eitaa logo
عقال
168 دنبال‌کننده
13 عکس
7 ویدیو
0 فایل
پیامبر اکرم(ص): "إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ" ترجمه: "عقل، زانوبند و بازدارنده از نادانی است." لینک صفحه ویراستی: https://virasty.com/admin_eghaal نظرات و پیشنهادات👇👇 @admin_eghaal
مشاهده در ایتا
دانلود
✅امر شه بهتر به قیمت یا گُهر؟!! ... حکایتی از مثنوی معنوی 🔶 که تیزبینی و تیزهوشی او زبانزد خاص‌وعام بود و دوست و دشمن به آن اذعان داشتند درصدد یاران و نزدیکان خود برآمده بود؛ این آزمایشات _چه از طرف خود فرمانروا و چه از نواحی دیگر_ مسبوق به سابقه بوده و در هر مرحله عده‌ای که اعتقاد و معرفت خالص به مسیری که فرمانروا می‌پیمود نداشتند می‌شدند؛ لکن این دفعه آزمایش پیچیده تری در انتظار بود و هرکسی در معرض سقوط قرار داشت. ♦️فرمانروا گوهری را به دست گرفته و از حاضران ارزش و قیمت آن را جویا میشود؛ یکی از حاضران گوهر را گرفته و علی رغم این که سررشته ای در علم گوهرشناسی ندارد با بررسی ، از زیبایی و ارزش فوق‌العاده آن سخن به میان می آورد؛ در همین لحظه فرمانروا درخواست را از وی مطرح نموده لکن آن شخص از این کار امتناع میورزد و خیرخواهی خود را دلیل بر این سرپیچی بیان می‌کند؛ فرمانروا نیز از این خیرخواهی تشکر کرده و گوهر را به شخص دیگری واگذار می‌کند. این قضیه برای چندین نفر اتفاق افتاده و هر کدام از آن‌ها به بهانه‌هایی که اتفاقاً ظاهرالصلاح هم هستند از این دستور سرپیچی می‌کنند. 🔷روال قبلی ادامه داشته تااینکه نوبت به یکی از شاگردان باهوش فرمانروا که ایاز نام داشت میرسد؛ در پاسخ به قیمت گوهر آن را فراتر از حد تصور دانسته و معتقد است چنین گوهری را تابه‌حال نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده‌است؛ درهمین‌حال فرمانروا درخواست خود را مبنی بر شکستن گوهر تکرار می‌کند؛ شاگرد باهوش نیز بی‌معطلی گوهر را به زمین کوبیده و آن را تکه‌تکه می‌کند!! اطرافیان فرمانروا که از این اقدام برآشفته میشوند به سرزنش وی پرداخته و با و سخنان فرمانروا مدعی می‌شوند دستور فرمانروا اجباری نبوده و تخطی از آن در این‌مورد نه‌تنها جایز بلکه واجب بوده‌است و حتی باید دیگران را نیز علیه این دستور فرمانروا تا مجبور به عقب نشینی از این فرمان شود! 🔻ایاز که از این جماعت ناراحت است در پاسخ به این ادعاها و تأویلات نزدیکان این‌گونه جواب می‌دهد: گفت ایاز ای مهتران نامور امر شه بهتر به قیمت یا گوهر؟! بی گوهر جانی که رنگین سنگ را برگزیند پس نهد شاه مرا سر فرو انداختند آن مهتران عذرجویان گشته زآن نسيان به جان کرد اشارت شه به جلاد کهُن که ز صدرم این خسان را دور کن این خسان چون لایق صدر من اند؟ کز پی سنگ امر ما را بشکنند ✍ادمین عقال 🆔@eghaal