eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
206 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 خلاصه که داداشمون اینجوریا بودن 😎 پ.ن:کتاب لبخندی به رنگ شهادت 🖤 @ef_zed_komeyl
📚 حرفی نیس جز سکوت و لبخند .‌‌‌...... 🙂🕊 پ.ن:کتاب لبخندی به رنگ شهادت 🖤 @ef_zed_komeyl
هرکسی باید تو زندگیش یه رفیق شهید داشته باشه آخه شهید، شهیدت میکند💔 شهیددانیال‌رضازاده‌ برسرمزاررفیق‌شهیدش @ef_zed_komeyl
دوست دارید همراه چله امون که انشاالله از امروز شروع میکنیم ، چند صفحه از این کتابو بصورت تصویری براتون بزارم ؟ .... 🙂 اگه دوس دارید حتما ناشناس بگید و لطفا روح نباشید 😅
لیست مشاوره تلفنی10.pdf
472.6K
🏴🚩🏴 ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام مشاوره های تلفنی با تخفیف 50 درصدی به مناسبت دهه اول محرم برقرار میگردد... ✋ مشاوره تلفنی 45 دقیقه ای 50 هزار تومان ! ⬅️ لیست وشماره تلفن روانشناسان و مشاوران 🔸 لطفاً جهت دریافت نوبت؛ به شماره استاد مربوطه اس ام اس بزنید. 🔹 درصورت هر گونه مشکل در روند اخذ نوبت؛ از طریق پیام رسان ایتا به آیدی @Meshkat136 پیام ارسال نمایید. https://eitaa.com/joinchat/2604793914C926dd50ba8
👆 مشاوره نذری محرم
📨 📝 متن پیام : من که بی صبرانه مشتاق کتابم بزارید حتما _😍😍😍آخی چشم انشاالله از امروز یه حساب کتاب میکنم ببینم روزانه چند صفحشو بزارم که تا اربعین تموم شه
📨 📝 متن پیام : اهوم بله اگه میشه کتاب را بزارید _علی عینی🙂✨
📨 📝 متن پیام : سلام میشه یه لطفی کنین اگه کتاب آخرین نماز به وقت حلب رو دارین به صورت رمان بزارین؟ اجرتون با سیدالشهداء😍 _آره من همه ی کتابای شهیدو دارم . اونم چشم
یه پزشک جوون، خوش تیپ، ادکن زن و برند پوش بود. شاید به ظاهرش نمیخورد اما تا بهش اطلاع دادن قراره عده ای اوباش به پرچم های آقا اباعبدالله که برای محرم نصب شده جسارت کنن راهی خیابون شد، با اینکه دست خالی بوده کفتارها چند نفری بهش حمله میکنن، یه چاقو تو چشمش میزنن و چند چاقو به بدنش امروز مراسم تشیعش تو تبریز بود.💔 باباش گفته: همیشه آرزوش بوده مدافع حرم باشه(: - ✍|دلتنگ|⁦♡ 𝓭𝓮𝓮𝓵𝓽𝓪𝓷𝓰𝔂
هدایت شده از سلاله
كعابس_انا_حب_الحسين_جنني....hd.mp3
2.86M
حُب الحسين أجننی عشق حسین مرا دیوانه کرد... @Ayeh_Hayeh_Jonon 🌱
-میشه رقیه رو نیاری آقا..💔 @ef_zed_komeyl
برادر‌شهیدم🖤 عاشقانہ‌سینہ‌میزد .. @ef_zed_komeyl
💕زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماسه عظیم اند که با ۱_صلابت ۲_اراده و ۳_نور ایمان، *رهنورد راه مقدسی* شدند که پاداش آن :☆جاودانگی و بقا☆ بود.💕.💕. ٜٜ
واقعا دوست داشتم کتابو براتون کامل بزارم ولی انتشاراتش اجازه ی نشرشو نمیده متاسفانه 🙂 منم بخاطر همین چندتا صفحه های قشنگشو میزارم که برید خودتون بخرید و بخونید 😍🥲 من خودم همیشه کتابامو از سایت پاتوق کتاب فردا میگیرم . اونجا دارن 😉📚
این از مقدمه ی کتاب شهید عشق 🙂✨ شهید عشق📚 @ef_zed_komeyl
سه تا صفحه ی رزقی آوردم براتون 🙂🌿
یھ‌کانال‌برا‌اقا‌امام‌ࢪضام😄🖤 ماشالله‌پستاش‌دیوونت‌میکنھ🙂💔 تویی‌که‌چند‌ساله‌نرفتی‌حرم..بیا‌عڪس‌و‌فیلماش‌میبرتت‌حرم‌اقا🙃🖤 دلبࢪ‌تر‌ا‌ز‌پستاے‌این‌ڪانالم‌مگھ‌داریم(((:🖤 🖤 🙂🖤 😄💔 join👉🏻https://eitaa.com/joinchat/2546925726C33002ff812 مــداحــی:) @madahi_b8
وقسم‌به‌توکه‌قلبم‌بااسمت‌آرام‌میشود:) ! . . آقای‌ابا‌عبدالله: امسالم‌با‌اندکی‌پِلک‌زَدن‌می‌گذرد:) وَباشوق‌ِدیدارت‌اوج‌نمی‌گیریم:) بارُبندیل‌سفرِتون‌رو‌جمع‌نمی‌کنیم:) و‌َدوباره‌تکرارِتاریخ:) . . همان‌جامانده‌یِ‌قَدیمے‌🖐🏽💔 جامانده‌های‌آقای۱۲۸:) دعوت‌شدید‌به‌کانالِ‌آقاابا‌عبدالله: ⧼مَجنونِ‌حُسِین⧽ ⧼ https://eitaa.com/magnon_hosein_128
_محرم نزدیکه و عکس و فیلم برای استوری میخواے؟✨👀 _محفل های جذاب و آرامش بخش میخواے؟✨👀 دوای دردت پیش منه😌🔥 این کانال با محفل و استوری هایی که میزاره دل همه رو برده🙄🤌 _اگه میخوای دل توهم ببره زودتر عضو شو که جا نمونے😅😉 ⭛ https://eitaa.com/joinchat/3506766123Cbd979a0ab5 🚶
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۵) ◾️عجب پرونده‌ای! کوچک‌ترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده بود. در آن لحظه تمام اعمالم را حاضر و ناظر می‌دیدم... 💠در فکر سبک و سنگین کردن اعمال خوب و بد بودم که رومان پرونده اعمالم را بر گردنم آویخت، بطوریکه احساس کردم تمام کوه‌های عالم بر گردنم آویخته‌اند. 💥چون خواستم سبب این کار را بپرسم گفت: اعمال هرکسی طوقی است بر گردنش. گفتم تا چه زمان باید سنگینی این طوق را تحمل کنم؟ گفت: نگران نباش. بعد از رفتن من نکیر و منکر برای سؤال کردن می‌آیند و پس از آن شاید این مشکل برطرف شود. 🍀رومان این را گفت و رفت.. ✅هنوز مدت زیادی از رفتن رومان نگذشته بود که صداهای عجیب و غریبی از دور به گوشم رسید. صدا نزدیک و نزدیک تر می‌شد و ترس و وحشت من بیشتر... 🔘 تا اینکه دو هیکل بزرگ و وحشتناک در جلوی چشمم ظاهر شدند. اضطرابم وقتی به نهایت رسید که دیدم هر یک از آن‌ها آهنی بزرگ در دست دارند که هیچ‌کس از اهل دنیا قادر به حرکت آن نیست، پس فهمیدم که این دو نکیر و منکراند. ☑️در همین حال یکی از آن دو جلو آمد و چنان فریادی کشید که اگر اهل دنیا می‌شنیدند، می‌مردند. ✨ لحظه‌ای بعد آن دو به سخن آمده و شروع به پرسش کردند: پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ ⚜ از شدت ترس و وحشت زبانم بند آمده بود. و عقلم از کار افتاده بود.، هرچند فهم و شعورم نسبت به دنیا صدها برابر شده بود، اما در اینجا به یاریم نمی‌آمدند. ⚡️ سرم به زیر افتاد، اشکم جاری شد و آماده ضربت شدم. 💥درست در همین لحظه که همه چیز را تمام شده می‌دانستم، ناگهان دلم متوجه رحمت خدا و عنایات معصومین علیهم سلام شد و زمزمه کنان گفتم: ای بهترین بندگان خدا و ای شایسته‌ترین انسان‌ها، من یک عمر از شما خواستم که شب اول قبر به فریادم برسید، از کرم شما به دور است که مرا در این حال و گرفتاری رها کنید. 💠و این بار آن‌ها با صدای بلندتری سؤالشان را تکرار کردند. چیزی نگذشت که قبرم روشن شد، نکیر و منکر مهربان شدند، 🌺دلم شاد و قلبم مطمئن و زبانم باز شد. با صدای بلند و پر جرأت جواب دادم: پروردگارم خدای متعال(الله)، پیامبرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، امامم علی و اولادش، کتابم قرآن، قبله‌ام کعبه می‌باشد... 🔷نکیر و منکر در حالیکه راضی به نظر می‌رسیدند از پایین پایم دری به سوی جهنم🔥 گشودند و به من گفتند: اگر جواب ما را نمی‌دادی جایگاهت اینجا بود، 💐 سپس با بستن آن در، در دیگری از بالای سرم باز کردند که نشان از بهشت داشت. آنگاه به من مژده سعادت دادند. با وزش نسیم بهشتی قبرم پر نور و لحدم وسیع شد. حالا مقداری راحت شدم.🍀 🍂از اینکه از تنگی و تاریکی قبر نجات یافته بودم، بسیار مسرور و خوشحال بودم. سرور و شادمانیم ار اینکه در اولین امتحان الهی سربلند بیرون آمدم، چندی نپایید و رفته رفته نوعی احساس دلتنگی و غربت به من روی آورد. ❄️ با خود اندیشیدم: من کسی بودم که در دنیا دوستان، اقوام و آشنایان فراوانی داشتم؛ با آن‌ها رابطه و انس فراوان داشتم. اما اینک دستم از همه آن‌ها کوتاه است. ♦️سر به زیر گرفتم و بی اختیار گریه را آغاز کردم. چندی نگذشت که عطر دل انگیز و و روح نوازی به مشامم رسید، عطر بیشتر و بیشتر می‌شد. ✨در حالیکه پرونده اعمال بر گردنم سنگینی می‌کرد با زحمت سرم را بلند کردم و ... ✍ادامه دارد.. @ef_zed_komeyl