استاد علی صفایی حائری
🔺تجدید چاپ #کتاب_غدیر جهت خرید به سایت زیر مراجعه کنید. www.zekraa.ir 🔴 برای سفارش کتاب در تعداد ز
🔻 به دلیل استقبال شما مخاطبین گرامی تمامی ۱۰۰۰ نسخه #کتاب_غدیر در کمتر از ۳ روز به اتمام رسید.
🔳 ان شاالله بزودی کتاب تجدید چاپ شده و در سایت دردسترس قرار خواهد گرفت.
🔰 بالاتر از امنیت و رفاه و عدالت
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 بالاتر از امنیت و رفاه و عدالت
◀️ انسان يعنى همين،
يعنى در سطح وظيفه زندگى كردن،
◀️ چون اين حيوان است
كه تمام مسايلش با غرائزش حل و فصل مى شود،
حتى امنيت و رفاه و نظم و عدالت را با غريزه تأمين مى كند.
◀️ آن نظم و رفاه و عدالتى كه در كندو حاكم است
هنوز در جامعه ى انسانى در شكل هاى مختلف كمونيستى
و سرمايه داريش، حكومت نكرده و نمى كند،
مگر هنگامى كه بشر از اسارت ها از ظلمات از هواها و حرف ها و جلوه ها آزاد شود
و به عظمتى دست يابد كه اين حقارت ها او را در خود نگيرند.
و مگر هنگامى كه بشر انسان شود.
◀️ و در اين حد، عدالت كه هيچ،
حتى انفاق و ايثار هم، رخ مى نمايد و آشكار مى شود.
و اين است كه، آنهايى كه بيشتر از رفاه و بالاتر از عدالت و آزادى را مى خواهند،
بايد به غدير رو بياورند و از اين جام سيراب شوند.
📝 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)
📚 کتاب غدیر،صفحه 22
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 مقام ولایت
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 مقام ولایت
🔷🔹 و اين مقام ولايت است
كه از دل آن عرب هاى خون ريز تهديست،
از دل آن مردان محدود گرفتار،
روح هايى را بيرون كشيد
كه تمام هستى را در يك گام طى كردند
و حتى به بهشت قناعت نورزيدند.
🔹 اين مقام ولايت است كه
از ابوذر كه براى هيچ زنده بود
و براى هيچ مى مرد،
ابوذرى بيرون كشيد
كه براى حق زنده بود
و براى او مىمرد و حتى تنها مى مرد.
🔹 و اين مقام ولايت است
كه از بلال، بلالى كه تا ديروز افتخارش به اربابش بود،
بلالى آفريد كه روياروى اربابش مى ايستاد
و او را پست و حقير و محدود مى ديد
و به راهنماييش همّت بسته بود
و براى مبارزه اش آماده گشته بود.
🔹 و اين مقام ولايت است
كه از سلمان،
اين كوير تشنه و اين مسافر پايدار،
دريايى ساخت،
دريايى از عظمت و آگاهى و عشق.
🔹 اين مقام ولايت است
كه استعدادهاى بشر را بيرون ريخت
و خلق كريمه و استعدادهاى خوب او را شكوفا كرد
و از بشر، انسان بيرون كشيد
و او را از ظلمات نفس،
از ظلمت خلق دنيا،
از هواها و حرف ها و جلوه هاى پوچ،
به سوى نور هستى هدايت كرد.
🔹 انسانى كه ديگر در سطح غريزه و حرف ها و محدودها زندگى نمى كرد
و با اين معيارهاى كم و كوتاه اندازه نمى گرفت.
📝 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)
📚 کتاب غدیر،صفحه 21
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 غدیر یک قطعه ی تاریخی نیست ...
◀️ استاد علی صفایی حائری
#ویژه_غدیر
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 در وجودت چه کسی حکومت دارد؟
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰چه کسی در درونت حکومت دارد ؟
🔷🔹 ولايت يعنى تنها على را حاكم گرفتن
و تنها او را دوست داشتن
و اين ولايت و سرپرستى است
كه معاويه و احمد حنبل و جرج جرداق و و و
از آن بهرهاى ندارند،
كه حاكم در درون آنها و محرك در وجود آنها
امر على و دستور على نيست؛
كه هواها و حرف ها و جلوه ها در آنها حكومت دارند.
🔹 معاويه گر چه على را دوست دارد،
ولى سلطنت را بيشتر از على خواهان است
و دوستدار آن است.
🔹و احمد حنبل گر چه براى على شعر مى سرايد
اما حكومت ديگرى را به عهده دارد.
و جرج جرداق گر چه از على مى نويسد،
اما براى على نمى نويسد؛
كه محركى ديگر دارد و عاطفه اى فقط او را به چرخ انداخته است.
🔹اما مالك؟
اين مالك است كه ولايت على را به عهده دارد
و اين بار گران را به آسانى مى كشد.
🔹مالك چند سال براى نابودى معاويه رنج كشيده
و كوشش كرده است.
خويش و فاميل و قبيله اش را به خون كشيده،
شبها و روزها را بر روى لبه ى تيغ و سرِ نيزه ها گذرانده
و شمشير زده و شمشير زده
تا اين كه لشگر شام را عقب رانده و معاويه را به حركت وادار كرده
و در بيرون از خيمه آماده ى فرار نموده،
هان چيزى نمانده تا اين بت بزرگ بشكند
و اين طاغوت سركش بميرد
و يا فرارى شود و مالك به هدف نهايى،
به پيروزى محبوب دست بيابد
و در ميان قومش و در ميان تمام مردم به بزرگى معرفى شود
و بر رقيب خودش، اشعث و بر قبيلهى رقيبش، كِنده، پيروز شود.
🔹 درست در اين هنگام، در اين هنگام، على او را مي خواند،
على او را مى طلبد. على مى گويد كه برگرد.
و اين از مرگ سخت تر و اين از مرگ جانكاه تر است.
🔶🔸 مخالفت يك هوى، مخالفت يك هوس،
مخالفت با يك حرف و گذشتن از حرف هاى خلق،
مخالفت با يك جلوه از جلوه هاى دنيا ما را مى شكند،
ما را از پاى در مىآورد.
ما از راه حق با يك حرف با يك فحش با يك پشيز باز مى گرديم
🔸 و اما مالك؟ و اما مالك؟
او از تمام هواهاى چند ساله و تمام حرف هاى تمام مردها و زن هاى عرب
و از زمزمه ى خفيف زبان ها بر سر راه مردان فاتح
و از نگاه هاى شيفته ى سرداران پيروز
و از تمام جلوه هاى دنيا،
از اين همه مى گذرد و باز مى گردد
و به على اين سرپرست آگاه ملحق مىشود.
🔸 چرا؟ چون در درون مالك،
ديگر هواها و غريزه ها حرف ها و زمزمه هاى زن هاى عرب
جلوه هاى پررنگ و برق دنيا حاكم نيست،
🔸 اينها كوچكتر از اين هستند
كه در روح بزرگ مالك موجى و حركتى ايجاد كنند...
🔸 او به ولايت رسيده و از نعمت ولايت برخوردار است.
نشستن و ايستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت
ولىّ كنترل مىشود؛
نه از طرف هواها و حرف ها و جلوه ها.
🔸 مالك اين را يافته كه على اين مرد آزاد از غير حق و اين انسان آگاه حق،
بيش از مالك به مالك علاقه دارد
و بيش از مالك از مصالح و منافع مالك آگاهى دارد
و بيشتر از مالك به منافع او مى انديشد
و بهتر به منافع او مى انديشد؛
🔸 پس ديگر جاى درنگ نيست
و جاى سركشى نيست؛
كه سركشى ها حماقت هاى زيان آورى بيش نيستند.
جاى تسليم است و اطاعت و پيروى و تشيع و دنباله روى.
📝 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)
📚 کتاب غدیر،صفحه 14
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 زیر بنای ولایت
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 زير بناى ولايت
🔻و زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه
در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است:
◾️ 1- او مى داند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد.
◾️ 2- و بيش از او به منافع او آگاهى دارد،
لذا امر او را هر چه باشد مى پذيرد
و دستور او را هر چه باشد گردن مى نهد
و حتى به ميان آتش مى نشيند و به استقبال مرگ مى رود.
🔻و همان طور كه من وقتى مى يابم
كه فلان مكانيك آگاهى و دلسوزى دارد،
تمام اجزاء ماشين را تحت اختيار او مى گذارم
و تمام مسايل را از او مى پرسم و از او مى گيرم.
🔻 آنها كه ولايت را قبول كردند،
آنهايى هستند كه يافتند ماشين پيچيده ى وجود
آنها را امام و ولى بهتر از خود آنها رهبرى مى كند
و در اين راه شلوغ هستى كه اعمال و افكار انسان غوغايى بپا كرده،
او بهتر انسان را به مقصد مى رساند و نجات مى دهد.
🔻 و توضيح اين ولايت و سرسپردگى در همين آگاهى نهفته است.
🔺 وجود ما، جسم ما، جان ما، براى خداست و از اوست.
هر كس كه اينها را بهتر به كار بگيرد،
در اينها حق تصرف دارد.
🔻و همين است كه رسول خدا و پيشوايان اولويت دارند.
به تصرف در هستى ما، سزاوارتر از ما هستند.
◀️ و همين است كه پدر بر فرزند و بر اموال فرزند ولايت دارد و حق تصرف دارد.
◀️ و در اين هنگام و پس از آن همه توضيح مى توانم بگويم كه چرا ولايت بزرگترين نعمت هاست
و بالاترين نعمت هاست و به تعبير قرآن متمم نعمت هاست؛
◀️ چون اين مقام ولايت است
كه تمام نعمت ها را به كار مى گيرد و به جريان مى اندازد
و اين مقام ولايت است كه تمام استعداد ها را شكفته مى كند
و بارور مى نمايد،
درست مثل اينكه من يك كارخانه ى بزرگ وسيع را دارا باشم
اما از طرز كار و طرز بهره بردارى از آن بى خبر باشم.
🔻 اين كارخانه كه مى تواند در روز،
بى نهايت به من سود برساند، بر اثر نبود آگاهى و جهالت من،
يك بار سنگين مى شود كه به مرور زمان مرا از پاى در مى آورد
و خودش هم مى پوسد و هدر مى شود.
🔻 يك مهندس آگاه و مهربان متمم
اين كارخانه ى وسيع و عظيم است.
بدون او اين همه نعمت، اين همه استعداد، راكد مى ماند
و حتى به هدر مى رود و ضايع مى گردد.
📝 استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)
📚 کتاب غدیر،صفحه 20
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 چرا معلم شده ای ؟
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad
🔰 چرا معلم شده ای؟
🔶🔸 برادر و خواهر معلم!
در حالى كه فرصت ها چون ابر مى گريزند
و زمان همچون كودكان پا برهنه در كوچه هاى شهر مى دود
و ما در كار تماشاى «خسران» خويش،
در معامله اى كه هر ثانيه، «هستى» را با «نيستى» مبادله مى كنيم،
آيا لحظه اى انديشيده اى؟
🔸و با طرح چند سؤال از خويش،
ابرهاى بارور در گذر زمان را به «باريدن» و سيراب كردن،
واداشته اى تا در بارش زلال آن به «رويش» و «فلاح» برسى؟
🔸 كه ... «كه هستى»،
«چه مى كنى»،
«براى كه كار مى كنى»،
«چرا كار مى كنى»،
«در كجا هستى»،
«به كجا مى خواهى بروى»،
«به كجا رسيده اى»
و «به كجا رسانده اى»؟!!
🔸 بگذار، صميمانه از تو بپرسم اين سؤال را كه،
راستى، «چرا معلم شده اى؟»
🔸 انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟ آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغل ها، براى كسب درآمد گزيده اى؟
🔸 آيا در طلبِ يك كار به اصطلاح بى دردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بوده اى؟
🔸 اگر چنين است،
در خويش، تجديد نظر كن
و مسئوليت خدايى و انسانى ات را به خاطر آور،
كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى.
🔸 تو با «انسان هايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مى آموزند،
اعمال و حركات تو را الگو قرار مى دهند.
🔸 بخش عظيمى از شخصيت شان را «حرف ها» و «رفتار» «تو» مى سازد.
🔸 اگر فاسد باشى، نسل هايى را فاسد كرده اى و اگر صالح باشى،
نسل ها را اصلاح كرده اى.
🔸 معمولا سؤال مى شود كه در كلاس چگونه بايد بود؟
در حالى كه سؤال مهم تر اين است كه اساسا، چرا بايد معلم بود؟
🔸 ما تا نقش انسان در هستى را درك نكرده باشيم،
نقش معلم در كلاس را نخواهيم فهميد.
تا چرا بودن انسان پاسخ نگيرد،
چگونه بودن او جواب نخواهد گرفت.
🔸 آيا نقش تو، تعيين كننده شغلت بوده است؟
🔸 چگونه مىتوان از يك معلم،
«صبر» و «تحمل» و «فداكارى» و «از خود گذشتگى»
انتظار داشت،
در حالى كه نداند «چرا بايد صبور و ايثار گر باشد»؟!
🔸 «وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً »؛
و چگونه صبر مىكنى به آنچه احاطه نكردهاى به آن از راه دانش؟!
📝 استاد علی صفایی حائری (عین_صاد)
📚 کتاب تربیت کودک، صفحه 10
▶️ @einsad
🔻فروشگاه اینترنتی لیله القدر
(خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری) :
🛒 www.zekraa.ir
🔲 پاسخ به سوالات کاربران :
🗨 @ad_einsad