eitaa logo
دل‌نوشته‌های احسان محمدحسنی
498 دنبال‌کننده
6 عکس
1 ویدیو
1 فایل
بنده پیر خراباتم که لطفش دائم است ورنه لطف شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست… برای خدا می‌نویسم تا بماند… کوچکترین سرباز / احسان محمدحسنی @EhsanHasani_IR
مشاهده در ایتا
دانلود
01 - In Jade BonBast Nist.mp3
زمان: حجم: 44.33M
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! 🎶اپیزود ۱؛ پرواز ماهان، ابو وهب، راز روستای مالکیه… 🔻 @EhsanHasani_IR
دل‌نوشته‌های احسان محمدحسنی
📄 یادداشت؛ برای ابوالفضل سپهر و اتل متل های جاودانه‌اش… دومین سفری بود که با هم همراه می‌شدیم. در سفر اول و بنا به دعوت برادر خوبم آقا «رحیم آبفروش» و در رکاب استاد ارجمند «حاج‌رحیم چهره‌خند» برای شرکت در شب خاطره ماهانه بچه‌های مؤسسه شهید آوینی به قزوین رفتیم. اما در سفر دوم بود که به دعوت دوست نازنینم «حسین فدوی» برای حضور در اردوی جهادی بچه‌های دانشگاه تهران و به همراه سردار «حاج‌سعید قاسمی» - که بعدها از او بیشتر خواهم گفت - اواسط تابستان راهی روستای صعب‌العبور، کوهستانی و باصفای «بَلَده» از توابع استان مازندران شدیم. با یک پیکان سفید یخچالی ولی درب و داغون که علاوه بر پنجره، از همه سوراخ‌سُنبه‌های ماشین، خاک بود که به داخل می‌آمد. رفیق خوبم نادر بکایی پشت رل نشسته بود، حاج‌سعید هم صندلی جلو و من و «ابوالفضل سپهر» روی صندلی عقب لَم داده بودیم. هرازگاهی به آقا نادر سفارش آهنگ‌های درخواستی می‌دادیم؛ نوار کاست سرودهای مقاومت لبنان که تمام می‌شد، نوار ترانه‌های افغانستانی در نوبت بود و ملودی‌های افغانی که به آخر می‌رسید، سرودهای انقلابی وطنی و همه اینها که به انتها می‌رسید، تازه نوبت حاج‌سعید بود که با سرودهای بوسنیایی و مولودی‌خوانی‌های شاد و مجلسی‌اش، حال و هوای سرنشینان را عوض کند. بگذریم! مسیر خسته‌کننده، طولانی و جاده خاکی و پرپیچ و خم کوهستانی منتهی به بلده، با این تدابیرِ من‌درآوردی، کوتاه و قابل تحمل شد. بالاخره با هر والذاریاتی که بود و جوش آوردن چندباره رادیاتور ماشین رسیدیم به روستای سرسبز، خنک و با صفای بلده، با رودخانه‌ای پر آب و هوایی سرد در وسط مردادماه، انگار وارد اقلیم و کشور دیگری شده بودیم از تفاوت آب و هوا! و اما اصل مطلب! متأسفانه برای حقیر که مثل خیلی از بچه‌های حزب‌اللهی و انقلابی، هجرت یک بازیگر یا آرتیست از عوالم سینما و تلویزیون به جهان و حال و هوای مکتبی و پر شرّ و شور جهادی، با ابهامات و تردیدها و ناباوری‌های متعددی همراه بود، و شاید برای برخی همچنان باشد، شمایل ظاهری و آشفتگی‌های سپهر را بعد از این چرخش و تغییر ریل اعتقادی نمی‌فهمیدم و برایم قابل درک نبود! اینکه چرا محاسنش را مثل قبل اصلاح و مرتّب نمی‌کند؟ چرا به جای کفش، دمپایی می‌پوشد؟ چرا پیراهنش گشاد و چروکیده است؟ و چراهای بی‌شمار دیگر! اما سفر دور و دراز به روستای بلده، گویی محملی بود تا یکی‌یکی همه گره‌های ذهنی‌ام باز شود و پاسخ سوالاتم را دریافت کنم. ابوالفضل سپهر، از بیماری شدید قند رنج می‌برد تا جایی که بارها در طول سفر می‌دیدم که با رنج و عذاب الیم و با سُرنگ، انسولین به خودش تزریق می‌کرد. فهمیدم که چرا باید پیراهن راحت و گشاد بپوشد، رنگ زرد چهره‌اش و آشفتگی ظاهری‌اش هم به خاطر مشکل حاد و از دست دادن هر دو کلیه‌اش بود و دیالیز می‌شد که تا موعد کوچ ابدی‌اش از این عالم، رنگ و روی زرد و آشفته‌اش میهمان دائمی سیمای سختی ‌کشیده‌اش بود. لذا دیگر حال و رمقی برایش باقی نمانده بود … در بلده بود که فهمیدم بازیگر توانایی که در سریال «آخرین روز تابستان» و سریال‌های موفق گروه کودک و نوجوان تلویزیون در روزگار نوجوانی‌ام به زیبایی نقش‌آفرینی کرده بود و تُن صدای بَم و متفاوتش و چهره‌ جدی اما مظلومانه‌اش در ذهنم تا همیشه ماندگار بود، چرا از دنیای بازیگری به یک‌باره خداحافظی کرد و با تغییر مسیر، مبدل به شاخص‌ترین و بسیجی‌ترین شاعر وادی سراسر شعور و شیدایی شعر پایداری در عصر خود شد. سپهر به‌رغم چشیدن طعم تلخ یتیمی و فقر و تنگدستی اما قد کشیده بود؛ تا آنجا که روح آسمانی‌اش پر کشید و محرم اسرار و راوی قصه‌ها و غصه‌های حماسه‌آفرینان پایداری ایمانی ملت ایران شد. در اردوی جهادی روستای زیبا اما محروم بلده، سپهر را بیشتر شناختم و درک کردم، نه سپهر را، که حاج‌سعید را، نادر را و همه یاران صف‌شکن و زخمی خاکریز فرهنگی انقلاب را! یاد گرفتم که باید یکدیگر را درک کنیم و به باورها، اعتقادات و سلیقه‌های هم احترام بگذاریم. یاد گرفتم که در شرایط بحران که خاکریزهای فرهنگی و اعتقادی، بی‌سروصدا و پی‌درپی فرو می‌ریزند، قدر جماعت قلیل و خاکی‌پوشان جبهه فرهنگ محکوم به مظلومیت این انقلاب را بیشتر بدانیم. ابوالفضل سپهر که رفیق‌های نازنینش و اساتید باصفای ادبیات پایداری یعنی آقایان گلعلی بابایی، حسین بهزاد و حاج‌رحیم چهره‌خند تا آخرین لحظات کنار بالینش حضور داشتند، در سحرگاه روز دوشنبه چهارم شعبان سال ۸۳ و مصادف با سالروز ولادت حضرت قمر بنی‌هاشم آقا اباالفضل‌العباس‌(ع)، به سوی قهرمانان واقعی تنها میراث بجا مانده‌اش یعنی «دفتر آبی» پر کشید و پیکر بی‌جانش، در کمال حیرت و اشک و شگفتی یاران و تشییع‌کنندگانش در قطعه ۴۴ بهشت زهرا (س) یا همان قطعه شهدای گمنام آرام گرفت! ⛓ادامه دارد… 🔻 @EhsanHasani_IR
دل‌نوشته‌های احسان محمدحسنی
📄 یادداشت؛ برای ابوالفضل سپهر و اتل متل های جاودانه‌اش… دومین سفری بود که با هم همراه می‌شدیم. در
⛓ادامه… اگر ابوالفضل سپهر امروز در جمع ما بود، برای ستارگان آسمان شهادت در جنگ تحمیلی دوازده روزه و علمداران آرمیده در قطعه جدید بهشت زهرا‌(س) چه اشعاری که نسروده و چه قصه ها و اتل متل‌های طوفانی‌یی که خلق نمی‌کرد! جای ابوالفضل و شاعر شیعه نامه، مرحوم آقاسی و امثال ایشان خیلی خالی‌ست. این روزها چقدر دلم برای ابوالفضل سپهر تنگ شده... بخشی از خاطرات در حال نگارش احسان محمدحسنی برای کتاب «این جاده بن بست نیست…!» پی نوشت: بعد از تشییع به یادماندنی ابوالفضل سپهر و تا قبل از چهلمین روز درگذشتش، کتاب «دفتر آبی» او را با زحمات و گردآوری آقای گلعلی بابایی در فرهنگسرای پایداری منتشر کردیم که تا زمان حضورم در آن مجموعه، به چاپ هشتم هم رسید! بعدها هنرمرد توانای عرصه سینما، آقا بهزاد بهزادپور آلبومی به نام «معبری به آسمان» سروده ها و اشعار سپهر را با صدای وحید جلیلوند و موسیقی متن فیلم سینمایی «خداحافظ رفیق» تدوین و تولید کرد که در زمان حضورم در بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس در تیراژ وسیع به بازار عرضه شد. 🔻 @EhsanHasani_IR
اتل متل یه مادر.mp3
زمان: حجم: 4.93M
🎵 اتل متل یه مادر… سروده با صدای وحید جلیلوند و موسیقی متن فیلم سینمایی خداحافظ رفیق به کارگردانی بهزاد بهزادپور را از مجموعه آلبوم معبری به آسمان باهم بشنویم… 🔻 @EhsanHasani_IR
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! دو پروژه راهبردیِ احداث «شهربازی جنگی» و راه‌اندازی شبکه تلویزیونی «عصر»، علیرغم اینکه با شکست مواجه شدند اما همیشه تلاشم بر این بوده که صبورانه از میان شکست‌ها و ناامیدی‌ها، دست فرو برده و فرصت و امید بیرون بکشم. تولّد و طلوعِ «اوج» از میانه‌ی خاکستر برجای مانده‌ی این دو ایده‌ی نافرجام، گویای همین نکته است! اینکه چقدر توانسته‌ام موفق یا ناموفق، پیروز یا ناکام باشم برایم مطرح نبوده! اراده‌ام بر این بوده که همواره کرامت انسان و ادب و ایمان و محبّت و اخلاق، بر کار و نتایج پروژه‌ها ارجحیّت داشته باشند. امیدوارم به قدر وسع ناچیزم، کوشش بیهوده‌ای نبوده باشد و در پیشگاه الهی به قدر ران ملخی، پذیرفته شود… 🎶اپیزود ۲؛ طلوع اوج، از میان خاکستر دو ایده سوخته! ✅ بـــله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR
02 - In Jade BonBast Nist.mp3
حجم: 41.82M
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! 🎶اپیزود ۲؛ طلوع اوج، از میان خاکستر دو ایده سوخته! ✅ بـــله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! قصه ازدواج دخترم که در این قطعه بیان شده، یکی از ده‌ها خاطره‌ای‌ست که از دُردانه و جهان‌مرد ایران زمین، حاج قاسم سلیمانی عزیز، بر روح و جانِ صاحب این قلم حک شده است؛ که به‌تدریج در همین صفحات و بعدها در کتاب، به نگاه تیزبین خوانندگان گرانقدر و به محضر علاقمندانِ مشتاق، پیشکش خواهد شد. با این توضیح مهم که به پیوست این پادکست، بُرشی کوتاه از یک فیلمِ تاکنون منتشر نشده هم، برای نخستین‌بار تقدیم حضورِ ارزشمندتان خواهد شد… 🎶اپیزود ۳؛ حاج قاسم و ماجرای ازدواج زینب خانم ✅ بـــله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR
03 - In Jade BonBast Nist.mp3
زمان: حجم: 32.49M
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! 🎶اپیزود ۳؛ حاج قاسم و ماجرای ازدواج زینب خانم! ⛓ ماجرایی که در این پادکست می‌شنوید، دارای یک پیوست تصویری‌ست، بعد از شنیدن این قطعه صوتی، فیلم کوتاهی که به انضمامش هست را هم حتماً ببینید… ✅ بـــله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR
18.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! 🎶اپیزود ۳؛ حاج قاسم و ماجرای ازدواج زینب خانم! ⛓ ماجرایی که در این پادکست می‌شنوید، دارای یک پیوست تصویری‌ست، بعد از شنیدن این قطعه صوتی، فیلم کوتاهی که به انضمامش هست را هم حتماً ببینید… ✅ بـــله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! فراز و فرودهای زندگی، همیشه برای انسان، پندآموز و پر از خیر و حکمت است… اما در دلِ همین افت و خيزهای پر رمز و راز، همواره چیزی هست؛ درسی، نوری و ندایی که ما را می‌خواند به تماشای عمیق‌ترِ خودمان… در شماره‌ی جديد از اين مجموعه‌ خاطرات، با شما هم‌سفر می‌شوم به یکی از همین رخدادهای به‌یادماندنی! روایتی از روزی که ساده آغاز شد، اما رنگی دیگر به زندگی‌ام بخشید… 🎶اپیزود ۴؛ آدرس اشتباه ✅ بله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR
احسان محمدحسنی04 - In Jade BonBast Nist.mp3
زمان: حجم: 41.05M
🎵 مجموعه پادکست؛ این جاده بن‌بست نیست! 🎶اپیزود ۴؛ آدرس اشتباه ✅ بـــله | تلگرام | روبیکا 🔻 @EhsanHasani_IR