eitaa logo
ایلیا
269 دنبال‌کننده
203 عکس
173 ویدیو
1 فایل
ایلیا:نام حضرت علے(ع)است درتورات. سیره‌وبیانات مولاامیرالمومنین(علیـہ السلام) حرفے ، سخنے ،نظرےندارے ؟ اگر آرہ بزن‌رولینڪ👇 پیام ناشناس: https://daigo.ir/secret/661012088 آیدے جهت ارتباط و تبادل : @abootorab110 #کپی‌ ؟ جهت‌ نشر معارف‌ علوی‌ #حلال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر که باشی با تمام زخم ها عصر عاشورا برای «یار» مرهم می شوی🥀
آيـتﷲخویی : همانا "سلامﷲعلیها" شریک برادرش حسین "علیه‌السلام" در دفاع از اسلام و جهاد در راه خدا و نیز دفاع از شریعت جدش پیامبرﷺ است . در فصاحت چنین بود که گویا گوشه‌ای از لسان پدرش بود و نیز در ثبات قدم هم به مانند پدرش بود.در مقابل افراد سرکش سر تعظیم فرود نمی آورد و از کسی غیر از خداوند پروا نداشت. و کلامش حق و راستگویی بود. طوفان و تندباد روزگار او را تکان نمیداد و از بین نمی‌برد. و حقا که او خواهر حسین علیه‌السلام و شریک او در راه عقیده و جهاد است..! 📚معجم‌رجال‌الحدیث|ج ۲۴|ص ۲۱۹ https://eitaa.com/joinchat/3265593889C7e2849e82c
6_144279017828616980.mp3
1.4M
آیینہ مرتضے
ایلیا
آیینہ مرتضے✨
رحمت بہ شیر مادر آن شاعرے ڪہ گفت زینب خود علے ست؛ ملقب بہ زینب است✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- بسم‌اللّٰھ☁️!
✨أنت الذي معاذي یا منتهي الأماني.. این بنده را پناهی جز کوی نیست..
ایلیا
یاعلی خودت در رابازکن ! 🪴 🔸مرحوم آقاي شيخ محمد حسين قمشه‌ که از فضلا و تلاميذ مرحوم سيد مرتضي کشميري بود نقل فرموده شبي به قصد خريد ترشي از خانه بيرون آمدم ،دکان ترشي فروشي نزديک سور شهر بود (سابقا شهر نجف اشرف حصار و دروازه داشته و دروازه آن متصل ببازار بزرگ و بازار بزرگ متصل‌ به‌ درب‌ صحن مقدّس آقا اميرالمؤمنين علي (ع) و درب صحن محاذي ايوان طلا و درب رواق بوده است بطوريکه اگر تمام درها باز بود شخص از در دروازه ، ضريح مطهر را مي ديد) شيخ مذبور هنگام عبور ميشنود عده اي پشت در دروازه در را مي کوبند و مي گويند : ✨(يا علي انت فک الباب) يا علي خودت در را باز کن. 🔹مأمورين به آنها اعتنائي نمي کنند چون اول شب که در را مي بستند تا صبح باز کردنش ممنوع بود. آقاي شيخ مي رود ترشي مي خرد و بر مي گردد چون به دروازه مي رسد اين دفعه عده زواري که پشت در بودند شديدتر ناله کرده و عرض مي کنند. يا علي در را باز کن و پاها را سخت بر زمين مي کوبند. آقاي شيخ تکيه به ديوار مي کند که از طرف راست چشمش سمت مرقد مبارک و از طرف چپ دروازه را ببيند. که ناگهان مي بيند از طرف قبر مبارک نوري باندازه نارنج آبي رنگ خارج شد و داراي دو حرکت بود، يکي بدور خود و ديگري رو بصحن و بازار بزرگ و با کمال آرامي مي آيد. آقاي شيخ نيز کاملاً چشم به آن دوخته است با نهايت آرامش از جلو روي شيخ مي گذرد و به دروازه مي خورد ناگاه در و چهارچوب آن از ديوار کنده مي شود و بر زمين مي افتد. عربها با نهايت مسرت و بهجت به شهر وارد مي شوند. https://eitaa.com/joinchat/3265593889C7e2849e82c
✨درود خدا براو فرمود:ღ درشگفتم از شخص متکبر ...👆 https://eitaa.com/joinchat/3265593889C7e2849e82c