🚨خیلی تو خرج و مخارجم بی نظم هستم😔
#داستان_کوتاه
#دکترکیو
امید برادر کوچیکهی دکتر (#دکترکیو (کیومرث باغبیشه) تعریف میکرد ،میگفت، من دربرابر نسکافه جلوی خودمو نمیتونم بگیرم، حدوداً ماهی ۶۰۰ هزارتومان نسکافه میخوردم...
حس میکردم نخورم سردرد میگیرم،خیلی بهش احساس داشتم ، بعد از یه مدت گفتم یک تدبیر بزنم ،از همون مارک، یک طعمِ دیگرشو گرفتم، گفتم، اگر ماجرا، سردرد باشه، خوب اینم همان میزان قهوه داره، فقط شیرینیش کمتره ...
جالب بود این طعم رو چون خیلی دوست نداشتم، هفتهای یک بار میخوردم،سردرد هم اصلا نداشتم چون حس میکردم نسکافه دارم، و بی پول و بدبخت نیستم😂 باکلاس هم هستم 💪
راحت تونستم ماهی ۵۵۰تومن ذخیره کنم ...
👈مجله اقتصادی معیشت👉
موفقیت شغلی(محمدرضا دانهکار)
🚨خیلی تو خرج و مخارجم بی نظم هستم😔 #داستان_کوتاه #دکترکیو امید برادر کوچیکهی دکتر (#دکترکیو (کیوم
🚨مثل همه مردم گوشت و مرغ میخرم سر سال نمیفهمم چرا انقدر ضرر میکنم تازه من باهوشم وای به حال بقیه😔
#داستان_کوتاه
خوب دوستان من #دکترکیو هستم،تازه اومدم معیشت،اینجا داستانهای موفقیتم رو بنویسم،
با اینکه این معیشتیها خیلی گشنه و خسیس بودند😁 ،ولی به عشق شماها اومدم اینجا بنویسم...
اما ماجرا: ۶ یا ۷ ماهِپیش بود دولت گیر داده بود، نمیدونم ارزِ ۴۲۰۰ رو برداره و این مسخره بازیها...فساد نشه و این حرفها... قیمتِ مصوبِ مرغ ۶۴ شد، اما مرغ کم شد...
قیمت ،تا ۱۰۰ هزار تومن رفت بالا، آقا ما ۲۰ کیلو رو هر کیلو ۸۰ تومن گرفتیم💪،از همه ارزونتر، اصلا توپ دراومد هیچ کس ۹۰ تومن هم گیرش نمیومد...من خریدم ، زیادم گرفتم فریز کنم. اون موقع گوشت قرمز۱۳۵ اینا بود ،دیگه نگرفتیم ما گفتیم آقا مرغ کمه مرغ بگیریم...
انقدر نامردا زیاد کردند مرغو قیمتش شد ۴۸!!!خدا نگم چی کارتون کنه مملکت نیست که مرغدونیه....
اوضاع خوب بود تا بهمن شد، وای وای مسخره بازیهاشون رفت روی گوشت قرمز، کیلو ۳۰۰ تومن با قرض ۲۰ کیلو گوشت رو روی ۲۸۰ خریدم... الان وارد کردند مسخرهها آوردند قیمت رو روی ۱۶۰ این حدودا...
تازه من اینهمه زرنگ بازی درمیارم همش تو ضررم،وای به حال مردم ساده...
فعلا🤚
👈مجله اقتصادی معیشت👉
موفقیت شغلی(محمدرضا دانهکار)
🚨مثل همه مردم گوشت و مرغ میخرم سر سال نمیفهمم چرا انقدر ضرر میکنم تازه من باهوشم وای به حال بقیه😔
🚨زمین خریدم باقلوا ولی مشتری نداره😔
#داستان_کوتاه
داستان سوم من:
یادمه سال ۹۶ آقای زبانی( املاکی )اومد پیشم و گفت #دکترکیو جان چه نشستی که برات یه زمین دارم باقلوا.. ۱۰هکتار زمین خریدم تو قوزان تپه قواره بندیش کردم، یکیشم گذاشتم واسه تو. جان تو به غریبه نمیدم فقط گذاشتم واسه نور چشمیا...
منم گفتم تا تنور داغه بچسبونم گفتم بریم سر زمین
آقا هی رفتیم رفتیم مگه میرسیدیم؟ این بچه امیدم برده بودم هی غر میزد که داداش کجا میخوای زمین بخری؟!!
خلاصه بعد سه ساعت رسیدیم به زبانی گفتم آخه ابله جان کی اینجا میاد زمین بخره؟؟؟ خیلی پرته که!!! اصن سند مند داره؟؟؟
زبانی برگشت تو روم که ای آقااا همه دنیا دنبال جای دنجن بعد تو میگی پرت؟؟؟ همینجا دو سال دیگه قیمتش صد برابر میشه!! سندشم قولنامه ایه، قولم که میدونی چیه؟؟؟ مرده و قولش...
تا اومدم جوابشو بدم بهش یهو گفت اصن بریم کیو جان! این زمین صدتا مشتری داره...
منم که دیدم فرصت داره از دستم میره گفتم حالا چرا ترش میکنی زبانی جان؟؟ من یچیزی گفتم.. بریم بریم که زمین به این نابی از دستم نره
آقا این وسطم هی امید نق میزد که داداش آخه اینو برای چی میخوای بخری؟؟؟ آروم بهش غریدم که حرف مفت نزن بچه جان! تو بهتر میفهمی یا زبانی؟؟؟؟
خلاصه الان ۶ سال گذشته و خدارو شکر زمینمون ۲۰ برابر شده
البته مشتری نداره که اونم مسأله ای نیست.. تصمیم گرفتم یه تابلو بگیرم دستمو کنار جاده هر ماشینی رد میشه خفت کنم بلکه یکیشون زمینمو بخره
الآنم باید زود برم که با زبانی قرار دارم ده تا قواره دیگه بخرم که تا سال دیگه ۴۰۰ درصد سود کنم
این دفه این امیدم نمیبرم که هی برام آیه یاس نخونه...
🤔شماهم تا حالا گول املاکیها رو خوردید که زمین به درد نخور بخرید؟
👈مجله اقتصادی معیشت👉
موفقیت شغلی(محمدرضا دانهکار)
🚨زمین خریدم باقلوا ولی مشتری نداره😔 #داستان_کوتاه داستان سوم من: یادمه سال ۹۶ آقای زبانی( املاکی )
💵از اُستانِفرش، فرش خریدم....
#داستان_کوتاه
#دکترکیو
داستان چهارم من:
امییییدجوووون (داداشکوچیکمه، افادهی خالص)
😂توام فرش میخوای؟! برو استانِفرش،بینظیره،شکر خوردم،که گفتم قسطی بخری باختی،قسطی بخری بردی داداش...
آقا دیروز رفتیم استانِفرش،فرش خریدیم واقعا چقدر اینا آدمهای مؤدبی هستند. 😔اصلاً نخری ناراحت میشن. همه از دور میگفتن #دکترکیییییو دکترکیییییو ...باور کن اُمید، مو به تنِ آدم سیخ میشد. اگر اینا نبودن مملکت تا الان نابود شده بود از بیکاری و فقر و فلاکت و فحشا و هرچی....منم ۱۰۰ میلیون ازشون فرش خریدم.
امید میپرسه!!!
🧐دکتر!!! مگه چیکار میکنند اینطوری بندشون شدی؟
امید تو این شرایط ۵۰۰ نفر رو گذاشتن سرکار.
تو این شرایط گرونی از همه جا ارزانتر میدن،تضمین هم میدن.
تو این شرایطِ بدبختی،قسطی هم میدن ، سود نمیکشن روش،تازه ،نقد بخوای بخری ۲۰ درصد تخفیف خرید نقدی میدن.
درکل، امییید، منِ دکترکیو فهمیدم... انسانیت هنوز زنده است...
🧐دکتر!!!،من داداشِ کوچیکتم اشکال نداره حرف بزنم؟
نه بزن!!! ولی زیاد دهنتو باز نکن، حس میکنم داری پررو میشی...
دکتر!! طبق آمار ، حدود ۲میلیون بافندهی فرش، به خاطرِ همکاری نکردنِ این فروشگاههای بزرگ بیکار شدهاند.و فرش دستبافت جاشو داد به کلی فرش ماشینی.
تازه کلی مغازه کوچیک هم بودند،چون نتونستند رقابت کنند ،مغازههاشونو جمع کردند.
قیمتِ این فروشگاه بزرگااا اصلا پایین نیست،فقط با شرکتهایی کار میکنند که شرکت عهههه تضمین بده، از این قیمت پایینتر به هیچکس نفروشه...
وگرنه مشابه همین فرش، از برندهای دیگه تا ۴۰ درصد ارزانتر میتونی پیدا کنی.
قسطی هم که میدن، خُب، سودشو قبلش کشیدن روش،دکترجان
اونایی هم که تورو بااسم کوچیک صدا میکردند،همه لایق این بودن که تولیدکننده فرش بشن نه فروشنده فرش...
امییییید جان دهنتو ببند دنیا از زاویهی تو اصلا قشنگ نیست حس میکنم میخوای زهرمارمون کنی فقط،نمیخوام روم تاثیر بذاری...
دکترکیو رو حمایت کنید...
🔻🔻🔻🔻🔻
👈مجله اقتصادی معیشت👉
👈گروه همافزاییمعیشت👉
👈کانال معیشتبادستانخالی👉
👈کانال نیازمندیهایاشتغال👉
#انگیزشی
#داستان_کوتاه
شخصی متمول سوار خودروی گرانقیمت خود بود. روزی در هنگامِ رانندگی با مردی سالخورده و فقیر مواجه شد.
مرد فقیر از وی طلبِ پولِ اندکی داشت. این فرد که از تکدیگری متنفر بود همیشه با بیتوجهی از فقرا عبور میکرد یا به آنها میگفت پول ندارم. اما این بار تصمیمی عجیب گرفت به پیرمرد گفت بیا آنجا بهت پول بدم هرچقدر پیرمرد جلوتر رفت این فرد نیز خودروی خود را جلوتر برد و ناگهان با یک گاز شدید به منزل برگشت...در هنگام پارک خودرو در پارکینگ ماشینِ هیوندای قشنگش با ستون برخورد کرد و چندین میلیون ضرر کرد ...
اونجا بود که باید یاد حدیث امام سجاد(ع) افتاد☝️
بعضی از گناهان زود عذاب هستند...
👈مجله اقتصادی معیشت👉