eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
55.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
930 ویدیو
31 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🔶استاد : دختر خوبم! مادام كه دل تو از دنيا كوچك‌تر باشد و همّت تو حقير باشد و بيش از همين زندگى هفتاد ساله را حساب نكند و به‌حساب نياورد؛ مطمئن باش هر كارى كه بكنى، حقير و محدود و دنيايى است، حتّى اگر نماز و روزه و حجّ‌ و جهاد و درس توحيد باشد؛ كه به‌خاطر دنيا و حرف‌ها و جلوه‌ها و زينت‌هاست. ولى اگر دل تو از دنيا بزرگ‌تر بشود و همّت تو از اين محدوده فراتر برود و بيش از دنيا، از خودت توقّع داشته باشى؛ مطمئن باش براى اين دل‌هاى بزرگ، هر كارى مفيد و سودمند خواهد بود؛ حتّى اگر پاك كردن بينى كودك و پرداختن به كارهاى عادى و روزمرّه باشد، كه از اين‌ها هر كارى را خريدارند. 📚 ص۱۷۰ 🌿 @einsad
✅انسان نمیتواند غم هایش را کم کند... 🔶استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
سلام علیکم ابتلای جدید و تعطیلی کلاسها و برنامه ها فرصت بسیار خوبی بویژه در ماه رجب ،برای خلوت و توجه و تدبر و تفکر در احوالات شخصی و سلوک فردی و امتحانی است برای همه تا ببینند به چه مقدار هر فرد تحمل خودش را دارد و چقدر می توانیم دنیای شلوغ درون خود را پاکسازی کنیم که استاد در کنار اسفار اربعه سفر پنجم را اضافه نموده و می فرمایند: اصولًا انسان هنگامى سفر مى‏كند و كوچ مى‏نمايد و به هجرت دست مى‏زند كه نيازهايش در آن‏جا كه هست تأمين نشوند. كسانى كه نيازهايشان با عروسك بازى و توپ بازى و مريد بازى وخلاصه با تمام جلوه‏هاى دنيا تأمين نمى‏شود و اين محدودها، نيازهاى عظيم آن‏ها را پر نمى‏كند، آن‏ها مجبورند از بيرون به خويشتن رو بياورند و به خود پناهنده شوند، تا در وسعت درون خويش نيازها را تأمين كنند. اين سفر از بيرون به خويشتن، با اين شناخت از نيازها و با اين درك از محدوديت دنياى بيرون، شروع مى‏شود. دنياى درون دنياى بزرگى است. هستى بزرگ‏تر و بزرگ‏تر از هستى در آن پيچيده شده، چه بسا انسان در آن زندانى شود و در آن بماند ... و زندانبان خويش گردد. مگر هنگامى كه خواسته‏اش و نيازش در اين وسعت هم تأمين نبيند، كه در اين مرحله انسان از خودش سفر مى‏كند و هجرت مى‏نمايد، اما سفرى نه به بيرون، كه از آن‏جا پيش‏تر سفر كرده بود و نه به دورتر از خويش، كه سفرى به نزديك‏تر از او به او و سفرى به نامحدود آگاه مهربان. با اين سفر، انسان از تنگناى خويش رهيده و به وسعت حق مى‏رسد، ولى نمى‏تواند اين حق را در خويش حبس كند و با او سرگرم شود، كه اين حق، او را به خلق مى‏رساند و با آن‏ها مأنوس مى‏سازد. اين‏ها سفرهايى هستند كه انسان مجبور است آن‏ها را آغاز كند و محرك‏هايى هستند كه ناچار است آن‏ها را تحمل نمايد؛ چون او نمى‏تواند در بيرون از خويش بپوسد و نمى‏تواند در خودش زندانى شود و نمى‏تواند حق را در خود حبس كند و نمى‏تواند اسير خلق بشود و خلق را اسير خود سازد ... پس ناچار سفرهايش شروع مى‏شوند. سفرى‏ از بيرون‏ تا خويشتن، با درك محدوديت‏ها و نيازها و ضربه‏ها. سفرى از خويشتن تا حق، با شناخت و عشق و ايمان. سفرى از حق تا خلق، با عشق به حق و رأفت به خلق. سفرى از خلق و با خلق، تا حق، با عشق و درگيرى و صبر. و سفرى از حق و تا حق، با عجز و اعتصام. اين‏ها سفرهايى هستند و اين‏ها راه‏هايى هستند كه بايد انسان آگاه عاشق در آن گام بردارد و برايش توشه تهيه ببيند و در اين راه هيچ توشه‏اى بهتر از اطاعت و تقوا نيست. چون قرب هر كس با اطاعت او بدست مى‏آيد. و در گذشته به اشاره گذشت آنچه ما را از خويشتن مى‏رهاند و از اسارت‏ها آزاد مى‏كند، يكى شناخت عظمت ماست و ديگرى عشق بزرگ‏تر. و اين است كه مؤمن از عشق بزرگ‏ترى سرشار است. و آنچه ما را پس از انس به حق و عشق به او به سوى خلق مى‏آورد، همين عشق و همين علاقه و همين دستور و امر است. آن‏ها كه هنوز از خويشتن سفر نكرده و هجرت نكرده و از بيت‏ها بيرون نيامده‏ به سوى خلق مى‏آيند، يا بت‏پرست مى‏شوند و يا بت‏ساز و يا هر دو، كه هم اسير خلقند و هم خلق را اسير خود مى‏سازند. اما اين‏ها كه سفر كرده‏اند، آن‏ها در حالى كه از خلق خسته‏اند و به انس و به قرب حق مشتاق، رياضتشان مى‏شود همين با خلق بودن و از غار حرا به ميان خلق آمدن و آن‏ها را رشد دادن؛ كه عشق به حق و ايمان به اللَّه هم عمل و كار را مى‏سازد- اطاعت و تقوا- و هم سازندگى و تربيت همكار را به دنبال مى‏كشد- ارشاد و تواصى- و هم استقامت در كار و صبر را. اين ايمان، هم ما را از خود آزاد مى‏كند و هم به آزادى خلق وا مى‏دارد و با طاغوت‏ها درگير مى‏سازد و هم در اين درگيرى به ما صبر مى‏دهد و استقامت مى‏بخشد. هر كس به اندازه‏اى كه عاشق است و دلبسته، پاى‏بند و صابر و استوار مى‏شود و دوام مى‏آورد. مسئوليت و سازندگى، ص: 172
🔰انسان از هيچ يك از ذنوب و سيئات و گرفتارى‏ ها دور نيست؛ 🔹گرفتاری هايى كه اساساً از شك و شرك و نفاق شروع می شود و تا كفر و انواع ديگر فجور و گرفتارى‏ هايى كه به قلب ما، به خيال ما، به وهم ما و به تفكرات و تأملات ما و به ساير اعضاء و جوارح ما؛ در بطن و فرج و سمع و بصر و دست و پا و ... برمى‏ گردد. آدمى با هيچ يك از اينها فاصله‏اى ندارد. 🔸اگر روزى به ما بگويند آيا حاضرى نبى‏ اى از انبياء الهى و ولى‏ اى از اولياى الهى را بكشى؟ جواب ما منفى است و حتى از اين سؤال، وحشت هم مى‏ كنيم. ♦️اگر بگويند آيا حاضرى با مَحرم خودت در كنار كعبه زنا كنى؟ آيا حاضرى حلقوم على اصغر ابا عبداللَّه الحسين (ع) را بِبُرى؟ آيا مى‏ توانى حسين فاطمه (س) را تكّه تكّه كنى و فرق على (ع) را بشكافى؟ مى‏ گوييم خير! تمام جواب‏ها منفى است و خودمان را از اين اعمال بسيار دور مى‏ بينيم. 🔸احساس مى‏ كنيم كه اين گناهان، گناهان ما نيست و بين ما و آنها، حائل‏ها و واسطه‏ هاى زيادى وجود دارد. 🔶🔸 اعتقادم اين است كه ما هنوز در فضاى اين گناهان قرار نگرفته‏ ايم. هنوز مجبور نشده‏ ايم كه به خاطر محبوب‏هامان دست به هركارى بزنيم، ❇️در حالى كه همه فرعونيم، فقط مصرهاى ما كوچك و بزرگ مى‏ شود. ◾️من در محدوده خانه‏ ام، مادر و پدرم، فرزند و عيالم، فرعونى هستم و «أَنَا رَبُّكُمُ الاعْلى‏» را در آن حد دارم و در اين زمينه قدم برمى‏ دارم. ◾️گاهى كه با چند نفر همراه مى‏ شوم و در ماشينى مى‏ نشينيم، تفرعن مى‏ كنم و زير بار نمى‏ روم و جبروت و كبريا و خودخواهى‏ هايم در آن مرحله، ظهور و بروز مى‏ كند. و گاهى هم اين اتفاقات و اين حالت‏ها در محيط كارم متجلّى مى‏ شود. 📚اخبات ص ۱۲ استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) ▶️ @einsad
✅چگونه مى‌توانى در برابر اين همه آتش خانمان‌سوز آرام باشى‌؟ 🔶استاد : مسأله اين است، كه با اين همه زمينه‌ى كار و با اين همه طلب و عطش،با اين همه جهل و فساد و فقر و درگيرى و با اين همه غفلت و لهو و لعب و فتنه و شبهه، نمى‌توان بى‌كار نشست. تويى كه در برابر سوختن دست برادر و خواهر كوچكت آرام نيستى، چگونه مى‌توانى در برابر اين همه آتش خانمان‌سوز آرام باشى‌؟ و بر اين همه جهل و فساد و تباهى و بر اين همه درگيرى و جنگ و خون، از خانه تا جامعه و تا جهان معاصر، چشم باز نكنى و همّت نگذارى‌؟ پس نمى‌توانى به زندگى راحت و همسردارى وخانه‌دارى و رفاه گسترده و يا محدود، قانع باشى؛ چون در اين كشتى، كه تمامى ديوارهايش سوراخ شده، تو نمى‌توانى آرام بمانى؛ كه در نهايت در اتاق سالم و كابين زيبا،به زير آب مى‌روى و در دنياى رابطه‌ها، گرفتار مى‌شوى. 📚 ص۱۷۶ 🌿 @einsad
✅ عارف در برابر بلاء شاکر است نه صابر استاد علی صفایی حائری @einsad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅تحمل مصیبتهای دنیا 🎤 : استادعلی صفائی حائری(عین-صاد) 🌿 @einsad
✅عمل به وظیفه استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ولايت چيست‌؟ 🔶استاد علی صفایی حائری: ولايت چيست‌؟ اين ولايت،بالاتر از محبت و دوستى و عشق است؛ كه عشق على در دل دشمنان او هم خانه داشت. آنها كه شكوه و وقار كوه و زيبايى دشت و عظمت كوير و دريا و جلوه‌ى طلوع و غروب، اسيرشان مى‌كند و چشمشان را مى‌گيرد و دلشان را به بند مى‌كشد، چگونه مى‌شود شكوه و عظمت آن روح بزرگتر از كوه، زيبايى و گستردگى آن قلب وسيع‌تر از هستى و عظمت و ناپيدايى آن سينه‌ى ناپيداتر از كوير و عميق‌تر از دريا و جلوه‌ى آن طلوع بى غروب، چشم و دل و عشق و احساسشان را پر نكند. هر كس با هر مشربى و عقيده‌اى،مى‌تواند دوستدار على باشد. در على، علم و عشق، تدبير و شمشير، حريت و عبوديت، نجواى دل و آتش سخن، زمزمه‌ى شب و فرياد روز، قدرت و عزت و تواضع و ذلت، ١ نرمش و آشنايى و خشونت و پايدارى، در على اين همه هست و اين همه بخاطر حق است و براى اوست و اين است كه همه‌ى او دوست داشتنى است و حتى دشمنش در دل شيفته‌ى اوست و مخالفش در پنهان شيداى او. 📚 ، صفحه 12 🌿 @einsad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ روضه زینب سلام الله علیها 🔸استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿انواع بلا وروش برخوردباآن 🎤استادعلی صفائی حائری(عین-صاد) 🌿 @einsad
✅ چهار نعمت بلا 🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🔰 بهار ها از عمرم گذشته، ولی هنوز شکوفه ای نداده ام ... 🆔 @einsad
✅ بعثت 🔶استاد علی صفایی حائری: آن سوى قرن‏ها در بطن تاريكى‌‏ها چراغى بارور شد. آهسته‏ آهسته ... شعله كشيد دريايى از نور آفريد. دريا بزرگ شد از ساحل سياهى‌‏ها ساييد و صخره‏‌هاى تاريكى را در دهان خود له كرد. دريا بزرگ شد خورشيد آسمان بر آن تابيد و ابر نور را به سرزمين‏هاى سياه روانه ساخت. دريا بزرگ شد. از مرز قرن‏ها گذشت‏ به ساحل امروزها رسيد. اما «امروزها» ابر نور را، در پشت آسمان محبوس كرده‌‏اند. اما «امروزها» با سدهاى بلند، دريا را محدود كرده‌‏اند. چشمه‏‌ها را بسته‏‌اند. و رودها را با خون آلوده كرده‏‌اند. «امروزها» خيال مى‌‏كنند كه نور محبوس مى‏‌شود كه دريا محدود مى‌‏شود. كه تاريكى، نور را مى‏‌برد. بى‏‌خبر!! بى‌‏خبر!! در بطن تاريكى، چراغ‏ها بارور مى‏‌شوند. 📚 و با او با نگاه، فرياد مى كرديم، ص: 89 @einsad
✅ برخورد و موضع گیری مناسب پیامبر (ص)... 🔶 استاد 🔷رسول(ص) از بلوغ تا بعثت همراه بهترین امکانات و بهترین شرایط و بهترین موقعیت ها نبود؛ ولی موضع گیری مناسب و برخورد خوب، او را راهیاب و بی‌نیاز ساخته و او را در زبان‌ها و چشم‌ها و دل‌ها جای داده و اعتماد و امن را در همراهان او ریخته و او را محمد امین ساخته است. اگر برخورد عزیز و مسلط رسول نبود، باید گمراهی جزیره و فساد و انحراف و و ظلم و تجاوز و فقر و فحشا، او را با خود می‌برد و اگر غنای او و اگر سرشاری وجود او نبود، باید ذلت و ضعف، او را از چشم‌ها می انداخت و به امانت داری و عهده داری و گره‌گشایی مظلومان نمی‌رسید و حِلف‌الفضول را تشکیل نمی داد و درگیری‌ها و اختلاف‌های جاهلی و قبیله‌ای را رهبری و راهنمایی نمی‌کرد. 📚 تفسیر سوره کوثر، ص۲۸ @einsad
🖼 🌺🌺 با عرض تبریک بمناسبت عید سعید مبعث 🌺🌺 پرورش گُل از خاره‍ای جاهلیت ⭕️ @EinSadTehran
عید مبعث.pdf
366.6K
🔆 🔅عرض تبریک تقارن حیات با حیات 💬... بدون ، تولد دوم ، تحول او و تبدیل بدیها به خوبیها امکان پذیر نیست. 💯 🖌استاد عبدالمجید ⭕️ @EinSadTehran
🖼 کو حاصل ما؟ ⭕️ @EinSadTehran
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ آنچه که رضای به #بلا و عافیت در #بلا را می‌آورد این معناست که در حضور خدا، آنچه که فوت کرده جایگزین دارد... #کلام استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🔶 استاد پنجاه سال منتظر کمک این و آن بودیم و روی کمک شان حساب کرده بودیم بعد هم که |خداوند با ادب مان میکند | با او دعوا داریم که چرا با ما این کار را میکنی |به جای اینکه درس بگیریم | اعتراضمان را زیاد کرده‌ایم.... 📚 ص ۸۶ @einsad
🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
🇮🇷جمهوری اسلامی🇮🇷 🆔 @einsad 📡https://instagram.com/ali.safaeihaeri
✅من جوانى‌ام را كهنه كردم در اينكه با مستى از تو دور شده‌ام... 🔶استاد : واقعيتش اين است كه من هنوز براى اين دنيا،براى اين هفتاد سالم كارى نكرده‌ام،برنامه ريزى نكرده‌ام حتى موجودى خودم را ارزيابى نكرده‌ام چه رسد به اين كه بخواهم براى دنياهاى ديگر،برنامه كه هيچ، امكاناتى،بودجه‌اى و وسائلى فراهم بكنم.در دعاى شعبانيه هم هست: «فقد افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ خدايا! من تمامى سرمايه‌ام را با سهو،با فراموشى نابود كرده‌ام. يادم رفته تا كجا مى‌خواهم بروم. «افنيت عمرى فى شرة السهو عنك و ابليت شبابى» ؛ واقعاً جوانى‌مان را كهنه كرده‌ايم، كهنه كه هيچ، پير شديم... من گاهى مى‌خواهم بلند شوم بايد از دست‌هايم كمك بگيرم، از ديوار كمك بگيرم ... من به هر دو داستان اشاره كردم؛ جوان مشكلش اين است كه تواناست و باكش نيست، اصلاً فكر نمى‌كند؛ يعنى حساب نمى‌كند كه نيروى اين چشم تمام مى‌شود،باطرى او آخرين لحظه‌هايش را طى مى‌كند.با چشمش به هر چيزى نگاه مى‌كند.با گوشش هر چيزى را مى‌شنود.با دلش هر چيزى را جمع مى‌كند.به هر چيزى اجازه ورود به لحظه‌هايش را مى‌دهد و باكش هم نيست، خيال مى‌كند چون به همان كه مى‌خواهد، مى‌تواند برسد، هميشه هم همينطور خواهد بود. دليل آن هم اين است كه يا توانمندى‌اش او را مغرور كرده و يا جهلش به دورى راه و به حجم مشكلات و اندازه‌هاى عظيم موانع او را مغرور كرده است و ...اين حرفها تازه شروع روضه است! هنوز اول حرف است. خوب دقت كنيد! حضرت مى‌گويد من جوانى‌ام را تمام كرده‌ام،با سهو و با فراموشى و... «و ابليت شبابى فى سكرة التباعد منك» ؛ من جوانى‌ام را كهنه كردم در اينكه با مستى از تو دور شده‌ام و باكم نبود. دورى كه تو هم پاداشم را مى‌دادى؛ تباعد بود.تنها من از تو دور نشدم، تو هم مرا رها و واگذارم كردى. گفتى بروم درها را بزنم،بن‌بست‌ها را ببينم و تجربه كنم. وقتى از تو نپذيرفتم و هدايت تو را نخواستم، آن وقت تو رهايم كردى.من در مستى، خيال مى‌كردم. مست بودم و متوجه نبودم كه در چه درصدى از مشكلات هستم. «سكرة التباعد» ، مستى و دورى دو طرفه است. 📚 ص۱۳۴ 🌿 @einsad