eitaa logo
درنــگـی بر فرهنگ
602 دنبال‌کننده
457 عکس
88 ویدیو
6 فایل
هوالجمیل ✅شرح آیات و احادیث ✅نکات اخلاقی ✅نقدونظر فرهنگی ✅آثار هنری و خوشنویسی نوشتارهای احسان پورنعمان، دکترای علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب. مدیر هنری، خوشنویس، مدرس انجمن خوشنویسان ایران، طراح نقوش. @Ehsanpurnoman
مشاهده در ایتا
دانلود
احادیث کتاب شماره 84-3 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ در ادامه امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: اى هشام! هر چيزى راهنمايى دارد و راهنماى عقل تفكّر است و رهنماى تفكّر سكوت است ... جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 69 تبیین: یعنی تا زمانی که انسان به تفکر روی نیاورد، عقل او نمی‌‎تواند به نتایج درست برسد و این تفکر نیازمند به خاموشی است که انسان بتواند تامل کند و حقایق عالم را بفهمد. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۱ این نامه اشاره به کندن چاه توسط امام حسین(ع) دارد که ظاهرا سودى در بر نداشته است. روز نهم که تشنگى اصحاب کاروان جدى شد، امام یک سپاه پنجاه نفرى را با بیست ظرف آب به فرماندهى عباس بن علی برادرش و نیز نافع بن هلال فرستاد تا لشکر عمرو بن حجاج را کنار زده، قدرى آب بیاورند. زمانى که این گروه در برابر شریعه فرات رسیدند، عمرو بن حجاج جلوى آنان ایستاد. نافع جلو رفت؛ عمرو پرسید: براى چه آمده‌اید؟ گفت: از آب استفاده کنیم. عمرو پاسخ داد: تو می‌توانى. نافع گفت: أفأشرب و الحسین عطشان؟ پس از آن افراد وارد شریعه شدند و وقتى عمرو با سپاهش جلو آمد، با آنان درگیر شدند و به هر روى توانستند ظرف‌هاى خود را از آب پر کنند. (125) 125. انساب الاشراف، ج 3، ص 181 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
امام رضا عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ يَشْتَرِى الْعَبيدَ بِمالِهِ فَيُعْتِقُهُم كَيْفَ لا يَشْتَرِى الاَحْرارَبِحُسْنِ خُلقِهِ؛ در شگفتم از كسى كه بندگان را با ثروت خويش مى خرد تا آزادشان كند، چگونه باخوش اخلاقىِ خويش آزادگان را نمى خرد. [فقه الرضا، ص 354] تبیین: اعمال خیر همیشه نیازمند مال و داریی نیست و نیکی‌ها بیشتر نیازمند اخلاق نیکوست. با خوشخویی می‌توان دیگران در بند محبت خود داشت. احادیث دیگری نیز مشابه این مورد وجود دارد همانند اینکه فرموده‌اند: امام على عليه السلام: الإنْسانُ عَبدُ الإحْسانِ.انسان، بنده احسان است[غرر الحكم : 263 .] و یا اینکه فرموده‌اند: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: إنَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِكُم ، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ وحُسْنِ البِشرِ. شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموال خود بهره مند سازيد، پس با آنان با گشاده رويى و خوشرويى تمام برخورد كنيد.[الكافي : 2 / 103 / 1] ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف کربلا از ٱغاز تا پایان قسمت ۳۲ گفتگوهای امام حسین (ع) با عمر بن سعد گفتگوهاى چندى میان امام حسین(ع) و عمر بن سعد در این روزها صورت گرفت. امام در صحبت ها، روى مسأله بازگشت به حجاز تکیه داشت و بر آن بود تا وضعیت به گونه‌ای درآید که عجالتا بتواند از قلمرو نفوذ و قدرت ابن زیاد خارج شود. تقریبا در همه منابع کهن این خبر یا به این صورت آمده است که امام فرمود: یا اجازه دهید به جایى که از آنجا آمده ام بازگردم، یا به نزد یزید بروم و دست در دست او بگذارم، و یا آن که به یکى از نقاط مرزى دنیای اسلام بروم و همانند یکى از مرزبانان باشم. (126) عقبه بن سمعان می‌گوید: من از مدینه تا مکه و از مکه تا عراق، تا وقت کشته شدن او همراهش بودم. هیچ کلمه‌ای نگفت جز آن که شنیدم. به خدا سوگند که آنچه میان مردم شهرت دارد، و گمان می‌برند که حسین(ع) گفته است، اجازه دهید نزد یزید رفته دست در دست او بگذارم، یا به یکى از نقاط مرزى بروم، اشتباه می‌کنند؛ او چنین چیزى را نگفت، تنها چیزى که می‌گفت این بود: فلأذهب فى هذه الأرض العریضة، حتى ننظر ما یصیر أمر الناس. (127) (پس در این زمین پهناور حرکت میکنم تا ببینم عاقبت این کار به کجا می رسد) شاید وقتى خبر این گفتگوهاى خصوصى به ابن زیاد رسید، او به وى نوشت: من تو را براى منادمه و همنشینی با حسین نفرستاده‌ام. (128) یک گفتگوى شبانه میان این دو نفر در وسط سپاه دو طرف بدون حضور شخص ثالث صورت گرفت که کسى از محتواى آن آگاه نشد؛ گرچه حدس‌هایى زده می‌شد که در منابع تاریخى منعکس شده است. (129) 126. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 69؛ الامامة و السیاسة، ج 2، ص 6؛ انساب الاشراف، ج3 ص 225؛ تاریخ الطبرى، ج 5، ص 389 127. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 412 ـ 413 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
سه شنبه 9 مرداد 1403 الثلاثاء 24 محرم 1446 روز اهدای خون امام على عليه السلام: خَيرُ النّاسِ قُضاةُ الحَقِّ . بهترين مردم، قاضيان حق اند.[ بحار الأنوار : 104 / 266 / 20 .] تبیین: بالاترین مصداق این حدیث قضاتی هستند که وظیفه خویش را به نحو صحیح انجام می‌دهند و در صورتی که همه قضات این گونه شوند، ظلم از جامعه رخت برمی‌بندد. اما این حدیث فقط منحصر به به قاضی محکمه‌ها نیست؛ انسان‌ها به صورت دائمی در حال قضاوت کردن در مورد دیگران و جامعه خویش هستند و حتی این قضاوت‌ها را در مورد چگونگی رفتار و یا حتی ایمان دیگران را به زبان می‌آورند. در این مواقع بهتر است به خود یادآوری کنیم که این عمل قضاوتی است که ممکن است تبعات اخروی بسیار نامطلوبی داشته باشد. اما کسی که در تمام حالات به خصوص در زمانی که حقی به ضرر اوست، آن را می‌پذیرد (در حقیقت به حق حکم داده و عمل نموده) از بهترین مردم است. همانند حدیث شریف: امام على عليه السلام: حَسْبُ المَرءِ ··· من عَقلِهِ إنصافُهُ مِن نَفسِهِ ··· و مِن إنصافِهِ قَبولُهُ الحَقَّ إذا بانَ لَهُ. در خردمندى انسان همين بس كه از خود دادخواهى كند و انصاف به خرج دهد··· و در انصاف‌دارى او همين بس كه هرگاه حقيقت برايش روشن شد، آن را بپذيرد. (کشف الغمه ،ج3 ،ص137) ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب شماره 84-4 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ در ادامه امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: ... و هر چيزى مركبى دارد و مركب عقل تواضع و فروتنى است و براى نادانيت همين بس كه بر چيزى سوار شوى كه از سوار شدن بر آن نهى‏ شده‏‌اى... جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 67 ‌تبیین: سوار شدن بر مرکب، کنایه‌ای به معنی انجام کار است؛ یعنی فرد صحیح نیست کاری که در شأن و جایگاه و تخصص او نیست را قبول کند. احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۳ این حدس‌ها چنین است که امام (ع) از عمر بن سعد خواسته تا هر دو سپاه را رها کنند و نزد یزید بروند! اما عمر بن سعد گفته است که ابن زیاد خانه‌ام را منهدم می‌کند و املاکم را می‌گیرد. ابن اعثم گزارش مفصل‌ترى آورده که در نهایت عمر بن سعد درخواست امام ع را در عدم جنگ با او نمى پذیرد و امام هم او را نفرین می‌کند. (130) عمر بن سعد، بار دیگر خواسته امام یا خواسته ای به نقل از امام (ع) اما در واقع از خودش را به ابن زیاد منعکس کرد. از جمله آن که حسین حاضر است نزد یزید برود و با او بیعت کند یا به یکى از مرزها برود. متن نامه وى در منابع نقل شده و این که پس از طرح پیشنهادها نوشت: هذا لکم رضاً و للامّة صلاح.(131)(این سبب رضایت شما و اصلاح در امت اسلامی است) ابن زیاد در حال پذیرفتن آن بود که شمر رأى او را زد و گفت: اگر حسین بن على از اینجا برود، به دست آوردن او دشوار است.(132) ابن زیاد سخن او را پذیرفت و شمر بن ذى الجوشن ضبابى را نزد عمر بن سعد فرستاد تا به حسین بن على(ع) بگوید: تنها راه، پذیرفتن حکم و فرمان ابن زیاد است. امام حسین(ع) از این سخن برآشفت و فرمود: أنزل على حکم ابن الزانیة؟ لا واللّه لاأفعل ، الموت دون ذلک و أحلى. (133)(آیا دستوری از فرزند زنی زانیه برایم آورده؟ بخدا قسم آن را انجام نمی دهم مرگ بهتر و شیرین تر است.) ابن زیاد، به شمر گفت: اگر عمر بن سعد مصمم بر جنگ نیست، بگو تا کار فرماندهى را به تو بسپارد. (134) 130. الفتوح، ج 5، ص 164 131. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 414 132. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 69 133. الامامة و السیاسة، ج 2، ص 6 134. انساب الاشراف، ج 3، ص 182 ـ 183؛ تاریخ الطبرى، ج 5، صص 414 ـ 415؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، صص 97 ـ 98 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
عنه عليه السلام: إنّما جُعِلَ الجَماعَةُ و الاجتِماعُ إلى الصَّلاةِ لكَي يُعرَفَ مَن يُصَلِّي ممَّن لا يُصَلِّي، و مَن يَحفَظُ مَواقيتَ الصَّلاةِ مِمّن يُضَيِّعُ، و لَو لا ذلكَ لَم يُمكِنْ أحَدا أن يَشهَدَ على أحَدٍ بِصَلاحٍ؛ لأِنَّ مَن لَم يُصَلِّ في جَماعَةٍ فلا صلاةَ لَهُ بينَ المُسلمينَ؛ لأنَّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله قالَ: لا صَلاةَ لِمَن لَم يُصَلِّ في المَسجِدِ مَع المُسلمينَ إلاّ مِن عِلَّةٍ .[علل الشرائع : 325/1.] امام صادق عليه السلام: جماعت و اجتماع كردن براى نماز، بدين سبب قرار داده شده است تا نماز خوان از بى نماز باز شناخته شود، و معلوم گردد چه كسى نماز را به وقتش مى خواند و چه كسى آن را ضايع مى كند ؛ اگر نماز جماعت نبود، هيچ كس نمى توانست به صلاح و پاكى كسى شهادت دهد ؛ زيرا كسى كه با جماعت نماز نخوانَد، از نظر مسلمانان بى نماز است ؛ چه اينكه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : كسى كه بدون علت و عذرى نمازش را در مسجد با مسلمانان نگزارد نماز ندارد. تبیین: هر کدام از اعمال دینی ممکن است دلایل بسیار زیادی داشته باشد. در برخی روایات دلایلی برای برخی اعمال دینی ذکر می‌شود؛ اما باید توجه داشت این تعلیل‌ها، تنها علت تشریع این اعمال نیست. همانند این حدیث که حداقل می‌دانیم نماز در وهله اول برای دوری از شرک واجب شده است؛ اما در کنار فوائد اصلی می‌توان مواردی چون تشکیل فرهنگ دینی و مشارکت همگانی و ارتباط مومنان و ... را نیز برشمرد. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۴ تصمیم بر جنگ از عصر تاسوعا شمر عصر روز پنج شنبه نهم محرم وارد کربلا شد (برخى جمعه را نهم محرم می‌دانند) و آخرین پیام ابن زیاد را به عمر بن سعد داد. (135) عمر بن سعد، شمر را به خاطر این اقدامش که رأى ابن زیاد را زده، سرزنش کرد و گفت: لایستسلم واللّه الحسین، به خدا سوگند حسین تسلیم نخواهد شد و حتما جنگ صورت خواهد گرفت. نه، من فرماندهى می‌کنم و تو فرمانده نیروهاى پیاده باش. (136) عمر بن سعد پیغام ابن زیاد را براى تسلیم محض شدن به امام حسین(ع) فرستاد و حضرت فرمود: و اللّه لا أضع یدى فى ید ابن مرجانة ابدا. (137) (به خدا قسم دست بیعت در دست پسر مرجانه نمی گذارم) در این وقت شمر که از طایفه بنى کلاب بود ـ و ام البنین هم از همین طایفه ـ امان‌نامه‌ای برای عباس و برادرانش آورد. عباس پاسخ داد: لاحاجة لنا فى أمانکم، أمان الله خیر من أمان ابن سمیة. (138) (احتیاجی به امان نامه شما ندارم. امان نامه الهي خیر من است نه امان پسر سمیه) در نقلى دیگر آمده است که خود شمر امان‌نامه را به کربلا آورد و چهار برادر پاسخ دادند: لعنک الله و لعن أمانک، أتؤمننا و ابن بنت رسول الله لا أمان له. (139) (خدا تو را و امان تو را لعنت کند. آیا تو به ما امان می‌دهى و پسر دختر رسول خدا امان نداشته باشد.) عصر تاسوعا ابن سعد سپاه کوفه را با فریاد یا خیل الله! ارکبى؛‌ای سپاه خدا سوار شوید! پس از نماز عصر به نبرد با امام حسین (ع) فرستاد. ملاقات عباس با دشمن همراه بیست نفر از سپاهیان امام (ع) از جمله زُهَیر بن قین و حبیب بن مظاهر صورت گرفت. شخصى به زهیر گفت: تو عثمانى مذهب بودى؟ زهیر گفت: البته من نامه ننوشتم، اما وقتى دیدم شما به او خیانت کرده، نقض عهد نموده و میل به دنیا پیدا کردید، وظیفه خود دانستم از او حمایت کنم و در حزب او قرار گیرم تا حقى را که شما از رسول الله (ص) ضایع کرده اید، حفظ کنم. (140) 135. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 70 136. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 416؛ الارشاد، ج 2، ص 89 137. تذکرة الخواص، صص 141 ـ 142 138. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 415 139. انساب الاشراف، ج 3، ص 184 140. انساب الاشراف، ج 3، ص 184 ـ 185 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
""وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا"" و کسانی که شهادت به باطل نمی‌دهند (و در مجالس باطل شرکت نمی‌کنند)؛ و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند.فرقان 72. آیه در آئینه روایات: امام صادق فرمودند: خداوند بر گوش واجب کرده که از گوش‌دادن به حرام پاک بماند و از هرآنچه که حلال نیست و حرام شمرده شده و موجب خشم اوست دوری گزیند. و اینگونه در کتابش فرمود: وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً، که منظور از نشان ایمان، گوش ندادن به غیر حلال است که خداوند بر گوش‌ها واجب کرده است. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۴۹۸ تبیین: در روایات ذیل این آیه به برخی گناهان اشاره شده است؛ اما اینها مصادیقی برای دو حالتی است که برای تقابل انتخاب شده است. از یک سو "الزور" که به معنی نمایاندن باطل در لباس حق است (دروغ و هر كار باطل و بيهوده) و همچنین "اللغو" که باز هم کاری بیهوده است و در مقابل آن رفتار بزرگوارانه عبادالرحمن که بی‌اعتنایی و گذر نمودن است. (همانند آیه اول که از مشی فروتنانه آنان و گذشتن از جاهلان فرمود) ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
چهارشنبه 10 مرداد 1403 الأربعاء 25 محرم 1446 شهادت امام سجاد و آغاز امامت امام باقر علیهما السلام (94 قمری) ""يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ"" ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام می‌دهید، با خبر است! 8سوره مائده. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
احادیث کتاب شماره 84-5 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ در ادامه امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمودند: اى هشام! خداوند بر مردمان دو حجّت دارد يكى حجّت ظاهرى و ديگرى حجّت باطنى امّا حجّت ظاهرى همان رسولان و پيامبران هستند و اما حجّت باطنى عقلهاى مردمان است ... جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 67 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۵ حبیب بن مظاهر هم در این لحظه با کوفیان سخن گفت: بد مردمانى هستند کسانى که ذریه پیامبرشان را بکشند؛ و عُبّاد و شب زنده داران این شهر را به قتل برسانند. تأخیر جنگ از آن شب، از سوى امام حسین(ع) با این هدف بود تا فرصتى براى عبادت داشته باشند: امام حسین علیه السلام فرمودند : لعلّنا نُصلّى لربّنا اللّیلة و نَدْعوه و نَسْتغفره، فهو یعْلم أنّى قد کُنْتُ أُحبّ الصلاة له و تلاوة کتابه و کثرة الدُّعاء و الإستغفار. (141) (بلکه بتوانیم برای پروردگار مان شب را به نماز گذاردن بگذرانیم و او را بخوانیم و از او طلب بخشش نماییم. خداوند می داند که من نماز و تلاوت قرآن و زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم) تاسوعا روز پنج شنبه بوده است. (142) و بدون تردید همان طور که در بسیارى از منابع آمده، روز عاشورا روز جمعه. (143) درخواست تعویق جنگ به فردای آن روز از سوی امام حسین(ع) و توسط عباس(ع) مطرح شد و دشمن پذیرفت. بنابراین یک شب فرصت برای عبادت باقی ماند. 141. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 416 ـ 417 142. اعلام الورى، ص 237؛ المنتظم ابن جوزى، ج 5، ص 337؛ الکامل ابن اثیر، ج 3، ص 284 143. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 70 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند: «...لکل شي ء سراج و سراج قلب المؤمن الصلوة الخمس...» «براي هر چيزي چراغي است و چراغ قلب مومن نمازهاي پنجگانه است.» جامع الاخبار, ص 72 تبیین: چراغ کنایه از خاصیت روشنی و روشنگری است. شاید اشاره به این باشد که بوسیله نمازهای پنجگانه قلب مومن به روشنایی می رسد، در مسائل مختلف می‌تواند راه صحیح را بیابد. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۶ شب عاشورا شب عاشورا، امام حسین(ع) اصحاب و افراد خاندانش را گرد آورد. حمد و ثناى الهى گفت و از این که خداوند نبوّت را در میان خاندان او قرار داده، خداى را سپاس گفت. آن‌گاه به حاضران فرمود: فردا جنگ خواهد شد؛ شما از ناحیه من آزادید تا از تاریکى شب استفاده کرده، این محل را ترک کنید. دشمن در پى من است؛ اگر مرا در اختیار داشته باشد، به شما کارى ندارد. اهل بیت(ع) پاسخ دادند: لا أبقانا اللّه بعدک، لا واللّه، لانفارقک حتى یصیبنا ما أصابک.(خدا ما را بعد شما باقی نگذارد نه به خدا قسم از شما جدا نمی شویم تا آنچه برای شما اتفاق می‌افتد برای ما نیز اتفاق بیافتد) و اصحاب نیز همان پاسخ را دادند؛ امام(ع) آنان را دعا کرده از خداوند خواست تا بهشت را به ایشان پاداش دهد. (144) آزاد کردن افراد به خاطر بیعتى بود که با امام(ع) کرده بودند و حضرت بیعت را از آنان برداشت، و فرمودند : أنتم من بیعتى فى حلّ. و لیس علیکم منّى ذمام. (145)( شما از بیعتی که با من کرده اید آزادید و من دیگر زمام امور شما را در دست ندارم) در این شب، مسلم بن عوسجه و سعید بن عبدالله حنفى و دیگر یاران، سخن گفتند. مسلم گفت: آن قدر با تو می‌مانم که نیزه‌ام در سینه آنان بشکند؛ تا شمشیر در دست دارم می‌جنگم؛ و اگر شمشیر نداشتم با سنگ از تو دفاع خواهم کرد تا بمیرم. (146) سعید حنفى گفت که دوست دارد هفتاد بار زنده شود و بمیرد و همچنان از امامش دفاع کند. (147) زهیر گفت: به خدا دوست دارم کشته شوم، باز زنده شوم، باز کشته شوم تا آن که هزار نفر را به قتل برسانم، باشد که خداوند با این کشتن من، از تو و جوانان خاندانت دفاع کند. (148) از خاندان آن حضرت، عباس(ع)(149) و سپس دیگران سخن گفتند. (150) این محفل نزدیک شب، درست پس از بازگشت سپاه کوفه بود. (151) امام حسین(ع) در همین خطابه به جمع اصحاب و اهل بیت فرمود: روى زمین خاندانى بهتر از خاندان خود و یارانى بهتر از یارانش نمى شناسد. (152). 144. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 70 ـ 71 145. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 185 146. انساب الاشراف، ج 3، ص 185؛ تاریخ الخلفاء، برگ 83 آ. 147. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 419؛ این مطلب در زیارت ناحیه مقدسه هم آمده است. 148. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 419 ـ 420 149. مقاتل الطالبیین، ص 74 ـ 75 150. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 419؛ اعلام الورى، ص 237 151. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 418 152. امالى صدوق، ص 156 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب شماره 84-6 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ در ادامه امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: ... اى هشام! چگونه عمل تو در نزد پروردگارت پاك مى‏‌گردد در حالى كه تو قلبت را از [اجراى‏] امر پروردگارت باز داشته‏‌اى و پيرو هوايت كه بر عقلت چيره گشته است گرديده‏‌اى. ... ‌تبیین: پاکی عمل انسان با پیروی از عقل که پیامبر باطنی است و با مخالفت هوای نفس اتفاق می افتد و اگر این مخالفت با هوای نفس نباشد، در طول زمان، هواهای نفسانی عقل را چنان می پوشاند که توانایی استنتاج صحیح را از دست می دهد. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۷ در این شب، امام(ع) به اصحاب فرمود: قوموا، فاشربوا من الماء یکن آخر زادکم، و توضّأوا و اغسلوا ثیابکم لتکون أکفانکم. (153) (برخیزید و آب بنوشید که آخرین توشه شماست و وضو بگیرید و لباس های تان را بشویید تا همان کفن های شما باشد) در شب عاشورا، اصحاب، خیمه ها را نزدیک به هم کرده و طناب خمیه‌ها را به گونه‌ای از یکدیگر عبور دادند که رفت و آمد بین خیمه‌ها دشوار باشد. (154) این بدان دلیل بود که از یک طرف با دشمن درگیر باشند. خیمه‌ها به گونه‌ای ترتیب یافت که به صورت یک نعل اسب در آمد و شیعیان از پشت سر و چپ و راست ایمن بوده و تنها از روبرو با دشمن مواجه بودند. پس از آن، وقتى نیمه شب شد، همه به شب زنده دارى پرداخته مشغول نماز شدند و تسبیح خداى را گفته، استغفار و تضرّع به درگاه خدا می‌کردند: لما جنَّ اللّیل على الحُسَین و أصحابه، قاموا اللیل کلّه یصلّون، و یسبّحون و یستغفرون و یدعون و یتضرّعون. (155) (هنگامی که پرده تاریکی شب بر حسین و اصحابش افکنده شد همگی به نماز و تسبیح و استغفار و دعا و تضرع به درگاه الهی مشغول شدند) صداى استغفار و دعاى اصحاب در برخى نقلها، به صداى زنبوران تشبیه شده که منطقه‌ای را پر کرده باشد، و لهم دوىّ کدوىّ النحل ما بین راکع و ساجد و قائم و قاعد،(156) (صدای ایشان همانند صدای زنبور به گوش می رسید و آنان در رکوع و سجود یا ایستاده و نشسته بودند) به علاوه، اطراف خیمه ها خندق مانندى نیز کنده شد، فحفروه فى ساعة من اللیل، فجعلوه کالخندق،(157) و چوب و غیره در آن ریختند تا صبح عاشورا آن را آتش زده و مانع ورود دشمن به سمت خیمه ها باشد. (158) به نوشته برخى از مورخان، شب یا صبح (یا شب تا صبحِ) عاشورا، بیست تا سى نفر از سپاه کوفه به امام حسین(ع) پیوستند. این خبر در الامامة و السیاسه،(159) و برخى منابع دیگر سى نفر گزارش شده است. (160) 153. امالى صدوق، ص 156 154. مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 99؛ تجارب الامم، ج 2، ص 69 155. انساب الاشراف، ج 3، ص 186؛ بنگرید: تاریخ الطبرى، ج 5، ص 421 156. لهوف، ص 94 157. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 422 158. الفتوح، ج 5، ص 174 ـ 175 159. الامامة و السیاسة، ج 2، ص 12 160. عقد الفرید، ج 4، ص 379؛ تاریخ ابن عساکر، ترجمة الامام على بن ابى طالب(ع)، ص 220 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
پنجشنبه 11 مرداد 1403 الخميس 26 محرم 1446 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: عَدلُ ساعَةٍ خَيرٌ مِن عِبادَةِ سِتّينَ سَنَةً قِيامِ لَيلِها و صِيامِ نَهارِها، و جَورُ ساعَةٍ في حُكمٍ أشَدُّ و أعظَمُ عِندَ اللّه ِ مِن مَعاصي سِتّينَ سَنَةً .[جامع الأخبار : 435/1216.] يك ساعت عدالت، بهتر از شصت سال عبادت است كه شبش به عبادت و روزش به روزه دارى بگذرد و يك ساعت بى عدالتى در حكومت (داورى) نزد خدا سخت تر و سنگين تر از شصت سال گناه است. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
امام على عليه السلام: الذُّنوبُ الدّاءُ ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ .[غرر الحكم: 1890.] گناهان دردند و دارو[ى آنها ]استغفار است و شفايش به اين است كه به گناه باز نگردند. تبیین: یعنی در مورد گناه یک دوگانه حتمی برای مومن مطرح است؛ یا با عزمی راسخ آن را برای همیشه ترک کند؛ یا اگر به اشتباه و ناخواسته مرتکب می‌شود، دائما استغفار (با نیت و تصمیم بر انجام ندادن) کند؛ زیرا در روایات قبلی دیدیم کسی که قصد انجام گناه دارد و استتغفار می کند گویی خودش را به سخره گرفته است. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۸ در آن شب، ابتدا امام حسین(ع) و سپس برخى از اصحاب خود را نظیف کرده و غسل شهادت کردند. بُرَیر بن حضیر به مزاح با عبدالرحمان بن عبدربه (یا حبیب بن مظاهر) پرداخت؛ وقتى عبدالرحمان گفت: اکنون وقت شوخى نیست؛ بریر گفت: اطرافیانم آگاهند که من نه در جوانى و نه پیرى، در پى باطل نبوده‌ام؛ اما اکنون آگاهم که میان من و حورالعین، تنها فرود آمدن شمشیر کوفیان فاصله است. دلم می‌خواهد هرچه زودتر شمشیر اینان بر من فرود آید. (161) 161. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 422؛ رجال الکشى، ج 1، ص 2932 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۳۹ روز عاشورا صبح روز عاشورا ـ روز جمعه ـ ابن سعد، پس از نماز صبح! سپاهیانش را منظم کرد. ترکیب سپاه طایفه‌ای بود؛ یعنى هر قبیله‌اى، یک فرمانده داشت. جمعا عدد سپاه دشمن 22 هزار نفر، نه کمتر و نه بیشتر (و القوم اثنان و عشرون الفا و لایزیدون و لاینقصون) بوده است. (162) برخى تا 28 هزار نفر هم نوشته اند. (163) گذشت که تا 35 هزار هم نوشته شده است. امام حسین(ع) در صبح عاشورا سپاهیانش را مرتّب کرد. درباره شمار آنان، میان مورخان قدیم اختلاف است. بلاذرى می‌نویسد: آنها 32 نفر سواره و 40 نفر پیاده بودند. زُهَیر بن قین فرماندهى سمت راست و حبیب بن مظاهر فرماندهى سمت چپ را بر عهده داشت و پرچم هم در اختیار عباس بود و خیمه ها پشت سر آنان. (164) در جاى دیگر می‌نویسد: آنان جمعا حدود یک صد مرد یا قریب به آن بودند: پنج نفر از نسل امام على(ع)، شانزده نفر هاشمى، و دو نفر هم از هم‌پیمانان بنى‌هاشم، یکى از طایفه سلیم و دیگرى از کنانه بود. (165) دینورى همان ارقام را درباره شمار کلى رزم آوران سپاه امام حسین(ع) آورده است. (166) پیش از آغاز نبرد، امام حسین(ع) دستور داد تا داخل خندقى را که اطراف خیمه ها کنده بودند، آتش بریزند تا دشمن نتواند از اطراف به خیمه ها و حرم امام حسین(ع) وارد شود. (167) شمر که فرد بى‌حیایى بود، به امام حسین(ع) گفت: براى ورود در آتش عجله دارى! امام پاسخ دادند: تو اولى‌تر به ورود در آتش هستى. در این وقت، مسلم بن عَوسجه از امام(ع) خواست اجازه دهد تیرى به شمر بزند؛ اما امام فرمود: فإنى أکره أن أبدأهم. نمى خواهم آغازگر این جنگ باشم. (168) صبح روز عاشورا، ندایى از یکى از کوفیان برخاست که خطاب به لشکر ابن زیاد می‌گفت: یا جند الله ارکبوا! (169) 162. الفتوح، ج 5، ص 183 163. اثبات الوصیة، ص 126 164. انساب الاشراف، ج 3، ص 187 165. انساب الاشراف، ج 3، ص 226 166. اخبار الطوال، ص 254؛ و بنگرید: تاریخ الطبرى، ج 5، ص 422 167. انساب الاشراف، ج 3، 168. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 423 ـ 424؛ الارشاد مفید، ج 2، ص 96 169. الفتوح، ج 5، ص 175 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
""وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا"" و کسانی که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی افتند. فرقان 73 تبیین: همان گونه که مغز دین خضوع آگاهانه در پیشگاه الهی است، عبادالرحمن هر آیه و نشانه‌ای از پروردگار بینند، در مقابل آن فروتنی می‌کنند و از آن موقعیت برای توجه به خداوند استفاده می‌کنند. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
جمعه 12مرداد 1403 الجمعه 27محرم 1446 واقعه اصحاب فیل (27 محرم سال 53 پیش از هجرت) پيامبر صلي الله عليه و آله: اِذا حَكَموا بِغَيْرِ عَدْلٍ اِرْتَفَعَتِ الْبَرَكاتُ؛ هنگامى كه به غير عدالت حكم كنند، بركت ها از بين مى روند. [معدن الجواهر، ص 73] احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
احادیث کتاب شماره 84-7 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ در ادامه امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمودند: ... اى هشام! همانا خردمند به اندك از دنيا كه همراه با حكمت باشد خوشنود مى‏‌گردد و به اندك از حكمت كه همراه با دنيا باشد، خوشنود نمى‏‌گردد؛ پس به همين خاطر تجارت آنان سودمند است. همانا خردمندان زيادى‏‌هاى دنيا را ترك گفته‏‌اند تا چه رسد به گناهان و ترك دنيا ناشى از فضل و برترى است و ترك گناهان واجب است. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 67 تبیین: امام (ع) یادآوری می‌کنند که انسان خردمند دنیا را برای رسیدن به حکمت می‌خواهد؛ بنابراین از به حداقل از دنیا راضی است. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت ۴۰ در آغاز نبرد، امام حسین(ع) سر بر آستان الهى بلند کرد و با دعاى اللهم أنت ثقتى فى کلّ کَرْب، و رجائى فى کل شدّة، و أنت لى فى کلّ أمر نزل بى ثقة وأنت ولىّ کلّ نعمة و صاحب کلّ حسنة(170) و جملاتى دیگر،(171) به استقبال نبرد رفت. حضرت سوار بر اسب شده، قرآنى در پیش رو گرفت و پس از آن نبرد آغاز گردید. (172) قبل از آنى که نبرد میان طرف آغاز شود، امام(ع) پس از نماز صبح، امام(ع) اصحابش را به تقواى الهى و صبر و جهاد دعوت کرد. (173) هنگامى که دو سپاه برابر هم قرار گرفتند، امام(ع) از بُرَیر بن حضیر همدانى خواست تا با دشمن سخن بگوید و با آنان احتجاج کند. بریر خطاب به کوفیان گفت: اکنون نسل محمد(ص) در میان شماست؛ اینان ذرّیه، عترت، بنات و حرم پیامبرند. از آنان چه می‌خواهید. گفتند: تسلیم شدن بر حکم ابن‌زیاد. بریر گفت: آیا نمى پذیرید به همآنجا که آمده اند، باز گردند. آیا فراموش کرده اید که با نامه‌هاى شما به اینجا آمده اند. آیا از آبى که یهود و نصارا و مجوس بهره می‌برند، آنان را منع می‌کنید. با ذرّیه پیامبرتان بد رفتار می‌کنید؛ خداوند روز قیامت شما را سیراب نکند. (174) برخورد دشمن جز تمسخر و خنده چیزى نبود. (175) 170. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 71 171. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 423 172. کامل ابن اثیر، ج 3، ص 286 ـ 287 173. اثبات الوصیة، ص 126؛ کامل الزیارات، ص 73 174. الفتوح، ج 5، ص 181 ـ 182 175. مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 100 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat