eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
66.8هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
34 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 استاد علی صفایی حائری آرمان دينى و هدف رسالت، بالاتر از تكامل و شكوفايى استعدادهاى آدمى است. چون اين وجود تكامل يافته و شكوفا، مى‌خواهد در چه جهتى و براى چه مقصدى مصرف شود؟ رشد و خسر ، دو بعد تكامل انسانى است. همين آرمان و همين مقصد، زمينه‌ها و آمادگى‌هايى را مى‌طلبد؛ آمادگى در ذهنيت و روحيه و طرح و تدبير و تربيت نيروها و تشكل و سازماندهى آن‌ها و جاسازى و جايگزينى مستمر و بى وقفۀ آن‌ها. و ناچار اين مقصود از انتظار همراه تقيّه و قيام ، مى‌شود سه گام اساسى انقلاب دينى و انقلاب اسلامى. ✅ پس انتظار نه احتراز، نه اعتراض، كه آمادگى و سازندگى و تقدير و تدبير و تربيت و تشكّل جديد را در دامان خويش دارد. 📚 تو می آیی، ص۱۲ 🌿 @einsad
✅ بهره مندى از رزق هاى عظيم 1⃣ 🔸 استاد علی صفایی حائری وقتى كه اين ماه شروع مى شود، ماهى كه ميهمانى خدا در آن است و بهره هاى زيادى دارد و رزق هاى عظيمی مى خواهند به ما بدهند، ما هم بايد به دلمان و به روحمان برسيم. چه كنيم كه  ما به آن وسعتى برسد كه از يك سلام و يك عليك! و يا از يك بارك الله و يك فحش، طوفان نگيرد؟! و چه كنيم كه  ما به آن وسعتى برسد كه بت ها در آن گم بشوند و دلدار در آن، خانه بگيرد؟! و چه كنيم كه  ما بسنجد: سنجشى كه به عشق او منتهى بشود؟! و چه كنيم كه  ما به شناخت برسد: شناختى كه يقين را در ما به وجود بياورد؟! و چه كنيم كه  ما غذايى را بخواهد و به دنبال رزقى باشد كه اين تفكر و اين سنجش و اين عشق را تقويت كند؟! 📚 بهار رويش، ص 109 🌿 @einsad
✅ حق را از حق و برای حق بخواهیم... 🔸 استاد علی صفایی حائری 🌿 @einsad
✅ بهره مندى از رزق هاى عظيم 2⃣ 🔸 استاد علی صفایی حائری عمل صالح، وابسته به رزق طيِّب است: «كُلُوا مِنْ الطَّيِّبَاتِ وَ اعْمَلُوا صَالِحاً»؛ از پاكيزه ها بخوريد و عمل صالح و جهت دار و خالص انجام دهيد. اگر در اين ماه، تعادل در بدن حفظ شد، تعادل در فكر را هم بايد حفظ كنيم. در اين صورت است كه فكر با كنجكاوى هايى كه خودش دارد و با ضربه هايى كه از حادثه هاى بيرون مى بيند به جريان مى افتد. ديگر حادثه هاى كوچكِ زندگى -ليوانها و ريش تراشها- جذبش نمى كنند. آن طور كه ما متاسفانه به يك ليوان آب و به يك ريش تراش، بيش از خودمان آشناييم و بيش از خودمان دل بسته ايم. اين چنين فكرى است كه مى داند بايد كجا را آبيارى كند و چه شناخت هايى به دست بياورد و چگونه با آن شناختها، ما را به آزادى هاى بزرگ تر برساند و چگونه اين آزادى هايى كه با اين شناخت ها همراه شده اند، يقين را در ما به وجود بياورند. و يقين را ادامه بدهند تا به تصميم و تقوا برسيم و توشه راه دراز ما تهيه شود كه متقين در قرآن با سه خصوصيت ايمان و تسليم و يقين همراه اند: هم در رابطه شان با خدا و با خلق تسليم اند و هم به راه وسيع شان و رهبرِ بزرگشان و كتاب و روشِ مفصل شان مؤمن اند؛ «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ ...» و «يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ الَيْكَ وَ مَا أُنْزِلَ مِن قَبْلِكَ و بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ». و اين يقين است كه زير بناى تقوا و عامل توشه جمع كردن و توشه برداشتن آنها مى شود؛ كه «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَاتَّقُونِ يا أُولِى الْأَلْبَابِ». آنهايى كه لبّ و فكر شان را به جريان انداخته و بهره ها هم گرفته اند، كسانى هستند كه جز از او اطاعت نمى كنند. 📚 بهار رويش، ص 109 🌿 @einsad
✅ ماه رمضان؛ ماه طهارت 🔶استاد علی صفایی حائری بعضی وقت ها ابری می آید اما نمی بارد. فرصت ها را می دهند، اما ما بهره نمی گیریم . رمضان ها آمده و رفته، اما جز خیس خوردن چرک ها چیزی برایمان باقی نمانده است. در همین شب های ماه رمضان ، که ما دور هم می نشینیم و می گوییم ماه رمضان جدید آمد، باید مواظب باشیم و به خودمان فکر کنیم، ولی مانند کسی هستیم که به حمام آمده است، ولی نه برای تطهیر، که برای بازی. 📚 اخبات، ص۳۰ 🌿 @einsad
سلام الله علیها 🔸 استاد علی صفایی حائری ✅ خديجه چه كرده كه اين گونه در دل رسول(ص) نشسته؛ تا آنجا كه عايشه حتى پس از مرگ بر او حسادت مى‌برد؟ من از اين سؤال سمج نمى‌توانم دامن جمع كنم. اين همه ارزش آيا از معرفت و شناخت و يا عشق و ايمان و يا عمل و تقوا، از كدامين ريشه، سر برگرفته؟ ريشه‌ها را بايد در جايى ديگر جست؛ چون حتى تقوا توشه‌ى راه است. و توشه براى رفتن كافى نيست. و همانطور كه گذشت، حتى عصمت، كفاف اين مقصد بلند و راه دراز را نمى‌دهد و تحليلى ديگر مى‌خواهد.[1] ✅...با اين نگاه، مى‌توانى بلوغ و تماميت خديجه‌ى كبرى و فاطمه‌ى زهرا را بفهمى؛ كه خديجه در برابر رسول خدا براى خودش حدى نگذاشت و سهمى نگرفت و فاطمه(س) در برابر ولىّ رسول خدا، از تمامى توانش كمك گرفت و سينه و صورت نيلى گرفت، ولى رخ از مولى نهان كرد و چهره به او نشان نداد.[2] ✅ همانطور كه بارِ رسالتِ رسول بر دوش ابوطالب و جعفر و مصعب و جمعى ديگر بود و به وسيله آنها رسالت رسول گسترده و پخش شد، با مال خديجه و ثروت او نيز پيوند خورد و هنگامى هم كه آن ثروت تمام شد، نوبت ديگران است تا شروع كنند و در زمين بگردند و منبعى براى توليد و برداشت، داشته باشند.[3]  ✅ وفا و صفا و فناى خديجه، او را محبوبترين در وجود رسول مى‌سازد. تا آنجا كه هميشه او را پيش چشم دارد تا آنجا كه عايشه‌ى جوان با تمامى اقتدار و اعتماد به نفسش، حتى پس از مرگ خديجه، به حسادت مبتلا مى‌شود؛ چون مى‌بيند در زبان و چشم و دل رسول جايى براى جلوهى او نيست. و بالاتر از حسادت به شماتت مى‌پردازد كه چرا اين قدر به ياد كسى هستى كه خداوند بهتر از او را به تو داده است. تا آنجا كه رسول برمى‌آشوبد و تأكيد مى‌كند كه بهتر از خديجه را به دست نياورده است.[4] ..................................... 📚 1- روزهاى فاطمه(س)، ص: 15 📚 2- روزهاى فاطمه(س)، ص: 17 📚 3- حركت، ص: 205 📚 4- تطهير با جارى قرآن(2)، ص: 348 🌿 @einsad
✅ قرآن درمان تمام درد ها 🔶استاد علی صفایی حائری: قرآن كتابى است كه براى هر درد، درمانى دارد. و كتابى است كه براى هركس هدايتى دارد و شفايى مى‌آورد. براى يك بيمار، گاهى بيش از يك آيه لازم نيست. اگر تمام قرآن را بررسى كند و اين آيه را كنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفايى نخواهد گرفت و اگر فقط‌ همين يك آيه را ببيند و همان آيه برايش تلاوت شود و در آن تدبر كند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد يافت. آنچه در قرآن از آن ياد شده، تلاوت آيه‌هاست. و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چيز است: وَ كَيْفَ‌ تَكْفُرُونَ‌ بِاللّهِ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تُتْلى‌ عَلَيْكُم آياتُ‌ اللّه وَ فيكُم رَسُولُه. ١چگونه كفر مى‌ورزيد در هنگامى كه آيه‌ها بر شما تلاوت مى‌شود و رسول در ميان شما هست. مانع از كفر ورزيدن و گمراهى همين تلاوت آيه‌ها و وجود رسول است و همين است كه پس از رسول،بايد رسول، جانشينى بيابد كه همراه قرآن و تلاوت آيه‌ها باشد و از گمراهى جلوگيرى نمايد. 📚 روش برداشت از قرآن، صفحه 24 🌿 @einsad
✅ دو خواهش در ماه 🔸 استاد علی صفایی حائری اگر در اين ماه، دو خواهش از خودمان داشته باشيم خوب است: يكى اينكه نه سلمان و نه ابوذر و نه حتى آدم، كه خاك باشيم... و دوم اينكه خودمان را بكاريم؛ ما بارها خودمان را در هر اذان دعوت مى كنيم؛ «حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ»، وادار مى كنيم به رويش. 📚 بهار رويش، ص: 129 🌿 @einsad
✅ مهمانی خداوند کریم و توانا 🔶استاد علی صفایی حائری: ميهمانى‌اى كه خدا در اين ماه براى ما دارد، ضيافتى است كه هماهنگ با آگاهى و كرامت و قدرت ميزبان است. هر چقدر ميزبان آگاه‌تر به من و نيازهاى من باشد و كريم‌تر و نيرومندتر و تواناتر، ضيافتش هم اوج بيشترى مى‌گيرد. خدايى كه تمامى‌نيازهاى انسان را مى‌شناسد و تمامى‌ابعاد او را مى‌داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد و همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود. 📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه ) صفحه 18 🌿 @einsad
✅در اين ماه بايد دل‌هايمان را مطالعه‌اى بكنيم، شايد... 🔶استاد علی صفایی حائری: در اين ماه رمضان بايد دل‌هايمان را مطالعه‌اى بكنيم، شايد يك جمع بندى مناسبى براى اين ماه باشد. بايد ببينيم كينه‌هاى ما نسبت به مؤمنين، نسبت به دوستان، از چه نوع است. آيا «لِلّه» است‌؟ در دعا داريم كه: «خدايا! تو كينه‌ها را ببر، مگر آن كينه و غِلّى كه به خاطر تو باشد». بايد ببينيم كه كينه‌هاى ما به خاطر چيست‌؟آيا براى اينكه دعوتمان نكردند يا ديرتر به ما گفتند يا چايى خوب به ما ندادند يا... اين كينه‌هاباعث محروميت‌هاست. اين سوء ظن‌ها و بدگمانى‌ها باعث محروميت‌هاست؛ چه به خدا و چه به بندگان خدا. آيا ما به خدا بدبين نيستيم‌؟ يعنى خدا را مهربان و رحيم مى‌بينيم، نزديك مى‌بينيم، مجيب مى‌دانيم، ته دلمان در پروندۀ خدا سياهى ننوشته‌ايم‌؟ راستى آيا مسبِّح هستيم‌؟ وقتى همۀ اين بارش‌ها باشد ولى ظرف من واژگون باشد، چه حاصلى به دست مى‌آورم‌؟ در روايت آمده است كه اگر به مقدار كمى كينۀ مؤمنى در دل تو باشد، به اندازۀ سال‌هاى نورى، بوى بهشت را نخواهى شنيد و نخواهى يافت. 📚 بهار رويش (مروری بر دعاهای ورود و وداع ماه رمضان)، صفحه 33 🌿 @einsad
✅ از قطار جا نمانیم! 🔸 استاد علی صفایی حائری انسان می‌بیند رمضان دارد میرود؛ مثل قطاری که آخرین واگنش رسیده است و ما هم در راهی مانده‌ایم که حتی امید معجزه‌ای در آن نیست. اگر سوار نشویم، تنهایی است! من یادم نمی‌رود که یک احساس عجیبی از حرکت ماشین‌ها یا قطارها از کودکی در ما بود؛ چون شنیده بودیم که اگر به قطار دیر برسیم، می‌رود، بعد هم مشکلاتی پیش می‌آید. آنقدر رفتنِ قطار رنجمان می‌داد که ما حتی از قطار پایین نمی‌آمدیم، گاهی هم که پایین می‌آمدیم خیلی فاصله نمی‌گرفتیم. گاهی هم فکر می‌کردیم که اگر قطار رفت به کجای آن بچسبیم! حال که قطار رمضان، لحظه‌ها و روزها و شب‌هایش دارد می‌گذرد، ما اگر جا ماندیم و نرسیدیم، محرومیم و ملعونیم... 📚 بهار رویش، ص 127 🌿 @einsad