ مارو ميدن، فقط يه اسمِ تو اين عالمِ وقتي صدا ميزني جور ديگه جواب ميشنوي، وقتي صدا ميزني: يا فاطمةالزهرا! همه ي بچه هاش جمع ميشن، ميگن: با مادرِ ما چيكار داري؟...*
تمام عزت شیعه رهین منت اوست
تمام زندگی ما فدای مادر توست
قسم به مادر و آن احتجاج حیدریش
دوام خدمت ما با دعای مادر توست
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
*از عالمي پرسيد: مقدس تر از خاكِ كربلايِ سيدالشهدا هم داريم؟ گفت: آره... تعجب كرد، مگه ميشه مقدس تر از تربتِ سيدالشهدا هم باشه؟ آره، خاكِ چادرِ مادرمون فاطمه...*
ز نور چادر او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
به وقت مرگ که دستم ز هر دری کوتاست
امید دلخوشی من وفای مادر توست
بیا که با تن خونین، هنوز منتظر است
که انتقام تو، تنها دوای مادر توست
*یا صاحب الزمان! آقاجان! سرت سلامت، شنیدیم مادرت مریضه ؟!! شنیدیم این روزا مریض خونه ی علی بستر نشین شده ...
امام مجتبی فرمود: دیگه این شبای آخر مادرم خواب نداشت .. گاهی پهلو به پهلو میشد تا صبح گریه میکرد .. دیگه این روزا روزای آخریست که فاطمه مهمانِ خانۀ علیست...
سلمان میگه: اومدم عیادت بی بی، تا اومدم بی بی گِله کرد، سلمان! چرا به دیدنِ من نمیآیی؟ گفتم: بی بی جان! بعدِ ظلمی که به شما شده، کارم شب و روز گریه است... سلمان میگه سئوال کردم: بی بی جان حالتون چطورِ؟ فرمود: سلمان! اگر از حالم بپرسی دو ماهه این دردِ پهلو نمیذاره بخوابم... سلمان! "ذابَ لَحمی" دیگه گوشتی به تنم نمونده... گوشتای بدنم آب شده...
امام صادق فرمودند «ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ»...
دیگه روزاي آخر مادر ما زهرا، پارچه ای به سر بسته بود نحيف و لاغر شده بود، هي اشك مي ريخت، یه ساعت به هوش بود .. یه ساعتی هم از هوش میرفت ..
روزای آخرِ عُمرِ بی بی، زنهای مدینه هم اومدن برای عیادتش، اما فاطمه کسی رو راه نمیداد، اومدن خانم اُمِّ اَیمَن رو واسطه کردن، اُمِّ اَیمَن اومد گفت: خانوم! زنهای همسایه میخوان شمارو ببینن، خیلی اصرار دارن، بی بی اجازه عیادت دادن، این خانوم ها اومدن دورِ بسترِ زهرا، گفتن: دخترِ پیغمبر حلالمون کن، اختیارِ ما دستِ مردامونه، اجازه ندادن بیاییم عیادتت، بی بی فرمود:من از شما یه گلایه ای ندارم، چرا اون لحظه ای که من روی زمین افتادم، می دیدید دورم نامحرما جمع شدن، چرا نیومدید من رو کمک کنید؟ خواستم علی رو صدا بزنم، دیدم دستاش رو بستن، صدا زدم:" یا فِضَّةُ خُذینی" فضه من رو دریاب بخدا محسنم رو کشتن، هیچ کسی نیومد زهرا رو یاری کنه...
اما نه یه عده اومدن زهرا رو یاری کردن...
چهل تا مرد جنگی اومدن کمک، هر کی میرسید یه ضربه به زهرا میزد، اینجا دیدن دستِ علی بسته است، مادر رو غریب گیر آوُردن، کربلا هم دخترش زینب رو غریب گیر آوُردن، هر کی میرسید زینب رو میزد، ای حسین!...*
هر چه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدن زینب را
یک نفر مانده بود در گودال
صد نفر میزدن زینب را
تیغ هاشان که ماند در گودال
با سپر میزدن زینب را
خوابشان برد بچه ها در شب
اما تا سحر میزدن زینب را
* با تمام وجودت صدا بزن: حسین!...*
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
سجادهام معطر، از بوی ربنا بود
آنچه شنیده میشد، از من فقط "خدا" بود
یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم، تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم، یک دم به فکر ما بود
طفلان من به جایِ مردم گرسنه بودند
افطار خانهی ما در سفرهی شما بود
امروز را نبینید این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این دَر، جمعیت گدا بود
من هیچ شکوهای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
من درد مرتضی را با جان خود خریدم
در راه عشق باید آمادهی بلا بود
دستم شکست اما من درد حس نکردم
اسم علی دوا بود، ذکر علی شِفا بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم:
او را که می کشیدید او حجت خدا بود
ای کاش میشکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست، آن دست بسته وا بود
با کفشهای خاکی، در خانهام قدم زد
آن خانهای که فرشش، بال فرشتهها بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟!
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود
* *
تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید
از بسکه مُردن من، چون شمع بیصدا بود
از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبکتر حتی ز بوریا بود
ای آخرت وفا کن با ما شکسته دلها
با ما شکسته دلها، دنیا که بی وفا بود...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_14799925520.mp3
15.3M
👤 #عباس_واعظی
🍂 #زمینه
🥀 #نوحه_حضرت_زهرا_س
گریه کنید مادر ما بی پناه بود
گریه کنید مادر ما بی گناه بود ..
میخونه مقتل رو با خون جگر
چهل نفر به یک نفر ..
زده این روضه به سینه ها شرر
چهل نفر به یک نفر..
کوچه پر شد از یه عده خیره سر
چهل نفر به یک نفر..
یه مادرو میخ درو یکی بگیره جلو چشم حیدرو
یه چادرو شعله ورو بسوزه چادر میسوزه میخ درو ..
«ای وای مادر »
زهرا خودش برای علی یک سپاه بود
گریه کنید مادرمان پا به ماه بود ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه_حضرت_زهرا_س
دیگه باید کم کم رفع زحمت کنم
نمیخوام آقام و بیشتر اذیت کنم
دیگه باید کم کم رفع زحمت کنم
نمیخوام آقام و بیشتر اذیت کنم
میدونم این حرفا سخته برات
ولی بشین پیشم تا وصیت کنم
کفنی بالیل دفنی بالیل
نیمه شبا حسین که از خواب میپره
بگو به زینبم براش اب ببره
مراقب حسن باشید تا که یوقت
دنبال گوشواره تو اون کوچه نره
خداحافظ علی علی خداحافظ علی علی
خداحافظ علی علی خداحافظ علی علی
دعاکن امشب تا زود بمیرم علی
میبینم اشکات و سر به زیرم علی
خجالتم میده زخم بازوم آخه
نشده حقت رو پس بگیرم علی
جان پیغمبر از زهرا بگذر
جان پیغمبر از زهرا بگذر
منی که اومدم که باشم سپرت
حالا شکستم و شدم دردسرت
تو خونه افتادم با این حال و شدم
آیینه ی دقت پیش چشم ترت
خداحافظ علی علی خداحافظ علی علی
خداحافظ علی علی خداحافظ علی علی
اگه یه دفعه بخت مارو یاری کنه
قراره زینب خوب خونه داری کنه
ولی با این حال و روزشم عاقبت
کنیزتون تونست تا یک کاری کنه
این شبها سوختم پیراهن دوختم
این شبها سوختم پیراهن دوختم
میدونی که چقد دلم شور میزنه
برای اون غریبی که بی کفنه
میرم و اما برمیگردم یه روزی
که زیر نیزه ها داره جون میکنه
بی کفن ای حسین من
بی کفن ای حسین من
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه؛ مدافع حرم.mp3
3.16M
#فاطمیه
#زمینه
🔹مدافع حرم🔹
تار و پود چادر تو نور
غرق در مصیبتی صبور
شد جهان بی تو سوت و کور
یهودیها رو هم چادرت به راه آورده
واسه غریبیش خدا تو رو گواه آورده
گذشتی از جون، نمیگذری تو از امامت
پناه عالم ببین بهت پناه آورده
تو که علی علی به لب تُو کوچهها نفس زدی
آره تو یکتنه غبار فتنهها رو پس زدی
شهید عشق مرتضی شکستهبالِ غم شدی
با پهلوی شکسته هم مدافع حرم شدی
«یا فاطمه، یا فاطمه»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خطبۀ تو نور در غبار
راه تو همیشه موندگار
بی تو شد مدینه بیبهار
حریف نورت فاطمه نشد شب تار
خودت کنار علی بمون به جای انصار
علی رو ننداخته از نفس هجوم دشمن
علی میمیره اگه بگی خدا نگهدار
با تازیانه اومدن که حقتو ادا کنن
که آیههای کوثرو اسیر شعلهها کنن
آخه چهجور مدینه گریهتو شنید و دم نزد
چهجور زمین و آسمونو نالههات به هم نزد
«یا فاطمه، یا فاطمه»
شاعر و نغمهپرداز: #حسین_عباسپور
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•هر دیدی یه بازدیدی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفتم:آقا بچه اس خوب حق داره مادرش رفته امشب ببرش سر قبر مادرش، آروم بشه.آقا فرمود:اصبغ همین کار و میکنم بهش قول دادم امشب ببرمش کنار قبر مادرش.. همون جا حسین و صدا کرد.حسیـــــن بــــابــــا! جانم بابا،اومد کنار مولا دوست داری امشب بریم کنار قبر مادرت؟بله بابا..فقط یک شرط داره ها.جانم بابا!شرطش اینه رفتیم بلند بلند گریه نکنیا چشم چشم بابا.. به روی چشمم بابا..امیرالمومنین میگه دستم حسینم و گرفتم «همه رو گفتم برا اینجا» بردم کنار قبر زهرا ..تا قبر و نشون دادم صدا زد.. بابا میشه دستم و رها کنی؟ گفتم: بله.. دست حسین و که رها کردم بچه ای که اونجوری تو خونه گریه میکرد گفتم الان میدوئه خودش رو پرت میکنه رو قبر مادر های های گریه میکنه.. امیرالمومنین میفرماید دست و که رها کردم« قربون ادبت برم» دیدم دست گذاشت رو سینه.."السلام علیک ِیا اُمّاه یا فاطمه" علی میگه : به خدایی که جونم تو دستشه دیدم از تو دل قبرِ زهرا یه صدایی بلند شد "و علیکِ الســـــــــلام یا ولدي یا اباعبــــــــدالله"هر دیدی یه بازدیدی داره بچه اومد دیدن مادر، مادر هم اومد دیدن بچه.. کجا ؟اول جایی که اومد تو گودی گودال، شمر میگه هیچکی ندیدم اما تا سر و بریدن دیدم صدای زنی میاد.."بنیّ.. قتلوک" یه جا دیگه اومد بازدید کجا ؟دست کرد تو تنور خولی سر و به سینه چسبوند.. مادر برات بمیره..یازهرا ...
دستا رو بلند کنید تسلای دل زهرا، تا جایی که حنجره ات کمکت میکنه این صدای کشیده رو رها کن «حسیــــــن جان حسیــــن جان»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_2128360539.mp3
5.57M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#شور
فاطمیّه هرچی گل یاسه توو دنیا پرپر میشه
فاطمیّه آی نوکرا! اربابمون بیمادر میشه
دلای بیتاب، راهی کربلاشه
مادر ارباب، مادر نوکراشه
دستم به دامنت
مادر! کربلا میخوام
مادر! کربلا میخوام، کربلا
فاطمیّه حس میکنی چادر خاکی، پرچم شده
فاطمیّه حس میکنی باز دوباره مُحرّم شده
یه روز ایشالا که عاقبتبهخیر شم
برا حسینش، یکی مثه زهیر شم
دستم به دامنت
مادر کربلا میخوام
مادر کربلا میخوام کربلا
فاطمیّه با «یاحسین» دم میگیرم تووی هیئتا
فاطمیّه آی عاشقا، وعدهی ما یه شب کربلا
حرم آقا، امید عالمینه
درِ بهشت خدا، بابالحسینه
دستم به دامنت
مادر! کربلا میخوام
مادر! کربلا میخوام، کربلا
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دخترم مکن گریه – گرد بستر بابا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
بیش ازاین مزن آتش
فاطمه تو جان من (2)
ناله تو می سوزد دم به دم روان من
نور دیده ی بابا دخت مهربان من
ناله ی غم انگیزت ، سوزد دل بابا را
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
لحظه ی جدایی شد دخترم خداحافظ
همدم وانیس وغم پرورم خداحافظ
پاره ی تنم از جان بهترم خداحافظ
دخترم خداحافظ دل بریدم از دنیا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
چهره ی دل آرایت پر شد از غبار غم
از جهان خود برگیر گرد غصه وماتم
شادی تو می گردد زخم سینه را مرهم
مونس وانیس من روح عصمت و تقوا
پیش چشم بابایت دیده را مکن دریا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
همدم پدر بودی وقت درد و تنهائی
مایه ی امید من اسوه ی شکیبائی
بعد رفتن بابا تو انیس مولائی
می شود علی بعد از مرگ من پدر تنها
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
بعد ازاین تو می مانی با مصیبت و غربت
همدم تو می گردد اشک و ناله و محنت
در جهان نمی بینی آسودگی و راحت
درد و رنج از هر سو برتو می شود پیدا
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
سینه با تو می سوزد دیده با تو گریان شد
گریه ترا دیدم قلب من پریشان شد
خانه دلم را باز حزن و ناله مهمان شد
از تو دل بریدن بر من گران
نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5857215728129675037.mp3
1.44M
.
#فاطمیه
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
دنیا بی مهدی رو به ظلمته
دنیا بی آقامون شده فلج
قال المهدی و خاتم الحجج
و أکثروالدعا بتعجیل الفرج
برا فرج دعا کنیم
گره های بسته مون و وا کنیم
برا فرج دعا کنیم
یوسف فاطمه رو صدا کنیم
برا فرج دعا کنیم
ظهورش رو طلب از خدا کنیم
اللهم عجل لولیک الفرج ، به غربت مولا به دمعة زهرا
میاد اون روز که منتقم میاد
ریشه خصم علی رو میکنه
با همون هیزمای پشت در
اون دو نفر رو آتیش میزنه
روضه میخونه از اون
مادری که توو جوونی شد کمون
روضه میخونه از اون
پهلوی زخمی و دست ناتوون
روضه میخونه از اون
بدنی که شد توو کوچه غرق خون
اللهم عجل لولیک الفرج ، به غربت مولا به دمعة زهرا
ازدحام رجاله های شهر
شعله آذر و بیت الحرام
ثانی به قنفذ به خنده میگفت
کار فاطمه دیگه شد تمام
بسه همین برا عزا
برا جون دادن بچه شیعه ها
وای از اون ضربه پا
نبت المسمار فی صدرها
میزد فضه رو صدا
حتی القت محسن من بطنها
اللهم عجل لولیک الفرج ، به غربت مولا به دمعة زهرا
#علی_سلطانی ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5857215728129675038.mp3
3.63M
.
#زمینه
#نوحه_حضرت_زهرا_س
برای غربت مادر بی قرار و مضطرم
دوباره اومدم بین روضه های مادرم
دلم گرفته از تلخیه مدینه و غماش
غم یه کوچه و اون مرد غریب و روضه هاش
ای وای از غم و مصیبتاش
روضه ی مادر جون به لبم کرده
روضه ی مادر پُر از غم و درده
روضه ی مادر روضه ی مسماره
روضه ی مادر هجوم نامرده
(آه
وای مادر )
زدن یه مادر و نامردا میون کوچه ها
میون شعله سوخت مادر با یه طفل بی گنا
در و شکستن و ریختن توی خونه بی هوا
توو اون شلوغیا مادر موند به زیر دستوپا
میزد فضه رو همش صدا
مادر مارو یکی لگد میزد
نفس مادر به روی لب اومد
پیش چشمای یه عده پست فطرت
مادر مارو مغیره زد بی حد
(آه
وای مادر)
الهی بشکنه اون پایی که زد درو شکست
یا اونکه با لگد زد پهلوی مادرو شکست
خونابه میچکید از زخم عمیق میخ در
نمیره یادم اون وقتی که یکی شد حمله ور
مادر شد توو کوچه بی پسر
پیش چشمای حسن زمین افتاد
مادر سادات به پشت در جون داد
دستای مولا رو عده ای بستند
آه و واویلا از این همه بیداد
(آه
وای مادر)
#عباس_قلعه ✍
#فاطمیه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_زهرا_س
حاج سید محمد قاضوی •✾•
"يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةࣲ مُّزۡجَىٰةࣲ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡكَيۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجۡزِي ٱلۡمُتَصَدِّقِينَ"
مدینه شهر نبی تربت چهار امام
به نقطه نقطه خاکت سلام سلام
اگرچه ساکت و آرام میرسی به نظر
دلی نماند که گیرد به یاد تو آرام
چراغ کل جهانی و مسجدالحرام دلی
که بر طواف حریم تو دل برده احرام
سزد که نام شریف تو بر زبان آرم
به حرمت سخنم انبیاء کنند قیام
*مدینه میدونی چرا اینقدر دوستت دارم؟ انشاالله با هم بریم مدینه مخصوصاً سحرهای مسجد پیغمبر یه حال دیگهای داره ..*
دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی
سلام بر تو که آرامگاه زهرای
*مدینه قبر مادرمون اونجاست دوستت دارم*
شرار غم ز وجودم زبانه میگیرد
ز گریه مرغ دلم آب و دانه میگیرد
نه آرزوی بهشتم بوَد، نه شوق وطن
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
به هر نشانه گذر کرده با هزار نگاه
سراغ از آن حرم بینشانه میگیرد
*کجاست قبر مادر ما لذا وظیفه شیعه است هر موقعی رسید مدینه گنبد خضرای پیغمبر را دید اولین سوالش این باشه یا رسول الله! بعد از شما یه دختر بیشتر باقی نمانده بگو ببینم قبرش کجاست یا رسول الله؟ ایام فاطمیه است رفقا، بذارید صدای نالههاتون بمونه شاید سال دیگه نباشیم. میگن مرحوم علامه طباطبایی دم باب جبرئیل یه مرتبه خورد زمین شروع کرد گریه کردن. گفتن آقا جان چی شد یه مرتبه زمین خوردی؟ فرمود: همینجا بود مادرم را زدندش ببین یه عالم چه جوری روضه میخونه همین جا بود جسارت به مادرم کردند.*
سلام باد به شهری که نام روح فضایش
به هر دلی که شکسته است خانه میگیرد
سلام باد بر آن داغ دیده بانویی
که عرض تسلیت از تازیانه میگیرد
*سلام به اون خانمی که اومد پشت در صدا زد ما داغداریم ما هنوز داغدار بابامون هستیم. یه خانمی که بارداره پشت در بیاد، شما ناله بزنید من این روضه رو بخونم اگه بین در و دیوار قرار بگیره اول بچهاش را میکشند، بعد مسمار کار خودش را میکنه، کار به جایی رسید صدا زد فضه بیا..نکنه علی ببینه. قرآن میگه وقتی خدا حصرت عیسی را به مریم داد یه ندایی اومد:"وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبࣰا جَنِيࣰّا" وضع حمل کرده لذا میخواد بگه کسی که وضع حمل کرد همه نیرویش میره لذا گفت این درخت را تکون بده، هُزِّيٓ: اهتزازه، تکون بده، رُطَبࣰا جَنِيࣰّا، مریم رطب را خورد یه مقدار نیرو گرفت اما مادر ما یه مرتبه چهل نفر از روی در آومدن جلو، متوجهی من چی دارم میگم یه خانمی که بچهاش را کشتند باید دورش را بگیرند اما هی از روی در رفتند..،
تو بین شعله رفتی و من گل گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
*نمیدونم وضع چه جور شد، علی عبایش را روی فاطمه انداخت کسی ناموس خدا را نبینه مادر ما باردار بود، مادر ما پشت دیوار بو.د درسته حتماً نمیدونستند.. اما کربلا را چی بگم.. دیدن حسین یه بچه رو دستش گرفته..صدا زد حرمله! چرا جواب حسینو نمیدی؟ گفت: امیر پدر را بزنم یا پسرو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی بچه رو نمیبینی؟ برای اینکه دلت بیشتر آماده بشه مختار میگه حرمله بگو ببینم کجا دلت برا حسین سوخت؟ گفت مختار من با حسین تو یه محله زندگی میکردیم تو کوفه، هر موقع از در بیرون میاومد ابهت حسین جوری بود نمیتونستیم بنشینیم جلوی پای حسین بلند میشدیم اصلاً معروف بود حسین جلال و جبروت داره.. اما مختار وقتی تیر به گلوی پسرش زدم دیدم حسین به هم ریخته، دیگه هیچ کاری نمیتونست بکنه، هی به آسمان نگاه میکرد هی به بچه نگاه میکرد ..*
لالایی گلم لالا
مهتاب اومده بالا
موقع خوابه حالا...
اما نه به زیر خاک..
*انقدر این روضه، این مصیبت سخته. ندایی اومد حسین ناراحت نباش الان یه مرضعه قرار دادیم بچهات را داره شیرش میده. عجیبه، تنها جایی که نوشتند ندا اومد اینجا بود. اما اینجا حسین را آرومش کردند. میخوام بگم خدا !حسین آروم شد میخوام بگم اما یه مادری تو خیمهها منتظره.. دم در خیمه دید حسین داره میاد..*
پدر در پشت خیمه دم گرفته
سرش را با تنش با هم گرفته
علی عادت به انگشت عمو داشت
به جایش تیر را محکم گرفته
لالایی گلِ مریم
میبری ز دلها غم
قد که میکشی کمکم
اما نه به زیرِ خاک
من خود به دل خاک نمودم بدنش را
یادم نرود گریه و ناخن زدنش را
آن تیر که زد حرمله خیر ندیده
نگذاشت ببینم به سخن آمدنش را
«صلی الله علیک یا اباعبدالله»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#یافاطمه_الزهرا
#یونس_وصالی_خوراسگانی
نوشتم فاطمه ، چشمان خشکم مثل دریا شد
به اذن حضرتش مضمون شعری تازه پیدا شد
ندارم ادعایی در سُرودن چون که میدانم
به لطف فاطمه بوده اگر طبعم شکوفا شد !
تمامش لطف زهرا و فیوضاتِ زیادِ اوست
اگر مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن هایَم مُقَفّا شد
به هرکس در مسیرش نوکری کرد آبرو بخشید
و هرکس دشمنی با او نموده زود رسوا شد
اگر گوید کسی این نکته را جای تعجب نیست
که با انوار زهرا عالم امکان مُصَفّا شد
خدا مشغول خلقت بود عالم را در آن لحظه
که زهرا "تَحتَ ساقِ العَرش" گرمِ ذکر و نجوا شد !
خدا فرمود "هَذا نُورُ ، منِ نُوری" و فهمیدم
چرا نامیده دختِ مصطفی بر نامِ زهرا شد
پیمبر هر زمان احساس ضعفی کرد ، او را خواند
همیشه با نوای فاطمه دردش مداوا شد
چنان پروانه بر شمع وجودی پیمبر گشت...
به آن اندازه که مشهور به ام ابیها شد
تمام هستی الله ، زهرا هست بی تردید
که حتی عاقد عقد نکاحش حق تعالی شد
علی و فاطمه در خانه وحی خدا بودند
همان بیتی که بهر بی پناهان نیز ماوا شد
در آن خانه همیشه نور بود و نور بود و نور
نباید هتک حرمت میشد آنجا ، حیف ، اما شد
نبود آن خانه جای عده ای اوباشِ بی پروا
ولی افسوس که پای حرامی ها به آن وا شد
اگر چه بر زمین افتاد زهرا ، فکر حیدر بود
اگر چه درد پهلو داشت ، اما از زمین پا شد
علی خواهان ماندن بود ، زهرا در پی رفتن
امان از لحظه ای که وقتِ اجرای وصایا شد
وصیت کرده بود آری که شب تشییع او باشد
به این علت شبانه مجلس تشییع برپا شد
اگر چه زخم بازو را ز حیدر کرد پنهان لیک
زمان غسل دادن راز بازویش که افشا شد ...
علی دق کرد آن لحظه ، علی شد پیر در لحظه
از این حال علی در عرش اعلی نیز غوغا شد
و زهرا با پر و بالی شکسته ، پر کشید و رفت
و حیدر ماند و بعد از فاطمه تنهای تنها شد
علی مظلوم تر شد بعد زهرای جوان خویش
اگر چه سرو قامت بود ، از این غم قامتش تا شد
سروده : #یونس_وصالی (یونس)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#فاطمیه
#یافاطمه_الزهرا
#یونس_وصالی_خوراسگانی
به گوش میرسد آری ندای فاطمیه
دوباره آمده وقتِ عزای فاطمیه
سلام صاحب عزا ، صاحب الزمان آقا
ببخش این که نمردم برای فاطمیه
گرفتم از دهه ی فاطمیه رزق خودم
منم که نام گرفتم گدای فاطمیه
سرم فدای غدیر و تنم فدای حسین
تمام دار و ندارم فدای فاطمیه
خوشا به حال کسی که ز دست صدیقه
گرفته کرببلا انتهای فاطمیه
اگر نیاز شود شک نکن دهم سر را
برای حفظ و برای بقای فاطمیه
سروده : #یونس_وصالی (یونس)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فکر کن زهرا نشسته در میان خانه اش
منتظر تا از درآید حضرت جانانه اش
سفره ای آراسته با قرص نانی و نمک
در کفش دارد سند زهرا ز میراثش ، فدک
مرتضی می آید و زهرا به استقبال او
کودکان با شوق میگیرند زیر بال او
فاطمه گوید فدک را پس گرفتم یا علی
آن فلانی گفت که مشکل ندارم با علی
با حسن می آمدم کوچه قرق شد بهر من
احترامم داشتند اینجا تمام مرد و زن
باد حتی بین کوچه بر سر و رویم نخورد
گرد و خاک کوچه ها بر چادر و مویم نخورد
آتش آوردم اجاق خانه را روشن کنم
جامه ای آورده ام تا تو بیایی ، تن کنم
گرم بازی بود مولا جان من ، اینجا حسین
با حسن بودند مردانم کنار زینبین
فضه هم میپخت نان ، من هم کمک حالش شدم
گفت و گو کردیم ما جویای احوالش شدم
در زدند و پشت در رفتم ندیدم هیچ کس
غیر سائل که طلب میکرد یک فریادرس
باز کردم در ، در این خانه مسماری نداشت
آنطرف دیوار بود و هیچ آزاری نداشت
حرمتم بر جا و پایی بر در خانه نخورد
خاطرت آسوده آسیبی به ریحانه نخورد
آمدی دیدی پرستو هم از اینجا پر نزد
فتنه ای از مردم یثرب به جانم سر نزد
از تو ممنونم که بیت خوب و امنی داشتی
از تو ممنونم که غم را از دلم برداشتی
کاش میشد تا بگویم این سخن ها را علی
حیف دستت بسته بود و ناله ام شد یا علی
استخوان سینه ام زخم است و رویم شد کبود
پشت در افتادم و بر یاری ام یاری نبود
زخم دارم بر تن و در من توان آه نیست
در وجود فاطمه جز ناله جانکاه نیست
شرمگین هستم شدم با تو رفیق نیمه راه
میشوی تنهای تنها محرم راز تو چاه
چند روزی زینبم شانه نخورده موی او
تار میبینم علی جان چهره دلجوی او
چند روزی میشود گریم به آه و شور و شین
چند روزی میشود آبی ندادم بر حسین
چند روزی میشود در آتش و سوز تبم
نیست جز عجل وفاتی ذکر دیگر بر لبم
میروم دیگر از این بیت و از این شهر بلا
وعده دیدار ما مظلوم عالم ، کربلا
#داریوش_جعفری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•ای گلِ زیر گِلم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای گُل زیر گِلم، یا زهرا
به تو خوش بود دلم، یا زهرا
رفتی و ترک عزیزان کردی
جمع ما را، تو پریشان کردی
مَحرم راز علی، باز بیا
راز دل تا کنم اِبراز بیا
خبر داری سر تو چاه میکنم؟ خبرداری دیگه نمیتونم حرفام رو به کسی بزنم؟
ماندهام بیکس و تنها، چه کنم؟
دور از فاطمه آیا، چه کنم؟
*مثل دیشبی سلمان میگه دیدم در خونه ام رو میزنند. نصفه های شب در رو باز کردم دیدم دو تا آقازاده هستند.سلمان! بابام میگه بیا.. الان وقتشه.. اگه میخوای کمک علی کنی بیا. بالاخره پیرمرده .معمولا بچه داغ ببینه میدوه، اما پیرمرد نمیتونه بدوه ..درِ خونه رو که باز کرد دنبال این دوتا آقازاده بره خونهٔ زهرا ؛بچه ها میدویدند .سلمان به نفس نفس افتاده بود گفت : «بچه ها آروم من نمیتونم پا به پای شما بیام.»سلمان هرجوری میتونی بدو بیا بابامون داره میمیره چطور مگه ؟ تو خبر نداری تا ما اومدیم بیاییم دو بار کفن مادر رو عوض کرده.وقتی اون نانجیب زد تو صورت مقداد؛ مقداد افتاد رو خاک ..بلند شد گفت :به من سیلی زدی عیبی نداره، اما نمیدونم با زهرا چه کردی ؟؟!! هی دیشب خون میزد از زخمها بیرون، علی هی کفن عوض میکرد ...*
4_5791840630757921061.mp3
19.31M
|⇦ای گُل زیر گِلم......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•مدینه شهر نبی...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید محمد قاضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةࣲ مُّزۡجَىٰةࣲ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡكَيۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجۡزِي ٱلۡمُتَصَدِّقِينَ"
مدینه شهر نبی تربت چهار امام
به نقطه نقطه خاکت سلام سلام
اگرچه ساکت و آرام میرسی به نظر
دلی نماند که گیرد به یاد تو آرام
چراغ کل جهانی و مسجدالحرام دلی
که بر طواف حریم تو دل برده احرام
سزد که نام شریف تو بر زبان آرم
به حرمت سخنم انبیاء کنند قیام
*مدینه میدونی چرا اینقدر دوستت دارم؟ انشاالله با هم بریم مدینه مخصوصاً سحرهای مسجد پیغمبر یه حال دیگهای داره ..*
دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی
سلام بر تو که آرامگاه زهرای
*مدینه قبر مادرمون اونجاست دوستت دارم*
شرار غم ز وجودم زبانه میگیرد
ز گریه مرغ دلم آب و دانه میگیرد
نه آرزوی بهشتم بوَد، نه شوق وطن
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
به هر نشانه گذر کرده با هزار نگاه
سراغ از آن حرم بینشانه میگیرد
*کجاست قبر مادر ما لذا وظیفه شیعه است هر موقعی رسید مدینه گنبد خضرای پیغمبر را دید اولین سوالش این باشه یا رسول الله! بعد از شما یه دختر بیشتر باقی نمانده بگو ببینم قبرش کجاست یا رسول الله؟ ایام فاطمیه است رفقا، بذارید صدای نالههاتون بمونه شاید سال دیگه نباشیم. میگن مرحوم علامه طباطبایی دم باب جبرئیل یه مرتبه خورد زمین شروع کرد گریه کردن. گفتن آقا جان چی شد یه مرتبه زمین خوردی؟ فرمود: همینجا بود مادرم را زدندش ببین یه عالم چه جوری روضه میخونه همین جا بود جسارت به مادرم کردند.*
سلام باد به شهری که نام روح فضایش
به هر دلی که شکسته است خانه میگیرد
سلام باد بر آن داغ دیده بانویی
که عرض تسلیت از تازیانه میگیرد
*سلام به اون خانمی که اومد پشت در صدا زد ما داغداریم ما هنوز داغدار بابامون هستیم. یه خانمی که بارداره پشت در بیاد، شما ناله بزنید من این روضه رو بخونم اگه بین در و دیوار قرار بگیره اول بچهاش را میکشند، بعد مسمار کار خودش را میکنه، کار به جایی رسید صدا زد فضه بیا..نکنه علی ببینه. قرآن میگه وقتی خدا حصرت عیسی را به مریم داد یه ندایی اومد:"وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبࣰا جَنِيࣰّا" وضع حمل کرده لذا میخواد بگه کسی که وضع حمل کرد همه نیرویش میره لذا گفت این درخت را تکون بده، هُزِّيٓ: اهتزازه، تکون بده، رُطَبࣰا جَنِيࣰّا، مریم رطب را خورد یه مقدار نیرو گرفت اما مادر ما یه مرتبه چهل نفر از روی در آومدن جلو، متوجهی من چی دارم میگم یه خانمی که بچهاش را کشتند باید دورش را بگیرند اما هی از روی در رفتند..،
تو بین شعله رفتی و من گل گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید محمد قاضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*نمیدونم وضع چه جور شد، علی عبایش را روی فاطمه انداخت کسی ناموس خدا را نبینه مادر ما باردار بود، مادر ما پشت دیوار بو.د درسته حتماً نمیدونستند.. اما کربلا را چی بگم.. دیدن حسین یه بچه رو دستش گرفته..صدا زد حرمله! چرا جواب حسینو نمیدی؟ گفت: امیر پدر را بزنم یا پسرو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی بچه رو نمیبینی؟ برای اینکه دلت بیشتر آماده بشه مختار میگه حرمله بگو ببینم کجا دلت برا حسین سوخت؟ گفت مختار من با حسین تو یه محله زندگی میکردیم تو کوفه، هر موقع از در بیرون میاومد ابهت حسین جوری بود نمیتونستیم بنشینیم جلوی پای حسین بلند میشدیم اصلاً معروف بود حسین جلال و جبروت داره.. اما مختار وقتی تیر به گلوی پسرش زدم دیدم حسین به هم ریخته، دیگه هیچ کاری نمیتونست بکنه، هی به آسمان نگاه میکرد هی به بچه نگاه میکرد ..*
لالایی گلم لالا
مهتاب اومده بالا
موقع خوابه حالا...
اما نه به زیر خاک..
*انقدر این روضه، این مصیبت سخته. ندایی اومد حسین ناراحت نباش الان یه مرضعه قرار دادیم بچهات را داره شیرش میده. عجیبه، تنها جایی که نوشتند ندا اومد اینجا بود. اما اینجا حسین را آرومش کردند. میخوام بگم خدا !حسین آروم شد میخوام بگم اما یه مادری تو خیمهها منتظره.. دم در خیمه دید حسین داره میاد..*
پدر در پشت خیمه دم گرفته
سرش را با تنش با هم گرفته
علی عادت به انگشت عمو داشت
به جایش تیر را محکم گرفته
لالایی گلِ مریم
میبری ز دلها غم
قد که میکشی کمکم
اما نه به زیرِ خاک
من خود به دل خاک نمودم بدنش را
یادم نرود گریه و ناخن زدنش را
آن تیر که زد حرمله خیر ندیده
نگذاشت ببینم به سخن آمدنش را
«صلی الله علیک یا اباعبدالله»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹یار علی🔹
...پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
این هر سه یک نورند و دارای سه اسماند
در اصل، یک روح مجرّد در سه جسماند
این بضعۀ طاهاست بلکه روح طاهاست
مرضیّه، زهرا، فاطمه، روحی فداهاست...
این آسمانِ آسمانها در زمین است
محکمترین رکن امیرالمؤمنین است...
مقصود حق در سورۀ کوثر جز او کیست؟
دخت رسول و همسر حیدر جز او کیست؟
تو کیستی افلاکی افلاکیانی
کز لطف و رحمت همنشین با خاکیانی
فردوس، مسکینِ در کاشانۀ توست
بارِ ولایت همچنان بر شانۀ توست...
آدم چو در امواج غم نام تو را گفت
ذات الهی توبۀ او را پذیرفت
تو کیستی؟ که ذات پاک بینیازت
نازد به اوج بینیازی بر نمازت
تو کیستی؟ که عقل کلّ گوید فدایت
یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت...
تو کیستی؟ که وحی جوشد از پیامت
بعد از نبی، جبریل گشته همکلامت
تو کیستی؟ که روز و شب ختم نبوّت
کرده زیارت خانهات را پنج نوبت
تو آفتابی و جهان دریایِ نورت
تو نخل نوری، قلب احمد کوهِ طورت
تو عصمة اللّهی و ما غرق گناهیم
تو چشم حقّی، ما اسیر یک نگاهیم
تو بیکران دریای رحمت، ما حُبابیم
تو مهری و ما ذرّههای بیحسابیم
روز قیامت روز وانفساست فردا
ای وای بر آنکس که بیزهراست فردا
ای وای بر آنان که عهدت را شکستند
هنگام استمدادِ تو ساکت نشستند...
باید بگویم فاطمه یار علی بود
تا پای جان تنها طرفدار علی بود
شیعه جدا از آل پیغمبر نگردد
یک گام از راهی که رفته برنگردد
📝 #غلامرضا_سازگار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها