eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
346 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 خیلی قشنگه با حوصله بخونید 🙏🙏🙏 داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ وچه شدکه به او مقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟ زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود حبیب جوانی بیست ساله بود او علاقه شدیدی به امام حسین داشت به طوری که هر جا امام حسین می رفت این عشق و علاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید پدرحبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسیدکه چه شده که لحظه ای ازحسین جدانمی شوی ؟حبیب فرمود پدر جان من شدیدا" به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مر اتا جایی می کشاندکه درعشق خود فنا میشوم مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد وگفت حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب فرمود: بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرداینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خودعلی علیه السلام درمیان گذاشت وازایشان دعوت کردکه روزی مهمان آنها شوند، امام علی علیه السلام مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد روز مهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین آرام و قرار نداشت بر بالای بام خانه رفت و از دورآمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید از دورحسنین را به همراه پدر دید درحالی که سراسیمه از بالای پشت بام پایین می آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان در بدن نداشت پدر حبیب که نمی خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را درگوشه ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمود مظاهر با علاقه ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم درتعجبم که چرا او را نمی بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود، گفت او مشغول کاری است. امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او راجویا شد اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد امام اصرارکردکه حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد امام فرمود بدن حبییب را برای من بیاورید بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتن تا چشم امام به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین کرد و فرمود: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می دهی؟ اشکهای نازنین حسین جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین و محبت حسین حبیب را بار دیگر زنده کند در این هنگام دعای حسین مسنجاب شد و حبیب دوباره زنده شد. امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و گفت ای حبیب به خاطر عشقی که به حسین داری خداوند به شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هر کس پسرم حسین را زیارت کند نام اورا در دفتر زائران حسین ثبت خواهی کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده سلام برکسی که دو بار زنده شد و دو بار از دنیا رفت. (ای حبیب تورا به عشق حسین قسم میدهم که هرکس این داستان را نشر دهد نام او را را در دفتر زائران حسین ثبت کن.) منابع: دانشنامه امام حسین(ع) نوشته ایت الله محمدی ری شهری منتخب طریحی مقتل خوارزمی منتهی الامال
|⇦•می خواست دست وپا بزند... وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی ◼️◼️◼️◼️◼️ می خواست دست وپا بزند نیزه ها نزاشت بابای خود صدا بزند نیزه ها نزاشت در قتلگاه هردو بدن زیر ورو شده نیزه به روی نیزه به پیکر فرو شده با پنجه های گرگ‌تنش جستجو شده عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده مقتل نوشته، با عجله مو کشیده اند مثل کبوتری سر او را بریده اند :قاسم نعمتی " وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ عليه السّلام لِتَحْبِسَهُ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى..." *همین‌جور که ابا عبدالله تو‌گودال افتاده زیر نیزه وخنجر صدا زد"احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى." بگیرید خواهرم رو نذارید بیاد ...* "وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي وَ أَهْوَى أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ عليه السّلام بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ أَبْجَرُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدَةِ فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" *همچین‌ که این شمشیر به دست عبدالله خورد. دست به پوست آویزان شد، یه ناله ای زد، میدونید اون ناله چی بود؟! "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" «وای مادر...» اینجا با شمشیر به بازوی عبدالله زدن، توکوچه ها هم با غلاف شمشیر به بازو زدن، که امام صادق فرمودن: علت شهادت مادر ما فاطمه همون ضرباتی بود که اون نامرد تو‌کوچه ها به بازوی مادرم فاطمه زد.....* فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ(ع) وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ.» *از دور دیدن‌ حرمله تیرو برداشت حنجره رو نشون‌گرفت چنان این‌ حنجره رو‌ زد، عبدالله افتاد تو بغل حسین ... همه ی اون دوسه تا تیری که نامرد زده همه رو ابی عبدالله دیده یکیش که تو بغل خودش همین عبدالله بود. یکیشم علی اصغرش، همچین که این بچه رو سرِ دست گرفت دید این بچه ای که تا حالا ناله هم نمی کرد، هیچی هم نمی گفت، گریه هم‌ نمی کرد یه مرتبه دید داره دست وپا میزنه انقدر حرمله یهویی تیر زد که ابی عبدالله یهو دید این بچه یه خِس خِسی کرد......ای حسین......* ◼️◼️◼️◼️◼️◼️
AudioCutter_narimani_shab5_1401(2).mp3
10.21M
|⇦•مثل یک صاعقه... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی
۳۴ (فرزندان حضرت زینب س) بنگر به حال زینبت،ای روح و ای ریحان مظلوم برادرجان بر یاری ات آورده ام،من دو مه رخشان مظلوم برادرجان تا دیدمت در کربلا،گردیده ای تنها در بین دشمن ها از غربتت گردیده ام،در رنج و در حرمان مظلوم برادرجان این دو گلم هستند حسین،چون مادر آزاده بهر تو آماده آورده ام دو هدیه ام،با چشم در افشان مظلوم برادرجان شرمنده فرما زینبت،با این دل خونم من بر تو مدیونم اذنی بده تا که روند،هر دو سوی میدان مظلوم برادرجان آماده اند بهر نبرد،با دشمن بی دین با خون شوند رنگین هر دو مصمم گشته اند،بر عهد و بر پیمان مظلوم برادرجان نور بصیرت در دل و،هر دو چنان شیرند بر خصم دون تیرند آورده دو هدیه شوند،فدایی قرآن مظلوم برادرجان دو نوجوان اما چنان،قاسم دلیر هستند از عشق تو مستند خواهم که چون قاسم شوند،در خون خود غلتان مظلوم برادرجان آورده ام دو نوگلم،همچو علی اکبر هر دو زنند پرپر در راه دین سرمدی،هر دو شوند قربان مظلوم برادرجان (سبک: ای ساقی لب تشنگان)
مناجات و روضه امام زمان (عج) گریز روضه حضرت زینب سلام الله علیها_میرزامحمدی اسارت خاندان اهل بیت ع .... دلبرم یوسف زهراست خدا میداند یادش آرامش دلهاست خدا میداند علت غیبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا میداند بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند از دمش زنده مسیحاست خدا میداند همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا میداند *الان کجای عالم داره مناجات می کنه،کجا داره برامن و تو دعا می کنه،چرا هر کی آقا رو زیارت کرده،خیمه نشین زیارتش کرده؟چرا هر کی یوسف زهرا رو دیده تو بیابونا دیده؟مگه این آقا تو بین ما،تو شهر ما،توخونه های ماجا نداره؟از امیرالمومنین طلب کردن مهدی فاطمه رو برا ما معرفی کنید،حضرت با سه چهار جمله معرفی کرد،فرمود:”صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ” یعنی مهدی من غریبه،مهدی من تک و تنهاست،مهدی من از شهرها رانده شده آری اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هویداست خدا میداند از همه بیشتر آنکس که بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا میداند *حالا آماده ای گریه هات با گریه های امام زمانت عجین بشه،مگه نفرمود،یا جدا ،آگه نبودم کربلا یاریت کنم” اما صبح و شام برات گریه می کنم،نه تنها گریه می کنم،بلکه فرمود:”لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً” یعنی برات خون گریه میکنم،برا کدوم مصیبت امام زمان خون گریه می کنه؟* آن مصیبت که کند گریه برایش شب و روز روضه زینب کبری است،خدا میداند *انقده به روضه ی عمه جانش امام زمان،ارادت داره که به شیخ حسین سامرایی هم دستور داد،به شیعیان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زینب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو کجا ببرم،کدوم گوشه ی روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمی نباشه که گریان نباشه،پیغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قیامت گریانه،غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه،حالا آماده ای یا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه ای که راوی میگه،زینب کاری کرد که دوست و دشمن به گریه افتادن،بی مقدمه میرم وارد روضه میشم* وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید *** *یاصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در این مجلس،الان این مسجد و جلسه به این وسعت خدام محترم جایگاه بانوان مجلله رو جدا کردن،اگه یه بانو اشتباهی وارد قسمت مردانه بشه،همه ی مردهای غیرتی بهش تذکر میدن،راه رو براش باز می کنن،مبادا اثباب مزاحمتی براش فراهم بشه،اما عمه ی امام زمان وارد مجلس نامحرم” اونم مجلسی که همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول می گساری اند،همه مشغول شادی اند،سرهای بریده رو بالا نیزه زدن،این زن و بچه ابی عبدالله رو در لباس اسیری* زینب رسید و دور و برش جمع خسته ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید *ابی عبدالله یه لحظه چشمانشو باز کرد،اشک سر بریده درآمد”دیدن سر بریده داره اشک میریزه* اشک سر بریده درآمد که پا گذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید *ای حسین* اماامشب میخوام اسم یه بانویی رو ببرم،که خیلی تو کربلا مضطر شد،تا به مقام اضطرار نرسی،نمی تونی با آقات درد دل کنی* داغ رباب تازه شد آن لحظه ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید *این زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجیر بسته بود،چجوری وارد شدن،بماند” همه دارن نظاره میکنن،این بانوی مجلله ای که تا کربلا چشم نامحرمی سایه شم ندیده بود،این دختر علی که یحیی مازنی میگه،بیست سال با علی همسایه بودم،یه بارم نشد قد و قامت دختر علی رو ببینم،حالا بین نامحرما گیر افتاده” یا صاحب الزمان”وقتی با خطبه خوانیش یزید رو رسوا کرد،دیدن یزید دستور داد،سر بریده ابی عبدالله رو از رو نیزه بیرون بیارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بمیرم این تشت طلا رو زیر پای نحسش گذاشت،میز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اینجا زینب کاری کرده که دوست و دشمن به گریه افتادن،حریف خطبه ی زینب نشد،دیدن چوب دستیشو بالا میبره، انقده با چوب خیزران بر لب و دندان حسین،بچه ها دیدن چوب یزید که بالا میاد دو دست عمه هم بالا میاد،چوب که به تشت پایین میاد عمه چنان با سیلی به سر و صورت میزنه،ناله بزن یا حسین* هرچه سفارش کرد مزن ظالم که او از ره رسیده لبان غنچه اش زهرا مکیده مردم از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
1_1905161057.m4a
14.63M
مناجات امام زمان عجج الله مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا پیش طبیب آمده ام، درد می‌کشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا من آمدم که این گره ها وا شود همین! اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا من، سالهاست میوه ی خوبی نداده ام وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا آقا برای تو نه! برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا من گم شدم ؛ تو آینه ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا این بار با نگاه کریمانه ات ببین شاید غلام خانه زهرا کنی مرا علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/yaemamzamanadrekni
. 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یا بن الحسن...آقا... در عزای جد غریبتون امام هادی... کجا خیمه عزا به پا کردید آقا... 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا کی ميشه بیای... پسر فاطمه... عالمی چشم انتظار شماست... 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت میگن بهار طبیعت رسیده... اما همه عالم امشب... عزادار حجت خدا هستند... اگه چشم دل باز کنیم میبینیم... امشب آسمان و زمین... در عزای امام هادی میسوزند... یا بن الحسن آقا... ما مکتبمون رو از شما گرفتیم... خودتون فرمودید... شیعیان ما کسانی هستند که... يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا... وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا... شیعیان ما کسانی هستند که... در شادی های ما شاد و... در مصیبت ما عزادارند... آقاجان اومدم امشب اینو بگم... اگه همه مردم دنیا شاد باشند... اما شیعیان شما احترام نگه میدارند... شیعیان شما عزادارند... امشب دل شما... در عزای جد غریبتون محزونه... مگه ميشه ما عزادار نباشیم... هیهات... لباس ما این روزها... لباس مشکیه... یا صاحب الزمان... میخوام بگم... من رضایت دل امام زمانم رو... با هیچ چیزی عوض نمیکنم... 🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را 🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت یا بن الحسن...
Hossein Khalaji - Salam Hameye Zendegim.mp3
7.26M
،سلام امام حسین من سـلام مَه محــــرم و/سلام ، هـلال ماه غم سلام به اشک روضه و/سلام به خیمه و عَلَم السلام علی الحسین/که به پاشده خیمه ی روضه ها توو دلم دوباره به پا/ شده،شوق دیدن کربلا (آقاااااا) امن ترین جای جهانه /زیر پرچم تو حسین! عاشقم به هوای روضه و ماه ماتم تو حسین! (آقااااااا) (حسین حسین حسین حسین دوای دردامی) (حسین حسین حسین حسین همیشه آقامی) سلام، شهید تشنه لب /سلام ، آقای باکَرَم سلام ، دلیل زندگیم /سلام ، ای سایه سرم باز گرفته دلم برای هوای کرب وبلات ،حسین! کاش میشد که به نوکرت بدی اذن صحن وسرات، حسین! (آقاااااا) توغریبی وبی کسی /توشدی همیشه پناه من اربعین ببرم حرم /که شروع شده گریه وآه من (آقااااااا) (حسین حسین حسین حسین دوای دردامی) (حسین حسین حسین حسین همیشه آقامی) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) کانال اشعار و مناجات و سخنرانی های کوتاه امام زمان(عج) https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
شعر مناجات امام حسین (ع) هزار مرتبه گر سر برند از بدنم خدا نیاورد آن دم کـه از تـو دل بکنم تمام عمر سخن از تـو گفته ام چـه شود؟ کـه وقت مرگ بود نامت آخرین سخنم گریستم بـه تـو، یک عمر و از تـو می‌خواهم در آخرین نفسم باز بر تـو گریه کنم در آشیانه ی تن با تـو بوده ام مانوس مباد بی تـو از این آشیانه پر بزنم سری کـه خاک تـو نبوَد بـه دورش اندازم دلی کـه بر تـو نسوزد در آتشش فکنم بـه خاک کربلا سجدهِ کرده ام عمری کـه بوی تربت پاک تـو خیزد از کفنم بـه چشم مـن نگهی کن کـه وقت جان دادن تـو را نگه کنم و جان برآید از بدنم شاعر : سید محمد امین جعفری _____________________________________ شعر مناجات امام حسین (ع) من و این روضه ها الحمدلله من و یاد شما الحمدلله من و ماه محرم زنده بودن بود حُسن عطا الحمدلله نبودم، حق مرا سینه زنت کرد شدم اهل بکا الحمدلله من از دامان پاک مادر خود تو را گشتم گدا الحمدلله من از هیئت هزاران خیر دیدم شدم حاجت روا الحمدلله سیاهی عزایت نور محض است که گشته رزق ما الحمدلله رسد روزی که در سجده بگویم رسیدم کربلا الحمدلله؟ شاعر :جواد حیدری _____________________________________ شعر مناجات امام حسین (ع) غمخوارِ کربلا غم عالم نمی‌خورد دنیایِ بی حسین به دردم نمی‌خورد هرکس که خورد نان تو جایی نمی‌رود هرکس که خورد داغِ تو را غم نمی‌خورد شأنِ دو چشمِ خیسِ عزادار عرشی است این حرفها به چشمه‌ی زمزم نمی‌خورد آنکه به زیر سایه‌ی زهرا نشسته است غمهای روزِ حشر مسلم نمی‌خورد آنکس که جای بستر بیماری ، از غمت آتش گرفت حسرت عزیزم نمی‌خورد من با محرم تو نفَس می‌زنم هنوز هرچند طعنه نوکرتان کم نمی‌خورد من حتم دارم از نفسِ گرمِ مادرت این سینه باز داغِ محرم نمی‌خورد شاعر:حسن لطفی _____________________________________ شعر مناجات امام حسین (ع) من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آن‌چه کند از تو ام جدا نکند صفای دل توئی و دل زهر چه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نکند جواب ناله دل‌های خسته بر لب تو است که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند هزار مرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت فدا نکند رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر تو را به قطره اشکی ز خود رضا نکند رهایی همه عالم بود به دست کسی که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند کشیدم از دو جهان آستین که دولت عشق مرا به جز در این آستان گدا نکند کسی که خاتم خود را دهد به دشمن خود چگونه از کرم خود نگه به ما نکند گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا خدا نکند تو درد داده‌ای و تو طبیب درد منی به جز تو درد مرا هیچ‌کس دوا نکند هزار مرتبه میثم اگر رود سردار به جز علی و به جز آل را ثنا نکند شاعر: غلامرضا سازگار
شعر مناجات با امام حسین (ع) در میان جمعم اما باز غربت می کشم جرم من این ست که بار محبت می کشم من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم من به جرم عاشقى هر شب ملامت می شوم من به جرم عاشقى هر شب ملالت می کشم با محبت می کشى و با محبت می کشى هر چه دارم می کشم از این محبت می کشم هم میایم پیش تو هم پیش تو می آورم هم عبادت می کنم هم به عبادت می کشم هر چه ام، دارم درِ این خانه خدمت می کنم هر که ام، دارم درِ این خانه زحمت می کشم گریه کن های تو آقایند، آقاى منند خاک پاشان را به دیده عین تربت می کشم یک دلى بشکن ز من تا گریه سیرى کنم ورنه بعد روضه ات تا صبح حسرت می کشم آبرویم را بگیر و گریه هایم را نگیر… گریه ام وقتى نمی گیرد خجالت می کشم سمت روضه آمدن طى طریقت کردن است وقت مردن هم خودم را سمت هیئت می کشم تا که من یک روز در هفته بیایم پیش تو جان زهرا مادرت شش روز منت می کشم بچه هایم را بگیر و بچه هایت را بده با تو دور بچه هاى خویش را خط… شاعر: علی اکبر لطیفیان
امام حسین(ع)-مناجات با احتیاج آمده ام هیئت حسین اعجاز می كند به خدا محنت حسین سائل كجاست تا بدهد سلطنت به او اقبال كرده است به من دولت حسین آری نیاز من فقط ارباب با وفاست مثل غلام ترك كِشم منّت حسین آرامشم به سایه ای از خیمه اش رسد این گونه هر كسی نَبَرد لذّت حسین رنجورم و طبابت ارباب چاره ام غم می کشم که من نکشم حسرت حسین آتش ندیده ای كه بدانی چه می كشم عاشق كُش است روز و شب غربت حسین عریان بدن به زیر سم اسب می رود شاید كمی تكان بخورد امّت حسین چون عقل ها جواب خدا را نداده اند با عاطفه قیام كند نهضت حسین هل من معین سرود كه لبّیك بشنود لبیك یا حسین همان نصرت حسین فرزند او صَلا به لثارات می زند پس خط اول است همین هیئت حسین نوكر اگر وفا نكند عهد خویش را بر می خورد به روحیۀ غیرت حسین سینه زدن بهانۀ سینه شكستن است یعنی كه هست ، هیئت او جنت حسین
امام حسین(ع)-مناجات و شهادت درود بر تن عریان سید الشهدا سلام بر لب عطشان سید الشهدا ز نوک نیزه شده ملک بی حدود خدا پر از تلاوت قرآن سیدالشهدا زیارت شب آدینه اش گرامی باد که هست فاطمه مهمان سید الشهدا عجب نه کز نفسش معجز مسیح دمد کسی که هست ثنا خوان سید الشهدا به چشم خویش کنید التماس و گریه کنید که هست فاطمه گریان سید الشهدا سلام خلق و سلام خدای عزوجل به زخم های فراوان سید الشهدا به گیسوان پریشان فاطمه سوگند که عالم است پریشان سید الشهدا نشان نیزه و شمشیر و تیر و خنجر و سنگ بهشت لاله و ریحان سید الشهدا یقین کنید همان چوب خیزران می گفت سلام بر لب و دندان سید الشهدا زهی کرم که ز آغاز، نخل میثم را رقم زدند به دیوان سید الشهدا + نوشته شده در ساعت توسط خادم الشهداء | نظرات
امام حسین(ع)-مناجات و شهادت من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذَرّ ذره ای از خاک پای حضرتش از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم سر شکسته دل پر از خون دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم اُم لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر به راه دوست دادم زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم تا خودم از تشنگی آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفتم + نوشته شده در ساعت توسط خادم الشهداء | نظرات
مناجات با امام زمان و گریزهای مناجاتی سری دوم ز هجر تو شدم حيران و نالان شبيه مرغ پر بسته به زندان ندارم طاقت هجران و دوری شده پر، چوب خط جمعه هامان! آقا جان؛ اين چند روز عزاداری، محبان حسينی خيلی برای جد غريب شما حسين (ع) اشک ريختند و ناله زدند. هر جمعه سحر دلم هوايی باشد چشمش به ره مرد خدايی باشد ای کاش که مهدی ز سفر آيد و دل اين جمعه دگر کرب و بلايی باشد زبان حال همه ی گريه کنان اين جمله است: « اين الطالب بدم المقتول بکربلاء » خدايا به حق لحظه ای که اهل خيام ذوالجناح را متحير و وحشت زده در حالی که صيحه می کشيد ديدند و از آمدن اباعبدالله نااميد شدند، لحظه ای که دیدند به سراغ خيمه ی صاحبش سيدالشهداء می آید، ما را از اين سرگردانی نجات عنايت بفرما. ذوالجناح، تلّ زينبيه: در آن هنگام که امام حسين در گودی قتلگاه افتاده بود، اسب حضرت همهمه کرده و از ميان کشتگان رد شد و کنار بدن حضرت توقف کرد. يال و کاکل و پيشانيش را بر زمين زد و صيحه می زد به طوری که صدايش بيابان را پر کرده بود، تا جائيکه مردم از کارهايش متعجب شده بودند. ذوالجناح با آن حال به خيمه ها برگشت. اهل خيام همين که صدای ذوالجناح را شنيدند، همه از خيمه ها بيرون دويدند و اطراف او را گرفتند، هر کسی از ذوالجناح سؤال می پرسيد. زينب (س) فرمود: ذوالجناح بگو سالار زينب چه شد؟ سکينه (س) آمد جلو و گفت: « يا جواد هل سُقي ابي قُتل عطشاناً » ذوالجناح بگو ببينم آيا پدرم را آب دادند، يا با لب تشنه به شهادت رساندند؟ ذوالجناح جلو افتاد و بقيه به دنبال او تا رسيد بالای تلّ زينبيه که مشاهده کردند ابا عبدالله در گودی قتلگاه افتاده است. زينب که ديد همه ی دشمن اطراف قتلگاه را گرفته و هر کسی هر چه در دست دارد به طرف حسين نشانه می گيرد يکی شمشير می زند، عده ای سنگ می زنند ... صدای زينب بلند شد « أما فيکم مسلم؟ » مگر بين شما يک مسلمان پيدا نمی شود؟ که ناگهان مشاهده کرد: « الشمر جالس علی صدره ... » شمر لعنه الله بر روی سينه ی برادرش نشسته است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام آقای دلم حسین حسین حسین سلام آقای دلم یا اباعبدالله عجینه با تو دلم یا اباعبدالله توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲ حسین /میگیری دستامو حسین /میبینی اشکامو حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی ازچشمای خیسم، دردامو میخونی (مَن لی غیرُک حسین)۳ (مَن اِمامُک حسین)۳ حسین وای وای وای حسین وای وای وای من اگه از تو نگم، زبونم میگیره روتو که برگردونی کنیزت میمیره اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم چجوری دلت میاد از حرم دور باشم حرم/ روز و شب اشکامه حرم/ تو قاب چشمامه حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا تو شب های جمعه از زائرها غوغاست انتَ سلطان حسین سنه قربان حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه برای من کاری کن که داره دیر میشه نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم حسین/ نعم الامیر من حسین/ عشقت تقدیر من حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم مَن لی غَیرُک حسین مَن اِمامُک حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای
هدایت شده از آسمان
سلام آقای دلم حسین حسین حسین سلام آقای دلم یا اباعبدالله عجینه با تو دلم یا اباعبدالله توی عالم لذتِ حرمت پیچیده همه جا آوازه ی کرمت پیچیده۲ حسین /میگیری دستامو حسین /میبینی اشکامو حسین/ تو قلبم میمونی حرفامو میخونی ازچشمای خیسم، دردامو میخونی (مَن لی غیرُک حسین)۳ (مَن اِمامُک حسین)۳ حسین وای وای وای حسین وای وای وای من اگه از تو نگم، زبونم میگیره روتو که برگردونی کنیزت میمیره اسیر دنیا شدم نذار اینجور باشم چجوری دلت میاد از حرم دور باشم حرم/ روز و شب اشکامه حرم/ تو قاب چشمامه حرم/ رویای نوکرهاست وقتی عباس اونجا تو شب های جمعه از زائرها غوغاست انتَ سلطان حسین سنه قربان حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای جوونیم رفت و داره کنیزت پیر میشه برای من کاری کن که داره دیر میشه نمیخوام این چند صباح اسیر دنیا شم نمیخوام به هیئتت بی تفاوت باشم حسین/ نعم الامیر من حسین/ عشقت تقدیر من حسین/ با یاد تو مستم نوکر تو هستم نگیری دستم رو ،خالی میشه دستم مَن لی غَیرُک حسین مَن اِمامُک حسین حسین وای وای وای حسین وای وای وای
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 صدایت برایم چقدر آشناست ای سر ِخون چکان تو حسین منی ؟ صدایت برایم چقدر آشناست ای مه ِآسمان تو حسین منی ؟ ای سر ِتابنده در این آسمان همسفر ِقافله ی ِکودکان ای پسر ِفاطمه قرآن بخوان رهبر ِمهربان تو حسین منی ؟ ای همه ی ِهستی ِمن یا حسین کُشته ی ِبی غسل و کفن یا حسین لاله ی ِخونین ِچمن یا حسین ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟ دشت و دمن پُر شده از هلهله از پی ِتو گشته روان قافله کن نظری پای ِپُر از آبله همره کودکان تو حسین منی ؟ ای همه ی ِدار و ندارم حسین بُرده ای از سینه قرارم حسین ای گل ِمن باغ و بهارم حسین ای مرا روح و جان تو حسین منی ؟ بر سر ِنیزه سر ِتو جلوه گر با من و با این اسرا همسفر اهل حرم از غم ِتو خونجگر همدم ِکاروان تو حسین منی ؟ ای گل ِتشنه رُخ ِتو لاله گون باز چرا می چکد از نیزه خون ؟ تازه کند داغ ِتو زخم ِدرون سرور ِعاشقان تو حسین منی ؟ ای سر ِبر نیزه فدای سرت روی ِبیابان ِبلا پیکرت سوخته ای از غم ِخود خواهرت ای مرا سایبان تو حسین منی ؟ ای سر ِخونین بنما راه ِمن شعله ور عالم شده از آه ِمن ماه ِمن ای ماه ِمن ای ماه ِمن یاور ِکاروان تو حسین منی ؟ نیزه پُر از گل شده از روی ِتو وای که گلگون شده گیسوی تو آمدم ای سرو ِروان سوی تو ای گل ِبی خزان تو حسین منی ؟ 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀 شعر: سیدحبیب حبیب پور
1. مناجات.mp3
5.68M
( عجل الله تعالی فرجه ) حجه الاسلام والمسلمین بی تو در زندگیم رنگِ خدا نیست که نیست بینِ عشاق چو منِ بی سر وپا نیست که نیست ... با غمِ دوری تو سوخته و ساخته ام اثری از چه بر این سوز و نوا نیست که نیست نیمه شب وقت مناجات به خود میگویم گوئیا قلب تو از بنده رضا نیست که نیست من گنه کارم و آلوده قبول است قبول بی محلی ز کریمان که روا نیست که نیست هرکجا رو زده ام آبرویم را بُردند هیچ کس غیر شما فکر گدا نیست که نیست فقط با یه اشاره از مادرش فاطمه اِذن بگیرم : از زمانی که شنیدم در آن کوچه چه شد داغیِ سیلی از این سینه جدا نیست که نیست بهرِ درمان پریشانیِ این نوکر ها چاره ای جز سفرِ کرببلا نیست که نیست
12_2_Mahdi_Rasuli(Monajat_Ba_emem_Zaman)_(www.rasekhoon.net)(1).mp3
6.16M
مناجات امام زمان عجل الله فرجه شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست نزد ارباب دعایی به منِ نوکر کن گذر عمر منِ بی سر و پا بر تو نخورد عزم دیدار مرا در نفس آخر کن عمر من رفت و تو را درک نکردم آقا فهم من درخورِ درک تو نشد باور کن چِقَدَر نام تو بردم به زبانم، یک بار تو صدایم بزن و خوش دلم ای دلبر کن سهم من از تو فراق تو شده غم دارم منّتی بر سر من نِه، تو غمم کمتر کن عاشق کرببلا، عاشق دیدار توأم هر دو را قسمت من حق شه بی سر کن کربلا با تو صفا دارد و بی تو سخت است سختی راه، بر این خسته تو راحت تر کن روضه ی جدّ غریبت شب جمعه باز است باز روضه تو نخوان، فکر دل مادر کن مادری کز تَه گودال صدا زد، ای شمر خنجرت را نکش و شرم زِ پیغمبر کن... ...خنجرت را بکشی، حنجر من می سوزد فکر بد حالی من، نزد گل پرپر کن من نه، اصلاً تو بیا فکر حرم باش آخر فکر زینب کن و فکر دل این خواهر کن پیش زینب، به حسینم نزن اِنقدر لگد بدنش ریخت بِهم، رحم بر این پیکر کن فكر نیزه نکن و از سر او دست بکش لااقل قبل بریدن گلویش را تَر کن وقت غارت شده، رحمی تو به ناموس علی رحم بر خیمه و بر کودک و بر معجر کن عاقبت می رسد آن منتقم خون حسین صبر کن، فکر خودت شمر تو در محشر کن
مستجاب.mp3
6M
یا خادم الحسین و یا ناصرالحسین حی علی الحسین و سلام علی الحسین 🎙