eitaa logo
احیاگران‌امربه‌معروف‌ونهی‌ازمنکر
624 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
44 فایل
ترک امر به معروف و نهی از منکر = عدم استجابت دعا فَالستَبقُوا الخَیرات در تبلیغ و عمل به این دو واجب الهی از یکدیگر سبقت بگیریم لینک کانال را به دوستان خود هدیه دهید eitaa.com/ehyagaranAvN93 ارتباط با ادمین @zmj_12
مشاهده در ایتا
دانلود
💎روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش می‌آید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و گفت"او را شناختی.؟نانوا گفت نه..حتما فقیری بود که نان مجانی می خاست و من به او گفتم نان تمام شده..دوست نانوا گفت وای بر تو..آن مرد استاد و زاهد بزرگ شهر است..نانوا تا فهمید به سمت زاهد دوید و گفت مرا ببخش که شما را نشناختم..و از زاهد خواهش کرد که او را به شاگردی قبول کند زاهد قبول نکرد ولی نانوا اصرار کرد که اگر مرا به شاگردی قبول کنی تمام شهر را نان مجانی دهم...زاهد به خاطر شرطش او را قبول کرد...روزی در کلاس درس نانوا از زاهد پرسید که ای شیخ"جهنم کجاست؟ شیخ گفت جهنم جاییست که تکه نانی را برای رضای خدا ندهند و شهری را برای رضای بنده ای نان دهند... رسانه باشید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1968504849C6b7c8391ba
🍃🍂روباه در حادثه‌ای دمش را از دست داد. روباه‌های گله از او پرسیدند دم‌ات چه شد؟ روباه دم‌بریده با حیله‌گری گفت که خودم قطع‌اش کردم! همه با تعجب پرسیدند چرا؟ دم نداشتن بسیار بد است و اکنون زیباییت را از دست دادی. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه دم‌بریده رفت و گفت: تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم. من‌که بسیار درد دارم! دم‌بریده گفت: صدایش را درنیاور! اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هرلحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ والا تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت... همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند و این حکایتی بسیار آشناست...🍂🍃 ⭕وقتی در یک جامعه افراد مفسد، دزدها اختلاس‌گر ها و خلافکارها زیاد میشوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند. ⚠️مراقب باشیم تمسخر گنهکاران ما را در انجام واجبات و ترک محرمات متزلزل نکند... @ehyagaranAvN93
🔴عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مردگفت: فلان عابدبود. نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی." http://eitaa.com/ehyagaranAvN93
🔸‏بعد از پایان کلاس شرح مثنوی معنوی مولانا جلال الدین، استاد علامه محمدتقی جعفری گفت: من خیلی فکر کردم و به این جمع‌بندی رسیده‌ام که رسالت همه پیغمبران در این عبارت خلاصه می‌شود، و آن "کوک چهارم" است. مریدان پرسیدند؟ "کوک چهارم" چیست؟ ‏علامه با آن لهجه شیرین ٱذری در تمثیل چنین شرح می‌دهد : یک شخصی کفش هایش را برای تعمیر نزد کفاشی می‌برد، کفاش با نگاهی می‌گوید این کفش سه کوک می‌خواهد و هر کوک مثلا ده تومان میشود و خرج تعمیر کفش کلا می‌شود سی تومان.مشتری هم قبول می‌کند. پول را می‌دهد و می‌رود ‏تا ساعتی دیگر برگردد و سوار کفش تعمیر شده بشود. کفاش دست به کار می‌شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت، کوک سوم و تمام...!! اما با یک نگاه عمیق در می‌یابد اگر چه کار تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می‌شود و کفش، کفش‌تر خواهد شد. ‏از یک سو، قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر، دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزند. او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعده‌ی توافق، مانده است. یک دو راهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. ‏اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده، اما اگر بزند، به رسالت هزار پیامبر تعظیم کرده. اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق و قانون راه رفته، اما اگر بزند، صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر از فرصت کوک چهارم است، و ما کفاش‌های دو دل...! 🔹‏برایتان دعا می‌کنم که در این دنیای فانی همیشه و هر لحظه با نگاهتان، با کلامتان، و با قدم هایتان با مهرورزی و از سر وجدان کوک چهارم را برای ديگران بزنید. دنیایی سراسر خیر و نیکی خواهیم داشت اگر با هم مهربان باشیم. @ehyagaranAvN93
پسر به پدر ✍فقیری پسری کم سن و سال داشت. روزی به او گفت: با هم برویم از میوه های درخت فلان باغ دزدی کنیم. پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند. با این که پسر می دانست که این کار زشت و ناپسند است ولی نمی خواست با پدرش مخالفت کند. سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت: پسرم! من برای میوه چیدن بالای درخت می روم و تو پایین درخت مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده. فرزند در پای درخت ایستاد. پدرش بالای درخت رفت و مشغول چیدن میوه شد. بعد از چند لحظه، پسر گفت: پدر جان، یکی ما را می بیند. پدر از این سخن ترسید و از درخت پایین آمد و پرسید: آن کس که ما را می بیند کیست؟ فرزند در جواب گفت: «هُوَ اللهُ الّذی یری کلّ اَحد و یَعلمُ کلّ شئٍ: او خداوند است که همه کس را می بیند و همه چیز را می داند». پدر از سخن پسر شرمنده شد و پس از آن دیگر دزدی نکرد. 📚معارف اسلامی، شماره ۷۷ @ehyagaranAvN93
📙 یک تکه کتاب گویند دویست نفر را سه نفر سرباز لاغر اندام به اسارت گرفته و به صف کرده و می‌بردند و تعدادی نظاره‌گر بر این جماعت اسیر می‌خندیدند و با خود می‌گفتند: ای بیچاره‌ها چگونه است این سه نفر نحیف بر شما چنین چیره گشته و اینچنین خوار شدید؟ یکی جهاندیده در میان آنان فریادی زد که ای مردم بر ما نخندید که آن سه نفر باهم هستند و ما دویست نفر تنها. ✍️ 📚 امثال و حکم اگر آمران به معروف و ناهیان از منکر نیز متحد ومنسجم عمل کنند حتما موفق، عمل خواهند کرد 🔻احیاگران‌ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر @ehyagaranAvN93