eitaa logo
احیاء نسل مهدوی
1.8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
49 فایل
برای آشنایی بیشتر با موسسه احیاء نسل مهدوی https://eitaa.com/Ehyae_nasle_mahdavi/14880 ادمین @sarbaz_sayberi313 @Ansaarmahdi گروه مردمی احیاء نسل مهدوی ❌انتشار مطالب فقط با ذکر منبع 💜💛💚❤️🩵🩷
مشاهده در ایتا
دانلود
نقش جمعیت 🔹جمعیت ‌کلید واژه‌ای است که بسیاری از مناسبات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؛ 🔹 متاسفانه در حال حاضر وقتی صحبت از "جمعیت" می‌شود عموم مردم به چشم یک گزاره سیاسی به آن نگاه می‌کنند؛ در حالی که افزایش یا کاهش جمعیت به طور مستقیم با معیشت، اقتصاد، امنیت و البته آینده یک جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد. 🔹و حاکمیت هر کشوری می‌تواند از این ابزار برای بهبود زندگی خود مردم و اقتصاد کشور استفاده کند. 🔹 امروزه در حالیکه در کشورهای غربی، برنامه‌های گسترده‌ای برای افزایش جمعیت و تشویق خانواده‌ها برای طراحی و اجرا می‌شود 👈 اما در عین حال همین کشورهای غربی، نسخه کاهش جمعیت و کنترل موالید را برای کشورهای اسلامی و جهان سوم می‌پیچند❗️ ╭═🌼⊰🌺⭐️🌺⊱🌸═╮ @ghalbekhanevadeh ╰═🌸⊰🌺⭐️🌺⊱🌼═╯
ماخودمان هم این قانون را قبول نداریم!! 🔸سال ۱۳۷۷ به عنوان رایزن فرهنگی در کشور بوسنی و هرزگوین مشغول خدمت بودیم؛ برادران سپاه آن جا عملیات بازسازی به عهده شون بود و بعد از جنگ، در حال بازسازی بودند. یک بار حاج قاسم تشریف آوردند آن جا و شب مهمان ما شدند. سوال کردم از تعداد فرزندانشان. دهه هفتاد بود… حاج قاسم گفت: ما رعایت قانون جمهوری اسلامی رو نکردیم. (یعنی کنترل جمعیت که دوتا بیشتر نشه) بعد خاطره ای نقل کرد که: من خدمت مقام معظم رهبری رسیدم، بحث فرزند شد من گفتم که ما رعایت قانون جمهوری اسلامی رو نکردیم. آقا فرمودند: این قانون رو ما خودمون هم قبول نداریم. 📚 کتاب حاج قاسم https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
🦋 تربیت صحیح اصول تربیتی یک علم است ⬅️ و نیاز به آموزش دارد اجرای مباحث تربیتی یک فن است ⬅️ و نیاز به تمرین دارد عمل‌کردن به اصول تربیت دینی یک هنر است ⬅️ و نیاز به زیباسازی دارد تربیت صحیح فرزند یک توفیق است ⬅️ و چون یک توفیق است باید آنرا از خداوند طلب کرد. (نوعی روزی و رزق است) ✅ پس برای انجام این فنون و هنرها باید وقت بگذاریم؛ اگر فرزندان با تربیت درست میخواهیم. https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
نابودی.mp3
2.92M
⚠️نابودی برخی قومیت ها علی رغم پیشینه درخشانی که دارند. 🔸پروفسور اکبری http://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
عدم اعتماد به خدا 🔹عده ای خجالت می کشند ترس از فقر را بهانه فرزند نیاوردن عنوان کنند. خود را مشمول این آیه کرده اند و گویا فراموش کرده اند که: ✨هدایت به دست خداست و تو نمی‌توانی هر که را دوست داری هدایت کنی.«قصص/۵۵» 🔹پس اگر لطف الهی نباشد ما چه‌ کاره ایم؟ چه بسا بزرگانی که در تربیت فرزندان موفق نبودند. و این ربطی به فقر و ثروت ندارد. ربطی به تعداد فرزندان ندارد. 🔹به توصیه رهبر عزیز انقلاب، اگر بچه اول درست تربیت شود، در واقع دیگر بچه ها هم همان گونه تربیت می شوند. ✅ برای تربیت درست باید اول از خودمان شروع کنیم. https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
بی حوصلگی امروزه به خاطر فراموش شدن هدف آفرینش و مسیری که ما را به این هدف می رساند ، برخی از ما حوصله ی خیلی از کارها را نداریم . حوصله ی تحمل سختیهای زندگی ، حوصله ی تاب آوردن در برابر حرفهای مردم، حوصله ی مادری کردن و ... را نداریم . یک کوهنورد که مقصد خود را فتح قله قرار می دهد ، در برابر سختی های فتح قله مقاوم می ایستد ؛ اما کسی که به قصد تفریح به کوه رفته ، با اولین بـاد سـردی که می وزد ، راه کج می کند و بر می گردد . او حوصله ی مبارزه با سختی ها را ندارد. قلب خانواده💓 اینجاست👇 http://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
🔵 دسترسی آسان به مطالب کانال با سلام🍀 سروران ارجمند خدمت شما اعضای محترم خیر مقدم عرض میکنیم💐 ✅اینجا منبع محتوایی هست برای بحث جمعیت و فرزندآوری 🔰با کلیک روی هر یک از هشتگهای زیر، به منبع خوبی از اطلاعات دسترسی پیدا خواهید کرد. 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 بیایید 👈 آگاه باشیم 👈 و آگاهی را هدیه بدهیم🌹 قلب خانواده را در فضای مجازی دنبال کنید👇 کانال ایتا🦋 eitaa.com/Ehyaye_nasle_mahdavi کانال تلگرام🦋 https://t.me/ghalbekhanevadeh گروه واتساپ🦋 https://chat.whatsapp.com/EmoOx8ZZAaq4pMLTJXYw26
🍃برگی از یک کتاب سخنی با پدربزرگها و مادربزرگها 👌 بنده تردید ندارم که بسیاری از پدربزرگها و مادربزرگ ها اگر از ضرورت افزایش فرزندآوری مطلع شوند، فرزندان خود را در این زمینه تشویق خواهند کرد. ✨ پدربزرگ ها و مادربزرگهای عزیز که نور چشم ما و روشنایی خانه های ما هستید! ما از شما توقع داریم که جوانان را به همان باورهای اصیلی برگردانید که خودتان و پدران و مادرانتان با آن زندگی می کردید. ✅ ما مثل آب و نان محتاج آن باورها هستیم. 👈 به ما بگویید که چگونه با دو سرمایه ی تمام نشدنی تلاش و توکل روز را به شب و شب را به روز می رساندید و در اوج تنگ دستی شاد و با نشاط و آرام بودید؟ دل هاتان به هم نزدیک بود و از زندگی می بردید؟ 👈 به ما بگویید که واقعاً آبرو به چیست؟ این که پسر یا دختر شما طبق روال معمول جامعه به دو فرزند بسنده کند؟ اگر فرزند شما خلاف جهت جامعه حرکت کرده و سه یا چهار بچه بیاورد بی آبرویی است ؟ 👌 به جای این که حرف از عـاق بزنید، فرزندانتان را به فرزندآوری تشویق کنید. ایمان ما جوانها به اندازه ی شما نیست. گاهی هم نیاز به پشتیبانی های شما داریم. 👈 من می دانم که برخی از پدربزرگ ها و مادربزرگها می توانند از نظر مادی هـم کـمـک کـار فرزندانشان باشند . چه اشکالی دارد که کمی سر کیسه را شل کنید و از این راه یک دوست دار و محب اهل بیت را در زمین زیاد کنید ؟ برخی از شما می توانید در نگه داشتن بچـه هـا و مراقبت از آنان کمک کار فرزندانتان باشید ؛ پس دریغ نکنید و در این راه هر اندازه توان دارید کمک کنید. 📚ایران جوان بمان استاد محسن عباسی ولدی قلب خانواده💓 اینجاست👇 http://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
🍃برگی از یک کتاب سخنی با پدربزرگها و مادربزرگها 👌 بنده تردید ندارم که بسیاری از پدربزرگها و مادربزرگ ها اگر از ضرورت افزایش فرزندآوری مطلع شوند، فرزندان خود را در این زمینه تشویق خواهند کرد. ✨ پدربزرگ ها و مادربزرگهای عزیز که نور چشم ما و روشنایی خانه های ما هستید! ما از شما توقع داریم که جوانان را به همان باورهای اصیلی برگردانید که خودتان و پدران و مادرانتان با آن زندگی می کردید. ✅ ما مثل آب و نان محتاج آن باورها هستیم. 👈 به ما بگویید که چگونه با دو سرمایه ی تمام نشدنی تلاش و توکل روز را به شب و شب را به روز می رساندید و در اوج تنگ دستی شاد و با نشاط و آرام بودید؟ دل هاتان به هم نزدیک بود و از زندگی می بردید؟ 👈 به ما بگویید که واقعاً آبرو به چیست؟ این که پسر یا دختر شما طبق روال معمول جامعه به دو فرزند بسنده کند؟ اگر فرزند شما خلاف جهت جامعه حرکت کرده و سه یا چهار بچه بیاورد بی آبرویی است ؟ 👌 به جای این که حرف از عـاق بزنید، فرزندانتان را به فرزندآوری تشویق کنید. ایمان ما جوانها به اندازه ی شما نیست. گاهی هم نیاز به پشتیبانی های شما داریم. 👈 من می دانم که برخی از پدربزرگ ها و مادربزرگها می توانند از نظر مادی هـم کـمـک کـار فرزندانشان باشند . چه اشکالی دارد که کمی سر کیسه را شل کنید و از این راه یک دوست دار و محب اهل بیت را در زمین زیاد کنید ؟ برخی از شما می توانید در نگه داشتن بچـه هـا و مراقبت از آنان کمک کار فرزندانتان باشید ؛ پس دریغ نکنید و در این راه هر اندازه توان دارید کمک کنید. 📚ایران جوان بمان استاد محسن عباسی ولدی قلب خانواده💓 اینجاست👇 http://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
خدایا! والدینم🌹 🥀 امام صادق علیه السلام فرمودند: «شخصی می گفت: من به فرزند علاقه نداشتم تا اینکه روزی در عرفه، جوانی را کنارم دیدم که می نالد و می گرید و می گوید: خدایا پدر و مادرم! خدایا پدر و مادرم! این کار او، مرا به داشتن فرزند ترغیب کرد.» 📚الکافی، ج۶ ،ص۳ کانال قلب خانواده (نسل مهدوی✨)👇 https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4
💠 بِسمِ‌الله‌الرَّحمن‌الرَّحیمِ💠 ✨وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا (الاِسراء ۳۱) ✨و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزی می‌دهیم؛ مسلماً کشتن آنها گناه بزرگی است! ...نعیمه به ساعتش نگاه کرد دوباره در ذهنش حساب وکتاب کرد.ساعت یک بعدازظهر بود ودکتر برای ساعت یک ونیم‌وقت داده بود. ازاداره بیمه تا مطب دکتر با اتوبوس لااقل ۴۰ دقیقه راه بود. سوار آسانسورشد.سعی کرد نگاهش به نوزاد👶 دراسانسور نیفتد. چشمش‌به صفحه شمارش گر طبقات اسانسور بود که عدد ۳ رانشان میداد‌که ناگهان آسانسور از حرکت ایستاد. زن جوان در آسانسور هینی کشید. مردوزن جوان داخل آسانسور هول شدند، مرد کلید اضطراری را فشار داد، اما انگار این دکمه لعنتی هم کارنمیکرد... فقط همین را کم‌داشت، دراین کمبود وقت درآسانسور زندانی شود... حالا مرد داشت به در آسانسور میکوبید. نوزاد گریه میکرد ومادرش سعی داشت اوراآرام کند. شدت گرما بیشتر وبیشتر میشد... نگاه نعیمه،بی هوا به نوزاد افتاد که در آن گرما،مشغول شیرخوردن بود. باخودش فکرکرد؛ لابداین زن مثل او مجبور نبود که خرج خانواده رابدهد، همین حالا شوهرش مثل شاخ شمشاداینجاایستاده بود.اگر شغل‌هم نداشت سالم بود ومیتوانست کارگری کند،اما نعیمه باشوهری که ۲هفته‌پیش‌تصادف کرده بود و حالا حالا ها پایش درگچ میماند، عمل های دیگری داشت ودوفرزندی که که پول ندارم رانمیفهمند ومدام بهانه داشتن وسایل مشابه همکلاسی هایشان را میگرفتند، باحقوق کارگری درکارگاه راسته‌دوزی، نمیتوانست برای بچه دیگری مادری کند. نفسش ازگرما به شماره افتاده بود. دست برد گره روسری اش را شل‌تر کرد. چنددقیقه ای میشد که صدایی ازآن سوی درب فلزی با مرد جوان،حرف میزد وخبرازبازشدن درب آسانسور میداد. به زن جوان نگاه کرد،انگار اصلا گرمارانمیفهمید وفقط به فکربچه بود. لباسهای بچه را دراورده بودوباکاغدی اورابادمیزد. یادنوزادی وشیرین کاری پسرهایش افتاد، دلش رابرد... شایداین میهمان ناخوانده درشکمش،دختر بود🧒 چه قدر شوهرش دختردوست داشت،ولی هردومیدانستند که وقت بچه دیگری نیست،نمیتوانستند از پس هزینه هابربیایند.درمخارج همین‌دوپسرمانده بودند. سرکار رفتن و درآمد داشتن برای نعیمه حیاتی بود.‌ بازبه ساعت نگاه کرد که یک‌وربع رانشان میداد... دراین حین آسانسور ارام حرکت کرد وبا صدای ترق وتوروقی ایستاد ودربازشد. دوسه نفری بالباسهای فرم اداره جلوی در جمع شده بودند.به محض بازشدن در زنی درحالی که شیشیه ابی رابه سمت زن جوان میگرفت، گفت؛《الهی بمیرم.این بچه تواین گرما از نفس افتاد》 زن جوان ممنون سریعی گفت ودستش را خیس کرد وبه سروبدن بچه کشید.بچه آرامتر شده بود. نعیمه دیگر نایستاد وبیرون رفت. تلفن همراهش زنگ میخورد؛📳 - از مطب دکتر صفری زنگ میزنم.شماوقتتون یک‌ونیمه،تشریف میارین دیگه؟ - سلام‌خانم...راستش من توی این اداره بیمه کوفتی،توی آسانسورگیرافتاده بودم،فکرکنم ساعت دو برسم،اشکالی نداره؟ - چرا اشکال نداره خانم؟!خانم دکتر خیلی دقیق هست.شماهم مریض آخری،یاخودتو ۲۰ دقیقه‌ای برسون یا یه وقت دیگه بیا. - باشه پس... زنگ میزنم‌یه وقت جدید میگیرم. تماس را قطع کرد📵 وباکلافگی راه پیاده روی کنار اداره بیمه را به سمت خیابان اصلی رفت. برنامه ریخته بود که ازاین تعطیلی دوروز... تاسوعا وعاشورا برای استراحت بعدازکورتاژش‌استفاده کند ولی حالا برنامه‌هایش به هم ریخته بود.داخل خیابان اصلی پیچید. جلوی مسجد شلوغ بود وشربت میدادند.ایستاد تا گلویی تازه کند. یک جرعه از شربت خورد،شیرینی وخنکی شربت به جانش طراوت داد.سرش رابلند که کرد نگاهش به بنر بزرگ جلوی مسجد افتاد ؛ تصویر نوزادی که دستانی نورانی اورا بالا گرفته بودندوتیری سه شاخه که به سمت گلویش می آمد... شیرینی شربت درگلویش زهرشد.به بیرحمی کسی فکرکرد که تیررا انداخته بود.به نوزادی که دراسانسور دیده بود که همه نگران سلامتی اش بودند وبه‌کودکی که درشکم داشت. قطره اشکی ازگوشه چشمش چکید. باخودش فکرکرد؛ من بی رحم نیستم. میتوانم نگهش دارم. بیشتر کارمیکنم. با نوزاد میشودکارکرد؟ چرا نشود؟ حتما میشود...💪 لابد برای حامد هم‌خوب میشود ومیتواند کارپیداکند. تازه خداهم بزرگ است. حتما ازجایی برایمان میرساند⭐️ تصمیم گیری سختی بود. یادجواب سونوگرافی افتاد که نوشته بود؛ قلبش‌میزند...💓 منظم‌میزند...💓 به کودک درونش گفت؛ تورا خدا داده است، پس مانع آمدنت نمیشوم♥️ انتشار فقط با ذکر منبع👈احیاء نسل مهدوی https://eitaa.com/joinchat/599261242C7dabbe2da4