eitaa logo
هیأت رزمندگان اسلام استان کرمان
534 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
30 فایل
🔸️کانال رسمی اطلاع رسانی و تولیدات هیأت رزمندگان اسلام استان کرمان 🌐مارا در فضای مجازی دنبال کنید : https://zil.ink/eheyat_kerman 📱ارتباط با ما @Markaz_Heit_stad
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت هشتم: ... هر جور خواستی بگرد😉 -نه پدر جان...منظور این نبود😐 مامان:پس چی؟!😯 -نمیدونم چه جوری بگم...راستش میخوام چادر بزارم😊 پدر : چی گفتی؟! درست شنیدم؟!چادر؟!😨 مامان: این چه حرفیه دخترم.. تو الان باید فکر درس باشی نه این چیزها😑😟 -بابا: معلوم نیست باز تو اون دانشگاه چی به خوردشون دادن که مخشو پوچ کردن.😠 -هیچی به خدا...من خودم تصمیم گرفتم😞 بابا: میخوای با آبروی چند ساله ی من بازی کنی؟!؟همین مونده از فردا بگن تنها دختر تهرانی چادری شده😠 -مامان: اصلا حرفشم نزن دخترم...دختر خاله هات چی میگن..😐 -مگه من برا اونا زندگی میکنم؟!😒 -میگم حرفشو نزن😠 نمیدونستم چیکار کنم. کاملا گیج شده بودم و ناراحت😔از یه طرف نمیتونستم تو روی پدر و مادر وایسم از یه طرف نمیخواستم حالا که میتونم به اقا سید نزدیک بشم این فرصتو از دست بدم😞 . ولی اخه خانوادم رو نمیتونم راضی کنم😞 یهو یه فکری به ذهنم زد. اصلا به بهانه همین میرم با آقا سید حرف میزنم☺ شاید اجازه بده بدون چادر برم پایگاه. .بالاخره فرمانده هست دیگه😊 فردا که رفتم دانشگاه مستقیم رفتم سمت دفتر آقا سید: تق تق -بله بفرمایید -سلام -سلام...خواهرم شرمنده ولی اینجا دفتر برادرانه.. گفته بودم که اگه کاری دارید با زهرا خانم هماهنگ کنید. -نه اخه با خودتون کار دارم -با من؟!؟چه کاری؟!😨 -راستیتش به من پیشنهاد شده که مسئول انسانی خواهران بشم ولی یه مشکلی دارم😕 . اینکه😕اینکه خانوادم اجازه نمیدن چادری بشم😔میشه اجازه بدین بدون چادر بیام پایگاه؟! -راستیتش دست من نیست ولی یه سوال؟!شما فقط به خاطر پایگاه اومدن و این مسولیت می خواستین چادر بزارین؟!😕 -اره دیگه 😐 _خواهرم ،چادر خیلی داره ها... خیلی... چادر که خواهر... بلکه ماست... میدونید چه قدر برای همین ریخته شده؟؟چند تا ؟!چادر گذاشتن میخواد نه اجازه. 😊 ولی همینکه شما تا اینجا به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه ولی به نظرم هنوز کامل باهاش نیست. من قول میدم اون مسئولیت روبه کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با و قلبی انتخاب کنین نه به خاطر مردم. -درسته...ولی میدونید 😕 اخه کسی نیست کمکم کنه 😔خانوادم هم که راضی نمیشن اصلا...😞مادرم که میگه چادر چیه 😥 شما کسی رو پیشنهاد نمیکنید که بتونم ازش بپرسم و کمک بگیرم ؟! -چه کسی میخواید بهتر از خدا؟! -منظورم کسی هست که بتونم ازش سوال بپرسم و جوابمو بده 😕 -از خود خدا بپرسید..قرآن بخونید.. -اما من عربی بلد نیستم😐 -فارسی بلدین که؟! از خدا کمک بخواین...نیت کنین و یه صفحه رو باز کنین و معنیشو بخونین...حتما راهی جلو پاتون میزاره... -باشه ممنون گیج شده بودم. اخه تو خونه ما قرآن یه کتاب دعا بود فقط ...نه یه کتابی که بشه ازش کمک گرفت 😣 رفتم خونه و همش تو فکر حرفاش بودم... راستیتش رو بخواین با حرفهای امروزش بیشتر جذبش شدم 😔😢 اخر شب .قرآن رو تو دستم گرفتم و گفتم: خدایا من نمیدونم الان چی باید بگم و چیکار کنم😕آداب این چیزها هم بلد نیستم😔...ولی خودت میدونی که من تا حالا گناه بزرگی نکردم 😢 خودت میدونی که درسته بی چادر بودم ولی بی بند و بار نبودم 😢خدایا تو دوراهی قرار گرفتم.😔 کمکم کن...خواهش میکنم ازت 😢 یه بسم اللّه گرفتم و قرآنو باز کردم . 🌟سوره اومد ولی از معنی اون صفحه چیزی سر در نیاوردم...😔 گفتم خدایا واضح تر بگو بهم..😔 و قرآن رو دوباره باز کردم 🌟سوره اومد که تو معنیش نوشته بود: ای پیامبر به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو گیرند (از نگاه هوس آلوده) و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را به جز آن مقدار كه نمایان است، آشكار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه‌ی خود افكنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود باز هم شکی که داشتم تو چادری شدن برطرف نشد😔 گفتم خدایا واضح تر 😢من خنگ تر از این حرفاما 😢و قرآن رو دوباره باز کردم. 🌟اینبار سوره اومد معنی اون صفحه رو خوندم تا رسیدم به ایه 59 . ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب‌های خود را بر بدن خویش فرو افكنند این كار برای آن كه مورد آزار قرار نگیرند بهتر است. ؟! جلباب دیگه چیه؟!😯 سریع گوشیم رو برداشتم و سرچ کردم جلباب... اشک تو چشمام حلقه زد...😢 گفتم ریحانه یعنی خدا واضح تر بهت بگه دوست داره توی چادر ببینتت؟!😢 تصمیمم رو گرفتم.. من باید چادری بشم..😍☝️ نويسنده: ادامه دارد... . ----------------- @razmandegan_eslam_kerman