eitaa logo
احسان تبریزیان
1هزار دنبال‌کننده
134 عکس
98 ویدیو
9 فایل
این کانال جهت به اشتراک گذاشتن و نشر اشعار و معارف اهلبیت تشکیل شده است. نظرات شما یاری دهنده ماست...
مشاهده در ایتا
دانلود
مناجات بعد یک سال آمدم از راه خسته و رو سیاه و شرمنده انت کهف الامان! کجا برود غیر درگاه لطف تو بنده؟ بنده ای که دوباره همراهش کوله باری گناه آورده بنده ای که بریده از همه جا و به لطفت پناه آورده عبد فرّار تو منم آری حال اما "فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکْ" نٰادِماً مُذْعِنًا وَ مُنْکَسِرا مُسْتَکینًا وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکْ بگذر از بنده یا "کریم الصَفْحْ" ای که بر سینه دست رد نزدی با تمام وجود می گویم: "یا رجایی عَلَیْکَ مُعْتَمَدی" آمدم تا دوباره گریه کنم گریه درمان هر پریشانی است اشک تنها سلاح سربازی است که میان حصار زندانی است حرف از گریه شد؛ دلم لرزید یاد "یابن شبیب" افتادم یاد "ان کنت باکیا لشّی" یاد "شیب الخضیب" افتادم من بمیرم برای آقایی که میان دو نهر آب روان با لب تشنه... بس کن ای شاعر السلام علیک یا عطشان بارالها بدون شک آخر همه را با حسین می بخشی بهر بخشش بهانه می خواهی تو‌ به یک "یا حسین" می بخشی احسان تبریزیان
doa1.mp3
521.2K
‏﷽ ❁ گفتگو با خدا ۱ ❁ ✓عنوان: دعای روز اول ✓موضوع: اعتقادی ، مناسبتی ✓اشاره: بِسْمِ‌ٱللَّهِ‌ٱلرَّحْمَنِ‌ٱلرَّحِيمِ - اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی فِیهِ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَاعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرِمِینَ 🥀 درثواب انتشار سهیم باشید. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
❤️یا صاحب الزمان (عج) بر روی مه وشان جهان وا نمی کنیم چشمی که در فراق تو بر هم نهاده ایم
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره‌ی آبم که در اندیشه‌ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم فاضل نظری
📜 |🔰رزق رمضان 🎁ماه رمضان؛ شهر انابه، شهر توبه، شهر مغفرت و رحمت، شهر آزادى از آتش و شهر دستيابى به بهشت است. 🎁تجمع و تحمل گفت و گوها از عنايت ‏هاى اين ماه و از هدايت ‏هاى اولياى خداست كه ما را به هم گره مى ‏زنند و با هم مى ‏سازند و حتى با درگيرى ‏ها و برخوردها، فتنه ‏ها و ابتلاها را آسان مى ‏نمايند. 🎁در اين شب‏ها به خود، سركشى كنيم و از سستى ‏ها و تخاذل ‏هاى خودمان بازرسى نماييم. 🎁راستى كه با اين همه سياهى و سستى و با اين همه غفلت و غرور، بر عنايت خدا كه فرصت مى ‏دهد و راه مى ‏گشايد و آغوش باز مى ‏كند و بر رعايت اولياى او و بر محبت ولى عصر تكيه داريم. 🎁اى دل از دست رفته چه مى ‏خواهى؟ اين فرصت و اين هم آغوش باز و اين هم انتظار بازگشت. 🎁در تمام لحظات، دعوتى هست و فريادهايى هست. اين صداى اوست و اين ماييم كه بايد لبيك بگوييم. ما اين فريادها را نمى ‏شنويم. 🎁چشم ‏ها و گوش ‏هاى ما تربيت نشده ‏اند. ما احساس تربيتى و نياز به تحولى در اين حواس و جوارح نداريم. 🎁خدايى كه تمامى ‏نيازهاى انسان را مى‏ شناسد و تمامى ‏ابعاد او را مى ‏داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد. 🎁همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۷ #⃣
🌙 مُدهامّتان 🌺 یک غزل فوق العاده ی عاشقانه با مضامین قرآنی شور ِشیرینیِ شهرُ رمضان است دو چشمت مشهدِ أشهدُ أن لای اذان است دو چشمت خواب و بیدار به درک شب قدرش نرسیدند ألذی اُنزلَ فیهِ القرآن است دو چشمت گرهی بین دو ابروی کمانت اگر افتد أصلِحوا بینَهما طائفتان است دو چشمت ای دو چشمت زده از شدّت سبزی به سیاهی پشت مژگان تو مُدهامّتان است دو چشمت چشم وا می کنی انگار دو دریاست، دو طوفان مرجَ البحرین ِ یَلتقیان است دو چشمت آه یا مریمُ ما کانَ ابوکِ إمرءَ سَوءٍ! از چه با این همه پاکی نگران است دو چشمت می کند گاه به گاهی سوی عشّاق نگاهی فسیَکفیکهمُ الله؛ چنان است دو چشمت
💠 مناسب برای پند و نصیحت خوانی نی خود را بشکن* ! گر شِکَری می‌طلبی برگ از خود بفشان! گر ثمری می‌طلبی خبری نیست که در بی‌خبری نتوان یافت؛ بی‌خبر شو ز جهان! گر خبری می‌طلبی از خودی تا اثری هست، دعا بی‌اثرست! بی اثر شو؛ ز دعا گر اثری می‌طلبی پا به دامن کش* و از هر دو جهان چشم بپوش گر ازین خانه تاریک، دری می‌طلبی صبر چون غنچه به خاموشی و دلتنگی کن گر گشایش ز نسیم سحری می‌طلبی خضر توفیق، پیِ گمشدگان می‌گردد خویش را گم کن اگر راهبری می‌طلبی داد از پرتو خود، بال به شبنم خورشید پا به دامن کش؛ اگر بال و پری می‌طلبی چون شرر دیده روشن ز جهان کن تحصیل اگر از سوخته‌جانان، اثری می‌طلبی خضر چون سبزه زند موج، درین دامنِ دشت پای در ره نه؛ اگر همسفری می‌طلبی... *نی‌شکر: نوعی از نی با ساقه‌های بلند. در داخل آن شیره‌ای وجود دارد که از آن، شکر به دست می‌آورند. * پا به دامن کشیدن: کنایه از سکوت و گوشه‌نشینی اختیار کردن *با حذف سه بیت: صدف آبله باشد کف افسوس تو را تا تو گم‌کرده خود از دگری می‌طلبی دهن خود چو صدف پاک درین دریا کن اگر از ابر بهاران گهری می‌طلبی آب خود صاف کن از پرده گل‌ها صائب گر ز خورشید چو شبنم نظری می‌طلبی
خانه پیرزن ته کوچه پشت یک تیر برق چوبی بود پشت فریاد های گل کوچک واقعا روزهای خوبی بود پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر منتظر بود در زدن ها را دم در می نشست و با لبخند جفت می کرد آمدن ها را روضه خوان محله می آمد میرزا با دوچرخه آهسته مثل هر هفته باز خیلی دیر مثل هر هفته سینه اش خسته "ای شه تشنه لب سلام علیک" ای شه تشنه لب...چه آوازی زیر و بم های گوشه ی دشتی شعرهای وصال شیرازی می نشستیم گوشه ی مجلس با همان شور و اشتیاقی که... چقدر خوب یاد من مانده در و دیوار آن اتاقی که - یک طرف جمله ی"خوش آمده اید به عزای حسین"بر دیوار آن طرف عکس کعبه می گردد دور تا دور این اتاق انگار گوشه گوشه چه محشری برپاست توی این خانه ی چهل متری گوش کن! دم گرفته با گریه به سر و سینه می زند کتری عطر پر رنگ چایی روضه زیر و رو کرده خانه ی اورا چقدر ناگهان هوس کردم طعم آن چای قند پهلو را تا که یک روز در حوالی مهر روی آن برگ های رنگارنگ با تمام وجود راهی کرد پسری را که برنگشت از جنگ هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز پستچی نامه از عزیز نداشت کاشکی آن دوشنبه ی آخر روضه ی میرزا گریز نداشت پیرزن قطره قطره باران شد کمی از خاک کربلا در مشت السلام و علیک گفت و سپس روضه ی قتلگاه او را کشت تاهمیشه نمی برم از یاد روضهء آن سپید گیسو را سالیانی است آرزو دارم کربلای نرفته ی او را
کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن و دوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام حسن فقیر بوده ولی پادشاه می‌گردد به هرکه می‌رسد عیدانه‌ی امام حسن به نام قاسمیون مفتخر شدیم و شدیم اسیر قاسم دردانه‌ی امام حسن مجتبی خرسندی
وَ تَفَضَّلْ عَلَيَّ مَمْدُوداً عَلَي الْمُغْتَسَلِ يُقَلِّبُنِي (يُغَسِّلُنِي) صَالِحُ جِيرَتِي یا رب به من بی کس و‌مسکین إرحم در موقع غسل و کفن و تدفین إرحم آن لحظه که دوستان تکانم بدهند در لحظه ی جانگداز تلقین إرحم
السَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ الْمُؤْمِنِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا زَوْجَةَ سَیّـِدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْک یا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ او سجده به پیش غیر معبود نکرد در راهِ خدا کسی چو او جود نکرد در راهِ نبی گذشت از دنیایش مانند خدیجه هیچکس سود نکرد
🚩 الرضا عشقُ وَالعشق، أدراکَ مَاالعشق شور و شیرین و قول و غزل عشق ای دوتا چشمهايت بهشتم ساقيا جای شير و عسل عشق صبح شد ای مؤذن کجايی قصه کم کن که خيرالعمل عشق چشمش آهوست، شايد خود اوست ديدمش دوش با يک بغل عشق یا علیّ بن موسی الرضَا النور یا علیّ بن موسی الرضَا العشق