47.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسینیه ی کلوان شهرستان نایین
چقدر زیبا میخونن🤌🏻🙃
گفت :از عشق بنویسید !
نوشتیم مادر...
گفت :از مھر بنویسید!
نوشتیم مادر...
گفت :از نور بنویسید !
نوشتیم مادر...
گفت :ازجان بنویسید !
نوشتیم مادر
گفت :از مادر بنویسید!
نوشتیم زهࢪا{س}♥️
{اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج🤍}
#حضرت_زهرا
#تلنگرانه
ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺍﺯ سبڪ ترین ﭼﯿﺰﻫﺎیےست
ڪھ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﻤﻞ مےشود⇦📱
ﻭﻟـے ﺍﺯ سنگین ترین ﭼﯿﺰﻫﺎیےست
ڪھ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ باید بخاطر نحوھ
استفاده اش؛پاسخگو باشیم⚖
مواظب باشیم..
#بهخودمونبیایم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدا رو زیاد کن:(((
چشماتو ببند...💔
هدایت شده از افـ زِد ڪُمیـلღ
﴿#زیآرتعٰاشۅرٰا 📿﴾
السلامعلیڪیااباٰعبدِالله🖤
قرائت زیارت عاشورآ
• بھ نیّت...
#شهید_عباس_دانشگر
#داداش_عباس 💚
اگه آقا رو برا اجابتِ حاجتامون میخوایم باشه ایرادی نداره چون آقا امامه و قبلهی حاجات. اما یادمون باشه تو #دعای_عهد، عهد بستیم که ما هم واسه برآورده شدن حاجاتِ آقا از همدیگه سبقت بگیریم؛ «والْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ»
+حاج حسین یکتا🌱
یکی از جانبازان خالص، به جهت جای ترکش شون نیاز به سه تا عمل دارند.
لطفاً برای سلامتی همه این جانبازان به خصوص این جانباز عزیز
یه الهی برقیه و حمد بخونین.
ممنون 🌸✨
یا علی
دایی ام هستن.
خواهشاً براشون یه الاهی برقیه و حمد بخونین.
اگر کسی و میشناسین لطفاً بگین بخونن.
الان بعد عمل خونریزی کردن و تو آی سیو هستن. 😭🥺💔
هنوز دو تا عمل دیگه ام دارن.
با دلای پاکتون خیلی براشون دعا کنین🥺💔
جانبازای کشورمون خیلی خیلی بیشتر از یه دعا کردن به گردنمون حق دارن و مدیونشونیم ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️بوسه خانواده شهید #اسماعیل_هنیه بر پیکر ایشان در دانشگاه تهران #خونخواهی_هنیه_عزیز #تسلیت_ایران_فلسطین
35.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای ای یار برخیز و علم بردار
ای چشم و دل بیدار
نفرین بر دنیای بی دردی
نفرین بر نامردی نامردی
حسین طاهری
#محرم #امام_حسین #اربعین
Poyanfar - In Mokeb Be On Mokeb (128).mp3
3.78M
این موکب به اون موکب
🎙کربلایی محمد حسین پویانفر
#اربعین
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
3⃣بخش سوم
🔸️محبت شهید به خواهران
💠ادامه ی خاطره آیدا، استان کرمان
... توفیق شد بعد از مدتی خواب دومی از ایشان ببینم. دقیقاً در ماه رمضان بود؛ روز سوم ماه رمضان. دیدم که وارد یک محله شدم. کوچهای که داشتم از آن گذر میکردم، شلوغ بود و همه دائم در حال جنبوجوش بودند. روی دیوارها، در خانهها و... هرکدام یک پوستر و بنر از عکسهای شهید بود. تصاویر زیبایش. با همان لبخند همیشگیِ معروف که دلها را تا خود آسمان پر میدهد. بوی اسپند و گلاب و عود میآمد. همه در تکاپو بودند. یکی اسپندبهدست، یکی دیگر گلاببهدست و... افراد زیادی آمده بودند و کارها را انجام میدادند. گیج بودم و نمیدانستم دقیقاً کجا هستم. یکی به من گفت که آمدهایم سمنان و اینجا محلۀ شهید دانشگر است. در همین حین، وارد خانهای شدیم که شلوغ بود و همه در تکاپو بودند. جمعیت زیادی از خانمها در خانه بودند. به من گفتند عباس شهید شده است و امروز تشییع پیکر شهید است. کاملاً بهتزده بودم. خانمی با چهرۀ نورانی جلو آمد برای خوشآمدگویی... آن خانم مادر شهید بود. به من میگفت تو امروز مهمان ما و پسر منی!... یادم است که با هم اشک میریختیم و من هم از لطف و عنایات شهید به خودم به ایشان میگفتم.
وقتی که از خواب بیدار شدم، آن خواب خیلی عجیب بود برایم! آخر آن روز که روز شهادت عباس نبود!
گذشت تا شب، داشتم در کانال شهید دانشگر پیامها را نگاه میکردم که یکی از عکسهای شهید ارسال شده بود. پایینش نوشته بود: «عباس دانشگر روزی که به شهادت رسید. سوم ماه رمضان بود؛ مانند چنین روزی. شادی روحش صلوات.» متوجه شدم شهید که در مورخه ۱۳۹۵/۳/۲۰ به شهادت رسیده، آن روز سوم ماه مبارک رمضان بوده است.
📗
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#داداش_عباس 💚