eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
205 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
_ ‏کجایند قلب‌های محکم و آرامی‌ که زینب‌وار پشت امام زمان خود بایستند ؟
_ داشت می‌گفت آدم کنار مادرش آرام میشه .‌‌ . چراغ سر قبر زهرا (س) کجایی ؟؟
🕊 کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود! 🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. گفتم: چه بهتر از این! پس از سلام و خسته نباشیدگفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندم‌هایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید. پیرزن پس از تشکر گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ مقداری هندوانه بیاورم! از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو کردیم؛بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ گفت: دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمدگفت: چرا کارگر نمی‌گیری تا گندمهایت را درو کند؟ این کارها، دیگر از تو گذشته! عرض کردم: خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. از خواب پریدم. امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا می‌باشند. با شنیدن این حرفها،ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی. 📚 کتاب نبرد میمک، احمد حسینا
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد و نیامدی . .
افـ زِد ڪُمیـلღ
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد و نیامدی . .
_ این جمعه هم گذشت و تو آقا نیامدی خورشیدِ خانواده یِ زهرا نیامدی . . 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-بہ‌رسم‌ادب؛یہ‌سلآم‌بدیم‌بہ‌امام‌زمانمون:)♥️ -اَلسَّلامُ‌ عَلَيْكَ‌ یا‌بقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه -اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه -اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر -اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ -اَلسّلامُ عَلَیْکَ‌ یا مَولایَ یاصاحِبَ‌الزَّمان -اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجازا -اَلسَّلامُ‌ عَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَن ُ‌و -یاشَریکَ‌ الْقُران‌ وَ یا اِمامَ الْاُنس ِ‌وَالْجان✨
برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: ١. بیمارستان ٢. زندان ٣. قبرستان   در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست. در زندان می‌بینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست. در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد. زمینی که امروز روی آن قدم می‌زنیم فردا سقف‌مان خواهد بود. پس چه بهتر كه برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم...
تو قلبم حرم داری...!💔
هدایت شده از زهرایِ‌عَلـی💕.
ماه امشب🌝.
هدایت شده از ملجأ♡
جدى ولى آدم وقتى خوشحالِ، خوشگلم ميشه.
عملیّات محرّم مجروح شد طوری که دکترا ازش قطع امید کرده بودند. . حضرت فاطمه(س) اومده بود به خوابش، فرموده بود: "پسرم تو شفا گرفتی ، بلند شو ، فقط باید قول بدی که جبهه رو ترک نکنی! ". بعد از این خواب ، سر از پا نمیشناخت ... عملیّات خیبر ، شد فرمانده گردان حضرت علی اکبر (ع) از بس حضرت زهرایی بود اسم گردانش رو عوض کرد گذاشت "یا زهرا(س) " شهید که شد ایّام بود. ترکش خورده بود توی پهلوش "شهید سید کمال فاضلی" ✍کتاب خط عاشقی
یه بخش دیگه از زندگیه خوابگاهی 😂🤌🏻
خیلی صحنه ی جاذابی بود ولی متاسفانه بعضیا خرابش کردن اصن اشاره ی خاصی به خانم زد ندارم😂😂😂👩‍🦯
!!....فاقد کپشن🙂🚬👩‍🦯
❤️‍🩹👩‍🦯
_ به مزار فاطمه اش نگاه می‌کرد و با خود میگفت : تو چنان در دل علی جای گرفته ای که هرگز فراموش نمی‌شوی . .
ما مشق غم عشق تورا خوش ننوشتیم اما تو بکش خط به خطای همه ی ما.
_ که گردِ‌ چادرِ‌ تو‌ آسمان طواف کند🤍
_ فاطمه جان . . رنجی نیست اگر زمین را از تو بگیرند .. آسمان زیر پای توست(: 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دارایی‌من دو سکه بود و تقدیم می‌کنم یکی از مراجعین به هیئت حاج محمود کریمی: چهار آبان در تصادفی که کردیم، پدرم و برادر هشت ساله ام را از دست دادم. دخترم در اون ماشین بود و رفت در کما. درجه هشیاری دخترم چهار بود. نیت کردم که اگر دخترم برگرده شب شهادت حضرت زهرا(س) به مردم غزه و لبنان کمک می‌کنم. از (س) تشکر می‌کنم که دخترم را به من برگرداند.