eitaa logo
-افراطی-
106 دنبال‌کننده
157 عکس
65 ویدیو
0 فایل
نوشتن راه فراریست هرچند کوتاه! حریص فرار از زندگی. افراطی مطلق... وقت شما گرانبهاست، به بطالت نگذرانید(: کپی به هیچ وجه. https://daigo.ir/secret/2771555328 پاسخگوی شما بفرمایید (: لبخند به وفور =)
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5933956099240641740.mp3
7.08M
❤️‍🩹🎧
زندگی به نفس نفس افتاده بود و چنان پیر مردی خمیده آهسته راه می‌رفت. دل‌ها به لرزه افتاد و اشک ها در حلقه ی چشم ها طلوع کرد. عنکبوت بغض ماهرانه راه حلق را با تار هایی از جنس بغض مسدود می‌کرد. و خبر ها حاکی از مرگ بود. به همین سادگی، انسانی که روزی در دنیا می‌زیست و با تمام وجودش خنجر زخم زبان را بر جان میخرید و دم نمیزد، کسی که دلسوز ترین بود و لبخند از لبانش جدا نمیشد. حالا تبدیل به کالبدی بی روح شده است. کالبدی از جنس مرگ. و اینگونه بود که زندگی به زانو افتاد و برای همیشه اورا ترک کرد... _نوشته های یک افراطی_
هنوزم یه جایی از قلبِ منو داری که هیچکس جز خودت نمیتونه داشته باشه .
.او می‌بیند.
(:
تنفس میکنم هوایت را وقتی در آغوشم جا میگیری. لبخندت قند در دلم آب می‌کند و لذت بوسیدن چالی که روی گونه ات نمایان می‌شود به وقت لبخند های شیرینت آتش عشقم را شعله ور تر می‌کند. دستانم را در آغوش دستانت جا بده و گرمای قلب مهربانت را به سرمای این قلب فرسوده ببخش. نعمت حضورت را از من مگیر، چرا که با حضورت پروانه های جنگل سر سبز قلبم به پرواز در می آید و فکر به این که در کنار من نباشی قلبم را همچو ویرانه ای بی آبو علف مبدل می‌سازد. با من عهد ببند که تا ابد در کنار منی و پناه خستگی هایم آغوش توست. عهدی به مانند عهد های کودکی مان که انگشت هایمان در هم گره می‌خوردند و این همان سندی میشد که هیچگاه باطل نمیشد و چنان درهم تنیده و محکم بود که هیچ تبر و تیشه ای توان گسستن آن را نداشته و ندارد. پس بمان تا ابد و چند ثانیه ای که تنفس میکنم و قلبم تپش دارد. بمان ای همدم غم ها و پناه خستگی هایم. بمان و با ماندنت زندگیم را پر از عطر شکوفه های گیلاس و یاس کن... _نوشته های یک افراطی_
_
متأسفم! كه تو غمگينى و دست هاى من، دورند. _بلال راجح
Talk Down - Golule.mp3
4.76M
❤️‍🩹🎧
.او می‌بیند.