eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
68.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
35 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 فلاح و رویش 🔶🔸 امام صادق در برابر سؤال معلى از حقوق مسلم، جواب نمى‏ دهد كه: مى‏ ترسم كه آن را ضايع كنى و پاسدار نباشى، ياد بگيرى و عمل نكنى تا آنجا كه معلى از حول و قوه ‏ى خدا مى‏ گويد و اتكاء به او را مطرح مى‏ كند، 🔸 حضرت اين حقوق را مى ‏شمرند و اين حقوق در هفت مرحله بيان مى‏ شود: ۱. انصاف، ۲. اطاعت، ۳. نصر و اعانت، ۴. حفاظت و رحمت، ۵. انفاق و بخشش، ۶. مواسات و برابرى، ۷. عهده دارى و ولايت، 🔸 كه او را به سؤال وادار نكنى، اگر احتياج دارد پيش از ابراز، تو برآورده ‏اش كنى تا آنجا كه به مرحله ‏ى ايثار و فداكارى مى ‏رسد. 🔸 اينها حقوق و تكليف‏ هايى هستند كه بر عهده ‏ى تو مى‏ نشينند. هر چقدر وجود تو گسترده شود و وسعت بگيرد اين عهده‏ دارى بيشتر خواهد شد. 🔸 و اين نه به زور و تكلف و نه به تقليد و بازى است، كه تو هنگامى كه ريشه درآوردى، بار خواهى داد. 🔷🔹 اينكه مى‏ بينى ما را بايد شارژ كنند و مادامى كه پشتوانه نداشته باشيم، مى ‏افتيم به خاطر همين نكته است كه ريشه نداريم 🔹 وگرنه همچون درختى بوديم كه قرآن مثال مى ‏زند؛ ريشه‏ هايش ثابت و برگ‏ هايش گسترده‏ اند تا آسمان، مدام بار مى‏ آورند. أَصْلُها ثابِتٌ و فَرْعُها فِى السَّماء تُؤْتى‏ اكُلَها كُلَّ حين ... 🔹 اين سنگ است كه بايد كسى پرتابش كنند و تازه تا آنجا بالا مى ‏رود كه پشت سرش نيرو باشد، همين كه فشار تمام شد، باز مى‏ گردد و افت مى ‏كند، ولى گياه بالا رفتن برايش طبيعى است. 🔹اينكه ما، در راه حق احساس سختى مى‏ كنيم، به همين خاطر است كه نروييده ‏ايم و خودمان را بر فلاح سفارش نكرده ‏ايم. حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ نداشته ‏ايم. 🔹 اين همه حقوق براى كسى كه ريشه دارد، يك حاصل طبيعى است كه نه خسته مى‏ شود و نه به غرور مى ‏رسد. 🔹 هر كس مى‏ خواهد اين بار را داشته باشد، بايد از اعماق شروع كند، و گرنه اين همه بار او را مى ‏شكند و يا به غرور مى‏ رساند. 🔹اين وسعت وجود وجود توست كه به اين ظرفيت مى‏ رسد، تا آنجا كه على‏ وار اگر در نجد يا يمامه گرسنه ‏اى باشد، تو آرام نگيرى و اگر خلخال از پاى زنى يهودى بيرون آمد، تو بسوزى همچون شمع و بخروشى همچون طوفان و برخيزى همچون موج و فرياد بردارى همچون رعد. و اين همه با عشق آسان مى ‏شود، آنهم عشقى كه شكل گرفته و جهت يافته. ما براى عشق‏ هاى ابتدايى خود بيش از اينها مى ‏شوريم و بيش از اينها كار مى‏ كنيم. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۹۶ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 جهاد با نفس ⬜️◻️ هنگامى كه تو از خودت متولد شدى، هنگامى كه به تولدى ديگر رسيدى، با اين تولد تازه و با اين ولايت ميمون، تو دو تا مى‏ شوى. تو صاحب دو من مى‏ شوى. منى كه بود، منِ مادر. و منى كه شد، من فرزند. ◻️ البته منِ مادر، خودش مجموعه ‏اى از من‏ ها ست. مجموعه ‏اى از احساس‏ ها و عاطفه ‏ها و نيرو ها ست. دنياى بزرگى است. بزرگتر از آنچه كه در روان‏شناسى آمده و در داستان‏ ها نقش بسته. ◻️ اين من بزرگ، اين من مادر، با اين فرزند، ناچار درگير است و از اين لحظه به بعد، لحظه‏ ى جهاد است. ◻️ جهاد با نفس، مبارزه بانفس، يعنى همين دو تا شدن انسان و تولد دوباره‏ ى او. ◻️ مبارزه دو طرف مى ‏خواهد. جهاد دو طرف مى‏ خواهد. تو كه هنوز تولدى نيافته ‏اى، بيش از يكى نيستى و اين است كه مبارزه‏ اى ندارى. مبارزه معنا ندارد. مبارزه زمينه ندارد. ◻️ با شروع مقايسه ‏ها، همراه تكبيرها و در كنار شهادت‏ ها ست كه عشق جهت مى ‏گيرد و ايمان سر مى ‏گيرد و جهاد شروع مى‏ شود. ◻️ اين جهاد ميان تويى است كه متولد شده و ميان تويى كه توليد كرده و اين هر دو طرف همراه نيروها و آموزش‏ هايى هستند. ◻️ نيروى من مادر، همان غريزه‏ ها و همان وابستگى‏ ها، همان طبيعت‏ها وعادت ‏ها ست و نيروى من دوم، همان عشقى است كه از غريزه‏ ها بوجود آمده. همان زمينه ‏هايى است كه اكنون تبديل شده. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط ، صفحه ۹۹ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 جهاد با نفس ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 خاصیت بلاء ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰خاصیت بلا ◼️ ◾️ هنگامى كه مى ‏خواهى، نقطه ‏هاى ضعف خودت را بشناسى و بر روى آن كار كنى، هنگامى كه مى ‏خواهى در كشاكش مبارزه و جهاد، از وابستگى‏ ها و علاقه ‏ها، آزاد شوى، در اين دو مرحله تو قدر بلاء را مى‏ شناسى. ◾️ بلاء، فتنه و امتحان، اين دو خاصيت را دارد: ◾️ هم نقطه ‏هاى ضعف تو را نشان مى ‏دهد ◾️و هم از وابستگى ‏ها و دلبستگى‏ ها آزادت مى ‏كند. ◾️ تويى كه فهميده ‏اى از تمامى هستى بزرگترى، مادامى كه از دوست، از خويشان، از خودت و از ثروت و رياست و از دنيا ضربه نبينى، اين فهم در دلت گل نمى‏ دهد و شكوفه نمى‏ آورد و علم اليقين تو به عين اليقين نمى‏ رسد و پيش نمى ‏رود، ◾️ حتى رياضت‏ هايى كه خود مى‏ سازيم و ورزش ‏هايى كه خودمان شروع مى‏ كنيم اين دو خاصيت را ندارند. ◾️ تو نمى ‏توانى براى خودت جراح‏ خوبى باشى. نمى ‏توانى دمل ‏هاى چركين را كاملًا فشار بدهى. بيشتر بازى مى‏كنى. ◾️ اين اوست كه مى‏ داند بر كجا فشار بياورد و در كدام بزنگاه، تو را گرفتار كند. اين است كه بايد بلاء را از بالا بفرستند. ◾️و اين است كه با تاكيد مى ‏گويد : ولَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَى‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْامْوالِ وَ الْانْفُسِ وَ الثَمَرات. ◾️ در يك مرحله با ترس؛ ترس فقر، ترس آبرو، ترس ذلت با اين ترس‏ها زير و رو مى‏ شوى و در يك مرحله با خود گرسنگى ‏ها و هجران ‏ها فشار مى‏ بينى و در يك مرحله با از دست دادن ثروت ‏ها و آدم ‏هاى محبوب، به كوره مى‏ نشينى و بالاتر از اين همه، او ميوه ‏ها و نتيجه‏ هاى كارت را بر باد مى‏ دهد. ◾️ يك عمر كوشيده ‏اى، محرابى و مريدى و كلاسى راه انداخته ‏اى، رقيبى پيدا مى ‏كنى و ميوه ‏هاى كارت را در دهان ديگرى مى ‏بينى. يك عمر كوشيده ‏اى، درختى را از آب و گل بيرون كشيده ‏اى و به بار رسانده‏ اى و ميوه‏ هايش آن چنان شاداب چشمك مى‏ زنند و آنچنان قند در دلت آب مى‏ كنند كه دلت نمى ‏آيد حتى دست بزنى، اين ميوه ‏ها را مى‏ گيرند و اين گونه از ثمرات و نتيجه ‏هاى كارت محرومت مى ‏كنند. و اين امتحان سختى است. اين بلاء بزرگى است. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۱۱۳ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 تربیت آمریکایی! ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 تربیت آمریکایی! 🔷🔹 جوانكى را ديدم كه به سبك فلان مجله مى‏ گويد كه من كمبود محبت دارم و كسى را مى‏ خواهم كه به من محبت كند. و باز به سبك همان مى‏ گفت كه كسى مرا درك نكرده، كسى مرا درك نمى‏ كند! 🔹 خنديدم در حالى كه در درونم طوفانى بود. آرام گفتم برادر تو هنوز ظرفيت خودت را درك نكرده‏ اى. تو خودت را درك نكرده‏ اى و گرنه محتاج درك ديگران نبودى. و گفتم: كسى كه با اين همه محبت از خدا، كمبود محبت دارد، كسى كه محبت خدا او را پر نكرده، ديگر محبت چه كسى او را سرشار مى‏ كند؟! 🔹 بيچاره تو كه درياى محبت را احساس نكرده‏ اى، با قطره‏ هاى به منت آلوده‏ى اين زن و فرزند و پدر و مادر چه مى‏ كنى؟ 🔹 ما نمى‏ دانيم كه حرف‏هامان به كجا مى‏ خورد و همين طور تقليد زده مى‏ گوييم، كمبود محبت داريم. ما كمبود محبت نداريم. ما محبت را نمى‏ شناسيم و جلوه‏هاى گوناگون آن را نمى‏ فهميم. 🔹 خيال مى‏ كنيم مرگ پدر، مريضى مادر، تنهايى و بى‏ كسى و خوارى و ذلت، دليل بر كمبود محبت است. همين‏ها بزرگترين محبت‏ هاست كه مى‏ سازد، كه بارور مى‏ كند. مگر آمده‏ ايم كه با پدر بزرگ باشيم و دست مادر را بر صورت خود احساس كنيم. و مگر اين كمبودها خودش سرشار كننده نيست؟ 🔷🔹ما هنوز نمى‏ خواهيم از اين تربيت آمريكايى صرف نظر كنيم. 🔹ما نمى‏ خواهيم ارزش عقده‏ ها را بفهميم؛ عقده‏ هايى كه اگر با شناخت و آگاهى تو تركيب شوند و اگر با رهبرى تو هدايت شوند، بزرگترين حركت‏ها را به دنبال مى‏ آورند. 🔹 ما نصف راه را رفته‏ ايم كه سرشاريم، نصف ديگرش را بايد با آگاهى‏ ها و شناخت‏ هايى از خودمان و از دنيا تأمين مى‏ كرديم. 🔹ما خيال مى‏ كنيم كه آمده‏ ايم تا خانه بسازيم، بزمى بسازيم و همين كه خانه‏ مان راخراب مى‏ كنند و بزممان رابه هم مى‏ زنند ناله مى‏ كنيم و بانگ برمى‏ داريم كه مسلمانى نيست، كه خدا نيست. 🔹بى‏ خبر! بى‏ خبر! آنها مى‏ خواهند تو را بسازند و تو را آورده‏ اند كه بسازند و اين است كه بزمت را مى‏ سوزانند، كه خانه‏ ات را خراب مى‏ كنند، كه محبوب‏ هايت را مى‏ شكنند، كه مگر برخيزى. 🔹خرابت مى‏ كنند، تا آب شوى. ديوارهايت را مى‏ ريزند تا به وسعت برسى. 🔹و اين است كه تو بايد خودت بخواهى و طلب كنى و اگر نخواهى و كردند، شكر كنى و يا لااقل صبر داشته باشى كه بارور شوى، نه آنكه جزع بزنى و فرياد، كه فرياد خريدارى ندارد و در زير اين گنبد كبود، بازارى ندارد، كه 🔹دنيا با درد همراه است و با غم مخلوط و با رنج پيچيده‏... 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۱۲۱ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 شهادت، بالاترین نعمت ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰شهادت ، بالاترین نعمت ◼️ انسان عظيم، در راه دنيا به بن بست مى‏ رسد و در راه خدا به عجز. ◾️و عظمت مذهب در همين است كه پوچى و عبث انسان را به عجز تبديل مى‏ كند. ◾️ تو كه استعدادهايى دارى، بى ‏آرام و نيروهايى دارى پر توان، هنگامى كه به راه افتادى، در محدوده ‏ها نمى ‏توانى دوام بياورى. ◾️اين رود عظيم وجود تو، اين حوض ‏هاى كوچك را در لحظه پر مى ‏كند و اين جريان مستمر، به عبث و پوچى مى ‏رسد و مرداب مى‏ سازد. ◾️ اين است كه در راه دنيا به بن‏بست مى ‏رسى و در اين بن ‏بست به پوچى. ◾️ تو كه راه افتاده ‏اى، تمامى هستى براى تو بيش از يك پوسته نيست، كه جوجه ‏هاى به راه افتاده بايد با نوك ‏هايشان سوراخ كنند و از بن‏ بست بيرون بيايند. ◾️ تو كه راه افتادى دنيا با تمامى وسعتش مى ‏شود زندان تو و سجن تو و تو آزادى را و شهادت را و مرگ و لقاء خدايت را از تمامى نعمت‏ ها بالاتر مى‏ دانى، كه آزادى از زندان براى زندانى هر چند كه بهترين غذا و مكان را به او ارزانى كرده باشند، از هر چيز ارزنده ‏تر است. ◾️▪️ و اين است كه شهادت براى اين روح ‏هاى عظيم‏ تر از هستى، بالاترين نعمت است. ◾️ انسان بزرگ‏ تر از اين زندگى و عظيم‏ تر از اين هستى است. اين است كه راه مى ‏افتد و هنگامى كه راه افتاد ديوارها را احساس مى ‏كند و زندان را مى ‏فهمد و پوچى و عبث در اين بن ‏بست تجربه مى ‏شوند. ◾️و تنها مذهب است كه جهت انسان را مى‏ تواند عوض كند و او را از محدودهاى تنگ، بيرون بياورد و حتى بهشت را به عنوان منزل- نه مقصد- معرفى كند و جهت حركت انسان را به سوى نامحدودى بگذارد، كه تمامى توان او را از علم و عقل و عشق و عمل او را مى ‏بلعد و راه هنوز ادامه دارد. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۱۲۴ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir
🔰 آه من قله الزاد و طول الطریق ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir 🌐www.einsad.ir