eitaa logo
عفاف امین
105 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.1هزار ویدیو
174 فایل
به یاد قهرمان عرصه عفافگرایی شهید امین،نوجوان ۱۷ ساله که رفتن به جبهه را به ماندن در کنار دخترخاله فتنه گرش ترجیح داد.در این کانال مطالب کتاب درسنامه عفاف را عرضه می کنیم .هم چنین پیام های کانال های دیگر در موضوع عفافگرایی را فورواد می کنیم. @Esaldorgar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
💠 حضرت علی عليه السلام می فرمایند: 🔺"من لَم يَصحَبْكَ مُعِينا على نفسِكَ فَصُحبَتُهُ وَبالٌ علَيكَ إن عَلِمتَ ". 🔰هر كه اش با تو، به كمكى نكند، آن همنشينى وبال توست، اگر بدانى . 📙منبع: غررالحكم، ح 9041 https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🔶شوهر خواهر شهید بابایی می‌گفت: "عباس تازه وارد دانشکده خلبانی تهران شده بود که یک روز به من که در پایگاه دزفول خدمت می‎کردم زنگ زد و گفت: "اگر امکان داره به تهران بیا. با شما کار واجبی دارم". 🔶گفتم: "خیره ان شاءالله. آیا مشکل خاصی پیش آمده که نمی تونی از طریق تلفن بگی؟" 🔶گفت: "مشکل خاصی نیست، ولی حتماً بیا". 🔶من هم دو سه روزی مرخصی گرفتم و به تهران رفتم. وقتی نزد او رفتم، گفت: "آسایشگاهی که من در آن هستم در طبقه دوم ساختمان است؛ ولی من میخوام به طبقه اول منتقل بشم". 🔶تعجب کردم و گفتم: "شما که یک سال در این آسایشگاه بیشتر نیستی، پس چه دلیلی داره که می خوایی به آسایشگاه طبقه اول بری؟" 🔶عباس گفت: "این آسایشگاه مشرف به آسایشگاه دختران است و من می خوام نماز بخوانم. خوب نیست که نمازم باطل شود و مرتکب گناهی شده باشم. شما که مسئول خوابگاه را می‎شناسی، از او بخواه تا مرا به طبقه اول منتقل کند". 🔶به شوخی گفتم: "برای همین موضوع مرا از دزفول به اینجا کشوندی؟" 🔶سپس رفتم و از مسئول آسایشگاه خواستم تا در صورت امکان اتاق او را تغییر دهد. مسئول آسایشگاه در حالی که می‌خندید با لحن خاصی گفت: "آسایشگاه بالا کلی طرفدار دارد؛ ولی به روی چشم. او را به طبقه اول منتقل میکنم". https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🔸 می‎تواند سه گونه باشد: ✅تقوای گریز ✅تقوای پرهیز ✅ تقوای ستیز 🔥 شیطانی است که گرد طواف می‎کند و زمانی که می‎خواهد به درون قلب انسان نفوذ کند، با او را می‎دهد. 1️⃣ دانشگاه است. در این سوره انسان به داشتن و دعوت می‎شود تا از این طریق از آلوده شدن به گناه در امان باشد. 2️⃣ دانشگاه است. زمانی که انسان در خلوت گناه قرار می‎گیرد و شیطان او را وسوسه می‌کند تا مرتکب گناه شود، اگر فرار را بر قرار ترجیح دهد، خداوند درب‌های را به روی او می‌گشاید. 3️⃣ دعا نیز، است. زمانی که انسان دعا می‌کند، به متصل و از شیاطین دور می‌شود. https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
✴️در توصیف شخصت و جایگاه والای علیه‎السلام، همین حدیث صلی‎الله‌علیه‌وآله‌وسلم بس، که می‎فرمایند: 🔰" اگر مردم بر محبت علی‎بن‌ابی‌طالب اتفاق داشتند خدای بزرگ، آتش دوزخ را نمی‌آفرید". 📗 الفردوس، 373: 3/ 5135 🌸🌸🌸🌸🌸 👤جابر بن عبداللّه انصارى حكايت می‎کند: 🔺روزى مولاى متّقيان، علیه السلام، از محلى عبور مى‎نمودند؛ ناگهان متوجه شدند كه شخصى مشغول ، به قنبر غلام آن حضرت است و می‎خواست پاسخ آن مرد را بدهد. 🔺اميرالمؤمنين به قنبر گفتند: "قنبر آرام باش و سكوت خود را حفظ كن و دشمن خود را به حال خود رها ساز تا خوار و زبون گردد". 🔺سپس افزودند: "با سكوت خود، را خوشنود و را خشمناك گردان و خويش را به كيفر خود واگذار نما". 🔺پس از آن فرمودند:"هيچ مؤمنى نتواند متعال را، جز با و خشنود سازد و همچنين هيچ حركت و عملى، همچون ، را خشمگين و زبون نمى‎گرداند و بدان كه بهترين كيفر براى احمق، سكوت در مقابل ياوه‎ها و گفتار بى‎خردانه اوست". 📚منبع: 40 داستان و 40 حدیث از امام علی علیه السلام، نوشته حجه الاسلام صالحی 🌿پروردگارا، گردی از محسّنات ، و و ، امیرالمؤمنین علیه‎السلام را، بر سر جهانیان بیفشان، تا ضمن ، تمام جهان، آماده گردد. 🌺. https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🍀معلم جدید بود. 🍀مصطفی تا او را دید، سرش را پایین انداخت. 🍀برجا گفتند و بچه ها نشستند. 🍀مصطفی هنوز سرش را بالا نیاورده بود و دست به سینه، محکم چسبیده بود به نیمکت. 🍀خانم معلم آمد سراغش. 🍀دستش را انداخت زیر چانه مصطفی و به او گفت: "سرت را بالا بگیر ببینم!" 🍀مصطفی با چشمان بسته، سرش را بالا آورد و صورتش را از میان دست معلم بیرون کشید. 🍀معلم توی سرش زد و هر ناسزایی را که به زبانش ‌آمد به او گفت. 🍀مصطفی از پشت میز بیرون آمد و از کلاس خارج شد. 🍀با صدای بلند گریه می‌کرد و می‌دوید. 🍀تا وسط‎های حیاط، هنوز چشم‎هایش را باز نکرده بود... 🍀وقتی به خونه رسید گفت: "دیگه نمی‎خوام برم هنرستان... می‏خوام برم قم؛ حوزه". 💠 25 ساله بود که با همسر یکی از شهدا کرد و دو هفته پس از ازدواجش، یعنی 15 مرداد 1362 در منطقه حاج عمران، در حالی که فرماندهی لشگر امام حسین علیه‌السلام را به عهده داشت، طی عملیات والفجر 2 بر اثر اصابت تیر به پشت جمجمه‌اش، سلوک سرخ خود را به بی‎نهایت رساند. پیکر پاکش بر خاک پاک جبهه‌ها باقی ماند و هرگز برنگشت. https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غریبه_ها_پر_میکنند... 🎥 🌿نخستین انتشار به مناسبت 🔸نویسنده و کارگردان: محسن امانی 🔸تهیه‌کننده: محمدجواد موحد 🔸تولید شده در گروه هنری کات 🌱🌱🌱🌱🌱 🔶یکی از نیازهای اساسی انسان، است. بدین معنا که می‏خواهد مورد محبت و علاقه دیگران واقع شود. 🔶مهر و در افراد نقش قابل توجهی دارد. در مقابل، موجب بروز اختلال منش و انواع می‏گردد. یعنی در صورتی که فرد از سوی خود احساس بی‏محبتی کند، چه بسا ممکن است برای جبران آن درصدد انتقام جویی برآمده و اعمال خطرناکی را بر خلاف قانون و هنجارهای اجتماعی مرتکب شود. 📌اما اگر والدین با یکدیگر و با فرزندان خود رابطه عاطفی متعادلی برقرار کنند، می‏توانند در نفوذ کرده و سپس آنها را در کنند. ♨️اگر فرزندان از سیراب نشوند و احساس کمبود محبت کنند و آنها را تکیه گاهی امن و مورد اطمینان برای خود به حساب نیاورند، ممکن است جذب کسانی شوند که نسبت به آنها اظهار محبت و علاقه کاذب می‏نمایند و این نقطه، آغازگر انحرافات بعدی افراد است. ❇️در حالی که اگر نیازهای عاطفی فرد در مورد توجه قرار گیرد، فرزند نسبت به بسیاری از اظهار محبت‏ها‏ی ساختگی، می‏کند و از آنها مصون خواهد ماند و بر اساس عقل و خرد و به دور از احساسات، جهات مثبت و منفی عمل خود را خواهد سنجید. ✍️ https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 🌷 سلام 🍃می‎دانم هرازگاهی می‌شوی و خسته... 🍃اما من هنوز هم هستم. هنوز همان خداست! 🍃تو باید در هر زمان باشی. نگران شکستن قلبت نباش! قبلاً هم گفته‎ام که قلب‌های شکسته‏ ام. 🍃گمان نکن که تنهایی... تو هیچوقت نمی‎شوی و مرا داری... 🍃من همیشه تو را خواسته‎ام و تو هم مثل همیشه مرا بخواه. 🍃با من بزن... باز هم با من حرف بزن... 🍃بگو که امروز می‎توانستی خطایی را انجام بدهی و به‎خاطر من کردی. 🍃بگو می‎توانستی خودت را سرگرم دیدنی‎های وسوسه‎انگیز کنی و به‎خاطر من، خودت را نگه داشتی. 🍃بگو که امروز هم، شهر پر بود از نادیدنی‎ها و به‎خاطر من، به سختی افتادی. 🍃بگو تا خالی شوی... یکی یکی برایم بگو... 🍃اما یادت باشد که من خدایم و حواسم به سختی‎های این روزهای تو هست. 🍃حواسم هست که از برخی بندگانم رنجیده خاطری. 🍃حواسم هست که و ‎هایت را جور دیگری معنا می‎کنند. 🍃حواسم به همه سختی‎های این روزهای تو هست. 🍃اما تو هم حواست باشد، من به قول‎هایی که داده‎ام پای‎بندم. 🍃به که وعده کرده‎ام ... 🍃پس ادامه بده... همچنان بمان و دیگران را هم به دعوت کن... 💐دوستدار تو: خدا https://eitaa.com/umefafgaraei 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
💢 وقتی بنای مخالفت با جوجه‌ای به نام "" را نداشته باشیم، این تبدیل به غول بی‌شاخ و دم و وحشتناک و بی‌رحمی خواهد شد که ما را به خواهد کشید. ♨️ نه می‌میریم که از دستش راحت شویم، نه اجازۀ به ما خواهد داد. ♨️ نه می‌توانیم از او به جایی شکایت کنیم، نه جای دفاعی برای ما باقی می‌گذارد. 📌 می‌دانید دردناک‌ترین قسمت ماجرا کجاست؟!؟ 💢 آنجا که می‌دانیم با تن دادن به خواسته‌های ، حتماً در آینده بیچاره می‌شویم. 💢 آنجا که می‌دانیم خودمان داریم آن جوجه را با دست های خودمان، به غول بی شاخ و دم تبدیل می‌کنیم. 💢 آنجا که می‌دانیم با جواب دادن به خوشی‌های سطحی و در لحظه، قرار است که در آینده چه درد و غم وحشتناکی به سراغ مان آید. 📌 اما باز هم نمی‌توانیم کاری بکنیم. چون دیگر کار از دست مان خارج شده و به یک خیمه‌شب‌بازی در دستان آن غول بی شاخ و دم، تبدیل شدیم. ✍️ https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🔺 قطره بر زمین افتاد. 🔺 کوچکی آمد و از آن و خواست برود. اما ‎ی عسل برایش اعجاب‎انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید... 🔺 باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل نمی‎کند و مزه واقعی را نمی‎دهد. 🔺 پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر چه و بیشتر ببرد... 🔺 مورچه در عسل غوطه‎ور شد و می‎بُرد... ♨️ اما (افسوس) که نتوانست از آن شود. 📛 پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی نداشت... 💥 در این حال ماند تا آن که نهایتاً ... 🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂 ⚠️ چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! ✅ پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد می‎یابد و آنکه در شیرینی آن غرق شد، می‎شود. https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
❇️از (ع) پرسیدند: "چرا خدا به حکمت داد و چرا این‌قدر آدم ارزشمندی شد؟" 💠امام ابتدا به شیوۀ زندگی و برخی رفتارهای خوب لقمان اشاره می‌کنند و بعد می‌فرمایند: 🍃"لقمان کسی بود که می‌کرد و می‌گرفت و علم با هوای نفس را آموزش می‌دید تا به‎وسیلۀ آن بر خود غلبه کند و خودش را از شر محافظت کند. 📌بنابراین تبعیت از هوای نفس به ضرر انسان است و در مخالفت با هوای نفس است. 🔷ما برای درک مبانی و راه‌های مبارزه با هوای نفس باید آموزش ببینیم و به دنبال آموختن علم جهاد با نفس باشیم. ✅اولین قدم «مبارزه با نفس» پس از آگاهی، داشتن نگرش به نفس خود است. 📛خیلی‌ها قبول ندارند که نفس آن‌ها موجود بد و خطرناکی است و حتی با نفس خودشان هستند! در حالی که واقعاً باید این اتفاق برای ما بیفتد که نفس خودمان را دشمن خودمان بدانیم و این احساس و نگرش را داشته باشیم که گرایش‌های پست و نفسانی ما (که همان هوای نفس است) بسیار بد و خبیث هستند و اگر آن را دشمن خود ندانیم و با آن نکنیم، به یک موجود لوس، نُنُر، بی‌منطق و تبدیل خواهد شد. ♨️باید باور کنیم که نفس ما دشمنی است که می‌خواهد ما را ذلیل و کند. بنابراین نه تنها باید این نفس خطرناک را خودمان قرار ندهیم، بلکه حتی با او دوستی هم نداشته باشیم و حتی نسبت به او بی‌تفاوت هم نباشیم. چون بی‌اعتنایی و از این دشمن بی‌رحم و خطرناک، ما را بیچاره می‌کند. 👤 https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
(ص) ❇️یکی از عوامل برای هر انسانی، برخورداری از توان "انتظار کشیدن" و "" است و بدون این عوامل، نمی‎توان یک زندگی کامیاب را رقم زد. 🔰 صلوات الله علیه می‎فرمایند: 💠 "يقولُ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ: اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى الرّاضى بِكِتابى، اَلْقانِعُ بِرِزْقى، اَلتّارِكُ لِشَهْوَتِهِ مِنْ اَجلى هُوَ عِنْدى كَـبَعْضِ مَلائِكَتى" 💠 خداوند عزّوجلّ می‎فرمايد: جوان به قضا و قدرم، به آنچه برايش مقدر كرده‏‎ام، به روزی‎ام و هوی و هوس به خاطر من، در نزد من مانند يكى از من است. 📚منبع: كنز العمّال، ح 43107 ─┅═ঊঈ🍃🌹🌹🌹🍃ঊঈ═┅─ 🌸ولادت پیامبر رحمت و مهربانی صلی الله علیه و آله والسلم، بر تمامی تبریک و تهنیت باد. https://eitaa.com/umefafgaraei
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
🍀جواني به نام "اِبنِ سِيرِين" كه در يك دكان بزازي، شاگردي مي‌كرد، مورد طمع زني هوسباز قرار گرفت. 🍀آن زن براي رسيدن به خواهش شيطاني ‌خود نقشه‌اي ريخت. روزي به دكان بزازي رفت و پارچه‌هاي زيادي خريد و به صاحب دكان گفت: "اگر ممكن است، اجازه بدهيد شاگرد شما مرا در حمل پارچه‌ها كمك كند". 🍀ابن سيرين پارچه‌ها را برداشت و به خانه زن رفت. زن ماجراي عشق خود را نسبت به او بازگو كرد و گفت: "اكنون هيچ محدوديتي براي تو وجود ندارد!" 🍀ابن سيرين در آغاز تحريك شد، اما لحظه‌اي انديشيد. نخست ‌در اين جهان را به ياد آورد و سپس ‎هاي سخت قيامت و ديگر اينكه از نعمت‌هاي بي‌كران بهشتي بي‎بهره مي‎شود و از همه غمناك‌تر، از او ناخشنود مي‌گردد. 🍀اين انديشه‌ها سبب گرديد تا خود را نگه‌ دارد و زن را نیز پند و اندرز داد. اما زن او را تهديد كرد كه اگر به خواسته من تن ندهي، با داد و فرياد همسايه‌ها را خبر مي‌كنم و به آنها مي‌گويم تو قصد بدي نسبت به من داشته‌اي! 🍀ابن سيرين كه خود را در يك دام خطرناك مي‌ديد، نقشه‌اي به ذهنش رسيد. سپس اظهار تمایل كرد و اجازه خواست که به دستشويي برود. 🍀او در دستشویی لباسش را با اندکی نجاست آلوده كرد و با همان حال به نزد زن بازگشت! زن با ديدن ‌اين صحنه از او بدش آمد و او را از خانه‌اش كرد. 🌸پس از ‌اين جريان بود كه خداوند به ابن‎سيرين علم تعبير خواب بخشيد و سپس يكي از و مشهور عصر خود شد. 📚برگرفته از داستان ابن سيرين در الكني و الالقاب، ج1، ص308 https://eitaa.com/umefafgaraei